به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتاللهالعظمی عبدالله جوادی آملی امروز 25 اردیبهشت ماه در درس تفسیر خود در مسجد اعظم با اشاره به مخاطبان کلام وحی در دوره نزول گفت: کسانی که درباره وحی، تعلیم و استفادهای دارند قرآن کریم آنان را در آیاتی چندگانه مشخص فرموده است.
وی ادامه داد: کسانی که به محضر حضرت میرفتند و آیات را تلقی میکردند چند گروه بودند؛ هم ضعیف الایمان در آنان بود، هم اوحدی از اهل ایمان که به معرفت شهودی رسیده بودند و هم منافق و کافر بودند.
این مفسر قرآن تصریح کرد: اوحدی اهل ایمان کسانی بودند که وقتی آیات بر آنان نازل میشد اشک شوق می ریختند و مشتاقانه به آن گوش میدادند و برخی مختصر نمی در چشمشان پیدا میشد و برخی آنقدر اشک میریختند که تمام شبکه چشم آنان با اشک پر میشد به همین دلیل آیه فرموده است که چشمشان میریزد نه اشک چشم که سر آن این است که وقتی اشک، همه شبکه چشم را پر کند و چیزی جز اشک دیده نشود و همان سراریز شود به نظر میآید که چشم میریزد.
آیت الله جوادی آملی بیان کرد: برخی از اینها هم آمده بودند که حرفهای خودشان را بزنند و دنبال شنیدن حرف پیامبر نبودند و قصد مجادله در آیات خدا را داشتند که درباره آنان هم فرمود که به عذابی سخت گرفتار خواهند شد.
گروه سوم مخاطبان وحی
وی اظهار کرد: قرآن کریم فرمود گروه سوم شاگردان شما هستند و اگر آنچنان اشک نمیریزند که در گروه اول قرار گیرند ولی به مجلس درس شما میآیند و می خواهند حرف شما را گوش بدهند فرمود وقتی اینها به محضر تو میآیند به آنان «سلام علیکم؛ فقل سلام علیکم» بگو که در گذشته رسم بود وقتی خطیبی منبر می رفت قبل از خطبه به مستمعین سلام میکرد ولی امروز فقط مخصوص نماز جمعه شده است.
این مفسر بیان کرد: خداوند به پیامبر(ص) فرمود آنان که جزء اوحدی اهل ایمان هستند سلام ما را به آنان برسان ولی آنان که جزء اوساط اهل تفسیرند سلام را از تو تلقی میکنند و به خیال آنان نمی رسد که ما بر آن ها سلام کرده ایم و توقع سلام از تو را دارند اما عده ای قصد توهین و تحقیر دارند و وقتی درس حضرت تمام می شد به استهزاء می پردازند در حالی که اگر خوب گوش می کردند و دنبال آن بودند، سخن حضرت را به خوبی متوجه میشدند.
چرا بر قلوب برخی قفل زده میشودبهترین زیور انسان
وی افزود: مسئله عالم و جاهل در چند بخش قرآن مطرح شده و علما نجاتبخش جامعه معرفی شدهاند، در سوره قصص آمده که قارون وقتی با آن زینتش حرکت کرد دو گروه درباره زر و زیور داشتن آن سخن گفتند عدهای که در محدوده زر و سیم فکر میکردند گفتند ای کاش ما هم این زر و سیم را میداشتیم ولی در مقابل این گروه کوتهفکر، گروه دیگری بودند که گفتند بهترین زیور انسان علم صائب و عمل صالح است و آن را به ما عنایت فرما و خداوند هم به آنان داده است.
صاحب تفسیر تسینم گفت: خدا دو چیز به اینها عطا میکند هم در بخش اندیشه به عنایت خدا علم زائد پیدا میکنند و هم در بخش انگیزه عمل صالح را به آسانی انجام میدهند و برای آنان زندگی صادقانه و امینانه دشوار نیست.
وی تاکید کرد: صدر و ساقه سوره محمد(ص) بر مقابله میان امور تبشیر و انذار، عمل صالح و طالح و تحقیر و تکریم آمده است و فر موده قیامت می آید که متن حق در آن روشن است و در آنجا به همه اختلافات پایان داده میشود زیرا قیامت بالضروره هست و در آن تردیدی نیست و نه مشکوک است و نه ظرف شک.
قیامت ظرف ظهور حق است
وی افزود: شک، محصول وجود دو امر است مثلا ما شک میکنیم چیزی«الف» است یا«ب» ولی در جایی که فقط الف باشد جای شکی نیست مانند کتابخانه ای که فقط در آن قرآن است؛ قرآن کوچک و یا بزرگ باشد فقط قرآن است؛ در قیامت نیز جز خدا و نبوت و امامت و حق ظهور ندارد.
این مفسر قرآن با بیان اینکه شیطان دسترسی به مخلصین ندارد گفت: زیراشیطان به جایی راه دارد که جای وهم و خیال و هوای نفس و شهوت است به همین دلیل حضرت علی(ع) فرمود از لحظهای که حق را به من نشان دادند ذره ای شک نکردم و بر یقینم افزوده نشد.
وی افزود: الیوم نیز در محدوده امامت و ولایت شک نیست زیرا این ذوات در مقام و در جایی هستند که باطلی در آن نیست؛ در محدوده حقیقت قرآن و ولایت و امامت جا برای شک نیست و البته قرآن تاکید کرد کسانی که گرفتار شک هستند باید متنظر عذاب باشند.
ویژگی قیامت
این مفسر قرآن به ویژگی «بغتة» درباره قیامت پرداخت و تصریح کرد: بغته یعنی دفعی بنابراین شیء تدریجی، بغتة نیست. معاد نیز تدریجی نیست و دفعتا میآید و بهتان را نیز از جهت بهتآور بودن برای کسی که بهتان بر او بسته شده به این نام نامیدهاند و قیامت نیز برای عده ای بهتة و بغتة است وگرنه اشراط الساعة مانند سراسری شدن اسلام و ... نشان دهنده وقاع قیامت است اگرچه علامه طباطبایی (ره) تعبیر و بیان لطیفی در این زمینه دارد و فرموده است که امتحان و ابتلاء، خود از نشانههای وجود قیامت است و قیامت بالضروره قابل اثبات است.