«بادیگارد»؛ فیلمی در حد متوسط از حاتمی‌کیا
کد خبر: 3473099
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۲

«بادیگارد»؛ فیلمی در حد متوسط از حاتمی‌کیا

گروه هنر: جدیدترین فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا، اثری متوسط و در عین حال مطلوب است که البته در مقابل «چ» به چشم نمی‌آید.

«بادیگارد» جدیدترین تجربه ابراهیم حاتمی‌کیا، فیلمی خوب و خوش‌ساخت است که در این وانفسای سینمای آپارتمانی و تلخ، رنگ و بوی خوش دارد، اما این تنها یک بعد موضوع است، زیرا وقتی حاتمی‌کیا فیلمی چون «چ» را کارگردانی می‌کند، توقع این است که در کار بعدی خود اثری فاخرتر را جلوی دوربین ببرد، ولی «بادیگارد» در مقایسه با «چ» نمره‌ای پایین‌تر می‌گیرد. به هر حال ما قیاس خود را با آثار موجود در جشنواره سی‌وچهارم ارزیابی می‌کنیم و در نهایت این کار را جزء آثار خوب جشنواره در نظر می‌گیریم.

فیلم، داستان محافظی است که نقشش را پرویز پرستویی ایفا می‌کند. این بادیگارد مسئولیت حفاظت از مقامات بلندپایه کشور را برعهده می‌گیرد، اما طی یک عملیات تروریستی، فردی که وی محافظت از او را برعهده داشته زخمی می‌شود. وی  طبق اتفاقاتی که برایش رخ می‌دهد دچار شک شده و از مسئول خود می‌خواهد تا بازنشستگی محافظت افراد سیاسی را به وی نسپرد. برای همین وی بادیگارد دانشمند جوانی می‌شود که دست بر قضا فرزند همرزم قدیمش است که شهید شد. در انتها محافظ، جان خود را فدای نجات جان دانشمند جوان می‌کند.

در این فیلم، حاتمی‌کیا باز هم به دغدغه‌های خود می‌پردازد و درباره اصولی که به آنها اعتقاد دارد حرف می‌زند؛ ویژگی خوبی که در بسیاری از کارهای این کارگردان فاکتوری نادر است و با هر تغییری مسیر کاری خود را تغییر می‌دهند. حاتمی‌کیا باز هم به آرمان‌هایی می‌پردازد که در جامعه امروز فراموش شده و امروز دیگر کمتر نمونه‌هایی از آنها در پیرامون خود می‌بینیم. افرادی که برای اعتقاد و ایمان‌شان به راحتی از جان خود می‌گذرند تا کشورشان در عزت و سلامتی باشد.

فیلمنامه در خود گره‌های متعددی دارد که در بخش‌های مختلف فیلم گشوده می‌شود تا تماشاگر بیشتر جذب قصه شود. حاتمی‌کیا در این فیلم شادی را به خوبی در کنار غم قرار می‌دهد، چون در بخشی از فیلم تماشاگر دستخوش اندوه قهرمان می‌شود و در زمانی دیگر با شوخی شخصیت‌ها، خنده بر لب می‌آورد. این اتفاق وظیفه اصلی یک فیلم سینمایی است. در ضمن دوربین این فیلم تنها محصور در یک آپارتمان نیست، بلکه سکانس‌های مختلف خارجی دارد، همچنین بعد از مدت‌ها در یک فیلم ایرانی صحنه‌های تعقیب و گریز وجود دارد. در حقیقت می‌توان گفت این فیلم در قاب تصویر پرده می‌گنجد و اصطلاحاً همانند بسیاری از فیلم‌های جشنواره برای پخش از تلویزیون تولید نشده است.

حاتمی‌کیا در این فیلم بار دیگر با پرویز پرستویی همراه می‌شود و این دو یار فیلمی را خلق می‌کنند که در میان تولیدات امسال جشنواره غنیمتی است. بازیگران مکمل این فیلم نیز از مریلا زارعی گرفته تا بابک حمیدیان و امیر آقایی بازی زیبا از خود ارائه دادند. نکته مهم در بحث بازیگری این فیلم حضور متعدد افراد جلوی دوربین است که تسلط فیلمساز را نشان می‌دهد، چون معمولاً کارگردانان ما عادت کرده‌اند با حداقل بازیگر، فیلم خود را جلوی دوربین ببرند تا به نوعی کار برایشان سخت نشود.

درباره موسیقی کارن همایونفر هم باید گفت که اثر تولید شده قابل تأمل است، اما به نظرم فضای فیلم‌های حاتمی‌کیا برای مجید انتظامی قابل درک‌تر است، البته حاتمی‌کیا حتماً برای رهایی از تکرار رایج دست به چنین کاری زده، چون ممکن بود با نقد منتقدان مواجه شود که موسیقی کارش در دام تکرار گرفته آمده است. فیلمبرداری «بادیگارد» هم از جمله کارهای خوب جشنواره است که حتماً در این بخش کاندیدای دریافت سیمرغ خواهد بود.

موضوع پایانی که در این بحث مطرح است به کارگردانی این کار بر می‌گردد. در اولین سکانس این فیلم صدای حاتمی‌کیا در فیلم وجود دارد که به نوعی امضای کارگردان است. این فیلم از کارهایی چون «به نام پدر» و «دعوت» بسیار بهتر است، اما به هیچ وجه قابل مقایسه با «چ» یا «آژانس شیشه‌ای» نیست. نکته دیگر که به عنوان نقد در این فیلم مطرح است ضرب‌آهنگ کند فیلم است که امیدوارم در اکران عمومی با تدوین جدید،‌ کار بهتر شود.

captcha