مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
کد خبر: 3499152
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۹

مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن

گروه دانشگاه: ظهر دلنشین این بار با حضور مردی برگزار شد که نیم قرن چون خورشید تابیده و امتداد انوارش، شاگردانی را پرورانده که هر کدام مایه مباهات هستند، مردی که تدریس روخوانی قرآن را به همه امکانات رفاهی آن سوی آب‌ها ترجیح داد، مردی از جنس نور از همان نوری که از آن روشنی گرفته است.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، آخرین سه‌شنبه اردیبهشت روز دلنشینی شد با ظهری به دلنشینی و برکت حضور چهره ماندگار علوم قرآن و حدیث در ایکنا، مردی که پدر علوم قرآن ایران است و اساتید برجسته‌ای و بی‌شماری را تربیت کرده است.
...  و آمد استادی که منتظرش بودیم، از نزدیک ندیده بودمش، اما تعریفش را به کرات شنیده بودم، آنچه در اولین نگاه داشت جذبه و ابهت فوق‌العاده زیاد، استادی‌ در عین فروتنی‌اش بی‌حدش بود. استادی که خاضعانه دعوت ایکنا را پذیرفت و تاج افتخار میزبانی این استاد فرهیخته را بر سرمان نهاد.
84 بهار را گذرانده، اولین استاد علوم قرآن و حدیث و در حقیقت پایه‌گذار این رشته دانشگاهی است. نفر اول دکتری رشته فلسفه در سال 46 بوده و در دانشکده الهیات دانشگاه تهران با شهید مطهری همکار بوده. هم‌درس‌های او آیات عظام جوادی آملی و حسن‌زاده آملی هستند. غیر از طیف وسیع آثار و تألیفات ایشان و سابقه نیم قرن تدریس دانشگاهی، شاید بتوان مهم‌ترین ثمره عمر استاد را شاگردانش دانست که هم‌اکنون هر کدام مایه مباهات هستند.
استاد زودتر از همه شاگردان قدیمی‌اش با عبا و عمامه ساده خود و عینکی که نشان سال‌های تحقیق و مطالعه است، با قدم‌های آهسته خود در محل برگزاری جلسه حاضر شد، بعد از او یک به یک همکاران و شاگردان قدیمی استاد هم آمدند.
پسران هم همراه استاد بودند و چه نیکوست فرزندانی که اینچنین مراقب احوالات پدر هستند و چه نیکوست شاگردانی که همگی در حکم فرزندانی درآمده‌‌اند که اینچنین وابسته و دلبسته استاد عزیز هستند.
هنگام دعوت از شاگردان ایشان برای حضور در جلسه، هر کدام تا نام استاد را می‌شنیدند بی درنگ اظهار تمایل می‌کردند که در جلسه تجلیل شرکت کنند، برخی هم که نتوانستند حضور پیدا کنند دورادور با شوق و علاقه جویای حال و احوال استاد بودند.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
در ظهر دلنشین آخرین سه‌شنبه اردیبهشت، شخصیت‌هایی همچون حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی، مجید معارف، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، عبدالهادی فقهی‌زاده، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانشگاه تهران، منصور پهلوان، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران، فروغ پارسا، رییس انجمن مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی ایران، محمود واعظی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران، ثریا قطبی، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شاهد، شادی نفیسی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و زرسازان، عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی گرد هم جمع شدند تا از اوصاف شخصیت علمی و اخلاقی استاد سیدمحمدباقر حجتی بگویند.
در جمع شاگردانش نشسته، شاگردانی که اعجاز کلام استاد را با تمام رگ و پی خود جذب کرده‌اند. حضور زودتر از موعد استاد در محل برگزاری جلسه، خود نشانه‌ای از وقت‌شناسی، اخلاق‌مداری و نظم فوق‌العاده ایشان است.
ابتدا عبدالهادی فقهی‌زاده که خود از شاگردان قدیمی استاد و پیشنهاددهنده برگزاری این جلسه است سخن را آغاز می‌کند و می‌گوید: به نوبه خودم از طرف گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران از سازمان فعالیت‌های قرآنی دانشگاهیان کشور بخاطر این ابتکار ارزنده و تشکیل جلسه‌ای برای قدردانی از خدمات جلیل حضرت استاد جناب آقای دکتر حجتی و تجلیل از شخصیت برجسته علمی حضرت استاد تشکر می‌کنم. گویا رسم است در چنین جلساتی یکی از کوچکترین شاگردان استاد مدیریت ظاهری جلسه را برعهده بگیرند و من از این بابت بر خود می‌بالم که در محضر استاد بزرگی که قریب 30 سال توفیق درس‌آموزی مستقیم و غیر مستقیم از محضر پربارشان را داشته‌ام بتوانم ادای وظیفه کنم.
استادی که از فرط نزدیکی ناآشنا مانده است
وی ادامه می‌دهد: دکتر سیدمحمدباقر حجتی که بسیار از مُعَرِف معروف‌تر، شاخص‌تر و شناخته‌تر هستند جدای از اینکه از بیت فقه و فقاهت و روحانیت دیندار و مخلص و عالم برخاسته‌اند و خدمات بزرگی را در حداقل پنج و شش دهه اخیر به حوزه علم و فرهنگ به‌ویژه علم دینی در دانشگاه‌ها تقدیم کرده‌اند، از فرط نزدیکی گویی برای برخی از ما ناآشنا مانده‌اند، علتش هم آن است که جناب استاد بدون هیچ‌گونه تکبری و بدون هیچ‌گونه بزرگ‌بینی‌ای خالصانه در جاهای گوناگون با قبول زحمت فراوان عهده‌دار تدریس می‌شدند و شاگردپروری می‌کردند. اینقدر رابطه صمیمانه‌ای را با شاگردان برجسته خودشان برقرار می‌کردند که حقیقتاً زبانزد است و اصلاً گویی فاصله بسیاری که بین شاگردان و استاد وجود داشته و دارد، برای بعضی‌ها از فرط محبت و شفقتی که بر دانشجویان و دانش‌طلبان خودشان داشتند محسوس نبوده و این همه در کنار بهره‌های بزرگ علمی بود که خالصانه تقدیم می‌کردند.
تعبیر زیبای رهبر انقلاب درباره استاد حجتی
تعبیر مقام معظم رهبری درباره استاد حجتی نکته‌ای بود که فقهی‌زاده به بیان آن پرداخته و می‌‌افزاید: در سال 1384 در جلسه نیمه خصوصی در محضر مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در کنار حضرت استاد حضور داشتیم، بعد از جلسه ریاست محترم دانشگاه قرآن و حدیث خدمت ایشان فرمودند که جناب استاد معرف حضور هستند؟ و ایشان تقریباً به عین کلمات فرمودند بله! ایشان مجمع البحرین هستند، هم بحر قرآن و هم بحر حدیث هستند و من از شناخت دقیق ایشان از جناب استاد از سال‌های دور شگفت‌زده شدم، این تعبیر بسیار زیبا بر زبان جاری کردند و من البته نخستین بار است که این خاطره را در محضر استاد بر زبان جاری می‌‌کنم.
در طلیعه جلسه حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بی‌آزارشیرازی که در تألیف تفسیر کاشف با استاد حجتی همکار بوده است از خاطرات سال‌های بودن در محضر استاد حجتی می‌گوید و اظهار می‌کند: خوشبخت هستم از اینکه خبرگزاری ایکنا مجلس خوبی را برای بزرگداشت استاد علوم قرآن و حدیث تشکیل دادند. برای اولین بار بعد از انقلاب در دفتر نشر فرهنگ اسلامی با استاد آشنا شدم که در آنجا کتاب آداب تعلیم و تعلم ایشان را چاپ می‌کردند، موفق شدم این کتاب را بخوانم و از این کتاب پی بردم که استاد هم از نظر علمی، عمق حوزوی دارد و هم از نظر سبک نگارش، سبک نگارش دانشگاهی و نظم خاص خودشان را دارند که برای من فوق‌العاده جالب بود. قبل از انقلاب و اوایل انقلاب این مسائل خیلی نادر و کم بود. این کتاب مسئله دیگری را برایم نشان می‌داد؛ اخلاق والای استاد را که ایشان در این کتاب نکات جالبی را بیان کرده و اخلاص فراوانی را در نوشته‌های ایشان دیدم.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
تبدیل تفسیر قرآن از حالت فرقه‌گرا به تفسیر تقریب‌‌گرا
وی با اشاره به چگونگی آغاز همکاری برای تألیف تفسیر کاشف بیان می‌کند: بعداً هم کتاب تعلیم و تربیت ایشان را ملاحظه کردم آن هم به همین نحو خیلی کار عمیق و جالبی بود. سعی کردم روز به روز بیشتر به ایشان نزدیک شوم. متوجه شدم در جامعه ما قرآن خیلی مهجور است و اغلب مردم فقط برای ثواب قرائت قرآن را می‌خوانند نه اینکه قرآن را بخوانند، بفهمند و عمل کنند. خیلی‌هایی هم که دنبال تفسیر و علوم قرآن رفته‌اند، متأسفانه برای علم نرفتند و اغلب برای نشان دادن معلومات خود کار کرده‌اند. در مسافرت‌هایی که با استاد در مکه مکرمه داشتیم سه بار دیدار آقای محمد قطب رفتم، در یکی از جلسات ایشان بیان کردند که فرق ما مسلمانان با مسلمانان گذشته آن است که در گذشته قرآن را برای عمل به قرآن می‌خواندند و ما برای علم به قرآن می‌خوانیم، برخی‌ هم برای اینکه به‌وسیله قرآن اظهار فضل و علم کنند آن را می‌خوانند. برایم بسیار جالب بود که متوجه شدم استاد در رشته فلسفه در دانشگاه فارغ‌التحصیل شدند و مقام والایی در فلسفه داشتند ولی ایشان احساس کردند قرآن مهجور است؛ لذا فلسفه را رها کردند و تمام عمر و نیرویشان را برای قرآن گذاشتند. مشکل مردم در فهم قرآن این است که مردم با شوق و ذوق قرآن را مطالعه می‌کنند و واقعاً علاقه‌‌مند هستند مخصوصاً بعد از انقلاب این علاقه خیلی بیشتر شده است، ولی وقتی قرآن را باز می‌کنند به نظر می‌آید که هر سوره‌ای در موضوعات پراکنده صحبت کرده است و فقط از تک تک آیات مثل کلمات قصار می‌توانند، استفاده کنند، اما از مجموعه آیات یک سوره نمی‌توانند استفاده خوبی ببرند، بخاطر اینکه نمی‌دانند ارتباط بین موضوعاتی که در یک سوره است چیست؟ برخی تصور می‌کنند قرآن کتاب تاریخی است و می‌بینند ربط و نظم تاریخی هم ندارد مثل تورات که از آدم شروع کند تا حضرت موسی(ع) ادامه پیدا می‌کند، قرآن اینگونه نیست، بالاخره مردم قرآن را مقداری مطالعه می‌کنند و بعد از اینکه چیزی دستگیرشان نشد آن را بالای طاقچه می‌گذارند و اگر بخوانند، صرفاً برای ثواب قرائت می‌خوانند. در خارج هم این مشکل برای مستشرقان و اروپایی‌ها خیلی بیشتر است چون آن‌ها از ترجمه‌های قرآن استفاده می‌کنند که آن ترجمه‌ها حتی لطافت و زیبایی اصل قرآن را هم ندارد، برای آن‌ها ثواب قرائت هم نیست که با انگیزه ثواب قرائت قرآن را بخوانند، تلاش فراوانی می‌کنند، امثال «بلاشر» هم در کتابشان نوشته‌اند که ما هر چه تلاش می‌کنیم و در جست‌‌وجوی ربطی میان موضوعات آیات هستیم، می‌بینیم که چیزی دستگیرمان نمی‌شود. این مسائل را با استاد در میان گذاشتیم و استاد هم به این مسئله توجه داشتند که واقعاً این یک مشکل بزرگی است، در سابق هم خیلی از مفسران، معلومات خودشان را به درخت قرآن پیوند می‌زدند مخصوصاً فرقه‌های گوناگون معلومات خودشان را به درخت قرآن پیوند می‌زدند و همان‌ها را دریافت می‌کردند و خوشحال بودند که قرآن همان چیزی را می‌گوید که ما می‌گوییم. معتزله‌ها، اشاعره‌ها و گروه‌های مختلف همین کار را کردند و بعد انواع و اقسام تفاسیر درست شد و این تفاسیر فرقه‌گرا موجب شد، بجای اینکه قرآن در مردم عامل وحدت باشد، عامل تفرقه هم شود؛ لذا دو نفر از شخصیت‌های قرآنی یکی در مصر شیخ محمد عبدو و دیگری در قم علامه طباطبایی پیدا شدند و گفتند ببینیم خود قرآن چه می‌گوید؟ تفسیر قرآن به قرآن، نه اینکه ما زبان قرآن شویم و معلومات خود را به درخت قرآن پیوند بزنیم، این یک تحولی ایجاد کرد و به تعبیر بعضی‌ها، تفسیر قرآن از حالت فرقه‌گرا تبدیل شد به تفسیر تقریب‌‌گرا، اما مردم باز هم از این ترجمه‌ها و تفسیرها آنچنان که باید، استفاده فراوانی نمی‌کردند که از مجموع آیات لذت ببرند؛ لذا به فکر افتادیم تفسیری را با کشف ارتباط موضوعات گوناگونی که در یک سوره است تهیه کنیم و لذا این کار را شروع کردیم.
حجت‌الاسلام بی‌آزار شیرازی به نحوه نام‌گذاری تفسیر کاشف اشاره و بیان می‌کند: استاد پیشنهاد کردند اسم آن را تفسیر کاشف یعنی کشف‌کننده ارتباط میان آیات بگذاریم. یکی از اشکالات این است که مردم و حتی اهل علم تصور می‌کنند که چینش آیات باید مثل چینش بشری باشد، معمولاً خانم‌های ایرانی یکجور سفره می‌چینند، اما خارجی‌ها به‌صورت دیگر و به‌صورت سلف سرویس سفره‌ می‌چینند، چینش‌ها فرق می‌‌کند؛ چینش الهی هم باید با چینش ما فرق داشته باشد، ما بایستی چگونگی چینش الهی و ارتباط آیات را کشف کنیم؟ خوشبختانه معلومات، اخلاص و تقوای استاد باعث موفقیت این کار شد چون در تفسیر اخلاص و طهارت نفس حرف اول را می‌زند. ما از اخلاص استاد استفاده کردیم و الحمدلله این تفسیر موفق شد. یک کار دیگر هم کشف تأویلات الهی در قرآن بود چون قرآن می‌فرماید: «وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ»(آل عمران/7) تأویل آیات متشابه را خدا می‌داند، معنایش آن نیست که خداوند یکسری آیات را نازل کرده که معنایش را خودش بفهمد و به تعبیر بعضی‌ها معصومین هم بفهمند. نه! منظور این است که تأویل آیات متشابه در خود قرآن است منتهی ما تلاش کردیم، بسیاری از این متشابهات را کشف کنیم. در این راستا آنقدر این تفسیر مورد استقبال قرار گرفت که یکی از علمای لبنان در این باره کتابی نوشت و دو منهج به روش‌‌های تفسیر قرآن اضافه کرد، کتابی تحت عنوان «المنهج الترابطی و المنهج التأویلی فی‌ القرآن» را نوشت که در بیروت چاپ شد، راجع به استاد، روش‌ها و کارهای ایشان خیلی جالب به زبان عربی این کتاب را نوشته و خیلی خوب هم موفق بوده است، در هر حال این یکی از کارهای جالب و مهمی بود که یادم است.
وی به خاطره‌ای در تألیف تفسیر کاشف اشاره و عنوان می‌کند: یک وقت قرآن را باز کردم تا ببینم نظر خود قرآن راجع به این تفسیر چیست؟
استاد حجتی می‌گوید: جلوی کعبه.
بی‌آزار شیرازی می‌خندد و ادامه می‌دهد: آری جلوی کعبه، قرآن را که باز کردم اولین سطر آمده بود «وَأَحْسَنَ تَفْسِیرًا»، (فرقان/33) خیلی خوشحال شدم، استاد هم خیلی خوشحال شدند که الحمدلله خود قرآن هم از این کار ما ان‌شاءالله رضایت داشته باشد. کار دیگری هم که ما با استاد داشتیم کتاب میثاق در قرآن است. این کتاب در پاسخ به مهم‌ترین اشکال اروپاییان نسبت به قرآن است؛ آن‌ها می‌گویند از این قرآن نمی‌توانیم، استفاده کنیم چون آیات آن تصادفی و در طی بیست و اندی سال که بر پیغمبر اکرم(ص) نازل شده جمع‌آوری شده و نمی‌توانیم از این آیات از هم گسسته استفاده کنیم. اگر بخواهیم یک آیه از این سوره، یک آیه از آن سوره و یک آیه از سوره دیگر را برداریم و مونتاژ کنیم و یک چیزی را از آن استخراج کنیم هم می‌توانیم به نفع قرآن و هم می‌توانیم علیه قرآن چیزی را درست کنیم؛ لذا دیدم آنقدر که به سیره ابن اسحاق اهمیت می‌دادند به قرآن نمی‌دادند، ‌در اینجا تلاش کردیم ببینیم محور آیات قرآن چیست؟ با استفاده از کتاب تورات و انجیل و کارهایی که غربی‌ها کردند متوجه شدیم محور تورات و انجیل کلمه عهد است؛ لذا به تورات عهد قدیم و به انجیل عهد جدید می‌گویند و دیدم که به قرآن هم عهد اخیر می‌گویند، در روایات شیعه به دنبال منبعی گشتم که این مطلب را بیان کرده باشد دیدم که در خطبه تاریخی فاطمه زهرا(س) ایشان می‌فرمایند: وَالقُرآنُ عَهدٍ قَدَّمَهُ إلَیکُم، امام صادق(ع) هم می‌فرمایند: قرآن عهدنامه خدا و انسان است که مردم باید به آن اهتمام بورزند و روزی 50 آیه از این وثیقت‌نامه را بخوانند. این کتاب را با محوریت کلمه عهد و میثاق با استاد کار کرده‌ایم که این هم کار تازه‌ای بود و از این کتاب هم در میان اهل علم خوب استقبال شد، همچنان که از تفسیر کاشف هم بیشترین استقبالی که شد در میان حوزه علمیه قم بود، حتی در سمینارهایی که از سوی آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی در قم برگزار می‌کردند با استاد شرکت داشتیم، حوزویان استقبال فراوانی از این کار داشتند. 21 مؤسسه روی تفسیر موضوعی کار می‌کردند و وقتی این کار را ملاحظه کردند و ما در آن سمینار آن را بیان و مطرح کردیم، خیلی‌ها گفتند ما تفسیر موضوعی انجام می‌دهیم، اما با توجه به ارتباط میان آیات هر سوره که اینچنین نباشد یک آیه را از جمع سوره بیرون می‌کشیم و درباره‌اش از خودمان حرف می‌زنیم. در هر حال، قرآن کتابی است که به تعبیر حضرت امیر(ع) با ما سخن می‌گوید، ینْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ، ما سعی کردیم در این کار تفسیری به آیاتی که در کنار هم هستند و با هم سخن می‌گویند توجه کنیم، از قدیم متأسفانه رسم شده که بگویند اصلاً آیات قرآن به هم ارتباطی ندارند، خودشان را کنار کشیدند، تلاش نکردند و اگر کردند خیلی کم بوده، فقط در تفسیر مجمع‌البیان می‌بینیم که عنوانی تحت عنوان «النظم» هست که مقداری توضیحاتی را ارائه کرده است.
در ادامه فقهی‌زاده، سررشته کلام را به دست گرفت و گفت: فهرست آثار استاد شامل ده‌ها اثر ارزنده می‌شود، برخی‌ از آن‌ها در گمنامی به سر می‌برند و برخی دیگر هم بسیار پرآوازه هستند. از استاد پهلوان، محقق برجسته علوم قرآن و حدیث که سال‌های سال توفیق همکاری با استاد حجتی را داشته و علاوه بر استفاده و استفاضه‌هایی که در کلاس درس ایشان داشتند، سابقه آشنایی‌شان بالغ بر حدود 40 سال می‌شود، می‌خواهیم درباره آثار ایشان سخنانی را بیان فرمایند.
50 اثر تألیفی منهای مقالات
منصور پهلوان، از اساتید با سابقه دانشکده الهیات درباره آثار علمی استاد حجتی، می‌گوید: ابراز خوشبختی می‌کنم از اینکه خداوند توفیق داده در این جلسه بزرگداشت مقام علم و استاد شرکت کرده‌ایم. از پیامبر اکرم(ص) نقل است که فرمودند: «إذا مات ابن آدم انقطعَ عمله إلا من ثلاث: صدقة جاریة، أو علم ینتفع به من بعدِهِ، أو ولدٌ صالح یدعو له»(بحارالانوار، جلد2 صفحه 2) هر انسانی یک روز به دنیا می‌آید و یک روز از دنیا می‌رود و پرونده اعمالش بسته می‌شود مگر در سه عنوان که این پرونده همچنان مفتوح است، اگر کتابی نوشته باشد که آیندگان از آن استفاده کنند تا قیام قیامت هر کسی از آن کتاب استفاده کند، ثوابش برای او نوشته می‌شود، و همینطور اگر اولاد صالحی داشته باشد که برای او کارهای خوب و دعا کنند و در اعمال و رفتارشان کاری کنند که دیگران طلب مغفرت برای پدر و مادرش کنند و دیگر صدقه جاریه است که در حقیقت کارهای عام‌المنفعه‌ای است که آیندگان از آن استفاده می‌کنند مثل تأسیس دانشگاه، مسجد، بیمارستان، حفر چاه و ... که مردم استفاده‌ای ببرند. سعدی در ابتدای گلستان می‌گوید: بماند سال‌ها این نظم و ترتیب/ ز ما هر ذره خاک افتاده جایی/ غرض نقشی است کز ما بماند/ که هستی را نمی‌بینم بقایی، مگر صاحبدلی روزی ز زحمت/ کند در حق درویشان دعایی. استاد سیدمحمدباقر حجتی از دانشمندانی هستند که در زمینه تألیف و تدوین کتاب‌های ارزشمند سهم بسزایی دارند و کتاب‌های ایشان منهای مقالات، بالغ بر 50 اثر می‌شود که همه آن‌ها قابل استفاده برای دانشجویان، حوزویان و آحاد مردم است، اگر بخواهم آثار ایشان را دسته‌بندی کنیم یک قسمت مربوط به تخصص ایشان در نسخه‌شناسی و کتاب‌شناسی است، شاید یکی از اولین آثار ایشان در زمینه نسخه‌شناسی همان فهرست آثار خطی کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی باشد که سال‌های خیلی دور این کتاب چاپ شده است، استاد برای این کتاب‌ها زحمت کشیدند که تخصص هم لازم دارد، فهرست‌نویسی سواد خاصی لازم دارد و آدم باید مسلط به فرهنگ و آن آثار باشد. یکی از زمینه‌های تخصصی استاد در زمینه نسخه‌شناسی و کتابشناسی است و آثار ارزشمندی در این زمینه ارائه کرده‌اند. غیر از فهرست نسخ خطی کتابخانه دانشکده الهیات، ایشان در تدوین فهرست خطی کتابخانه ملک در 7، 8 جلد ابتدایی همکاری داشتند، در حقیقت ایشان و احمد منزوی فرزند شیخ آقابزرگ تهرانی مؤلف اصلی این کتاب هستند، آن‌ هم بسیار کارهای ارزشمندی است، مرحوم آقای ملک کتابخانه خیلی معظمی در تهران در بازار بین‌الحرمین داشتند و استاد زحمت فهرست‌نویسی آثار خطی که حاج حسین آقای ملک با دقت انتخاب کرده بود، کشیدند. همینطور فهرست موضوعی نسخه‌های عربی کتابخانه‌های جمهوری اسلامی ایران که این کتاب را وزارت ارشاد با عنوان «كشاف الفهارس و وصاف المخطوطات العربیة فی مكتبات فارس» چاپ کرد. حوزه‌های مربوط به تألیف فهرست‌نگاری و فهرست آثار خطی فارسی و عربی حوزه‌های مختلف از تخصص‌های ایشان است.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
وی با اشاره به قسمت دیگر تألیفات ایشان، می‌افزاید: قسمت دیگر که شاید حجم بیشتری را شامل شود مربوط به کارهای علوم قرآنی است، یکی از کتاب‌های ایشان «پژوهشی در تاریخ قرآن کریم» است. شاهد بودم استاد این کتاب را با چه زحماتی تألیف کردند و بعدها در دفتر نشر اسلامی منتشر شد، چا‌پ‌های متعددی از این کار صورت گرفته، کتاب تاریخ قرآن ایشان یکی از کتاب‌های ارزشمندی است که با خلوص نیت نوشته شده و مورد استفاده کسانی که تاریخ قرآن می‌نویسند واقع شده، کتاب ایشان و کتاب دکتر رامیار از اولین کتاب‌هایی است که در این باب نوشته شده و جایگاه کتاب ایشان محفوظ و ارزشمند است. همینطور از کتاب‌های دیگری که در این زمینه است «تحقیق در اهداف و مقاصد سوره‌های قرآن کریم» است، کتاب اسباب النزول، کتاب تاریخ شیعه، تفسیر کاشف، تفسیر سوره واقعه، مقدمه‌ای بر تاریخ قرائات و کتاب سه مقاله در تاریخ تفسیر و نحو و همینطور کتاب‌های دیگر که در حوزه علوم قرآنی تألیف کرده‌اند مورد استفاده دانشجویان دانشگاه‌ها و پژوهشگران و علاقه‌مندان است.
وی ادامه می‌دهد: بخش سوم از کتاب‌های استاد که شاید کمتر به آن‌ها توجه شده در زمینه تعلیم و تربیت و روانشناسی اسلامی است که چند اثر بسیار ارزشمند در این حوزه دارند. ترجمه کتاب «منیه المرید» که به‌عنوان آداب تعلیم و تربیت اسلامی چاپ شده، همینطور روانشناسی از دیدگاه غزالی و گامی فراسوی روانشناسی اسلامی که واقعاً کتاب‌های ارزشمندی در حوزه تعلیم و تعلم و روانشناسی اسلامی هستند.
اعتراف به خطای سهوی
ذکر چند خاطره و خصوصیات اخلاقی استاد حجتی، مطلب بعدی بود که در کلام استاد پهلوان مورد اشاره قرار گرفت، وی در این باره می‌گوید: در کتاب ترجمه منیه المرید و شرحی که ایشان نوشته‌اند، سال‌ها پیش دیدم شهید ثانی در جایی نوشته‌اند اسم پیامبر اکرم(ص) را وقتی می‌نویسیم صحیح نیست جلوی آن یک (ص) بگذاریم بلکه باید کامل بنویسیم (صلی علیه و آله و سلم)، حضرت استاد علامت (ص) را گذاشته بودند و وقتی به این مقام رسیدند خیلی خاضعانه در پاورقی نوشتند من به این مطلب توجه نداشتم و از اینجا به بعد (صلی علیه و آله و سلم) می‌نویسم، این نشان‌دهنده خلوص یک شخص است، وقتی صادقانه مطلب را اظهار می‌کند آنچنان در دل آدم تأثیر می‌گذارد که به‌عنوان رفتار معلم می‌بیند این چه روش خوبی است، اگر در کارهایمان بی‌توجهی داریم آن را اعتراف کنیم، بنویسیم و بگوییم.
خیرخواهی استاد حجتی «نمونه» است/معلم ساده قرآن
وی بیان می‌کند: نکته دیگر تواضع استاد است، استاد حلقه واسط بین دانشگاه و حوزه‌های علمیه هستند، هم‌درس‌های ایشان آیات‌ عظام جوادی آملی و حسن‌زاده آملی و این قبیل اساتید و بزرگان هستند، ولی استاد در نهایت تواضع هیچ موقع این مطلب را خودشان به زبان نیاوردند، تواضع ایشان با این سوابقی که دارند واقعاً برای ما درس‌آموز است. با سابقه 40 ساله در دانشکده الهیات به جرأت می‌توانم بگویم خیرخواهی استاد برای همه اساتید و برای همه دانشجویان نمونه است، در ظرف 40 سال یک مورد سراغ ندارم که نسبت به همکار خیرخواهی نداشته باشند یا اینکه نظر منفی داشته باشند و یا اینکه بخواهند جلوی حقوق و ارتقای کسی گرفته شود. خیرخواهی ایشان نمونه است. حتی دیده‌ام برخی اساتید هم واقعاً خیلی ارادت نداشته‌اند اما دیده‌ام استاد چه محبت‌ها و خیرخواهی‌هایی نسبت به آن‌ها هم کرده‌اند. نکته دیگر علاقه ایشان به قرآن کریم است، ایشان با وجود دکترای فلسفه و با وجود داشتن امکانات برای تدریس دروس مختلف در آن دوره‌ای که قبل از انقلاب بود گفتند من معلم قرآن هستم و درس قرآن در دانشکده نیست. رشته فقه، اصول، فلسفه، کلام و ... را می‌توانستند، انتخاب کنند اما گفتند که می‌خواهند معلم ساده قرآن باشند. قرائت و ختم قرآن را مستدام و مداوم داشتند. یادم است اگر دانشجویی راجع به حرمت، حفظ و حراست قرآن کوچکترین اشتباه و خطایی مرتکب می‌شد، برخورد قاطع می‌کرد. کلامی از ائمه(ع) نقل شده که پرسیدند حضرت امیرالمؤمنین(ع) کار عثمان را قبول داشتند یا نه؟ حضرت فرمودند اگر من هم متولی این کار بودم همین کار را می‌کردم، این مطلب برای دانشجویانی که کمی متزلزل هستند می‌تواند خیلی چیز ارزشمندی باشد. آخرین نکته‌ غیر از تواضع و خیرخواهی و قرائت قرآن و خلوص و ده‌ها صفت دیگر، مداومت ایشان در کارهاست. در این سن و سال وقتی از استاد تقاضا می‌کنیم برای تدریس بیایند و دانشجویان دکتری ما را بی‌نصیب نگذارند قبول می‌کنند؛ شاید بسیاری دیگر اینچنین نباشند. از خداوند می‌خواهیم صحت عافیت و خیر دنیا و آخرت را برای ایشان مرحمت بفرماید.
بنابر این گزارش، فقهی‌زاده با دعوت از مجید معارف، رئیس دانشکده الهیات برای آغاز سخنان، گفت: استاد حجتی برجسته‌ترین حلقه واسط حوزه و دانشگاه در مطالعات قرآن و حدیث و استاد الاساتید علوم قرآن و حدیث در طی چهار دهه هستند. بسیاری از اساتید، شاگردان قدیم استاد هستند و برای این شاگردی به خود می‌بالند. نقش استاد در شاگردپروری نقش ممتازی بوده است.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
مجید معارف، از شاگردان بسیار قدیمی استاد حجتی سخنان خود به سه بخش با استاد قبل از ملاقات، با استاد در دوران مقالات و با استاد بعد از فارغ‌التحصیلی از درس‌های ظاهری تقسیم و عنوان می‌کند: در تابستان سال 1361، حدود 34 سال قبل، روزی بر حسب تصادف اطلاعیه‌ای در روزنامه‌ای دیدم که دانشگاه تربیت مدرس آگهی پذیرش دانشجو داده بود، رشته دوره لیسانسم اقتصاد است ولی علاقه‌مند به علوم دینی بودم، در آگهی دیدم در رشته علوم قرآن و حدیث دانشجو می‌پذیرند، یکسری کتاب‌هایی را برای آزمون ورودی نوشته بودند، آن زمان در مازندران اقامت داشتم، ولی بعضی از بستگانم در تهران بودند، در آن لیست کتاب‌ها کتاب «پژوهشی در تاریخ قرآن استاد حجتی» بود، با بستگانم تماس گرفتم تا این کتاب را برایم تهیه کنند و بفرستند، دو سه ماه مطالعه کردم و کنکور دادم، این اولین مواجه من با شخصیت علمی استاد بود بدون اینکه خود ایشان را دیده باشم. تا وقتی ما را به‌عنوان دانشجوی قبولی معرفی کردند توفیق رسیدن به خدمت استاد را نیافته بودم، ولی کتاب ایشان را خواندم و واقعاً این کتاب تحولی در افکار و اندیشه‌هایم بود ولی طبعاً سؤالاتی هم برایم مطرح بود تا اینکه به عنوان اولین گروه دانشجویان علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدیم که هویت آن دو اتاق در محل دانشگاه شهید بهشتی بود. برای اولین بار با حضرت استاد در آن مکان روبرو شدم، به اتفاق سه نفر از دوستان دیگرمان موفق شدیم حضرت استاد را زیارت کنیم و همین کتاب تاریخ قرآن را به رسم حوزه‌های قدیم که باید کتاب با استاد مقابله شود، سماع و قرائت شود، درس بگیریم. البته ایشان تحقیقاتی هم به ما دادند که بعضی از مشکلات ما به‌صورت پژوهشی حل شود. همیشه می‌گویم خداوند تقدیر خوبی برای ما داشت، امر هدایت تحصیلی ما را در وجود سه محمدباقر قرار داد.
معارف خطاب به استاد حجتی می‌گوید: استاد یادتان هست؟ محمدباقرهای ثلاثه، محمدباقر بهبودی و محمدباقر محقق و شما.
درس شیرین استاد حجتی برای استاد معارف
خاطره دیگری که معارف بیان می‌کند خاطراتی از بهترین درسی است که از استاد آموخته است، وی در این رابطه می‌گوید: بهترین درسی که در کام من بعد از گذشت سی سال، خدا می‌داند هنوز شیرینی‌اش را احساس می‌کنم و اصلاً با کلمه به کلمه این درس و صفحه به صفحه آن عشق کردم، استاد! درسی که به‌عنوان اعجاز قرآن نوع شصت و چهار اتقان سیوطی را کلمه به کلمه با تفسیر شما شنیدم هیچ‌وقت دیگری برای من تکرار نشد و سال‌ها و سال‌ها در بحث اعجاز قرآن از این درس و آموزه‌های شما استفاده کردم، درس‌های زیادی با استاد خواندم ولی این درس در کام من شیرینی داشته است. به امر استاد یک گروه سه نفره‌ای را شامل من و مجید شاهرودی و ابوترابی که دوست ما در قزوین هستند، تشکیل دادیم، استاد گفتند کتاب مقدمتان فی علوم القرآن، کتاب بسیار مهمی است و حقایق مهمی در ارتباط با شیعه از زبان عالمان متقدم سنی قدیم در این کتاب است. ولی فهم کتاب مقدمتان کار راحتی نبود، عربی اندلسی و سختی بود، روزها و شب‌ها در منزل استاد مشکلات این کتاب را باید حل می‌کردیم تا بتوانیم آن را ترجمه و نقد کنیم و به‌صورت سه پایان‌نامه در دوره کارشناسی ارشد دفاع کنیم، در روز دفاع این پایان‌نامه که با مسئولیت حضرت استاد این جلسه برگزار شد، خدا رحمت کند آقای مظلومی نکاتی را به‌عنوان استاد داور مطرح کرد، آقای دکتر حجتی به من گفتند: هیس! هیچی نگو. بجای اینکه من دفاع کنم خودشان دفاع کردند و بعد آقای دکتر احمدی گفت اگر دست من بود الان به شما مدرک دکتری می‌دادم، به نظرم موفقیت یک دانشجو، موفقیت استادش است و در واقع ما این موفقیت‌ها را از استاد داریم. «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»، (ضحی/11) ایشان خیلی کمک کردند که دوره دکتری ما با آرامش، پژوهش و تحقیق هموار و سپری شود، هم در دوره کارشناسی ارشد و هم در دوره دکتری استاد را به‌عنوان استاد راهنمای خود انتخاب کردم. به امر و حمایت استاد وارد دانشکده الهیات دانشگاه تهران شدیم و سعی کردیم با حفظ مرتبه شاگردی نسبت به استاد، وارد کادر اساتید شویم.
وی با اشاره به نقش استاد حجتی در تألیف تاریخ عمومی حدیث ادامه می‌دهد: جمله‌ای که آقای دکتر پهلوان در باب خیرخواهی استاد گفتند، درباره خودم اقرار می‌کنم. یک روزی آقای دکتر من را صدا زدند، گفتند: آمدی دانشگاهی شدی؟ گفتم: بله اگر خدا بخواهد، گفتند: باید با سازوکار دانشگاه امورات را پیش ببری، می‌دانی که چهار سال دیگر باید پرونده دانشیاری بدهی؟ خدا می‌داند که من اصلاً نمی‌دانستم این عناوین چیست؟ گفتم: چکار کنم؟ گفتند: از الان مقاله بنویس، از الان یک کتاب تألیف کن، آن موقع تازه تز دکتری‌ام را با عنوان پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه چاپ کرده بودم ولی تاریخ حدیث اهل سنت را هم تدریس می‌کردم و هیچ کتاب مدونی هم درباره تاریخ حدیث اهل سنت نداشتیم، فرمایش استاد که چهار، پنج سال بعد ما را می‌دید باعث شد انگیزه‌ای برایم ایجاد شود و درس‌های شفاهی تاریخ حدیثم را تدوین و آن کتاب قبلی‌ام را تلخیص کردم و کتاب تاریخ عمومی حدیث به‌وجود آمد و من نقش استاد را در تألیف این کتاب هرگز فراموش نمی‌کنم. اینها مسائلی است که اگر نگوییم مدیون هستیم و باید ذکر خدمات، توجهات و ارتباطاتی که اساتید می‌توانند با دانشجویانشان حتی بعد از فراغت از تحصیل داشته باشند، بگوییم، در ارتباط با خیرخواهی بارها شاهد بودم که ایشان من را صدا می‌زدند که فلانی این مشکل را دارد شما با او صحبت کن. فکر می‌کنم من اولین شاگرد استاد هستم که بعد از انقلاب اسلامی هم در دوره ارشد و هم در دوره دکتری فارغ‌التحصیل شدم.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
جلسه با شوخی استاد پهلوان و استاد معارف ادامه یافت، استاد پهلوان گفت: با آقای دکتر معارف چند سال است که این بحث را داریم، در دانشگاه تهران، من اولین فارغ‌التحصیل دکتری علوم قرآن و حدیث با راهنمایی استاد حجتی هستم، دکتر معارف در دانشگاه تربیت مدرس اولین فارغ‌التحصیل قرآن و حدیث هستند، ما با هم مناقشه داریم. البته این بحث جنبه مطایبه دارد و هر دو افتخار می‌کنیم که شاگردان استاد حجتی هستیم.
شاهرودی نیز گفت: اولین شاگرد مهم نیست شاگرد اول مهم است.
بنابر این گزارش، در ادامه جلسه، فقهی‌زاده به نقش گسترده استاد حجتی در دانشگاه‌های متعدد اشاره و بیان کرد: نقش استاد حجتی محدود به دانشکده الهیات، دانشگاه تربیت مدرس و حتی دانشگاه علوم اسلامی رضوی نیست، بلکه حداقل دو مقام ویژه دیگر هم دارند؛ یکی مقام برجسته حوزوی حضرت استاد و دیگری موضوع علوم قرآن و حدیث و مقتضیات جدید که استاد شاهرودی در این باره سخنانی را مطرح می‌کنند.
محمدرضا شاهرودی، از شاگردان استاد حجتی در ادامه در رابطه با رشته‌ای که توسط استاد حجتی در کشورمان گسترش پیدا کرده و بالنده شده، گفت: این رشته‌ای که به نام رشته قرآن و حدیث تدریس می‌شود و در کشور هم کاملاً گسترش پیدا کرده، رشته‌ای است که بسیاری از علوم معروف به علوم اسلامی را می‌طلبد تا شخصی که در این رشته رشد می‌کند به آن نتیجه مطلوب این رشته نائل شود. دغدغه‌ای در وجودم است، این رشته قرآن و حدیث با خیلی از علوم دیگر اسلامی مرتبط است و جامعیتی دارد که می‌ط‌لبد ما تمام علوم اسلامی را بدانیم، حداقل سه علمی را که پیامبر اکرم (صلی علیه و آله و سلم) فرمودند بدانیم. حضرت رسول وارد مسجد شدند و دیدند مردم گرد فردی جمع شده‌اند، فرمودند: این چه صحنه‌ای هست؟ گفتند: این علامه است، فرمودند: علامه در چیست؟ گفتند: داناترین مردم به انساب، وقایع و رخدادها و جنگ‌هاست، پیامبر فرمود: این علمی است که کسی که آن‌ها را نداند، ضرری نمی‌بیند و کسی که آن‌ها را بداند نفعی نمی‌برد. سپس فرمودند: «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ هُوَ فَضْل».
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
حجتی؛ فخر امروز تشیع
وی اظهار می‌کند: اعتقادم این است غیر از مقدماتی که برای رشد در این رشته نیازمند هستیم مثل علوم العربیه، صرف و نحو، بلاغت و منطق و معقول، دانشجویی در این رشته خوب رشد می‌کند که در سه رشته علمی فقه، عقاید و کلام و مسائل اخلاقی هم خوب باشد. موفقیت جناب دکتر حجتی در این سال‌ها این است که این استاد تک‌بعدی و دارای اطلاعات خیلی کانالیزه‌شده نیست. یکی از رموز موفقیت استاد، جامعیت تحصیلاتی ایشان است، در حوزه مرسوم است که اول ادبیات می‌خوانند و بعد از آن سال‌ها فقه و اصول می‌خوانند، در دانشگاه گرایش تحصیلی‌شان رشته معقول بوده و بعد از روی علاقه وارد تدریس قرآن شدند. جامعیت ایشان باعث شد که امروز از مفاخر تشیع محسوب می‌شوند. در حوزه‌های مختلف با توانایی کامل وارد شدند، غرضم این است که به دانشجوی الهیات گوشزد کنیم که نیازمند دانستن اصول هستید.
چگونگی آغاز تدریس در دانشکده الهیات، خاطره‌ای بود که شاهرودی به تشریح آن پرداخته و می‌گوید: دست تقدیر کاری کرد که تحصیلاتم به سمت رشته فقه و مبانی حقوق رفت، با اینکه در این رشته تحصیل نکردم اما ایشان ما را با آغوش باز پذیرفتند و این یکی از کرایم ایشان بود. نمازهای اول وقت ایشان همیشه در ذهنم است، خیلی از اساتید ما به جهت اشتغالات از این غافل هستند، خود ما هم بعضی وقت‌ها توفیق آن را نداریم اما ایشان غالباً نزدیک اذان آماده نماز می‌شوند. اولین ملاقات من در حدود سال‌ 61 بود، محصل دبیرستان بودم.
یک نمونه پایان‌نامه‌ای که ایشان راهنما بودند قلم‌های قرمزی که در آن کشیده بودند به اندازه خود آن حروف تایپ شده سیاه بود و نشان می‌دهد چقدر آن را خوانده بودند. استاد حجتی از نظر تلاش‌ها و کوشش‌های علمی و سجایای اخلاقی همیشه الگوی ما هستند.
در ادامه فقهی‌زاده به ویژگی دیگری از شخصیت استاد حجتی اشاره کرده و می‌گوید: حضرت استاد علاوه بر شرکت در کنفرانس‌های متعدد خارج از کشور سال‌ها به‌عنوان عالم برجسته دانشگاهی و حوزوی برای پاسخگویی به شبهات مخالفان مذهبی و احیاناً سامان‌دادن به گفت‌وگوهای مؤثر بین دانشمندان جهان اسلام در حاشیه برگزاری مراسم معنوی و روحانی حج به این سفر مشرف شده‌اند، از دکتر واعظی که استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات هستند، در سابقه کاری ایشان معاونت فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کشور وجود دارد و از نزدیک با بعضی از خدمات ارزنده استاد حجتی در این حوزه آشنایی دارند می‌خواهیم در رابطه با این موضوع صحبت کنند.
ارتباطات بین‌الملل در وجود استاد حجتی تحقق‌یافته است
محمود واعظی به سابقه آشنایی خود با استاد حجتی اشاره و اظهار می‌کند: شیرینی سابقه آشنایی بنده با حضرت استاد بیش از آنکه به کلاس‌های درس برگردد به عرفات، منا و مسجدالحرام برمی‌گردد، از دهه 70 توفیق دست داد که در خدمت حضرت استاد باشیم، استاد به‌عنوان عضو هیئت علمی بعثه جمهوری اسلامی ایران و بنده به‌عنوان مدیرکل علمی و پژوهشی سازمان بعثه بودم. قرار است جلسه‌ای در دانشگاه قزوین برگزار شود و وزارت علوم در زمینه ارتباطات بین‌الملل بسیار پافشاری دارد، از مطالبات برجای مانده نظام جمهوری اسلامی ایران «ارتباطات بین‌الملل» است که آن را در وجود استاد تحقق‌یافته می‌یابیم. نشستی با موضوع اینکه نقش وزارت علوم در ارتباطات بین‌المللی کدام است؟ برگزار می‌شود، اگر دستمان در زمینه‌های علمی پُر است چرا ارتباطات با همین عشق‌آباد حداقلی نیز محدود است؟ چرا در دانشگاه بین‌المللی جامعة‌القرآن سودان اینها را نمی‌بینیم؟ چرا دانشگاه علوم قرآنی جاکارتا از اساتید ما خالی است؟ آیا دستمان خالی است یا ارتباطاتمان ضعیف است؟ به کرات دیده‌ام دانشگاه‌هایی که در جریان کارمان قرار می‌گیرند، متقاضی هستند و مطالبه می‌کنند که چرا شما در را بسته‌اید؟ متقاضی زیاد داریم ولی متأسفانه در این زمینه‌ها الان هم عنایت وافی نیست. حضرت استاد در این زمینه انصافاً پیشکسوت بوده‌اند، استاد سفرهای مکرر به ایتالیا و قیروان تونس داشته‌اند، در ترکیه جلسات متعددی داشته‌اند که نه تنها حضور بلکه حضور اثربخش داشته‌اند.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
ظلم روا شده/ توهین وزارت ارشاد به ساحت علمی استاد
واعظی از ظلمی که به استاد روا شده صحبت و بیان می‌کند: استاد در سفرهایی که داشتند پای کتاب‌ها خاک خوردند و یکی یکی فهرست‌نویسی کردند، کتاب‌هایی که حضرت استاد در دست تألیف داشتند و روی بحث نسخ عربی بسیار زحمت کشیدند که اگر این کار به‌صورت کامل انجام می‌شد از افتخارات نظام بود، اینها باید برجسته شود، کنار بحث‌های تکریمی بحث‌های پیگیری هم داریم، پیگیری کار این است که به چه مجوزی کیسه‌های فیش به خانه استاد آمد؟ این غصه را آدم به که بگوید؟ فیش‌هایی که استاد شب‌ها را تا صبح و روزهای متعدد را واقعاً با کت یمین و عرق جبین فیش‌برداری کردند، با چشم‌های خودم دیدم که اینها در کیسه است، در وزارت ارشاد هم اینها را می‌دیدیم، به چه مجوزی یک وزارتخانه در این مملکت باید به مقام و ساحت علم اینگونه توهین کند؟ ایکنا که یک خبرگزاری و پرسشگر است باید این پرسشگری را همچنان مطرح کند تا شاگردان این بزرگوار غیرتشان برانگیخته شود و زحمت و تلاش ایشان زیر سایه پرمهرشان به ثمر بنشیند.
وی ادامه می‌دهد: دو سال قبل رئیس کتابخانه مجمع بن‌باز که کتابخانه بسیار معظمی است می‌گفت شیعه هم در کتاب‌های علوم قرآنی اثری دارد؟ گفتم: التمهید آقای معرفت را دیده‌اید؟ گفت: چی؟ در کتابخانه‌اش هیچ چیزی از شیعه نبود، جالب هم بود که خودش دکترای علوم قرآن و حدیث بود، می‌خواهم بگویم اینقدر مظلومیت ما در بعد بین‌المللی واقعاً محسوس و ملموس است، آن موقع در راهبردهای وزارت علوم هم بحث ارتباطات نبوده است و ایشان یکه و تنها در این زمینه در بخش بین‌الملل ایفای نقش فرمودند، اما امروز وزارت علوم در این زمینه تأکید دارد، راه‌اندازی زبان دوم و سوم دانشگاه‌ها را وزارت علوم هم تأیید و هم پیگیری می‌کند. حضرت استاد در بسیاری از کشورها شهرت دارند، پیشنهاد دارم ظرفیتی آماده شود که حداقل در دانشگاه علوم قرآنی جاکارتا که از نزدیک دیدم، دانشگاه‌های ترکیه و در دانشگاه‌های دیگر نیز مراسم تکریم حضرت استاد را در آن طرف مرز و در رسانه‌های بین‌المللی دنیا نیز ان‌شاءالله داشته باشیم.
نقش مؤثر استاد حجتی در تأسیس دانشگاه قرآن و حدیث
در ادامه جلسه، فقهی‌زاده گفت: استاد قبل از انقلاب آثار متعددی به زبان عربی دارند؛ علاوه بر اینکه توانایی خاص حضرت استاد را در عربی‌نویسی نشان می‌دهد نگرش برون‌مرزی استاد را هم برجسته می‌کند. سال‌ها در کنار حضرت استاد بودم، 15 سال در اتاق محل کار استاد شاهد هستم استاد این همه نقشی را که ایفا کرده از مراکز علمی داخل کشور نیز غفلت نکرده است، من این را به رأی‌العین شاهد بودم، نخستین معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه قرآن و حدیث استاد حجتی بودند، این دانشگاه تأسیس نشد مگر در پی حضور شخصی و فیزیکی استاد و تبیین لزوم تأسیس چنین دانشگاهی در شیعه در سال 78 در شورای عالی انقلاب فرهنگی، بارها از ریاست دانشگاه قرآن و حدیث شنیدم که اگر جناب استاد نبودند این دانشگاه هرگز به تصویب در وزارت علوم نمی‌رسید و الان می‌بینم که این دانشگاه برکات زیادی دارد، استاد سال‌های سال آنجا تدریس فرموده و دانشجو پرورانده است.
نقش محوری استاد حجتی در تأسیس رشته علوم قرآن و حدیث
در ادامه فروغ پارسا، استاد و عضو هیئت علمی برجسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که بیش از دو دهه توفیق شاگردی استاد حجتی را داشته است، می‌گوید: در ابتدا خدا را شاکر هستم برای برگزاری چنین مراسمی و تبریک می‌گویم خدمت دکتر فقهی‌زاده که موفق به برگزاری این مراسم شدند، آنگونه که مطلع هستم خیلی از مؤسسات، انجمن‌ها و دانشگاه‌ها در فکر هستند مراسم تجلیلی از استاد حجتی داشته باشند اما توفیقی پیدا نکردند. از سال 1361 دانشجوی استاد در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بودم، خودم را کمترین شاگرد استاد می‌دانم. در کلاس‌‌هایمان علاوه بر بهره علمی که از استاد می‌بردیم توصیه‌های اخلاقی ایشان و حتی خاطراتی که حضرت استاد تعریف می‌کردند متضمن بحث‌های اخلاقی بود که امروز هنوز از آن بحث‌ها استفاده می‌کنیم. آن چیزی که می‌خواستم یادآوری کنم نقش محوری حضرت استاد در تأسیس رشته علوم قرآن و حدیث است. این رشته واقعاً مرهون و مدیون تلاش و کوشش جناب استاد است. تأسیس و استمرار همه مجلات قرآنی نیز مرهون حضرت استاد است. حضرت استاد را می‌توانیم بی‌تردید پدر علوم قرآن و حدیث ایران معرفی کنیم. از خداوند متعال سلامتی و طول عمر با عزت را برای حضرت استاد درخواست می‌کنم.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
فقهی‌زاده در تکمیل سخنان فروغ پارسا بیان کرد: در مدارک دانشکده الهیات است که ظاهراً دکتر امام سبزواری مدیرگروه قبل از انقلاب علوم قرآنی و فرهنگ عربی پیشنهاد تأسیس گروه علوم قرآن و حدیث را داده‌اند، ولی عملاً هیچ گروهی تشکیل نشد و هیچ دانشجویی پذیرفته نشد، نخستین گروه علوم قرآن و حدیث را در کشور حضرت استاد حجتی پایه‌گذاری کردند و خودشان نخستین استاد این گروه بودند. یادم می‌آید استاد می‌فرمودند که در عالی‌ترین سطح رشته فلسفه فارغ‌التحصیل و جذب دانشکده الهیات شده بودند ولی متقاضی تدریس درس روخوانی قرآن شدند و این برکت بعد از این سال‌ها چیزی جز اینکه مرهون این اخلاص برجسته باشد نیست.
واعظی نیز در همین باره بیان کرد: استاد واعظ زاده خراسانی می‌گفتند سال 28 پیشنهاد تأسیس این رشته را دادم، ولی نتوانستم اجرا کنم و کسی به حرفم گوش نداد، استاد حجتی هم این رشته را تأسیس کردند و هم استمرار خوبی داشت.
حتی یک مورد بی نظمی از استاد سراغ ندارم
در ادامه ثریا قطبی، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شاهد و از شاگردان قدیمی استاد به درس‌هایی که از محضر استاد آموخته اشاره و اظهار می‌کند: خیلی خوشحالم که خداوند توفیق داد تا در این جلسه حاضر شوم، حقیقتاً حضور در این جلسه برایم بسیار مغتنم است. همه ما به این نکته توجه داریم که بزرگترین اثر استاد در دانشجو، اثر معنوی و نفوذ در قلب‌هاست، شاید خیلی از مطالب علمی را بتوانیم در جاهای مختلف یاد بگیریم اما آن اثر ماندگاری که در وجود دانشجو می‌ماند عملکرد و رفتار استاد است که در طول تحصیل، دانشجو با آن‌ها مرتب در ارتباط است. استاد حجتی از اساتیدی بود که برخی از عملکردهایشان الگوی من قرار گرفته است، یکی از مواردی که خیلی برایم دارای ارزش است نظم ایشان بود، از سال 70 که وارد دانشگاه تهران شدم در مقاطع مختلف توفیق شاگردی استاد را داشتم اما تا الان به یاد ندارم یک بار استاد دیر سر کلاس آمده باشد یا جلسه درس را بدون هماهنگی قبلی تعطیل کرده باشد، یک بار به یاد ندارم که استاد در عملکرد به‌عنوان الگوی استادی کوتاهی کرده باشد، به هیچ عنوان حتی یک مورد را سراغ ندارم.
خاطره‌ای از امتحانات، موضوع خاطره بعدی استاد قطبی بود، وی بیان کرد: در مقطع دکتری امتحان تاریخ قرائات داشتیم، خیلی درس خواندم، وقت زیادی برای نوشتن پاسخ سؤالات امتحان دکتری گذاشتم و نمره‌ام 19.75 شد، بعد از آن فکر کردم استاد حتماً من را می‌شناختند، لیسانس و فوق لیسانس دانشجوی ایشان بودم و شاید با این سن فرصت نمی‌کنند همه جملات من را بخوانند، برای امتحان بعدی خیلی ننوشتم فکر کردم شاید استاد خیلی مطالعه نکند. آن نمره، کمترین نمره‌ام شد. متوجه شدم استاد تک تک عبارت‌ها را می‌خواند، واقعاً حتی کوچکترین اشتباهاتم در نمره‌ام تأثیر گذاشت که برایم یک درس بود.
بی‌تکلفی استاد حجتی/مهربانی‌های بی حد و اندازه
وی به بی‌تکلفی استاد حجتی اشاره و اظهار می‌کند: استاد بسیار بدون تکلف هستند، هر موقع می‌خواستیم به حضور ایشان برسیم راحت بودیم، سخت‌گیری‌های ملاقات با استاد را نداشتند، وقتی غذا میل می‌کردند، حتماً به دانشجو تعارف می‌کردند که شما نصف آن را میل کنید، چندین بار این را به من گفتند، واقعاً از محضر استاد خجالت می‌کشیدم که چطور اینقدر مهربان هستند. از خداوند مهربان می‌خواهم عمرشان را طولانی و سایه‌شان را بر سر ما مستدام بدارد.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
کلاس‌هایی با یک دانشجو که استاد تعطیل نمی‎کرد
بنا بر این گزارش، شادی نفیسی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران که از سال 62 شاگرد استاد حجتی بوده است، می‌گوید: مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری را خدمت ایشان تلمذ کردم، وقتی در دانشگاه تهران کلاس تاریخ قرآن را شرکت می‌کردیم این کلاس با جمعیت صد و اندی نفر برگزار می‌شد و خیلی باشکوه و ابهت بود، در مقطع دکتری که خدمت ایشان در دانشگاه تربیت مدرس بودم بعضی اوقات هیچ کدام از آن‌ها شرکت نمی‌کردند، بعضی اوقات من تنها شاگرد کلاس بودم، استاد هیچ وقت این کلاس‌ها را بخاطر اینکه فقط یک دانشجو حضور دارد به هیچ عنوان و بهانه‌ای تعطیل نکردند و از مسئولیتی که به‌عنوان یک استاد به عهده داشتند کوتاهی نکردند. الان هم که در دانشکده الهیات حضور داریم شاهد هستم استاد روزهای یکشنبه پیش‌تر از اساتید و دانشجویان در دانشکده حضور دارند. در طول این سال‌های متمادی به‌خوبی به یاد دارم که استاد با چه دغدغه‌ای از انقلاب، دفاع مقدس و جنگ تحمیلی صحبت می‌کنند، بعضاً مناظره‌ها و تلاش‌هایشان در دفاع از تشیع و باورهای دینی برایم این پیام را داشته که واقعاً استاد دغدغه اسلام، قرآن و جمهوری اسلامی و تشیع داشتند و اگر در این زمینه موفق بودند به دو چیز برمی‌گردد؛ یکی اخلاصشان و در کنار آن چیزی که خیلی‌ها کم دارند تسلط بسیار زیادشان بر دانش‌های اسلامی که ایشان را در دفاع درست از باورهای اسلامی و شیعی موفق کرده است. امیدوارم قدر و منزلت این بزرگان به‌خوبی در جامعه‌مان شناخته شود و برای همه ما و دانشجویان ما الگوی خوبی برای پیروی باشد.
کشف استعداد دکتر مهدوی‌راد از سوی استاد حجتی
فقهی‌زاده به سال‌های حضور استاد مهدوی‌راد و ارتباط ایشان با استاد حجتی اشاره کرده و می‌گوید: از یاد نمی‌برم که اولین حضور استاد مهدوی‌راد در سال 68 بود، شاگرد ایشان بودم و این از خدمات ارزنده استاد حجتی بود که استاد مهدوی‌راد را در حوزه‌های علمیه کشور کشف کردند، استاد حجتی افتخار می‌کردند و بارها شنیدم که می‌گفتند دکتر مهدوی‌راد را من کشف کردم و واقعاً این مطلب درستی است.  
قدر استاد نکو دانستن حیف استاد به ما یاد نداد
وی ادامه می‌دهد: دکتر معارف با اخلاص و تأثیرگذاری کلام فرمودند بهترین کلاسم در محضر استاد درس اعجاز قرآن بود، دکتر نفیسی هم فرمودند تاریخ قرآن را در آن فضا و با آن کیفیت ارائه می‌کردند و چه شوری برمی‌انگیخت. من در مقاطع گوناگون خدمت استاد شاگردی کردم ولی بدون تردید بهترین درسی که از استاد گرفتم درس تفسیر قرآن در مقطع دکتری بود، کلاس ما هم از سه نفر تجاوز نمی‌کرد، استاد با تأمل و خردورزی و نگرش انتقادی به اقوال مفسران با حفظ حرمت به همه آن‌ها از شیعه و سنی و از خرد و کلان همه دیدگاه‌ها را به نقد می‌کشاندند، برای ما عجیب بود که یک عالم حوزوی برجسته و یک دانشگاهی کهنسال و از همه جهت ریشه‌دار با نگرش نقادی یک یک نظرات را با تسلط علمی به اقوال و سخنان مفسران جدید جمع و گردآوری می‌کرد و بعد همه را همچون یک مفسر خبیر ارزیابی و داوری می‌کرد و به قضاوت می‌نشست؛ بدون تردید خدا را گواه می‌گیریم که هیچ درسی را در عمرم با این اشتیاق حاضر نمی‌شدم، کلاس ساعت 8 بود من معمولاً 7:30 می‌رسیدم و بلافاصله هم شروع می‌کردم، این کلاس ادامه داشت تا شروع کلاس بعد که ساعت 10 بود. همه شاگردان معنوی استاد، فراوان از استاد یاد گرفته‌ایم ولی یک چیز را خوب یاد نگرفتیم، «قدر استاد نکو دانستن حیف استاد به ما یاد نداد».
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
همه درس‌ها برای فهم قرآن است
حسن ختام جلسه سخنان خود استاد حجتی بود، در خاتمه نشست استاد سیدمحمدباقر حجتی سخنان خود را با نام خدا و حمد و سپاس خدا و صلوات بر حضرت محمد (صلی علیه و آله و سلم) آغاز کرد و گفت: آنچنان شایسته نبودم و نیستم، از دیرباز در حق من کوتاهی نکرده‌اند و نه تنها در ایران بلکه در شرق و غرب دنیا از من تقدیر شده و لوح‌های تقدیرم را اگر بر دیوارها نصب کنند جا نیست، ولی واقعاً لیاقت این همه تقدیر علمی را نداشتم، بهر حال این به برکت قرآن بود، والا بنده و حتی طلاب آنچنان پیوندی با قرآن نداشتند و بیگانه بودند و فقط صبح‌ها به تلاوت قرآن بسنده می‌کردند. برخی از جلسات کنفرانس را در قم من اداره می‌کردم، آنجا اعتراض کردم که در حوزه علمیه قم درس علوم قرآن و تفسیر را الزامی نکرده‌ایم، همه درس‌ها برای این است که قرآن را بفهمیم، هدف قرآن است، خیلی تند صحبت کردم، یک اعتراضم هم تفسیر موضوعی بود که چرا اینقدر زیاده‌روی می‌کنید؟ همه مراجع هم بودند، دنبالم آمدند که شما هفته‌ای دو روز به قم بیا، آن دو روز به حوزه نرسید و در دانشگاه تربیت مدرس تدریس می‌کردم.
625 تومان در مملکت خودم را بر دنیا ترجیح می‌دهم
استاد حجتی به ذکر خاطره‌ای پرداخته و اظهار می‌کند: در دانشکده الهیات مقام اول را در فلسفه آوردم، آن زمان کارشناسی ارشد نبود، دوره دکتری قدری طولانی‌تر بود، آن‌هایی که مقام اول را احراز می‌کردند به آمریکا می‌فرستادند، به من گفتند که بروم، من گفتم نمی‌روم. پروفسور محسن مهدی در دانشگاه هاروارد کار می‌کرد، مؤسسه‌ای در آنجا به اسم مؤسسه فارابی داشت، پیش من آمد که فلان نسخه فارابی را در چندین کشور جست‌وجو کرده‌ام نیافته‌ام شما دارید؟ فهرست من در دانشکده الهیات به‌صورت یک کامپیوتر بود یعنی هر چیزی را به راحتی می‌شد پیدا کرد، گفتم این فارابی این هم نسخه‌های خطی آن در دانشکده الهیات. گفت: چقدر حقوق می‌گیری؟ گفتم 625 تومان، هر تومان 10 قران، خیلی ناراحت شد و گفت بیا آمریکا، در مؤسسه فارابی کار کن ما ماهی دو هزار دلار می‌دهیم و بعد از اینکه زبان یاد گرفتی در دانشگاه هم فلسفه اسلامی تدریس کن هشت هزار دلار می‌شود، گفتم من این 625 تومان را در ممکلت خودم بر دنیا ترجیح می‌دهم.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
نفر اول رشته فلسفه که افتخارش تدریس روخوانی قرآن است
وی ادامه می‌دهد: این از برکات قرآن بود که تطمیع برای رفاه بالای زندگی را نپذیرفتم، از برکات قرآن می‌بینم که با دعوت پروفسور محسن مهدی و دعوت دیگران نرفتم و در ایران ماندم. در دانشکده الهیات دیدم که فارغ‌التحصیلانش نمی‌توانند قرآن را بخوانند. با آقای مطهری تصمیم گرفتیم دانشجو که پذیرش می‌کنیم یک مصاحبه‌ای به عمل بیاوریم، دانشجو اگر قرآن خواندن را بلد بود قبول می‌کردیم و اگر بلد نبود قبول نمی‌کردیم، رؤسای گروه فلسفه و فقه، مرحوم میرزا ابوالقاسم گرجی و مرحوم جواد مصلح با هم درگیر شدند که من را به گروه خودشان ببرند، در دانشکده به هم پرخاش می‌کردند، دکتر محمدی رئیس دانشکده من را احضار کرد گفت: این دو نفر بخاطر شما دعوا دارند، کدام را می‌روی؟ گفتم: هیچ کدام، قرآن درس می‌دهم، گفت: ما اینجا قرآن نداریم، قرائت و ترجمه و تفسیر داریم، حیف نیست؟ گفتم: نه اصلاً حیف نیست، افتخارم است که روخوانی یاد بدهم. اولین درس تفسیرم به‌عنوان تفسیر سوره واقعه چهار، پنج بار چاپ شده است، درس را به گونه‌ای برگزار می‌کردم که دانشجویان خسته و ملول نشوند.
استاد حجتی از روزی می‌گوید که ملول از تدریس عده‌ای هنجارشکن شده و نصیحت استاد مطهری را یادآور می‌شود و می‌گوید: در درس تفسیر یک عده لامذهب و ساواکی هم بودند، اینها چنان با من درگیر شدند و آنقدر من را مستأصل کردند که نزد آقای مطهری آمدم و گفتم: من این کلاس را نمی‌روم، آقای مطهری فرمود: سید مگر با خدا قهر کردی؟ برو! ما هم رفتیم، گفتیم شما دانشجوی فلسفه هستید، می‌خواهید فلسفه بخوانید من یک تفسیر فلسفی برای شما می‌گویم، 24 آیه را برایشان تفسیر کردیم که بعد در اروپا هم چاپ شد.
استاد راز موفقیت‌هایش را در 100 آیه‌ای که صبح‌ها می‌خواند می‌داند
وی ادامه می‌دهد: من هیچ لیاقتی ندارم، صبح‌ها پایبند هستم که حتماً 100 آیه بخوانم بعد بیرون بیایم، امکان ندارد که 100 آیه نخوانم و بیرون بیایم، شاید برای این است. این همه تعریف‌هایی که راجع به بنده ارائه کردید، شایسته نیستم، از خدا می‌خواهم من را از آتش جهنم نجات دهد. هر وقت در آغاز کلاس دکتری علوم قرآن و حدیث می‌روم می‌گویم شما چقدر سعادت داشتید که به رشته قرآن و حدیث آمدید چنانچه برای من هم باعث سعادت زیادی شد، اگر به فلسفه می‌رفتم می‌خواستم ببینم افلاطون چه می‌گوید، افلاطون که بالاتر از خدا نیست، ملاصدرا می‌گوید وقتم را تلف کردم که افلاطون و ارسطو چه می‌گوید، از اول باید می‌دیدیم خدای اینها چه می‌گوید، ما هم همین فکر را کردیم، اگر فلسفه می‌گفتم چه می‌شد؟ البته خیلی گل هم می‌کردم دنیا من را می‌شناخت چون خیلی در فلسفه زحمت کشیدیم، 12 سال در مدرسه مروی پیش آقای مطهری فلسفه خواندم، 19 سال طلبه بودم، آرزوی من عملی شده و صبح‌ها قرآن می‌خوانم، چیز دیگری ندارم که شما از من تعریف کنید.
استاد حجتی از آرزوهایش می‌گوید: یک آرزوهایی برای کسانی که با من در کلاس‌ها در تماس بودند دارم، برای همه آن‌ها آرزوی توفیق و پیشرفت در علوم قرآنی می‌کنم که اینها ژرفای قرآن را خوض و غوررسی کنند، اینکه قرآن الان وظیفه‌اش را نمی‌تواند انجام دهد برای این است که ما غوررسی نکرده‌ایم، «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا»، (حشر/21) اگر نیم‌رخی از عمق قرآن خودش را به کوه نشان می‌داد کوه از هم می‌پاشید قلب آدمی که از کوه سخت‌تر نیست، باید از چهره قرآن تا می‌توانیم این پرده‌ها را برداریم و به عمق قرآن برسیم، که این قرآن مایه درمان برای همه آلام و مصیبت‌های جهان است که مردم با آن دست به گریبان هستند. برنارد شاو نویسنده طنزگوی ایرلندی می‌گفت بشر برای برطرف کردن مشکلات خودش ناگزیر است زیر چتر قرآن پناه ببرد. کدام قرآن؟ قرآنی که من می‌خوانم؟ نه! قرآنی که خود قرآن می‌گوید، «وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ»(زخرف/4)، قرآنی که «لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»، (واقعه/79)، اگر با ژرفا و درون خانه قرآن بخواهیم آشنا شویم باید از هرگونه پلشتی‌ها و پلیدی‌ها پاک شویم، وگرنه نمی‌توانیم. همین حرف‌های علوم رسمی و قیل و قال است. علم رسمی جز قیل و قال چیزی نیست. باید خودمان را با قرآن هماهنگ کنیم، این شاگردان عزیزی که همه اساتید بنده هستند، این شاگردان باید کاری کنند تمرکز ایجاد کنند.
200 هزار فیش در حال خاک خوردن/کوتاهی وزارت ارشاد در امانتداری
وی از 200 هزار فیش در حال خاک خوردن می‌گوید و بیان می‌کند: بر اثر درخواست و نیاز مردم کتاب‌های متنوع نوشتم، یک کارم که 25 سال طول کشید آن است که برای اینکه کتابی بنویسم که دنیا با مفاخر شیعه آشنا شود، 200 هزار فیش الان در منزل من خاک می‌خورد، سه جلدش درآمد، پنج جلد بود که حالا گم شده، در وزارت ارشاد گم کردند، اول هم علوم قرآن را شروع کردم. بدانید که مفاخر شیعه به هیچ وجه قابل مقایسه با مفاخر علمی اهل سنت نیستند، اهل سنت نمی‌توانند با شیعه رقابت کنند، به همین جهت فیش‌های زیادی تهیه‌ کرده‌ام. حتی نزدیکی‌های آمل ماشینم تصادف کرد و برادرانم آمدند، گفتم من ماشین نمی‌خواهم از این گل‌ها، فیش‌های من را دربیاورید، هیچی ‌نمی‌خواهم هر چیزی که از بین رفت رفت. حالا الحمدلله فیش‌ها به علت عدم توفیق بنده خاک می‌خورند، یا عواملی آن زمانی که وزیر ارشاد عوض شد برای من بی‌توفیقی ایجاد کردند.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
استاد حجتی در توصیه پدرانه خود خطاب به دانشجویان قدیمی‌اش می‌گوید: به منایع شیعی عنایت داشته باشید، در کلاس‌هایم که گاهی وقت‌ها اهل سنت هستند درباره آنچه که شیعه می‌گوید ولو از لحاظ نحوه تفکر مطابق ذوق و سلیقه‌شان هم نیست وقتی می‌گویم شیفته می‌شوند چون از منابع آن‌ها راجع به ائمه(ع) می‌گویم، این حلقات است، زنجیری درست می‌کنم و این زنجیر واحدی برای حقیقتی می‌شود، وقتی کنگره هزاره شیخ طوسی در مشهد منعقد شد آقای فلاطوری که مرحوم شد گفت از 137 هزار مأخذ اسلام‌شناسی 136 مورد مال اهل سنت است و یکی از آن‌ها برای شیعه است، یک آلمانی هم درباره شیخ طوسی صحبت کرد، این مستشرق آلمانی می‌گفت علی رغم قلت منابع درباره شیخ طوسی، او را به گونه‌ای یافتم که هیچ عالم برجسته اهل سنتی به پایش نمی‌رسید. من شیخ طوسی را نمی‌شناختم، به زحمت در این نسخه‌های چاپ سنگی که نه فصل و نه عنوان دارند جست‌وجو کردم. برای پیدا کردن ترتیب سوره امیرالمؤمنین(ع) تمام مجمع‌البیان را یک ماه رمضان ورق زدم.
«حق با علی بود»
استاد حجتی به کتاب‌هایش نیز اشاره کرده و می‌گوید: تاریخ قرآن بنده را اگر الان تجدید کنم تمام تاریخ قرآن از بین می‌رود، مقالاتی نوشتم که به‌طور متفرق است، دست به ترکیب تاریخ قرآن نزدم در آن اغلاط زیاد دارد ولی در عین حال چاپ می‌شود، نمی‌دانم برای چی چاپ می‌شود؟ مثل همان آداب تعلیم و تعلم که سه ماهه نوشتم بیشتر از یک میلیون نسخه چاپ شده. بهرحال شما حتی‌الامکان می‌توانید از کتب اهل سنت مقامات علمی و معنوی ائمه(ع) را بشناسانید، یک ربع قرآن مربوط به ائمه(ع) است، تعصب هم به خرج ندهید و خیلی ملایم اینها را به شاگردان القا کنید که متوجه شوند حق با علی بود.
مردی به بلندای خورشید/ ظهری به دلنشینی حضور پدر علم قرآن
... و اما پایان جلسه
و پایان این ظهر دلنشین عکس یادگاری با شاگردان قدیمی و اهدای یک جلد قرآن کریم و لوح تقدیر از طرف خبرگزاری بین‌المللی قرآن به استاد بود، استاد که هدیه را دریافت کرد با کف حاضران مواجه شد، درس امروزش را هم داد و گفت: «بجای این، صلوات بفرستید، الهم صل علی محمد و آل محمد».
گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.
لیلا شرف

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
پروین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۰۲/۲۹ - ۱۶:۴۰
0
3
ان شا الله همیشه زنده و بر قرار باشند
حانیه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۷/۱۰/۰۶ - ۱۶:۳۲
0
0
آجرکم الله...
captcha