تفکیک شخصیت فردی و اجتماعی انسان شرک‌آمیز است
کد خبر: 3491858
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۵
آیت‌الله قائم‌مقامی در گفت‌وگو با ایکنا:

تفکیک شخصیت فردی و اجتماعی انسان شرک‌آمیز است

گروه اندیشه: آیت‌الله قائم‌مقامی گفت: توحید به عنوان پیام اصلی قرآن در تمام ابعاد وجود و زندگی انسان باید خود را نشان داده و لازمه این مسئله اعتقاد به وحدت همه ابعاد انسانی است و نتیجه قول به شخصیت‌های چندگانه، شرک خواهد بود.

 آیت‌الله سیدعباس حسینی‌قائم‌مقامی، مدیر سابق مرکز اسلامی هامبورگ و استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) و در پاسخ به این پرسش که ارتباط سعادت فردی و اجتماعی از نظر قرآنی چیست؟ گفت: از نگاه قرآن میان سعادت فردی و اجتماعی یا به عبارت دیگر سعادت فرد در زندگی شخصی و سعادت فرد در زندگی اجتماعی جدایی وجود ندارد و این نکته  به بحث اساسی‌تری در قرآن کریم باز می‌گردد.
پیام اصلی قرآن توحید است
قائم‌مقامی ادامه داد: شما می‌دانید مهم‌ترین و پیام اصلی قرآن توحید است و شما تمام قرآن را از ابتدا تا انتها عصاره‌گیری کنید، تاکید و تثبیت توحید پرودگار را خواهید یافت، اما توحید یک بحث نظری و فلسفی محض نیست و قرآن هم کتاب فلسفی نیست اگر چه مبانی‌اش و پیام آن قابل تببین با دقیق‌ترین مبانی فلسفی است. اما قرآن کتاب هدایت است یعنی ناظر بر انسان بوده و مخاطبش نیز انسان است و می‌خواهد تمام ابعاد انسان را به او نشان داده و او را به کمال برساند.
وی افزود: متناسب با این کارکرد هدایتی قرآن کریم، وقتی گفته می‌شود پیام اصلی آن توحید است، منظور بحث نظری از توحید نیست بلکه مراد این است که توحید را در تمام ابعاد و جز جز زندگی انسان به تحقق و عینیتی برساند و این شاهکار قرآن است که به انسان، جامعه، فرد، زندگی اخلاق و ... نگرش توحیدی ... داشته و همه جا این توحید حضور داشته باشد و اگر قطعه‌ای از حیات را به گونه‌ای تعریف کردیم که توحید حضور نداشت، قطعا از پیام دور افتادیم و انسان قرآن را فراموش کرده است و قطعا در این صورت نیز باید از غیر قرآن کمک بگیریم.
لازمه توحید قرآنی، وحدت همه ابعاد انسانی است
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: وقتی که گفته شد توحید پیام اصلی قرآن است و این توحید در تمام ابعاد وجود و زندگی باید خود را نشان داده و در تمام ابعاد زندگی و قعات حیات به عینیت برساند، یکی از ابتدایی‌ترین نتایج این خواهد بود که اعتقاد حاصل کنیم که لازمه توحید وحدت شخصیت انسان است.
قائم‌مقامی تصریح کرد: شما نمی‌توانید برای انسان شخصیت دوگانه و چند گانه فرض کنید و بگویید در حوزه فردی، اجتماعی، دینداری و عبادی، ارتباطات انسانی شخصیت‌های متفاوتی دارد. اگر قرار است که توحید پیام اصلی باشد و انسان توحیدی زندگی کند، لازمه‌اش این خواهد بود که زیست توحیدی انسان همراه با وحدت شخصیت باشد و انسان با این عنصر است که می‌تواند به زندگی توحیدی برسد و اگر شخصیت انسان را تفکیک کنیم و برایش شخصیت‌های چند گانه قائل باشیم، نتیجه‌اش شرک خواهد بود و نه توحید.
وی ادامه داد: سر اینکه قرآن با نفاق مشکل دارد و به تعبیر یکی از بزرگواران که منافق را از کافر بدتر می‌شمرد و این تعبیر قرآنی است در این است که نفاق شرک پنهانی را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی توسعه می‌دهد و مستقیما با توحید مشکل دارد. از این رو انسان دارای شخصیتی واحد است و یگانگی در شخصیت او وجود دارد.
قرآن به توحید همه ابعاد انسانی معتقد است
وی در پاسخ به این پرسش که آیا همین بحث را می‌توان در قرآن جستجو کرد؟ گفت: اصل پیام قرآن پیام توحید است و در تمام آیات می‌توان دید. در ابتدای قرآنی کریم سوره فاتحةالکتاب که هر روز در نماز می‌خوانیم آمده است که « الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ* الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ: ستايش خدايى را كه پروردگار جهانيان* رحمتگر مهربان». پیام این آیات چیست. این جا الله معرفی می‌شود. الله که خدای قرآنی است، کسی است که بر تمام دوگانه‌ها تفوق می‌یابد و هیچ دوگانه‌ای در برابر او وجود ندارد و این طور نیست که ما رب‌الاخره، دنیا، نور ظلمت، خیر، شر،‌ عبادت و امور دنیایی داشته باشیم و این مسئله را همین اول مورد توجه قرار می‌دهد که در سراسر قرآن تاکید می‌شود.
وی ادامه داد: برخلاف نگاه پیشینیان که وجود داشته و در زندگی انسان عملا می‌بینیم حوزه‌های ربوبی مختلفی قائل هستند و در مسائل عبادی خالق هستی را خدا می‌دانند و در فرایند زندگی و تکامل انسان به کانون‌های قدرت دیگر توجه کرده و دیگران را منشا اثر می دانند، خدا می‌گویند همان کسی الرَّحْمنِ است و الرَّحِيمِ است. الرَّحْمنِ اصل بسط وجود و وصف خداوند در مقام آفرینندگی است و اصل وجود پیدایش موجودات و عالم امکان نتیجه تجلی این صفت خدا است.
قائم‌مقامی افزود: در قرآن مشرکان کسانی هستند که خدا را باور دارند اما خدا را صرفا به عنوان خالق باور دارند لذا مشکل قرآن با آنها این است که نه تنها خداوند جهان را آفریده است، بلکه پروردگار هم است و فرق است بین خداوند آفریدگار و پروردگار. نگاه مشرکان عمدتا این بوده است که خدا آفریده اما در خلقت کانون‌های دیگری وجود دارند و این‌جا آنها به شرک می‌گراییدند. خدا را الرَّحْمنِ می‌دانستند اما به عنوان خالق، صفت الرَّحِيمِ را که مربوط به تکامل موجودات است، به خدا اختصاص نمی‌دادند.
وی تصریح کرد: خدا مانند مهندسی نیست که ساختمانی را می‌سازد که بعد از ساختن آن را رها کند. در پدیده‌های بشری ساخت می‌تواند از نگهداری، حفظ و تعمیر جدا باشد و لزوما سازنده کسی نیست که نگهداری هم انجام دهد اما حرف قرآن این است که خدا هر لحظه در حال ساختن عالم است، «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ: هر زمان او در كارى است» (الرحمن، 29) اما ساختن پروردگار به معنای پیدایشی تاریخی نیست، بلکه دائما نیاز به تجدید و افاضه خلاقیت خداوند دارد و همان چیزی است که خدا از آن تعبیر به ربوبیت می‌کند. خدا فقط خالق نیست و رب هم هست.
captcha