وقتی علی(ع) را نشناسیم؛ زینب(س) را به بهای گریه تحریف می‌کنیم
کد خبر: 3536212
تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۱

وقتی علی(ع) را نشناسیم؛ زینب(س) را به بهای گریه تحریف می‌کنیم

گروه جامعه: برخی راه امام حسین(ع) در شناخت حق و راه زینب(س) در زنده نگه داشتن حقیقت را رفته اند، برخی فقط چیزهایی از این راه شنیده و شنیده‌ها را تحریف کرده اند؛ شما پای مکتب و منبر کدام گروه می‌نشینید؟

ارائه الگوی درست به زنان و دختران جامعه؛ این راه کار بسیاری از آسیب‌شناسان و متفکرات دینی برای مقابله با آسیب‌های اخلاقی، رفتاری و دینی است که در جامعه شاهد هستیم اما چگونه می توان یک الگوی درست از رفتار یک زن مسلمان به جامعه زنان کشور ارائه داد وقتی هر سال در چنین ایامی یکی از بزرگ ترین زنان تاریخ جهان، (که اگر بگوییم یکی از زنان تاریخ شیعه و یا تاریخ اسلام دروغ گفته ایم) تحریف می شود؛ فقط به این امید که عده ای گریه کنند؟

زن؛ برای برخی این واژه به معنای ضعف، رنجوری، نیازمند حمایت بودن و البته شیون و گریه و زاری در هنگام مصیبت و بلا است! و آنقدر برخی مفهوم زن بودن را با چنین واژه های تعریف و تصویر کرده اند که حتی تصور نمی کنند زن بودن تعریف دیگری داشته باشد. همین می شود که چنین افرادی وقتی به زنی همانند زینب(س) می رسند و قرار می شود از وی بگویند چنین شکوه و عظمتی را در حد باور خود پایین می آورند و از زینب(س) که دختر علی (ع) است، چنان زن بیچاره، سطحی، ضعیف و البته مشغول شیون و زاری را به نمایش می گذارند و تعریف می کنند که تاریخ چنین تحریف بزرگی به خود ندیده است.

شاید برای چنین افرادی تغییر مفهوم وجودی زن، غیر قابل تغییر باشد اما باید از چنین افرادی، از افرادی که به خود اجازه می دهند بزرگ زن تاریخ بشریت را در حد زنانی که خود شناخته و حتی خود تربیت کرده کوچک کنند، یک سؤال فقط یک سؤال پرسید و آن هم این است که آیا به راستی باور دارید علی(ع) مردی که با تمام وجودش باور دارد «بزرگ ترین گناه ترس است» دختری ترسو و ضعیف همانند زینبی که شما از شیون و گریه و زاری وی سخن می گویید تربیت کند؟!

در خانه ای که حسن و حسین(ع) در آن تربیت شده اند و کسی در شجاعت و دلیری آنها شک ندارد، زینب(س) نیز تربیت شده است، همانند یک زن با تمام ویژگی های یک زن مسلمان. همین زن است که ازدواج می کند، مادر می شود و فرزند تربیت می کند. همین زن است که شهادت فجیع مادر، ضربت خوردن و شهادت پدر و برادر می بیند و در نهایت آگاهانه با برادر دیگر همراه می شود.

همین زن است که به جای خود دختر است، خواهر است، همسر است و مادر است و در جای خود یک مبلغ بزرگ است. زنی نترس که شهید برای راه حق تربیت می کند، زنی که هنگام فرستادن فرزندانش به جنگ گریه نمی کند، سر بلند است، ایستاده است، خمیده و رنجور نیست. او زنی است که هدف دارد می داند برای چه امده و می داند مسئولیت بزرگی دارد و می داند که ضعف نه در این برحه از تاریخ که در هیچ زمان و مکانی شایسته مسلمان نیست.

گویی آنهایی که زینب را ضعیف به تصویر می کشند و در تمام صحبت ها و عزاداری های خود چیزی برای گفتن جز ناله ها و زجه های زینب(س) ندارند فراموش کرده اند که او اگر قرار بود چنین شیون هایی سرداده و در برابر مصیبت چنین عنان از کف دهد اکنون زنده نبود چرا که ده ها داغ قبل از کربلا به چشم دیده است. او دختر علی است؛ به خاطر بیاورید که مردم زمانه با پدر و مادر و برادرش چه کرده اند.

زینب (س) زنی نیست که صبح عاشورا به یکباره از وجودش باخبر باشیم و تصور کنیم که چون زنان در مصیبت ها گریه می کنند مصیبت کربلا هم یک مصیبت عادی و زینب هم یک انسان عادی است پس باید گریه کند و ما هم از گریه های سوزناکش سخن بگوییم و بعد فراموش کنیم که فردای عاشورا او چه کرد.

آنهایی که می خواهند از زینب (س) سخن بگویند قبل از هر سخنی ابتدا یک بار خطبه ایشان در مقابل یزید را بخوانند و بعد با خود بیندیشند کجای سخنان زینب بوی ضعف و شیون و زاری و گیسو پریشان کردن و زجه زدن می دهد؟

گریه کردن مراد و هدف عاشورا نیست/ پس چرا تحریف زینب(س)

اگر مراد و هدف از عزاداری زنده نگه داشتن یاد شجاعت و فداکاری حسین(ع) و زنده نگه داشتن راه ایشان است، آیا با تحریف شخصیت بزرگ زن کربلا این هدف میسر می شود؟ آیا با تحریف شخصیت حضرت زینب(س) الگویی حقیقی از زن مسلمان به جامعه ارائه می دهیم؟ گریه کردن مراد ئو هدف عاشورا نیست که به خاطر آن دست به تحریف شخصیت بزرگی به نام زینب(س) بزنیم.

کتاب «سفر شهادت» مجموعه سخنرانی های امام موسی صدر است که در خصوص واقعه عاشورا صورت گرفته است از این مجموعه سخنرانی ها دو سخنرانی با عنوان «زینب(س) شکوه شکیبایی» و یک سخنرانی با عنوان «رسالت حضرت زینب(س) در عاشورا» صورت گرفته است. امام موسی صدر در این سخنرانی ها علاوه بر معرفی شخصیت حضرت زینب(س) و نقش و مسئولیت ایشان در واقعه عاشورا به صراحت عنوان می کنند: «من به انچه از ناتوانی ها و شیون ها و ناله های امام حسین(ع) یا زنان و یا خاندان امام حسین(ع) نقل و خوانده می شود، اعتقادی ندارم. به هیچ عنوان به این مسائل اعتقاد ندارم. امیدوارم این مسائل مطرح نشود چرا که طرح این مسائل منحرف کردن حرکت امام حسین و مأموریت اوست» (سفر شهادت ص 186)

ای کاش اگر به خودمان جسارت سخن گفتن از حسین (ع) و زینب(س) را می دهیم خودمان را محدود به از بر کردن چند نوحه و شعر نکنیم و کمی هم پای مکتب آنهایی که حسین (ع) را شناختند و راه زینب(س) را در زنده نگه داشتن قیام عاشورا طی کرده اند بنشینیم. همه این آدم ها ادم هایی که راه حسین (ع) رفته اند باور دارند که علی(ع) حق است و حق علی است. حواسمان باشد به دختر حق ناحقی نکنیم.

captcha