به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی امروز 16 فروردین ماه، در درس تفسیر خود در مسجد اعظم قم با اشاره به عناصر محوری سوره مبارکه توحید گفت: قرآن کریم در آیاتی از این سوره، فصول ثلاثه را در کنار هم آورده و گاهی از مبدا و معاد یاد کرده و در مرحله سوم راه مبدا به معاد را ذکر میکند و میفرماید باید برای حرکت از مبدا به مقصد صراطی باشد که پیامبر و مسئله نبوت است.
وی افزود: قرآن کتاب علمی و فنی نیست بلکه کتاب هدایت است و طوری صحبت کرده که هم حکیم و هم عامی میفهمد. فرمود حق درجاتی دارد و باطل نیز درکاتی و کسی که از توحید و وحی ونبوت گریزان است در بالاترین درکات باطل و گمراهی قرار دارد.
وی ادامه داد: اگر حق مراتبی دارد و توحید اعلای آن است و ضلالت هم درکاتی دارد که شرک و بت پرستی بالاترین مرتبه این درکات است لذا از این گروه بت پرست، گمراهتر کسی نیست یعنی اینها گمراهترین مردم هستند.
بتها اسمایی بی مسمی
این مفسر قرآن عنوان کرد: اینکه فرمود برخی، غیرالله را رب میخوانند چیزی را می خوانند که معدوم است، یعنی کسانی که چوب و سنگ را رب میدانند؛ رب لفظی است و مفهومی دارد که در ذهن همه هست بنابراین اینها وقتی کلمه رب را به بتخانه میبرند مصداقی ندارد و اسمی بی مسماست و مفهومی است در ذهن بتپرستان و اینها از معدوم درخواست کمک دارند که کاری از آنان ساخته نیست ولی همین سنگ و چوب در روز قیامت میفهمند و علیه آنان شهادت میدهند بنابراین وثن و صنم بودن اسامی بی مسماست.
وی اظهار کرد: آیات سجود، طوع، تحمید آمیخته با تسبیح و ده ها طایفه آیه دیگر مبین این است که تمامی اشیاء تسبیح و تحمید دارند و جهان، جهان تسبیح و تحمید است و زمین و زمان میفهمند و تسبیحگو هستند.
آیتالله جوادی آملی با اشاره به استدلال قرآن در برابر بت پرستان تصریح کرد: قرآن درباره اینها چند مسئله را فرموده است؛ امر اول این است که کاری از بتها ساخته نیست، امر دوم که اینها نمیفهمند و امر سوم اینکه دشمن شما هستند و امر چهارم اینکه در قیامت علیه شما شهادت میدهند؛ این سنگ و چوب مخلوق خدایند و دشمن شما و در روز قیامت علیه شما حرف خواهند زند ولی امروز مامور نیستند.
این مرجع تقلید بیان کرد: اینها(سنگ و چوب) در دنیا یک شعور تکوینی داشتند و نسبت به عبادت شما کفر میورزیدند لذا امروز که قیامت برپا شده دشمن شما هستند چون در دنیا نیز با زبان بی زبانی نسبت به کار شما کفر داشتند.
وی با اشاره به انواع عبادت انسان برای خدا و اینکه برخی از روی شوق ثواب، برخی دنبال رهایی از ضرر و جذب نفع و برخی از روی ترس جهنم خدا را میپرستند گفت: خداوند استدلال میکند این بتها که نه ضرری میزنند و نه نفعی برای شما دارند پس چرا آنها را میپرسیتد.
وی افزود: کسانی که میگویند هر چه دلم بخواهد میگویم و هر چه بخواهم انجام میدهم هواپرست هستند وگرنه کسی که معبود خداست از این حرفها نمیزند؛ برخی عمری را به بازیگری میگذرانند و هنرشان غیردنیی است برخلاف کسانی که هنر دینی دارند هنری که باعث می شود خیال و حس به معقول تبدیل شود.
تفاوت هنر دینی و غیردینی
وی تاکید کرد: برخی محسوس و خیال را در هم میریزند بدون اینکه به عقل راه یابد؛ این بازیگری است و دین این هنرمند نیز بازیگری است زیرا عقلی در کار نیست که معقول را در کارگاه متخیله بسازد و از خیال به حس و عقل برساند که هنر دینی شود و چون در محدوده وهم و خیال است دینش بازی است.
این مفسر قرآن بیان کرد: انسان
بی دین که نمیشود؛ بالاخره به چیزی علاقه دارد و در مدار آن کار می کند و برخی حق، دین
آنهاست و برخی بازیگری، دینشان است و هوا را میپرستند و این هوا قدرت اجابت و
حل مشکل آنها را نه در دنیا و نه در آخرت ندارد.
وی تاکید کرد: هوا وجودی ندارد که بخواهد بروزی داشته باشد و این احترام به هوس است که شعله آتش و نارالله میشود وگرنه چیزی در خارج به عنوان وثن و صنم وجود ندارد.
وی ادامه داد: در آیه 76 مائده فرمود که راه ولایت راه عبادت شوقا الی الله است ولی اکثر مردم برای پرهیز از خطر جهنم و جلب نفع بهشت عبادت میکنند که البته قرآن نیز حرکت در مسیر انذار و تبشیر را از مردم خواسته است.
وی با اشاره به آیات 6 تا 8 سوره احقاف افزود: فرقی میان بتپرستان حجاز و تثلیث مسیحیت در استدلال و برهان قرآن نیست؛ اگر خدا بخواهد همه را هلاک کند چه کسی میتواند جلوی قدرت مطلقه او را بگیرد و این قدرت مطلقه و توحید را پیامبر و قرآن به خوبی تبیین کرده است لذا اگر اینها تا روز قیامت از آنان درخواست کنند کاری از آنان ساخته نیست.
این مفسر قرآن با اشاره به آیه 7 احقاف عنوان کرد: خداوند فرموده است وقتی آیات قرآن بر مشرکان خوانده می شد می گفتند سحر و افتراست که پیامبر به هر دوی آن جواب داد و فرمود اگر من افترا ببندم من معتقدم خدا حافظ اول و آخر دین است و من یقین دارم هر کس به نام دین، دین را بازیچه قرار دهد خدا به او فرصت نمیدهد بنابراین افترایی در کار نیست چون من از خدا بیم دارم و درباره سحر بودن نیز فرمود خدا شهادت داد که من پیامبرم و این کلام سحر نیست(کفی به شهیدا) و معجزه است زیرا نامه خدا و این کتاب در دست من است.
علت تقدم مغفرت بر رحمت
این مفسر قرآن با اشاره به تعبیر«و هو الغفور الرحیم» تصریح کرد: خدا از همه لغزشها صرفنظر میکند و بعد از اینکه دودها و سیاهیها را گرفت رحمت واسعه بلکه رحمت رحیمیه را شامل حال شما میکند؛ از این رو مغفرت بر رحیمیت در آیات قرآن مقدم شده است.
وی با اشاره به خطاب قرآن به مشرکان افزود: بشر ممکن نیست بدون دین زندگی کند حتی اگر گوساله و بت و سنگ بپرستد و یا از هوا و هوس خود پیروی کند؛ خدا خطاب کرد شما باید چیزی را بپرستید که یا مشکل شما را حل کند و یا سودی به شما برساند.
وی افزود: در میان دهها مفسر نابغههایی هستند که درس نخوانده ذوق توحیدی دارند زیرا برخی مسائل در حوزه و درس و بحث نیست. در جریان آتشی که در قیامت دامنگیر کفار و مشرکان است اینگونه از مفسران میگویند آتش، فرمان خدا را اطاعت می کند نه برای اینکه او را به جهنم نبرند و یا به بهشت ببرند بلکه حب لله عبادت می کند یعنی آتش جهنم ولی الله است و این نوع تفسیر، نوبر است به همین دلیل قرآن، رویت را به آتش نسبت میدهد و بهشتیان نیز که از کنار جهنم رد میشوند اصلا صدای جهنم را هم نمیشنوند بنابراین اگر این نگاه در جامعه باشد انسان به هر کسی سر نمیسپارد.