به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) رائین اکبرخانزاده، هنرمند فعال در عرصه کتابت قرآن به شیوههای ابداعی و ابتکاری است؛ فردی که برای نخستین بار آیات قرآن را بر روی دانههای برنج به نگارش درآورد. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این هنرمند در زمینه کتابت قرآن به شیوه ریزنگارانه، خلق آثار او با چشم غیرمسلح است، امری که به عقیده خودش تنها از رهگذر انس با قرآن روی داده و طی این سالها نه تنها چشمانش کمسو نشده، بلکه هر آن این تصور را دارد که دیدگانش پرفروغتر از قبل است. با او گفتوگویی صمیمانه در مورد سالها فعالیت حرفهای در زمینه کتابت قرآن و دغدغههایش در مسیر خلق آثار نوآورانه قرآنی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ به خاطر دارید نخستینبار چه زمانی متوجه شدید که این قابلیت در شما هست که بتوانید قرآن را اصطلاحاً ریزنگاری کنید؟
: بیست سال پیش زمانی که سرباز بودم در اوقات فراغت و به این منظور که بتوانم فرمانده یگان خدمتیام را برای دادن مرخصی تشویقی مجاب کنم، تلاش کردم که قرآن را بر روی دانه برنج کتابت کنم. این اتفاق افتاد و نه تنها من به مرخصی رفتم که این ابتکار من به رؤیت فرمانده وقت سپاه یعنی سردار رحیم صفوی رسید و با به نمایش درآمدن این اثر در نمایشگاه قرآن، زمینه برای فعالیت من در زمینه هنر قرآنی فراهم شد.
ـ در کارنامه هنری شما خلق بزرگترین قرآن جهان اسلام و کوچکترین آنها به چشم میخورد که البته خبر کوچکترین قرآن بیشتر مورد توجه قرار گرفت و البته شما پیشتر اعلام کردید که مشغول کامل کردن آن هستید. توضیحی در این مورد میدهید؟
: کوچکترین قرآن را با ابعاد 5 در 7 میلیمتر به شکل تدریجی بر روی کاغذ به نگارش درآوردم که البته طی این سالها قسمتهایی از آن را به دوستان اهدا کردم و اکنون در حال تکمیل کردن آن هستم که پس از اتمام برای جلد کردن آن قصد دارم از ورقه طلا استفاده کنم. رایزنی و نامهنگاری به شکل شخصی با مسئولان گینس صورت گرفته است که این قرآن را به عنوان رکورد، ثبت جهانی کنم.
ـ حتماً میدانید که فعالیت شما و برخی از دوستان که در پی خلق قرآنهایی فاخر باصرف هزینههای گزاف هستند از سوی برخی از دوستان منتقد با ایرادات و نقدهای شدیدی روبروست؟
: موضع این دوستان را نمیپذیرم و اساساً نمیدانم چرا باید چنین حاشیهسازی در مورد فعالیت من و سایر دوستان همکارم صورت گیرد؛ مگر زمانی که به تولیت ستاد بازسازی عتبات، هزینههای سنگینی در زمینه ساخت ضریح ائمه معصومین(ع) ارائه میشود و مشارکتی فراگیر از سوی برخی دلسوزان و محبان را شاهد هستیم که حتی زیورآلات خودشان را نیز برای تأمین مواد و متریال ساخت ضریح بدون چشمداشت اهدا میکنند، کسی ایراد میگیرد که این چه کاری است که میکنید؟ حالا چرا باید مشابه این کار برای قرآن با چنین موضع منفی مواجه شود؟
ـ صحبتی که دوستان منتقد دارند این است که در شرایط فعلی اولویت فرهنگی چیز دیگری است و صرف تولید قرآنهای فاخر با هزینههای گزاف نمیتوان به ترویج فرهنگ قرآنی و دینی کمک کند و باید چند نمونه انگشتشمار در این زمینه داشته باشیم و بعد سایر بودجههای فرهنگی را معطوف به کارهای نافذتر کنیم. نظر شما چیست؟
: یعنی به نظر شما چنین کاری صورت میگیرد؟ یعنی اگر بودجهای صرف چنین اموری نشود تصور میکنید که در راه ترویج فرهنگ و معارف قرآنی اتفاق شگرفی را شاهد خواهیم بود؟ به نظر من این هجمهای که دوستان منتقد وارد میکنند ناشی از کارنابلدی آنهاست و از آنجا که نمیدانند باید با چه شیوهای کار فرهنگی تأثیرگذاری انجام داد، لذا فرار رو به جلو دارند و نوک اتهام را متوجه طیفی از هنرمندان میکنند که مثلاً مشغول انجام این قبیل کارها هستند که ما در حال انجام آن هستیم و با انگ تجملگرایی، این ادعا را دارند که اولویت فرهنگی چیز دیگری است؛ این در حالی است که امکاناتی که این طیف از افراد در اختیار دارند بسیار مؤثرتر است و میتوانند با ابزار رسانهای که در دست دارند بیشتر از ما در زمینه جریانسازی فرهنگی با تکیه بر قرآن و تعالیم آن اثرگذار باشند، اما چرا کسی نیست انفعال آنها را به نقد بکشد و چرا تنها به فعالیتهایی مشابه ما نگاه نقادانهای دارند.
ـ اخیراً دیداری با مراجع عظام تقلید داشتید و به ویژه چند روز پیش در قالب رونمایی از بزرگترین قرآن در دیداری که با آیتالله مکارم شیرازی داشتید، ایشان رهنمودهایی داشتند. نظر ایشان در مورد خلق چنین آثار فاخری چه بود؟
: ایشان نظری مثبت در مورد این قرآن داشتند که
گواه من فیلم گزارشی است که اتفاقاً از شبکه خبر سیما هم پخش شد و به من گفتند که
اگرچه در حوزه قرآن کارهای فرهنگی قابل اعتنایی تاکنون صورت گرفته، اما کار شما
منحصر به فرد است. با این حال به این شکل نبود که صرفاً از کار تعریف و تمجید
داشته باشند، بلکه ایراداتی هم به این قبیل کارها داشتند که برایم ارزشمند است و در
کارهای آینده آنها را به عنوان رهنمود به کار خواهم بست.
ـ در جریان نمایشگاه قرآن امسال رونمایی از فاخرترین قرآن جهان اسلام را با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهد بودیم که شما به این قرآن نقد شدیدی داشتید، توضیح میدهید؟
: اولاً از اینکه لفظ فاخرترین را در مورد این قرآن به کار بردند حسابی رنجور شدم. فاخرترین یعنی چه؟ یعنی سایر قرآنها نعوذبالله یا تنها فاخرند و یا اصلاً فاخر نیستند. قرآن ذاتاً فاخر است و صفت تفصیلی را در مورد هنر مرتبط با آن نباید به کار برد. مسئله دیگری که برای من جای پرسش است اینکه متأسفانه استفاده از برخی نادرستیهای کلامی حتی به جامعه قرآنی ما نیز رسوخ کرده است. پدیدآوردندگان این قرآن ادعای این را دارند که برای به ثمر رساندن آن 18 سال وقت صرف کردهاند، در حالی که فقط 6 سال برای کتابت آن وقت صرف شده است. من که در این حوزه فعال هستم این تصور را دارم که این ادعا چندان صحت ندارد و فقط عنوان شده است تا ارزش کار خود را بیش از پیش بالا ببرند. بعد هم که گفته شد 6 میلیارد تومان تولید این قرآن هزینه داشته است که این موضوع نیز به اعتقاد من چندان صحت ندارد. نکته جالب توجه اینکه از سوی برخی از مسئولان برگزاری نمایشگاه قرآن که ذکر نامشان چندان به صلاح نیست با من تماس گرفته شد که گروه تولید فاخرترین قرآن جهان اسلام برای تبلیغات خود و رونمایی از قرآن در نمایشگاه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پولی را به عنوان کمکهزینه به مسئولان برگزاری نمایشگاه پرداخت کردند. شما چقدر پرداخت میکنید که قرآن شما هم در نمایشگاه رونمایی شود که من در جواب گفتم تا به این لحظه برای تبلیغ قرآن به کسی باج ندادهام؛ قرآن ماهیتاً عزیز و معظم است و هر جا که باشد عزیز نگاه داشته میشود و به خودی خود عرضه و به نحوه شایستهای تبلیغ میشود.
ـ در شرایط کنونی موضوع ولنگاری فرهنگی مطرح است؛ موضوعی که از سوی رهبر معظم انقلاب نیز به عنوان یک دغدغه و موضوع حساسیت برانگیز عنوان شده، قرآنی که شما و سایر دوستانتان در این شکل و شمایل و با صرف هزینههای بالا تولید میکنید، در بحث رفع ولنگاری فرهنگی چه جایگاهی دارد؟
: مخاطبان چنین قرآنهایی اتفاقاً از قشری از جامعه هستند که اعتقادات شدید دینی ندارند، قشر متدین جامعه که نیازی به عرضه تجملاتی قرآن ندارند. آنها با روح و باطن قرآن ممزوج شدهاند و غور و تدبر در قرآن را در هر شکل و قالب انجام میدهند. یکی از مظاهر ولنگاری فرهنگی در جامعه ایرانی ناهنجاری در پوشش به ویژه در میان بانوان است که مورد نقد اغلب اقشار است، گویا کاری هم برای آن نمیشود کرد. اقدامات خنثی ارشاد هم مثلاً در تشکیل کارگروه مد و لباس و تشویق مردم برای روی آوردن و اختیار کردن پوششی که بر طبق قانون عرف و شرع قابل قبول است فایدهای ندارد و مردم به بازار تولیدات ناهنجار و نامتجانس غربی روی آوردهاند. در چنین شرایطی عرضه مظاهر دین اسلام و از همه آنها بالاتر قرآن، به این شکل به نظرم مثمرثمر است و باید بگویم از نزدیک شاهد هستم آثاری که من به شیوهای خاص اقدام به تولید آنها میکنم اتفاقاً روی این قشر خاص از جامعه اثر بیشتری دارد؛ وقتی تصویری از آثارم را در فضای مجازی به اشتراک میگذارم اظهارنظر و کامنتهایی از سوی همین قشر به ظاهر خاص جامعه دریافت میکنم که سرشار از احساسات خوب و مثبت است و تصور میکنم حتی به قدر ذرهای اگر بتوانم با این کار مظاهر و معارف دینی و قرآنی را وارد قلب و روح آنها کنم، به قدر سهم خودم در امور فرهنگی کار بزرگی انجام دادهام.
ـ موضوع دیگری که این روزها بسیار مطرح است، بحث تقلیل تصدیگری دولت در حوزه امور فرهنگی و هنری است. البته رئیسجمهور در گفتوگوی تلویزیونی خود اشارهای به برنامهریزی دولت برای واگذاری بنگاههای بازرگانی و تجاری به افراد حقیقی و بخش خصوصی و کاهش تصدیگری دولت داشت. به نظر شما اگر این امر در حوزه فرهنگ و هنر نیز اشاعه پیدا کند، چه تأثیرات مثبتی خواهد داشت؟
: اساساً این موضوع باید به عنوان یک اصل و هدف مورد توجه قرار گیرد، حال بخواهیم به آن به عنوان یک هدف کوتاهمدت نگاه کنیم و یا درازمدت؛ به هر حال هنرمند در انجام کارهای هنری خود نباید به گونهای باشد که معطل سرمایهگذاری و البته چتر حمایت دولتی باشد، امری که اتفاق نمیافتد و اگر هم وجود داشته باشد با توجه به کمبود منابع و اعتبارات بخش دولتی، به موارد معدودی اختصاص پیدا میکند. من شخصاً در هیچ یک از آثار هنری با محتوای قرآنی به دستگاه فرهنگی کشور تکیه نداشته و ندارم و همه این کارها با استفاده از سرمایهگذاری شخصی بوده است، کما اینکه برای انجام یکی از آنها اتومبیل زیر پایم را فروختم. در برخی موارد نیز متولی شخصی داشته که با توجه به تمکن مالی پای در این راه میگذارند و یا مثلاً نذری داشتهاند که با سرمایهگذاری در یک کار فرهنگی و قرآنی آن را ادا کردهاند.
ـ مثلاً حجاری زیارت عاشورایی که شما آن را روی سنگ مضجع شریف امام حسین(ع) انجام دادید از این دست کارها بود؟
: بله، آقای فاضلی یکی از دوستان خوبم که امسال در نمایشگاه قرآن مدیر بخش کودک بود، تکهسنگی از مضجع شریف سیدالشهداء(ع) را در اختیار من گذاشت که البته به دست آوردن آن تکهسنگ هم برای خودش داستانی دارد و به من دادند که این کار را با هزینه شخصی خودشان به انجام برسانم. ایشان موزه کوچک قرآنی ترتیب دادهاند که برخی از آثار هنری قرآنی خریداری و در آنجا نگهداری میشود، چند وقت پیش هم که رونمایی از قرآن بر روی صفحه استیل در ایکنا انجام شد، کار یکی از دوستان را برگزار کردیم. آن قرآن هم توسط ایشان در آن موزه نگهداری میشود.
ـ صحبت از موزه شد، یادم هست که شما اخیراً قصد داشتید بخشی از کارهای قرآنی خود را به موزه ملی قرآن کریم اهدا کنید. این موضوع به نتیجهای رسید؟
: اینکه میگویم نباید خود را معطل حمایتهای دولتی کرد همین است. نمیدانم دیگر باید با چه شیوهای به دوستان مسئول اعلام کرد که قصد اهدای آثار هنریام را بدون هیچ چشمداشتی دارم؟ با سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری پیرامون این موضوع مکاتبه داشتم، اما اینکه چرا جواب صریح و درستی به من داده نمیشود دلیل آن را نمیدانم.
امیرسجاد دبیریان