به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، حجتالاسلام محمود لطفيان سرگزی، كارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم، 11 تيرماه در نشست شرح و تفسير خطبه دهم كه با حضور جمعی از اعضای طرح ياوران نماز در محله شاه ابراهيم هيئت حضرت علیاكبر در قم برگزار شد، اظهار كرد: بصيرت همان چشم دل است كه خداشناسی، پيغمبرشناسی، امامشناسی، وظيفهشناسی و نعمتشناسی است.
وی ادامه داد: مولا علی(ع) در اين خطبه خود را چنين توصيف میكند كه اهل بصيرت است. بصر را چشم ظاهر و بصيرت را چشم دل مینامند. وجود مقدس نبی اكرم(ص) فرمودند «فقد البصره اهمّ من فقد البصيره»؛ اگر آدم دارای چشم نباشد بهتر است تا اينكه چشم دل نداشته باشد.
مدير كانون نويسندگان نماز گفت: عمدهترين بُعد بصيرت كه مولا علی(ع) آن را از مفاخر خود به حساب میآورد، دشمنشناسی حضرت است كه مراد حضرت علی(ع) از بصيرت، دشمنشناسی آن جناب است.
وی گفت: اميرالمؤمنين در اين خطبه يك تحليلی از باند منافقانه طلحه و زبير صورت میدهند و يك توصيفی هم از خود دارند و برخورد قاطع خود را با آنها نيز نشان میدهند.
سرگزی ادامه داد: اينكه حركتی كه عليه حضرت علی(ع) صورت گرفته و جريان شورش آن كه شكل گرفت، دارای انگيزه خدايی نبوده بلكه دارای جنبه و انگيزه شيطانی است كه هدف شيطانی، به معنای اهداف خودكامگی، رياست و ... كه سر سلسله جنبان اين شورش، اين هدف شيطانی را پيروی میكند.
كارشناس مركز تربيت مربی دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم با بيان بخشی از خطبه كه امام علی(ع) فرمودهاند «و إنّ معی لبصيرتی: ما لبسّت علی نفسی و لا لبّس علیّ»؛ من دارای بصيرت هستم: نه خودم را به اشتباه انداختم و نه كسی را به اشتباه انداختهام گفت: يعنی آنكه دشمن شناس هستم و میدانم كه دشمن كيست و چگونه دشمنی میكند و اگر دشمن، خود را در ده لايه از حق قرار داده باشد آن هم لايه حق بجانب، باز من آن را میشناسم.
وی ضمن بيان آيه آگاه باشيد كه شيطان، گروه همفكرش را جمع كرده است(فاطر/6)، گفت: گروه همفكر را اصطلاحاً حزب مینامند و كسانی كه خدايی هستند حزبالله و همفكرانی كه دارای انديشههای غيرخدايی هستند و شيطانی فكر میكنند آنها را حزبالشيطان مینامند كه در قرآن نيز هم حزبالله و هم حزبالشيطان آمده است.
لطفيان سرگزی ادامه داد: بايد توجه داشت كه حزبالله يك گروه نيست بلكه هر كجايی كه جمعی همراه يكديگر باشند و خدايی فكر كنند و خدا محور باشند، آنها حزبالله هستند و حزبالله مربوط به يك گروه خاص نيست.
وی گفت: بايد معيارهای حق را شناخت و آدمها را در هر زمانی با اين معيار، مورد شناسايی قرار داد. آن معيار چيزی نيست جز، علیٌ مع الحق و الحق مع علیٌ، پيامبر اين معيار را معرفی كرد و برای همگان به جای گذاشت.
لطفيان سرگزی ابراز كرد: در رابطه انسان سه نظريه وجود دارد اول اينكه انسان از ريشه انس است كه نمیتواند به طور انفرادی زندگی كند دوم اينكه انسان از ريشه نسيان است و فراموش كار نيست و سوم اينكه انسان از ماده نوسان است كه در حال نوسان است. يك روز دارای يك نظر است و روز ديگر نظرش تغيير پيدا كرده و اينكه در رواياتمان بر حسن عاقبت تكيه شده است به همين دليل است كه افراد بسياری در تاريخ اسلام در بُرههای، خوش درخشيدهاند ولی عاقبتشان به خير نبوده است. مانند عمرسعد كه در تاريخ آمده، كه اصحاب او در جنگ جمل در ركاب مولا علی(ع) بودند و همچنين در جنگ صفّين وليكن حالا آمدند در مقابل حضرت ايستادند و در ركاب عمرسعد میجنگند.
وی بيان كرد: نكته ديگر كه ما را متوجه میسازد اينكه ما دارای دو نوع فريب هستيم، خود فريبی و ديگر فريبی. ديگر فريبی كه معنايش روشن و واضح است، اما خود فريبی بدين معنی است كه آدمی كار زشتی را مرتكب شود درحاليكه خودش را توجيه كند و كار زشتش را خوب و زيبا، جلوه نمايد كه در آيات 103 ـ 104 سوره مباركه كهف و آيه 9 سوره مباركه بقره آمده است كه اين خود فريبی است و بدترين نوع خودفريبی است كه انسان خود را فريب بدهد كه اين خودفريبی همان توجيه كردند گناه است كه انسان گناهش را تويجه كند.
كارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم در پايان گفت: در آيه 42 سوره مباركه توبه آمده است كه بعضی از منافقين به پيامبر(ص) میگويند كه يا رسول الله اجازه بدهيد كه ما به جبهه جنگ تبوك نياييم و دليلشان اين بود كه به فتنه میافتيم و توجيهشان اين بود كه می خواهيم عفافمان را حفظ كنيم زيرا گناه ترك جبهه، كمتر از جهاد نفس است كه اين عدم حضور در جبهه فتنه و گناه است.