به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، اسدالله مجدزاده، یکی از فعالان انقلاب بوده که مبارزات سیاسی متعددی در اوان انقلاب اسلامی ایران داشت، قبل از انقلاب دیپلم گرفت و بعد از آن در انستیتو تکنولوژی شرکت ملی ذوبآهن اصفهان در رشته تخصصی مونتاژ تجهیزات تکنولوژی با استادان ایرانی و روسی تحصیل نمود و موفق به کسب مدرک تخصصی تکنولوژی و استخدام در شرکت ذوبآهن اصفهان شد. بعد از آن در انستیتو تکنولوژی شهرستان شهرکرد در رشته مکانیک ماشینهای کشاورزی تحصیل کرد.
سپس به مدت 12 سال با عنوان کارشناس قطعات یدکی پایگاه مرکزی تجهیزات و مصالح ذوبآهن کار خود را ادامه و در همین راستا به مدت 4 سال با کارشناسان فرانسوی دوره کدگذاری قطعات ذوبآهن را به عهده داشت؛ با تحولات سیاسی آن زمان وی جذب نیروهای انقلابی شد، فعالیتهای گستردهای در انتشار اعلامیههای حضرت امام (ره) داشت و تحت تعقیب نیروهای امنیت ساواک قرار گرفت، دستگیر و تا پای اعدام پیش رفت.
بعد از پیروزی انقلاب و تکلیف شرعیاش از سوی شهید مظلوم دکتر بهشتی به وزارت آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری منتقل و سالها مدیر گروه دروس بینش دینی و قرآن اداره کل آموزش و پرورش استان فعالیت کرد.
وی بعد از مدتی در مقطع کارشناسی رشته معارف اسلامی تحصیل و به علت تلاش بیوقفه و موفقیتها مکسوب در این راستا از نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها گواهینامه تدریس دروس معارف و اخلاق اسلامی را دریافت و همچنین موفق به اخذ گواهینامه تدریس قرآن در دانشگاه قم شد.
مجدزاده اکنون حدود 30 سال است در دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان شهرکرد و سایر مراکز عالی تدریس میکند که در طول این سالهای پرافتخار خدمت، مأموریت فعالیت در شورای اسلامی شهر شهرکرد، دادگاه انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران، بسیج، بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و بنیاد شهید را داشته و چند مأموریت فرهنگی و قرآنی نیز به خارج از کشور داشته و بارها مورد تشویق مقام معظم رهبری قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه انقلاب را از منظر قرآن با اشاره به آیه 11 سوره رعد و آیه 30 سوره فصلت اینگونه توضیح داد: «إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ .» (در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمىدهد تا آنان حال خود را تغيير دهند و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد هيچ برگشتى براى آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود)؛ آیه 30 سوره مبارکه فصلت «انَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ»؛ (در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مىآيند [و مىگويند] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد).
فرد انقلابی و غیر انقلابی از نظر قرآن
این مبارز سیاسی به ترتیب با اشاره به آیات 256 و 257 سوره بقره، سوره نساء آیه 76 و 60، سوره مائده آیه 60، سوره نحل آیه 36، سوره زمر آیه 17 فرد انقلابی و غیر انقلابی را اینگونه معرفی کرد: «فمن یکفر بالطّاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی لا انفصام لها و الله سمیع العلیم * الله ولیّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظّلمات إلی النّور و الّذین کفروا أولیاوهم الطّاغوت یخرجونهم من النّور إلی الظّلمات أولئک أصحاب النّار هم فیها خالدون»؛ خداوند در این آیات میفرماید:
(پس هرکس که به طاغوت کفر ورزد و از راه کفر و سرکشی برگردد و به خدا و پرستش او گراید، به رشته ی محکم و استواری چنگ زده که هرگز نخواهد گسست، و خداوند [به هرچه که خلق گویند و کنند] شنو ا و دانا است. خدا یار و سرور اهل ایمان است، آنان را از تاریکی های جهان بیرون آورد و به سوی [عالم] نور برد، و آنان که راه کفر گزیدند یاران ایشان طاغوت اند که آنان را از عالم نور به تاریکی های گمراهی درافکندند، این گروه در دوزخ و در آن مخلد خواهند بود)
سوره نساء آیه60 و 76
«أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاکَمُوا إِلَي الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَکْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيداً»
(ای پیغمبر) آیا تعجّب نمیکنی از کسانی که میگویند که آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پیش از تو نازل شده است ایمان دارنـد (ولی بـا وجود تصدیق کتابهای آسمانی، به هنگام اختلاف) میخواهند داوری را به پپش طاغوت ببرند (و حکم او را بجای حکـم خـدا بپذیرند؟!) و حال آن که بدیشان فرمان داده شده است که (به خدا ایمان داشته و) بـه طاغوت ایمان نداشـته باشند و اهریمن میخواهد که ایشان را بسی گمراه (و از راه حق و حققت بدر)کند.
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ قاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطان إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً»
(کسانى که ایمان دارند، در راه خدا پیکار مىکنند؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت ( بت و افراد طغیانگر). پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است.)
سوره ماعده آیه 30
«قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِکَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبيلِ»
بگو: (آيا شما را از كسانى كه موقعيت و پاداششان نزد خدا بدتر از اين است، با خبر كنم؟ كسانى كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ كرده،) و از آنها، ميمونها و خوكهايى قرار داده، و پرستش بت كرده اند؛ موقعيت و محل آنها، بدتر است؛ و از راه راست، گمراهترند. )
سوره نحل آیه 36
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»
(و به یقین ما به میان هر امتی پیامبری را فرستادیم (تا به مردم بگویند): خداوند را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. پس از، میان ایشان کسانی بودند که خداوند آنها را هدایت کرد، و دستهای دیگر نیز بودند که گمراهی بر آنها واجب گردید. پس در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام تکذیب کنندگان چگونه شد)
سوره زمرآیه 17
«وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ»
(و کسانى که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آنِ آنها است; پس بندگان مرا بشارت ده!)
فرد ضد انقلابی و منافق از دیدگاه قرآن این استاد دانشگاه گروههای ضد انقلاب و منافق را با اشاره به آیاتی از قرآن کریم اینگونه معرفی کرد: منافقین دارای کفر پنهان هستند که سرنوشت آنها در دوزخ نکبتبار و بدتر از کفار است.
وی ادامه داد: در قرآن کریم 32 آیه در مورد زنان و مردان منافق آمده است، آیات 6 تا 20 سوره مبارکه بقره، آیات 138 و 145 سوره نساء و سوره منافقین از جمله این آیات هستند که به توصیف خصوصیات پلید منافقین پرداخته است.
نمونه فعالیتهای انقلابی این فرد سیاسی نمونه فعالیتهایش در زمان انقلاب را اینگونه بیان کرد: شرکت فعال در درگیری با طرفدارن شاه و دژخیمان پهلوی در ذوبآهن اصفهان و شهرکرد که منجر به فراری شدنم، مخفیانه زندگی کردنم و در نهایت صدور حکم اعدام بنده در دادگاه نظامی اصفهان شد، تلاوت قرآن در مقابل نیروهای مسلح شاهنشاهی در حالی که در حلقه محاصره آنها بودم و انگشت اشاره سربازان بر روی ماشه تفنگهایشان به سمتم اشاره رفته بود، تشکیل جلسات قرآن به صورت مخفی که خانه به خانه برگزار میشد و بارها از طرف شهربانی و ساواک به تعطیلی کشیده شد، نوشتن و تکثیر اعلامههای امام خمینی(ره) توسط کاربن و پخش آنها به صورت شب نامه در منازل مردم، تهیه نوارهای کاست از بیانات امام خمینی(ره) و سخنرانان مبارز ضد رژیم پهلوی و طرفداران امام (ره) و توزیع بین جوانان انقلابی، سازماندهی نیروهای انقلابی در ذوبآهن اصفهان و نوشتن قطعنامه علیه رژیم پهلوی، اقدام به راهپیمائیهای مکرر در کارخانه ذوبآهن اصفهان علیه شاه، سازماندهی نیروهای انقلابی و دانشجویان اعتصابی دانشگاها در دانشگاه امامیه شهرکرد، همکاری و همراهی با دوستانم بخصوص شهید ارزشمند رحمان استکی در مدرسه علمیه امامیه شهرکرد که سنگر انقلاب اسلامی بود. برنامه ریزی و حضور فعال در صف اول تظاهرات علیه شاه، تلاوت قرآن در ابتدای مجلس سخنرانی ضد رژیم پهلوی در شهرکرد، شرکت فعال در شکستن قاب عکسهای خانوادگی پهلوی در ادارات و به آتش کشیدن آنها، سخنرانی و آگاهی دادن به مردم، برنامه ریزی به همراه دوستان جهت پایین کشاندن مجسمه شاه و ...
دو خاطره شیرین، انقلابی که تا مرز اعدام رفت مجدزاده مبارزه انقلابی 2 خاطر از روزهای سخت طاغوت را اینگونه تعریف کرد: روز عاشورا سال 57 یکی از برادران دینییمان در 10 کلیومتری شهرکرد شهرستان فرخشهر مورد هدف گلوله دژخیمان پهلوی قرار گرفت و به شهادت رسید.
بنده و دوستان تصمیم به شرکت در مراسم این بزرگوار گرفتیم که در این جلسه چند تن از دوستان انقلابی مقاله و مطالبی را برای آگاه کردن مردم قرائت میکردند در همان زمان اعلام کردند که وضعیت شهرکرد غیرعادی است و سریع خودتان را برسانید، با دوستان که حدود 30-40 ماشین سواری بودیم سریعاً به شهرکرد برگشتیم در طی مسیر صندق عقبهای ماشینها را از سنگ و آهنهای چهار گوش که از قبل برای مبارزه با دژخیمان تهیه کرده بودیم پر کردیم و به خیابانی که اعلام کرده بودند رفتیم و با عدهای از افراد اراذل و اوباش که در دستانشان عکسهای رضاشاه و خانوادهاش بود و خود نظامیان آنها را تشویق به تظاهرات و حمایت از شاه کرده بودند مواجه شدیم.
مقابله را شروع کردیم که نیروهای شهربانی و ساواک به کمک اراذل آمدند درگیری بالاگرفت؛ نیروهای ساواک به سمت ما تیراندازی کردند که در آن میان ما فقط فریاد زنان به هم میگفتیم ماشینها را باخود ببرندکه به عنوان مدرک دست ساواک نیفتند همه با هر زحمتی که بود ماشینها بردند که متأسفانه ماشینی که من در آن بودم و ماشین برادرم جاماند.
شهربانی ماشینها را با جرثقیل برد و پرونده قطوری برای بنده ساختند حتی کلتی را در صندق عقب ماشین کنار سنگ و آهنها جاسازی کردند و عکس گرفته بودند تا جرمم را سنگینتر کنند. پرونده را به حکومت نظامی اصفهان به فرماندهی تیمسار ناهی داده بودند. به علت اینکه شبکه تلویزیونی استانی مستقل نداشتیم از طریق تلویزیون استان اصفهان اخبار این ماجرا منتشر شد که دو ماشین از خرابکارها به دست شهربانی افتاده و تحویل ساواک شده که اگر سرنشینان این اتومبیلها دستگیر شوند بدون محاکمه اعدام خواهند شد.
متأسفانه راننده ماشینی که من در آن بودم در این جریانات دستگیر و سخت شکنجه شد، کارمندان آموزش و پرورش جلسهایی گذاشتن و خواستار آزادی این عزیز شدند که مدتی بعد آزاد شد.
تا زمانی که کمر طاغوت شکست و مجسمه شاه را پایین کشیدیم، ماشینهای ما جلوی شهربانی، خودمان فراری، منزلمان هم زیر نظر ساواک بود و همچنان در اصفهان به فعالیت انقلابیمان تا یوم الله 22 بهمن که پیروزی و نصرت نصیبمان شد راهمان را ادامه میدادیم.
قرائت قرآن در مقابل رگبار رژیم شاه
کارشناس ذوبآهن اصفهان(در زمان انقلاب) که سازماندهی نیروهای انقلابی در زمان حکومت نظامی اصفهان را به عهد داشت، گفت: قطعنامهای علیه رژیم پهلوی نوشتم و راهپیمایی در کارخانه راه انداختیم که استارتی برای حرکتهای بعدی شد. روزی قرار بود در مرکز کارخانه سخنرانی اجرا شود که قبل از آغاز برنامه بنده آیات مبارزه با ظلم و طاغوت قرآن کریم را قرائت کردم و در حین قرائت تمام نیروهای حکومت نظامی دوره ما را با اسلحه محاصره کردند و مرتب اخطار متفرق شدن میدادند ولی کسی اعتنایی به این هشدارها نمیکرد و در حالی که تفنگها را به سمت من گرفته بودند و دستهایشان بر روی ماشه بود به قرائت قرآن ادامه دادم تا تمام شد؛ سربازان تیرهای هوایی شلیک کردند و ما به همه گفتیم فرارکنند و جان خود را نجات دهند.
طعم شیرین لحظهها
مجدزاده اظهار کرد: روزی که مجسمه شاه را پایین انداختیم و ساواک را تسخیر کردیم از تمام آن روزها دلپذیرتر بود زیراکه روزهای قبل حضور یک ساواک مخوف و جهنمی که مردم حتی از در و آجر دیوارهایش وحشت داشتند همه را آذار میداد ولی آن روزکه تمام ساواکیها مدارک و عکسهایشان را به آتش کشیدند و فرار کردند روز لذت بخشی بود، اولین شب بعد از فرار ساواکیها شب آرام و خوشی را بعد از مدتها تجربه کردیم و خواب شیرینی داشتیم.
درد دلی قرآنی
این مربی قرآن تصریح کرد: همه این روزهای سخت انقلاب و روزهای بعد از انقلاب با سختیها و شیرینیهایی که داشت، گذشت و تمام حرکتهای که صورت میگرفت حول محور قرآن این کتاب انسان ساز و انسان آفرین بود. زندگی ما بر اساس قرآن رقم میخورد، تربیت افرادی شجاع و دلیر با همتی بسیار بالا، دارای روحیه از خود گذشتگی و ایثار، جهاد و شهادت در این کلاسهای قرآنی تقویت میشد.
وی ادامه داد: اکنون نیز همان روند در پیش است ولی متأسفانه افرادی که آشنایی زیادی با قرآن ندارند ناخواسته و بدون آگاهی لازم در جایی قرار میگیرند و به گونهایی عمل میکنند که نتیجه آن تضعیف مکتب قرآن میشود. درگذشته مسئولین با وجود امکانات قلیل، توان و همت مضاعفتری نسبت به اجرایی شدن برنامههای قرآنی داشتند و ما را بیشتر در این مسیر یاری میکردند ولی اکنون با توجه به امکانات قرآنی روز، پیشرفت علم و تکنولوژی این توان کمرنگ شده و اهمیت سابق را ندارد.
زینب رحیمی