به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) «یحیی علیمردانی»، استادی از جنس قرآن که نام او در بین جوانان قرآنی امروز کمتر شناخته شده است اما آموزشهای قرآنی و جلسات قرآن او در دهههای گذشته امروز صدقه جاریهای هستند که نسل به نسل به نوجوانان و جوانان منتقل شده است و بسیاری از قاریان و حافظانی که امروز تربیت میشوند از برکات همان جلساتی است که این استاد در کنار دیگر اساتید مسلم قرآن برگزار میکرد.
نخستین استاد قرآن «عباس سلیمی»، «هادی فروزان» و بسیاری از چهرههای قرآنی است و شاگردان خلف این استاد پس از گذشت دهههای متمادی که در محضرش به فراگیری قرآن و اخلاق میپرداختند بر خود واجب دانستند تا در ظهر دلنشینی که برای معلم قرآن آنها در ایکنا برپا شد حضور یابند و از نزدیک قدردان زحمات استاد خود باشند و دین خود را را نسبت به نخستین معلم قرآنشان ادا کنند.
ظهر دلنشین استاد یحیی علیمردانی در حالی روز گذشته در خبرگزاری ایکنا برگزار شد که به برکت حضور استاد در این جلسه، گویی تمامی اساتید فقیدی که سالهاست از میان ما رفتهاند نیز در جلسه حاضر بودند و از ابتدا تا انتهای این جلسه نام اساتیدی از جمله؛ استاد مولایی، استاد بیگلری و همچنین اساتیدی از جمله استاد مروت و... از زبان شاگردان استاد یحیی علیمردانی که این روزها به درجه استادی رسیدهاند، شنیده میشد و مدام خاطراتی از جلسات قرآن دهههای 40 و 50 نقل میشد.
عباس سلیمی که نخستین استاد قرآن خود را استاد یحیی علیمردانی میداند، بر خود وظیفه میداند تا اجرای ظهر دلنشین نخستین معلم قرآن خود را عهدهدار باشد؛ سلیمی که رتبه اول مسابقات بینالمللی قرآن مالزی را در کارنامه خود دارد طی سخنانی میگوید: کسانی که طی این سالها در مسابقات کشوری و بینالمللی قرآن رتبههایی را به دست آوردهاند با واسطه یا بیواسطه از محضر استاد علیمردانی استفاده کردهاند.
سلیمی به زمان حضور خود در مسابقات بینالمللی قرآن مالزی اشاره میکند و میگوید: در آن سالها که به مسابقات قرآن مالزی اعزام میشدیم شرایط خیلی سخت بود و امکانات آن زمان مثل امروز نبود و قاری باید به تنهایی اعزام میشد و هیچکس هم در کنار او نبود، حتی در آن سالها سفارت و کنسولگری ایران در مالزی هم وجود نداشت. زمانی که میخواستم به این مسابقات اعزام شوم از محضر استاد یحیی علیمردانی، جواد علیمردانی(فرزند استاد علیمردانی) و استاد موسویبلده بسیار استفاده کرده و رهنمودهای ایشان کمک کرد تا شاگردی کنیم.
وی ادامه میدهد: در آن سالها پدر احمد مسجدجامعی، امام جماعت مسجد المصطفی(ص) بود؛ در آن زمان کسانی که بازاری اصیل بودند موتور وسپا داشتند که هر کسی نمیتوانست سوار آن شود اما آقاجواد قبول زحمت میکرد من را با موتور به مسجد المصطفی(ص) میبرد.
این پیشکسوت قرآنی با بیان اینکه امروز در آموزش قرآن، برخی بهدنبال امکانات سوپر دیجیتال هستند، عنوان میکند: من بیشترین نکات تجویدی را زمانی یاد گرفتم که ترک موتور جواد علیمردانی مینشستم؛ آقا جواد روی موتور قاعده را میفرمودند و من یاد میگرفتم.
وی ادامه میدهد: اینکه مسئولان و دستگاهها میگویند باید بودجه و امکانات بدهند تا کار قرآنی کنیم بهانه است، مگر آن سالها جلسات قرآن با بودجه و امکانات برگزار میشد؟ مگر چند تا قرآن و رحل در جلسات قرآن پیدا میشد؟ با همان امکانات بسیار کمی که در جلسات قرآن داشتیم، بهترین اساتید قرآن و بهترین فرماندهان دفاع مقدس بیرون آمدند.
سلیمی اضافه میکند: ما در زمینه آموزش قرآن نباید در مرز الفاظ توقف کنیم چرا که توقف در مرز الفاظ یک آفت و خطر است و همه معلمان و مربیان قرآن باید این جسارت را داشته باشند که به موازات روخوانی و روانخوانی، صوت و لحن و... قرآنآموزان را در وادی مقدس تدبر در قرآن وارد کنند و آموزش دهند تا در نهایت به تفسیر برسند.
وی یادآور میشود، هرچند که ممکن است کسی در زندگی خود به مدارج بسیار بالای جهانی در رشتههای قرآنی برسد اما این به تنهایی ملاک شایستگی نیست و مهم این است که به موازات توفیق در این زمینه، زندگی او نیز مبتنی بر سبک زندگی قرآنی باشد.
در این بخش از ظهر دلنشین، یحیی علیمردانی، عنوان میکند: از سال 1325 در خدمت قرآن بودهام و هدفم این بود که قرآن را قرائت کنم و مفاهیم و معانی قرآن را یاد بگیرم؛ اگر حدیثی را میشنیدم سعی میکردم خود را با آن وفق دهم و هیچگاه قصد خودنمایی نداشتهام بلکه تمامی این کارها برای خدا بوده است.
وی ادامه میدهد: از سال 1335 در خدمت مرحوم استاد مولایی حاضر شدم و قبل از آن نیز از محضر استاد مازندرانی تلمذ کردم؛ آنچه که در زمینه تجوید یاد گرفتم شاید مربوط به سالهای بین 40 تا 50 بود و بعد از آن دیگر چیزی در تجوید به من اضافه نشد. کمکم علاقه خود را روی مطالعه تفسیری آیات قرآن نشان داده و وارد این عرصه نیز شدم.
هادی فروزان که از دیگر شاگردان استاد یحیی علیمردانی است، در بخشی از این جلسه عنوان میکند: سخن گفتن درباره اساتید و انسانهای والایی مانند استاد علیمردانی یک مقدار مشکل است نه از این نظر که شخصیت پیچیدهای دارند؛ استاد سلیمی چه زیبا گفت که بعضیها مدارک و مدارج علمی تفسیری قرآنی را ممکن است بگیرند اما ممکن است آن شیفتگی را در انسان ایجاد نکنند اما استاد علیمردانی در این زمینه استادی متمایز است.
وی میگوید: از زمانی که به استاد علیمردانی ارادت پیدا کردم و به خدمت ایشان رسیدم در چهره ایشان فقط معنویت دیدم و معنویت ایشان در ذهن من از تلاوتشان بیشتر بود. برخی اساتید آن وجهه لازم را ندارند یا اگر دارند ضعیف است اما این وجهه معنویت در استاد علیمردانی به صورت قوی، شاخص و شفاف احساس میشود.
فروزان ادامه میدهد: یکی از خصوصیات استاد علیمردانی، سادگی رفتار، بیتکلف بودن و تصنع در عمل است و این استاد فرزندی همچون استاد جواد علیمردانی تربیت کرده است که اینها گویای شخصیت حقیقی ایشان است و نیازی به تفسیر ندارد.
وی با بیان اینکه متأسفانه جامعه ما بهویژه جامعه قرآنی ما تا حدودی دچار بحران شده است، عنوان میکند: بنده که بهعنوان قاری قرآن شناخته شدهام هنوز نمیتوانم حرف دلم را بزنم؛ پیشنهاد دارم خبرگزاری ایکنا اگر میتواند جلسهای را هرچند ماه یکبار برای قاریان قرآن داشته باشد تا قاریان و اساتید قرآن بتوانند با حضور در این جلسات مصائب و معضلاتی که در جامعه قرآنی و در حوزههای قرآنی داریم را بیان کنند چرا که برخی از این مشکلات واقعا انسان را رنج میدهد.
این قاری قرآن اظهار میکند: بنده دچار مسائل روحی و روانی شدهام و میبینم به آن چیزی که فکر میکردم، نرسیدهام و جامعه قرآنی ما نیز به آن چیزی که باید میرسید، نرسیده است؛ اما زمانی که برای ظهر دلنشین استاد علیمرانی دعوت شدم، دیدم اگر نیام کمال بیمعرفتی خود را نشان دادهام و به خود گفتم حتماً باید بروی و اگر نروی گناه بزرگی مرتکب شدهای.
وی با بیان اینکه متأسفانه گاهی اوقات گناهان را تشخیص نمیدهیم، عنوان میکند: گناهان کبیره امروز را هم نمیشناسیم؛ گناهان کبیره امروز با گناهان کبیره دیروز فرق دارند و امروز یکسری از گناهان کبیره اضافه شده است که ما از تشخیص آنها عاجز هستیم.
فروزان ادامه میدهد: ما روحانیونی داریم که مقامات بالا دارند اما میبینیم در بین موضوعات خوبی که مطرح میکند یکباره به بیراهه میروند و این بدان دلیل است که بینش ما ضعیف است اما سعی کردهایم دانش خود را بالا ببریم. اگر بینش نباشد انسان در انتخاب دانش با اشکال مواجه میشود چرا که این بینش است که کمک میکند در انتخاب دانش بهترینها را برگزینیم.
وی در ادامه میگوید: جلساتی به عنوان قرائت، تعلیم قرآن و فراگیری تجوید، ترتیل و... در کشور وجود دارد که فاقد تبیین است و تفسیرها هم در بسیاری موارد به بیراهه میرود. در تبیین قرآن نیازی به ارجاع به احادیث و اخبار نداریم و حداقل میتوانیم به آن چیزی که عقل و محتوای قرآن تأیید میکند، بپردازیم و در این صورت دیگر سراغ احادیث ضعیف نمیرویم.
این استاد قرآنی در این بخش از سخنان خود توصیه میکند که حتما در جلسات قرآن از بیان و تبیین برخی آیات که در زندگی ما ضروری است، استفاده کنید.
هادی فروزان میکند: ما مدیون بسیاری از اساتید بزرگ که امروز در خدمتشان نیستیم، هستیم اما حیفم میآید از مرحوم استاد مولایی یاد نکنم؛ ما اساتید بسیار بزرگی داشتیم اما آنچه مسلم است استاد مولایی بینظیر بود.
در این بخش از ظهر دلنشین استاد علیمردانی، عباس سلیمی درباره پیشنهاد هادی فروزان مبنی بر تشکیل جلساتی با حضور قاریان قرآن در ایکنا، عنوان کرد: پیشنهادی که مطرح شد، میتواند در شورای سیاستگذاری ایکنا بررسی شود تا در صورت امکان چنین جلساتی با حضور قاریان و اساتید قرآنی برگزار شود.
همچنین، جواد علیمردانی، پسر استاد یحیی علیمردانی که ادامهدهنده راه استاد بوده و طی این سالها همراه با پدر به آموزش قرآن، جلسهداری و تربیت قرآنآموزان پرداخته است، در این جلسه میگوید: از خبرگزاری ایکنا که با برگزاری ظهر دلنشین استاد علیمردانی فرصتی ایجاد کرد تا در خدمت استاد قرائت قرآن قرار بگیریم تشکر میکنم؛ بنده به عنوان فرزند استاد علیمردانی گواهی میدهم بیش از 70 سال است در تربیت قاری کار کردهاند و البته از پدر ایشان نیز باید یاد کنم که پدرم هر چه دارد از پدرش دارد.
وی ادامه میدهد: از پدربزرگ به پدر و از پدر به من رسیده است و اگر نامی از پدربزرگم در این مراسم نباشد جفای بزرگی شده است چرا که همه ما هستی خود را از کسی داریم که راه را یافته و به ما نشان داده است.
جواد علیمردانی عنوان میکند: پدرم اهل شهرستان محلات است و دیانت، تدین و خبرگی در مسائل رسانه، قرائت قرآن و اداره جلسات مذهبی از ویژگیهای وی است.
وی یادآور میشود: معمولاً در مکتبخانهها هم خطاط تربیت میکردند و هم قاری، که پدر من هم خطاط بود و هم قاری و به هر یک از جلسات قرآن تهران که میآمد حضورش چشمگیر بود و همواره در صف اول آموزشدهنده قرار گرفته است.
فرزند استاد علیمردانی اضافه میکند: پدرم وجهه قرائت سنتی ایرانی را از استاد مازندرانی و وجهه قرائت عالی و تخصصی را از استاد مولایی یاد میگیرد. تنها کسی که از همه جلوتر بود و حتی از قاریان مصری هم عقبتر نبود استاد مولایی بود و قبل از اینکه در سالهای 53 و 54، اختلاف قرائت راه بیفتد و مطرح شود استاد مولایی همه چیز را میدانست.
وی عنوان میکند: مرحوم استاد مولایی در جلسات خود هر قرآنآموز با هر سطح توانمندی و صوت را تحمل میکرد و البته زمانی که استاد مروت به جلسه قرآن استاد مولایی پا میگذاشت نیز این جلسه فضای دیگری پیدا میکرد و زمانی که اساتیدی از جمله موسویبلده، خدامحسینی، غفاری، احمد انصاری و... به جلسه استاد مولایی میآمدند جلسه دیگر روی دست میرفت.
جواد علیمردانی ادامه داد: استاد مولایی ساعت شش صبح بهعنوان اولین نفر در جلسه قرآن حاضر میشد و آخرین نفری بود که از جلسه بیرون میرفت.
وی با بیان اینکه پدر من به مقوله علم قرائت به عنوان یک عبادت نگاه میکند، اضافه کرد: هنوز هم بعد از گذشت دههها فعالیت قرآنی، اگر لازم باشد پدرم برای قرائت قرآن ساعتها وقت میگذارد و از هیچ چیز دریغ نمیکند.
فرزند استاد علیمردانی عنوان میکند: مراسم ظهر دلنشینی که برای پدرم برگزار شد در واقع مایه آبروی نظام است چرا که تا زمانی که ما هستیم باید به یاد هم باشیم؛ باید بتوانیم تاریخ شفاهی دهههای 30، 40 و 50 را به نسل بعدی منتقل کنیم چرا که اگر امروز قاریان ما رقیب قاریان مصری هستند به این دلیل است که از اساتید کشورمان در دهههای 30، 40 و 50 بهره بردهاند.
اما صحبت درباره ویژگیهای رفتاری و جلسهداری استاد مولایی در ظهر دلنشین استاد علیمردانی به اینجا ختم نشد و از این پس ظهر دلنشین معطر به نام استاد مولایی و دیگر اساتید دهههای 30، 40 و 50 بود که در این بخش محسن مظهری، از شاگردان مرحوم استاد مولایی اظهار میکند: بنده از سال 1327 در خدمت استاد مولایی بودم و کلاس سوم ابتدایی بودم که استاد مولایی به جلسه تشریف آوردند.
وی ادامه میدهد: در جلسه قرآن استاد مولایی به تعداد نفرات، قرآن نداشتیم و قرآن دست به دست میگشت تا همه بتوانند استفاده کنند و بخوانند؛ دهه 40 که در مسجدالرضا بودیم مبتدیان و باتجربهها در کنار هم بودند اما نظر استاد مولایی بر این بود که وقتی مبتدیها میخوانند وقت جلسه گرفته میشود و به همین دلیل یک جلسه قرآن با مسئولیت استاد علیمردانی در طبقه بالای مسجد راه انداختند تا مبتدیها در آن جلسه آموزش ببینند و پس از اینکه به سطح قابل قبول رسیدند به جلسه استاد مولایی بیایند.
مظاهری میگوید: سال 1348 اولین گروه قاریان مصری به ایران آمدند و آدرس جلسه استاد مولایی را داشتند و هر شب به این جلسه میآمدند و مرحوم «ابوزید» که از قاریان مصری آن زمان بود و آن روزها به جلسه قرآن استاد مولایی میآمد در یکی از جلسات شروع به خواندن قرآن کرد و به محض اینکه قرائت کرد بهدلیل اشکالاتی که در اختلاف قرائت داشت همه متوجه شدند و استاد مولایی هم اشاره کرد که ساکت باشید.
وی درباره ویژگیهای اخلاقی استاد علیمردانی عنوان میکند: تدین استاد علیمردانی در جلسه واقعاً مشهود بود و از ایشان که یادگار استاد مولایی هستند، تشکر میکنم.
همچنین، عباس سلیمی در این بخش از ظهر دلنشین استاد علیمردانی میگوید: آقای مظاهری در جلسه قرآن استاد مولایی مایه تشویق قرآنآموزان بود و هر جوان و نوجوانی که وارد جلسه میشد نگاه مهربانانه حاجآقا مظاهری مایه تشویق او بود.
وی ادامه میدهد: اولین باری که به جلسه استاد مولایی رفتم استاد علیمردانی من را بردند و در همان جلسه خواندم و بعدها فهمیدم در آن قرائتم اشکالاتی وجود داشت اما استاد علیمردانی باعث شد که بخوانم. وجود استاد علیمردانی ذخایری است که به خاطر این ذخایر شاکر خداوند هستیم.
همچنین، مرادی از شاگردان استاد علیمردانی در این بخش از جلسه اظهار میکند: سال 1355 با جلسه حاج رحیم آهور آشنا شدم و دو سالی در محضر ایشان بودم که اساتیدی از جمله رجبی، مروت و... نیز به این جلسه میآمدند و حاجآقا آهور به من گفت شما به حدی رسیدهای که میتوانی در جلسه استاد مولایی شرکت کنی اما استاد مولایی شما را صدا نمیکند که در جلسه بخوانی بلکه فقط باید گوش کنی.
مرادی میگوید: سال 68 استاد مولایی به من گفت مرادی میخواهم کتاب تهذیب القرائه را خوشنویسی کنی که من گفتم به دیده منت و یک سال تمام پای این کتاب نشتم و آن را به خط نستعلیق نوشتم و چاپ شد.
همچنین، طالبیپور، از شاگردان استاد علیمردانی عنوان میکند: استاد علیمردانی در کنار رسالتهای قرآنی که داشت به خاطر برخورداری از خضوع و تواشع ویژه، زمینهساز ورود قرآنآموزان به جلسات قرآن استاد مولایی بود و احمد و محمود که برادران من بودند و شهید شدند نیز در جلسات قرآن استاد علیمردانی بودند؛ اگر اساتیدی خبره شدهاند زمینهساز کارشان، استاد علیمردانی بوده است.
در این بخش ظهر دلنشین استاد علیمردانی، عباس سلیمی عنوان میکند: یکی از ویژگیهای زندگی استاد علیمردانی، پایبندی ایشان به رزق حلال بوده است که از دوران طفولیت لمس کردیم؛ در آن زمان که بسیاری از افراد معنای واژه وجوهات را نمیدانستند استاد و فرزندانشان مقید بودند که این مسئله نشاندهنده بهرهمندی از روح و تربیت قرآنی است.
همچنین، تهرانی از دیگر شاگردان استاد علیمردانی عنوان کرد: استاد علیمردانی، صدقه جاریهای است که خیلی از شاگردان خود را نمیشناسد و از جمله نکات بارز درباره ایشان اخلاص است و بنده حتی یکبار هم اخم و بدخلقی از ایشان ندیدم.
وی ادامه میدهد: اولین چیزی که از استاد علیمردانی یاد گرفتم محبت و شخصیت دادن به شاگرد است و ایشان همیشه در برخورد با شاگردان خود حسنخلق داشت و این را به شاگردان خود نیز آموزش میداد.
تهرانی با بیان اینکه استاد علیمردانی همواره در جلسات رسمی نامی از مقام معظم رهبری میآورد، عنوان میکند: ولایتمداری استاد علیمردانی خیلی واضح است و استاد خود را مقید میداند که در پایان جلسه تفسیر، برای رهبر معظم انقلاب نیز دعا کنند در حالی که خیلی از اساتید قرآن شاید این جسارت و سعادت را نداشته باشند تا این نعمت بزرگ را به زبان بیاورند و شاکر آن باشند.
همچنین، رضاخانی از شاگردان استاد علیمردانی در این بخش اظهار کرد: بنده هماکنون در جلسات قرآن استاد حاضر میشوم و به نظرم از ویژگیهای ایشان این است که تفسیرها را به روز میگویند و شب قبل از جلسه مطالعات مورد نظر را انجام میدهند تا بتوانند تفسیر به روز داشته باشند.
وی ادامه میدهد: بنده همزمان در چندین جلسه قرآن شرکت میکنم اما هیچیک از این جلسات مانند جلسه استاد علیمردانی نیست و اینطور نیست که استاد جلسه تفاسیر مختلف را بیان کند.
همچنین، رضا علیمردانی، برادر استاد یحیی علیمردانی در این بخش از جلسه میگوید: زمانی که استاد علیمردانی شاگرد بود از استاد خود یک درگوشی خورد و از زمان طفولیت شنوایی یک گوش خود را از دست داد و شاید اخلاق نیکو و پسندیده استاد علیمردانی با قرآنآموزان، نوجوانان و جوانان ناشی از حرکت غلطی است که استاد او با وی داشته است و همین حرکت غلط باعث شد تا ایشان با شاگردان خود به خوبی رفتار کند.
وی ادامه میدهد: استاد علیمردانی در زندگی خود هیچگاه روی مادیات حرکت نکرد و در اوایل کارشان که در بازار بودند بهدلیل خلوصی که استاد در رفتارش داشت به او گفته بودند هر چقدر خرج داری بردار و ایشان هم عین خرجی که داشت را برمیداشت و ریالی بیشتر از خرج روزانه برنمیداشت تا اینکه مغازهای گرفت و برای خود کار کرد. من 80 درصد دیانت خود را مدیون استاد علیمردانی هستم.
سخنرانی پایانی ظهر دلنشین استاد علیمردانی، خود استاد است که در پایان این جلسه اظهار میکند: خودم را از آنچه که برادران درباره من فرمودند، کوچکتر میدانم چرا که آنها با عینک خوشبینی به من نگاه کردهاند امیدوارم آنطور که مردم درباره من فکر میکنند، باشم.
وی عنوان میکند: از روز اولی که خدمت استاد مولایی رفتم ایشان را متواضع و دلسوز افرادی که به جلسه میآیند، تشخیص دادم؛ استاد مولایی هم باسواد بود و هم متواضع و همواره مطالب را در جای خود بیان میکرد. مرحوم استاد مولایی تواضع و فروتنی داشت و هر کس این تواضع و فروتنی که اسلام خواسته است را از دست ندهد و هر چه خود را کوچکتر کند بزرگتر میشود.
شایسته ای