سيره ائمه معصومين(ع)؛ نمايانگر تمدن قرآنی با محوريت اخلاق
کد خبر: 2574157
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۸
مرجعيت قرآن در تمدن‌سازی/2

سيره ائمه معصومين(ع)؛ نمايانگر تمدن قرآنی با محوريت اخلاق

گروه انديشه: سيره‌ ائمه معصومين(ع) و علمای بزرگوار اسلام نمايان‌گر تمدن قرآنی است كه در مقابل رفاه‌زدگی به عنوان محور تمدن كنونی قرار دارد و توجه به اخلاق و نيل به آرامش از محورهای اساسی آن به شمار می‌رود.

همان‌طور‌ كه از لسان آيات كريمه قرآن و لسان روايات نيز برمی‌آيد، دنيا حكم پيش‌نياز را برای آخرت دارد؛ يعنی انسان با تحصيل نيكی‌ها در دنيا می‌تواند آخرتی بسيار مرفه را برای خود بيافريند؛ چنان‌كه در قرآن كريم از لسان بنده خود موسی(ع) فرموده است: «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْیَا...؛ با آنچه خدايت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا فراموش مكن»(قصص/77) كه از اين آيه طبق نقل تفاسير نتيجه‌گيری می‌شود كه آخرت با دنيا معنا پيدا می‌كند و در واقع اگر دنيا نباشد، آخرت سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود.
امام اميرالمومنين‌(ع) هم در مورد وابستگی دنيا با آخرت در خطبه ‌28 نهج‌البلاغه می‌فرمايد: «فإِنّ الدُّنْيا قدْ أدْبرتْ، وآذنتْ بِوداعٍ، وإِنّ الاْخِرة قدْ أقْبلتْ، وأشْرفتْ بِاطِّلاعٍ ألا وإِنّ اليوْم المِضْمار وغداً السِّباق، والسّبقةُ الجنّةُ، والغايةُ النّارُ...؛ دنيا روى بازگردانده و وداع خويش را اعلام داشته است، آخرت روى‌آورشده و طلايه آن آشكار گرديده است. ‏آگاه باشيد! امروز، روز تمرين و آمادگى و فردا روز مسابقه است، جائزه برندگان، بهشت و سرانجام عقب ماندگان آتش خواهد بود»(نهج‌البلاغه/خطبه28).
امام علی‌بن ابی‌طالب(ع) در اين بيان بسيار دقيق دنيا را به عنوان زمين مسابقه برای رسيدن به آخرت معرفی می‌كنند. انسان عاقل برای رسيدن به جامعه ايده‌آل قرآنی و به طور دقيق‌تر تمدن قرآنی بايد اين فرامين را نصب‌العين خويش قرار داده و بين دنيا و آخرت هيچ فاصله‌ای را قرار ندهد و دنيايش را هم‌زمان با آخرتش پيش برد كه اگر بخواهيم نمونه‌ای برای اين پيوستگی بين دنيا و آخرت ببينيم، مناسك حج بيت‌الله الحرام نمونه بسيار خوبی است.
در مراسم حج هم سخن از منافع مردم در ميان است و هم منافع معنوی در اوج خود قرار دارد كه هيچ عبادت و برنامه‌ای همچون حج نماد ارتباط قالب‌های عبادی و حضور معرفت و توجه عميق به خداوند نيست. بنابراين در حج اين مهم به صورت جدی موج می‌زند كه هم اعمال رمزگونه با قالب‌های شخصی وجود دارد و درون اين رفتارها و قالب‌ها معرفت موج می‌زند و توجه درونی جدی و گره خورده به ذكر خداوند وجود دارد.
نمونه ديگر از پيوند ميان دنيا و آخرت، سيره نبی‌مكرم اسلام(ص) و جانشينان بر حق ايشان است. انواع پيمان‌هاى بين قبيله‌اى و بين‌المللى كه پيشوايان دين اسلام مى‌بستند و انواع جنگ‌ها و صلح‌ها و برنامه‌ريزى‌هاى اجتماعى، قضایى، نظامى، اقتصادى، سياسى و مديريتى كه در فرمايشات بزرگان دين به ويژه در عهدنامه امام على(عليه السلام) به مالك اشتر، مؤيد پيوند دين و دنيا و نافى جداانگارى دين و دنيا در تاريخ صدر اسلام و قرون اوليه جوامع اسلامى است.
حال شايد اين سوال به ذهن خطور كند كه آيا می‌توان در دنيا بود ولی دنيا زده نشد؟ آری می‌شود در دنيا بود، ولی دنيا زده نشد! نمونه بارز آن را در علمای ربانی می‌توان يافت و برای نمونه مرحوم آيت‌الله شيخ محمدحسين غروی اصفهانی معروف به كمپانی را مثال زد. ايشان علی‌رغم زندگی در رفاه، رفاه‌زده نبود ونمونه كامل زهد بود كه از دنيا بايد برای آخرت زادی گرفت. اگر سيره‌های ائمه معصومين(ع) و علما را مد نظر قرار دهيم، به تمدن قرآنی می‌رسيم وديگر دست به سمت رفاه‌زدگی دراز نمی‌كنيم.
نمونه ديگر از نيالودن به دنيا را می‌توان در احوالات شيخ ابوسعيد ابوالخير ديد: آورده‌اند كه ابوسعيد مشغول موعظه در ترك ماديات بود كه شخصی از حاضرين برخاست و گفت شيخ! تو ديگر از زهد دم مزن كه قافله شترانت در فلان منطقه‌اند و خانه فلان داری. شيخ لبخندی زد و گفت: افسار شتران به گل زده شده و نه به دل!
امام خمينی(ره)، رهبركبير انقلاب، در ضمن درس اخلاق خود برای طلاب فرمودند: ای بسا كه تاجری با آن‌همه سرمايه در بازار بهشتی شود، ولی طلبه‌ای در كنج حجره با داشتن تنها كتاب لمعه جهنمی شود. پرسيدند: چگونه ممكن است؟ ايشان گفت: آن تاجر دل به مال‌التجاره خود نبسته، ولی آن طلبه به همان كتاب خود دل‌بستگی دارد.
بر اين اساس، اگر قرآن در جامعه‌ حكم فرما شود تمام شئون آن جامعه اخلاقی می‌شود و به قول استاد العرفا سيد علی قاضی(ره): «اگر نمازتان را تحفظ كنيد، همه چيزتان محفوظ می‌ماند» حفظ نماز يعنی حفظ كامل پيوستگی دنيا و آخرت زمانی كه نماز به عنوان يك عبادت مادی و معنوی محسوب شود. اين نماز انسان و جامعه را می‌سازد؛ جامعه‌ای كه به صورت واقعی اهل نماز شود جامعه‌ای می‌شود كه در آن روح انسانی دميده می‌شود و شرح حال همه افراد آن جامعه می‌شود همان ابيات بابا طاهر كه می‌گويد: خوشا آنان كه دائم در نمازند/ بهشت جاودان بازارشان بی.
نمود جامعه قرآنی می‌شود جامعه‌ای كه درآن اخلاق حرف اول را می‌زند؛ اخلاقی كه نمونه كامل آن پيامبر اكرم(ص) است كه خدا در قرآن خطاب به آن سرور می فرمايد: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ، و راستى كه تو را خویى والاست»(قلم/4) جامعه‌ای كه در آن قرآن راه پيدا كرده، می‌تواند تمدن‌ساز شود وتمدن قرآنی را بنا كند.
نمونه‌ای از اين جامعه قرآنی را در مردم صدر اسلام می‌توان يافت كه به رغم اين‌كه سال‌ها در جاهليت غوطه‌ور بودند، وقتی قرآن در بين آن‌ها رسوخ پيدا كرد، ديگر بدگويی در بينشان راه نداشت و در برخی تواريخ آمده مردم صدر اسلام زمانی كه با يكديگر برخورد می‌كردند، بعد از صحبت‌های روزمره سوره‌ای از قرآن را با يكديگر می‌خواندند.
برخی از اصحاب نبی مكرم اسلام(ص) برای جلوگيری كردن از غيبت در زير زبان خود سنگ می‌گذاشتند تا مشغول به غيبت نشوند يا در حالات مهاجرين و انصار آمده است كه با وجود سابقه جنگجويی، خانه‌ها را با پرده‌‌ای دو نيم می‌كردند تا برادران مهاجر خود در آن خانه‌ها بياسايند. اين نمونه و نمونه‌های ديگر نمونه‌هايی است از قرآنی شدن جامعه و در پی قرآنی شدن آسايش و آرامش به وجود خواهد آمد.
سجاد رضائی
captcha