کارشناس ارشد مشاوره تصریح کرد: فرزندان ما از طریق گوش تربیت نمیشوند بلکه از طریق چشم تربیت میشوند. لذا آنچه در محیط خانواده اتفاق میافتد و عملاً فرزندان آن را مشاهده میکنند نقش تعیین کنندهای در نوع تربیتی که از خانواده دریافت میکنند دارد.
تأثیر روابط والدین در تربیت فرزندان
عضو سازمان روانشناسی و مشاوره کشور اظهار کرد: از مهمترین مراحل تربیت والدین: ارتباط والدین بایکدیگر است. فرزندان از ارتباط والدین یاد میگیرند که در مراحل و موقعیتهای مختلف زندگی چه عکسالعملی را انجام دهند. به طور مثال وقتی پدر موضوعی را مطرح میکند که مادر با آن موافق نیست، واکنش مادر چیست؟ یا نوع مواجه شدن پدر و مادر با چالشها چگونه است؟ بچهها قهر، دعوا، داد و فریادهای پدر و مادر را میبینند و کاملاً میفهمند در نتیجه یاد میگیرند که مانند آنها عمل کنند. بنابراین روابط والدین در خانه یکی از مهمترین و پایدارترین الگوهای تصویری است که بچهها در این نوع تربیت از آن تغذیه میشوند.
مراحل تربیتی قبل از تولد فرزندان
وی افزود: در قبل از تولد کودکان، پیامهای روانی و عصبی از طریق مادر باردار به کودک منتقل میشود همچنین تمام آثار معنوی، روحی و روانی که مادر در زمان بارداری تجربه میکند روی کودک تأثیر میگذارد.
مدیر عامل موسسه قرآنی نگاه نو به زندگی گفت: در دین مبین اسلام توصیههای اخلاقی زیادی در زمان بارداری داریم، مثلاً مادران از خوردن مواد غذایی شبههناک اجتناب کنند زیرا که این مواد مستقیماً وارد خون مادر وغذای جنین میشود. البته تمام تغذیه مادر خوراک نیست وتمام مواردی که چشمش میبیند و گوشش میشنود و یا حتی به آن فکر میکند و ذهن و قلبش حس میکند نیز تغذیه روحی مادر است که هرچه اینها پاکتر و معنویتر باشد تأثیر بهتری بر روی جنین دارد.
محمودیان ادامه داد: در حوزه روانی نیز اگر مادر استرس شدیدی را تجربه کند این استرس و ترسها نیز به جنین منتقل میشود. لذا در دین اسلام به آقایانی که همسرانشان باردار هستند خیلی تأکید شده که همسرانشان را بیشتر مورد توجه قرار دهند و بیشتر به آنها محبت کنند همچنین این تأکید به خانواده آنها پدران و مادران و دیگر اعضاء نیز شده که با خانم باردار رفتار محبتآمیزی داشته باشند.
مقدمات اولیه برای تربیت فرزندان
این مشاوره خانواده تصریح کرد: همان گونه که در تعالیم دینی ما گفته شده بستر تربیت، محبت و عاطفه است و خداوند در قرآن برای ما چند نکته را تعریف کرده که ما متأسفانه دو نکته آن را بیشتر نمیشناسیم. که این دو نکته این است که؛ مربی تربیت را ارائه میکند ودیگری اینکه متربی هم تربیت را یاد میگیرد یعنی کل تربیت آموزش دادن و یاد گرفتن است. در صورتی که قرآن کریم میفرماید: تربیت سه مرحله دارد و مرحلهایی قبل از آموزش دادن و یادگرفتن نیز وجود دارد که ماجرای حضرت موسی(ع) و حضرت خضر نبی را برای آن مثال زده است. وقتی که حضرت موسی(ع) خدمت جناب خضر میرسد به ایشان میگوید که اجازه میدهید من از شما تبعیت کنم؟ (که شما به من آموزش دهید و من یادبگیرم و رشد کنم)
وی ادامه داد: مرحله دیگری قبل از آموزش و یادگرفتن وجود دارد به نام تبعیت. که در فرهنگ ما این موضوع شناخته شده نیست. در واقع تبعیت به این معناست که متربی مربیاش را دوست داشته باشد. اگر از پسر من بپرسند یک آدم حسابی و خوب را چه کسی میدانی؟ او با ذوق و شوق جواب میدهد پدرم و با خود میگوید یعنی میشود من هم مانند پدرم شوم؟؟ یقیناً پسر تلاش میکند تا از پدرش نکات خوب و مثبت تربیتی را یاد بگیرد تا بتواند مثل پدرش شود. و یا از دختری بپرسند آدم خوب را چه کسی میدانی؟ میگوید مادرم و تلاش میکند تا مانند مادرش شود و این در صورتی است که این پسر و دختر پدر و مادرشان را دوست داشته باشند پس سعی میکنند مانند والدینشان شوند.
عضو سازمان روانشناسی و مشاوره کشور اظهار کرد: هرکس به گذشته خودش توجه کند و به دوران تحصیلش دبیرستان ویا دانشگاه برگردد میبیند که در هر درسی که معلم و استاد آن را بیشتر دوست داشته موفقتر بوده و نمره بالاتری را دریافت کرده تا درسی که به استاد و یا معلم آن علاقهایی نداشته. و یا حتی پیش آمده که مثلاً درس زبان خارجه را خیلی دوست داشتهاید و از زمانی که معلم آن عوض شد و معلم جدید را دوست نداشتید از درس زبان هم خوشتان نیامده و علاقه قبلی را از دست دادهاید و یا درس شیمی را دوست نداشتهاید ولی از زمانی که معلم خوبی برای آن درس داشتید به شیمی علاقهمند شدهاید لذا این بستر عاطفه و محبت، مقدمه تربیت و تحصیل بوده.
محمودیان اشارهایی به قرآن کریم کرد و گفت: خداوند به پیامبر اکرم(ص) در قرآن میفرماید: دلیل اینکه مردم گرد تو جمع شدهاند قلب مهربان توست، پس اگر این بستر محبت و عاطفهایی که پیامبر نسبت به بندگان خدا داشت، وجود نداشت مردم هرگز دور ایشان جمع نمیشدند و قلب مهربان پیامبر این بستر عاطفه را فراهم کرد.
مراحل تربیت در اسلام
این مشاور خانواده بیان کرد: مراحل تربیت را در دین مبین اسلام به سه مرحله هفت ساله تقسیم بندی میکنند که هفت سال اول را به تأمین نیازهای عاطفی کودک اختصاص میدهند که هرچقدر در این مرحله فرزندان غنی و سیرآاب از محبت خانواده رشد کنند شرایط و آمادگی لازم را برای هفت سال دوم که مرحله یادگیری است را بهتر خواهند داشت. هفت سال سوم نیز مرحله وزارت و مشاوره است.
وی ادامه داد: هرچقدر سن کودک پایینتر باشد اهمیت تربیتش بیشتر و بالاتر است مثلاً کودک شیرخوار در همان چند هفته اول زندگیاش دنیا را به دو دنیای خوب و بد تقسیم میکند. اگر نوزاد چند هفتهایی سر به اطراف چرخواند و بو ومحبت مادر را دریافت نکرد درک میکند که دنیای اطرافش ناامن و ترسناک است ودنیا او را تنها میگذارد اما اگر این نوزاد هرموقع طلب کرد مادر را در آغوش داشت احساس میکند که دنیا چه دنیای امن و پرآرامشی است.
محمودیان افزود: سپردن فرزندان در سه سال اول به هرکسی غیر از مادر اصلاً کار خوبی نیست هیچ کس و هیچ مهدکودکی نمیتواند نقش مادر را برای فرزند ایفا کند هرچند در سالهای بعد هم همین گونه است و کسی نمیتواند نقش مادر را برای فرزندانمان ایفا کند ولی تأثیر عاطفی این موضوع در سه سال اول برای کودکان بیشتر از سالهای بعد است. ای کاشک اداره اجرایی کشور قوانینی را وضع میکرد که مادرانمان حتی اگر شاغل هم هستند از کار منفک شوند و کنار فرزندانشان باشند.
نقش مادر در آموزش مسائل دینی و اجتماعی
کارشناس ارشد مشاوره اظهار کرد: مهمترین امر در نقش مادر در آموزش مسائل دینی و اجتماعی هماهنگی و ارتباط بین فرزند با مادر است و اگر مادر رفتارهایی انجام دهد که برای فرزند شیرین و دوست داشتنی باشد مثلاً زمانی که پدر و مادر نماز میخوانند و بچه با آنها بازی میکنند عکسالعمل والدین برای فرزندان الگو است و این عمل نماز را برای آنها شیرین جلوه میدهد.
محمودیان ادامه داد: خیلی واقعیتها برای ما قابل لمس نیست مثلاً رهبر یک مملکت در یک مراسم کاملاً رسمی مانند نماز جمعه، نماز میخواند که نوهاش با او بازی میکند و آن رهبر جامعه، سجدهاش را انقدر طولانی میکند که آن بچه از پشت او پیاده شود که پیامبر(ص) با حسنین اینگونه بود. واین نشان میدهد که چقدر شأن کودکان در خانواده پیامبر(ص) بالا است و چقدر به آنها احترام میگذارند اما ما شاید در خانه این کار را انجام دهیم اما آیا در مکانهای رسمی هم اینگونه عمل میکنیم؟
وی به روایتی از پیامبر اکرم (ص) اشاره کرد و گفت: پیامبر(ص) در خیابانی در حال رد شدن بودن که کودکان در خیابان ایشان را میبینند و ازآنجایی که بچهها با پیامبر(ص) خیلی دوست و صمیمی بودند با دیدن ایشان انگار که دوست و همبازی خودشان را دیده بودند همگی دور ایشان را گرفتند و پیامبر(ص) را به جمع خودشان دعوت کردند که با آنها بازی کنند. پیامبر(ص) مشغول بازی با آنها شد و یکی از اصحاب که در مسجد منتظر ایشان برای اقامه نماز بودنند به دنبال حضرت میآید و ایشان را در بین بچهها مشغول بازی میبینند و پیامبر(ص) به یارشان میفرماید کمی خوراکی برای بچهها بیاورید تا مشغول شوند و من بتوانم به مسجد برم.
عضو سازمان روانشناسی و مشاوره کشور بیان کرد: مهمترین بخشی که در عبادات و مسائل فردی و اجتماعی برای بچهها است این است که فرزندان مسائل تربیتی از والدینشان را در چه شرایطی یاد گرفتهاند در حقیقت نماز پیامبر(ص) برای بچهها آنقدر شیرین است که فرزندان هم اگر در این شرایط باشند تمام تلاششان را میکنند تا مانند پدر یا مادرشان شوند.
تأثیر تحصیلات معنوی مادر در تربیت معنوی فرزندان
محمودیان بیان کرد: ما بیشتر از چیزی که داریم، نمیتوانیم به بچهها آموزش دهیم (فاقد الشی لایعطی) یعنی کسی که چیزی ندارد نمیتواند به دیگران چیزی بدهد. اگر پدر و مادری خودش در زمینه معنویت، امنیت و آرامش روحی تهی باشد امکان ندارد بتواند این موارد را به فرزندش انتقال دهد و این خیلی مهم است که پدران و مادران قبل از هر چیز مراقبت از خودشان را جدی بگیرند.
وی به آیه 105 سوره مبارکه مائده اشاره کرد وگفت: أيا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا يَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَي اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَميعاً فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ای کسانی که ایمان آورده اید ، مراقب خودتان باشید ، اگر شما خود هدایت یافتید ( ضلالت ) کسی که گمراه شده به شما زیانی نمی رساند ( هر چند باید او را نیز دعوت کنید ) ، بازگشت همه شما به سوی خداست پس شما را از آنچه می کردید آگاه خواهد نمود» پس اول می فرماید به خودتان بپردازید زیراکه هرچقدر ما بیشتر مراقب خودمان باشیم به همان اندازه میتوانیم این مراقبت را به اطرافیانمان انتقال دهیم.»
مدیر عامل موسسه قرآنی ادامه داد: پیامبر میفرماید: (انأ مدینة العلم وشیه جنة و علی بابها) و( انأ مدینة حکمه و شیه جنه و علی بابها) یعنی من در درون خودم یک بهشتی دارم و این طبیعی است که وقتی ایشان در وجودش بهشی دارد این بهشت درون را به دیگران هم میتواند منقل کند و با هر کس که صحبت و احوال پرسی کند این محبت و آرامش به او نیز منتقل میشود.
عضو سازمان روانشناسی و مشاوره کشور اظهار کرد: حال اگر درون ما پر از خشم، حسادت، سیاهی و کدری باشد چطور میتوانیم به همسر و فرزندانمان آرامش و محبت بدهیم؟ در اصل ریشه کلمه ایمان، امن است و همان طور که ما آتش غیر از داغی و نمک غیر از شوری نداریم ایمان غیر از امنیت و آرامش هم نداریم.
محمودیان ادامه داد: گاهی که آرامش ما بهم خورده و دچاره بداخلاقی شدیم قطعاً ایمان ما آسیب دیده لذا هرچه مؤمن، مؤمنتر، درونش پرآرامشتر و بهشت درونش پربارتر باشد آثار وجودش نیز برای اطرافش زیباتر است. در واقع از کوزه همان تراود که در اوست محال است که درون من پر از خشم و نفرت باشد و بتوانم به اطرافم آرامش و محبت و رضایت منتقل کنم. در اصل وجود برابر است با اثر که هرچقدر وجود والدین معطر و معنویتر باشد اثر بهتری خواهد داشت.
تأثیر اشتغال و خانه داری ماداران بر تربیت فرزندان
وی تصریح کرد: در فرهنگ ما برداشت غلطی از کار کردن زن و مرد شده که بخاطر تهاجم فرهنگی و شعارهایی مانند زن و مرد باهم برابرند و باید مثل هم درس بخوانند و کار کنند و از این موارد که واقعاً اینگونه نیست. در دین ما از دختر به عنوان ریحانه یاد شده است نه قهرمان، متأسفانه در این دو دهه اخیر دختران را به شدت قهرمان بار میآوریم از بچگی به دخترانمان یاد میدهیم که شمشیر و سپر به دست بگیرند، سرکار بروند و پول در بیاورند. در واقع به سمت جامعهایی پیش میرویم که پسران و مردهای آن به شدت دچار فقرهای عاطفیاند و این عاطفه را از مادران و همسرانشان که ریحانه هستند دریغ میکنند.
این کارشناس ارشد مشاوره ادامه داد: اگر بانوان با حجاب و چادری بخواهند بیرون از منزل در بهترین مکانها مانند آموزش و پرورش و یا سپاه کار کنند باید در شهر شلوغ و پر ترافیک در کنار چندین نامحرم حرکت کند تا به محل کار برسند و به خاطر حیا و وضعیت پاک دامنی خودشان مجبوراند کمی خشنتر از داخل منزل لباس بپوشند و رفتار کنند. ما هنوز این را درک نکردیم که حضرت زهرا(س) میفرماید سعادت زن در این است که نامحرمی را نبیند و نامحرمی نیز او را نبیند یعنی چی؟
عضو سازمان روانشناسی و مشاوره کشور بیان کرد: بنده مخالف با این که زنان همگی باید در منزل بشینند و کار نکنند نیستم فقط میگویم این ارزش نیست که مدیران و مسئولان مملکت با کلی ناراحتی بگویند متأسفانه هنوز نرخ اشتغال زنان در جامعه پایین است و بیشتر نشده البته در بعضی مشاغل مانند پزشگی و آموزشی نیاز است که دختران و زنان ما باید سر جامعه منت بگذارند و نیازهای جامعه را برطرف کنند اما واقعاً چه اصراری است که دخترخانمی مهندسی معدن بخواند؟ چه ضروریتی دارد دختر ما در کویر در معدن زغال سنگ کار کند و یا راننده ماشین سنگین باشد در این شغلها از ریحانگی زنان چه چیزی باقی میماند؟
وی افزود: اگر پسران ما کارکردهای دخترانه از خودشان بروز دهند ما آنها را تنبیه و سرزنش میکنیم اما متأسفانه وقتی کارکردهای دخترانمان به سمت کارکردهای مردان و پسران میرود آنها را نه تنها تنبیه نمیکنیم بلکه تشویق نیز میکنیم من به اهل دانش و مطالعه توصیه میکنم کتاب آیت الله جوادی عاملی را مطالعه کنند ایشان که یک قطب و مرجع قرآنی هستند در کتاب زن در آینه جمال و جلال صفات جمال و صفات جلال زنان را توضیح دادهاند. ایشان در این کتاب در روایتی از امیرالمومنین علی(ع) نقل میکنند که: زیبایی مرد در عقلش است و عقل زن در زیباییاش است همچنین توضیح میدهند که کاراکتر مرد از صفات جلال الهی است و کاراکتر زن از صفات جمال الهی است. متأسفانه ما صفات جلال را از پسران کم میکنیم و به دختران اضافه میکنیم مثل: تحصیل، ثروت و قدرت اجتماعی و...
محمودیان توضیح داد: هیچ وقت نمیتوانیم صفت جمال را از دختران بگیریم و به پسران بدهیم و الان دختران زیر بار مسئولیت جامعه و وظایف مردانه کمرشان خم میشود و از طرفی پسرها دارای هویت بلاتکلیفی و بیمسئولیتی هستند. جایگاه دختران در جامعه امروز کجاست در دانشگاها، در ادارات؛ اما جایگاه پسرها کجاست ناامید و بیکار در قهوه خانهها نشستند و این خیلی بد است که پسران را مرد بار نمیآوریم و در عوض دخترانمان را مرد بارمیآوریم و امروز بسیاری دختر تحصیل کرده شاغل داریم که پسر همکف برای ازدواج با آنها پیدا نمیشود وقتی 70 درصد از صندلی دانشگاهای مارا دختران و 30 درصد را پسران پر میکنند و میبینیم که دختران ما از پسران شاخصههای مردانهشان قویتر است.
این مشاوره خانواده تصریح کرد: نوع نگاه ما به اشتغال و تحصیل دختران جامعه به شدت تحت تأثیر فمنیست قرار گرفته است در سوره مبارکه قصص که داستان حضرت موسی(ع) و دختران شعیب را مطرح میکند که وقتی حضرت موسی(ع) دختران شعیب را میبیند که به بازار کار آمدهاند تعجب میکند و از آنها میپرسد شما چرا به اینجا آمدهاید؟ دختران میگویند پدر ما نمیتواند کار کند و ما مجبور هستیم برای گذراندن زندگی جای او کار کنیم. حال آیا واقعاً در جامعه ما کار کردن دختران از سر ناچاری است؟ یا رقابت کاذبی بین دختران و پسران ایجاد شده که دختران جایگاههای بالاتری نسبت به پسران بهدست بیاورند و این شانس اشتغال را از پسران میگیرد و هر دختری که شغلی را به عهده میگیرد یک پسر بیکار میشود و درنتیجه یک ازدواج صورت نمیپذیرد.
تربیت در دوران نوجوانی
این کارشناس ارشد مشاوره تصریح کرد: اگر در هفت سال اول به موقع و درست فرزندانما مسائل عاطفی، اخلاقی، معنویی و احکام را ببینند در هفت سال دوم شروع به یادگیری میکنند و در هفت سال سوم که دوران جوانی است در کنار پدر و مادر تجربه بزرگسالی را کسب میکنند وباید آنها را کم کم درگیر مسائل بزرگسالی کنیم ولی متأسفانه بعضی از والدین هفت سال دوم را 14سال ادامه میدهند و فرزندی که الان دانشجوی مملکت است والدینش راجع به او میگویند فرزند ما هنوز بچه است باید درس بخواند در صورتی که این فرزند شما از سن 14-15 سالگی یک فرد بزرگ و بالغ شده و باید سعی کنید مانند بزرگسالها با او رفتار کنید.
محمودیان درپایان گفت: وقتی پسر بزرگ ما از دانشگاه برمیگردد و سربازیاش تمام شده و هنوز مادرش مانند یک پسر دبیرستانی برای او صبحانه آماده میکند او دیگر مرد بار نمیآید. در دوران جنگ جوانان 19- 20 ساله یک لشگر را رهبری میکردنند و در عملیات شرکت میکردند حالا ببینید جوان 19 ساله ما چقدر مرد شده؟ این نشان میدهد که شاخصه تربیت مردانه ما ضعیف شده. در دوران جوانی بعد از هفت سال دوم در سن 14-15 سالگی باید با پسران و دخترانمان مانند یک آدم بزرگ تمرین بزرگ سالی کنیم. این مهمترین راهی است که اگر خانوادهها به آن توجه کنند جوانانی مسئولیت پذیر، همراه و با مشغلههای واقعی بار میآورند. واقعاً باعث خجالت است که جوانان ما وقتشان را صرف بازی کلش، آدمک کشتن ومواردی از این قبیل میکنند جوانان باید زمانشان را مدیریت کنند ولی مشگل اصلی این است که آنها اصلاً هدف و انگیزهایی برای زندگی و آیندشان ندارند این نشان میدهد که ما در خانوادهها آنها را مرد بار نیاوردیم.