به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی امروز 30 فروردین ماه در درس تفسیر خود گفت: سوره مبارکه احقاف از سور مکی است و در بخشی از آن حقوق والدین، خود انسان و فرزندان را بیان کرده که جزء حقوق همه انسانها است و مخصوص مومنین و یا پیروان ادیان دیگر نیست و رعایت این سه نسل و عصر جزء حقوق بینالمللی اسلام و قرآن کریم است.
وی ادامه داد: حفظ این سه رشته هم برای حفظ محرمیت، نسل و وجوب انفاق است یعنی اگر والدین امکانات مالی نداشته باشند واجب النفقه هستند.
این مفسر قرآن بیان کرد: در آیاتی از این سوره و سوره های دیگر دوره بارداری مادر را گوشزد میکند تا پسران قدر مادران را بدانند و دختران نیز بدانند با چه سختی مواجه هستند و خود را برای آینده آماده کنند.
وی با اشاره به علم امام و عصمت وی اظهار کرد: ایشان در حکومتداری و تقسیم بیتالمال و قضاوت برابر علم عادی عمل میکردند و در جریان شهادت نیز که آب مسموم را می نوشیدند برابر علم عادی عمل کردهاند.
این مفسر عنوان کرد: بنابراین اگر مسجدی نجس شد آیا امام که علم غیب دارد باید نجاست را با علم غیب برطرف کند؟ و در جریان محرمیت رضاعی، ارث، قتل عمد و ... براساس علم غیب قضاوت کند؟ البته الان هم امام اگر بخواهد برابر علم غیب عمل کند کار دشوار است مثلا بخش زیادی از تصادفات، شبه عمد است که عمو و امثال عمو باید دیه آن را بپردازند ولی چون در عمل ممکن نیست لذا دستگاه قضا آن را خطای صرف تلقی میکند تا خود فرد دیه را بپردازد.
تقویت علم اصول
این مفسر قرآن با بیان اینکه باید عقل در علم اصول رتبه والایی بیابد تصریح کرد: حیات اصول به این است که عقل را جلو بیاورد زیرا عقل مبانی و مبادی و جان کندن علمی دارد؛ علم اصول باید ثابت کند علم امام در مسایل فقهی کارآیی ندارد و اگر این مسئله در گذشته درست شده بود مشکلی مانند شهید جاوید و غائلههایی مانند علم امام را نداشتیم زیرا برخی با صراحت گفتند که امام حسین(ع) از آینده خود خبر نداشتد که زن و بچه خود را به اسارت برد اما اگر در اصول ثابت شود که این علم مخصوص کارهای کلامی و عرشی است و برای حکم فقهی نیست انسان به راحتی قبول میکند که امام یقین دارد در این کوزه سم است ولی حجت شرعی برای او نیست و طبق علم عادی عمل میکند از این رو امام بداند و نداند که شهید میشود برای او یکسان است.
وی با اشاره به آیات عرضه آتش بر کفار بیان کرد: عرض علی النار گاهی برای احتجاج و گاهی برای تنبیه است، عرض علی الله داریم که برای کسی است که اگر خدا را نمی شناخت او را به پیشگاه خدا میبرند و امر روشن می شود بنابر این کسانی که با برهان خدا را شناختند علم حصول به حضور تبدیل می شود ولی کسانی که با شهود خدا را یافتند در عرض علی الله شفاف تر و روشن تر خدا را میشناسند.
وی افزود: برای بهشتیان عرضه کردن که نوعی توهین است نیامده ولی برای جهنم و کافران این عرضه عنوان شده است زیرا آتش کافر را میشناسد و دار آخرت حیوان و زنده است و جهنم از دور کفار را که میبیند نعره میزند البته ممکن است مومنان را ببیند ولی مومنان آن را نمیبینند و صدای ضعیف آن را هم نمیشنوند.
مفهومی نو از کنیه ابوالقاسم
آیتالله جوادی آملی با تاکید مجدد بر علم غیب امام به بیان نمونه پرداخت و عنوان کرد: کسی از امام سؤال کرد که چرا پیامبر را ابوالقاسم گفته اند که ایشان فرمود به خاطر یکی از فرزندان که اسمش قاسم بوده ولی آن فرد توضیح بیشتر خواست و حضرت وقتی دید او آدم معمولی نیست و درک بالایی دارد به او گفت مگر نه اینکه امام علی شاگرد رسول الله(ص) است و قسیم جنة و نار است پس پیامبر ابوالقاسم است.
این مفسر قرآن بیان کرد: اینها که در جهنم میافتند در دنیا یک عزت و بزرگی کاذب و دروغی داشتند بنابر این در قیامت ذلت واقعی دارند زیرا قیامت روز ظهور حقیقت است به همین دلیل به عذاب هون میرسند و کانالی از جهنم به قبر فرعونیان کشیده میشود که هم عذاب بدنی و هم روحی می بینند.
این استاد حوزه ادامه داد: در پایان سوره فجر آیهای هست که ادراک آن سخت است؛ فرموده که روز قیامت جهنم را میآورند که فهم این مسئله دشوار است که آیا دو جهنم منقول و غیرمنقول داریم یا یکی است که جهنم منقول است.
وی تاکید کرد: مباحث قیامت و آخرت بکر مانده است ولی قطعا عرضه عرضه علی الله، عرضه علی الجهنم و عرضه علی النار قطعی است.