آرزوهایی که در حاشیه‌های شهر جا مانده + عکس
کد خبر: 3556329
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰

آرزوهایی که در حاشیه‌های شهر جا مانده + عکس

گروه اجتماعی: اینجا بیرجند است، شهری که قدمتش به بلندای تاریخ می‌رسد، پشت چراغ قرمزها و ساختمان‌های پر زرق و برقش، هستند خانواده‌هایی که با فقر و نداری روزگار طی می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) از خراسان جنوبی، رشد سريع شهرنشينی همراه با افزايش مهاجرت‌های روستا، زمینه مساعدی برای شكل‌گيری مناطق حاشيه‌ای در پيرامون بافت فيزيكی شهرها شده، به‌گونه‌ای كه پس از تجربه كلان شهرها، امروزه شهرهای متوسط را نیز با پيامدهای گوناگون خود تحت تأثير قرار داده است.

اینجا بیرجند است، شهری که قدمتش به بلندای تاریخ می‌رسد. پشت چراغ قرمزها و ساختمان‌های پر زرق و برقش، هستند خانواده‌هایی که با فقر و نداری روزگار طی می‌کنند.

از بالای تپه‌ها تمام شهر دیده می‌شود و نمایی زیبا از شهر، اما شاید کمتر کسی باشد که خبر از حال زندگی مردم در پس تپه‌ها داشته باشد.

اینجا زندگی به رنگ و بوی خودش درجریان است، از بازی کودکان پای شن‌ها گرفته تا مرغ و خروسی که کنار خانه نگهداری می‌شود.

آرزوهایی که در حاشیه‌های شهر جا مانده

در اینجا نوع زندگی متفاوت‌تر است؛ اینجا دل‌ها به هم نزدیک‌تر است، همسایه از حال همسایه خبر دارد، کودکان هنوز بازی‌های قدیمی انجام می‌دهند و بوی زندگی جاری است.

از خانه‌های گلی که از خشت‌های نیمه پخته درست شده‌اند تا سرپناهی باشد برای خانواده‌ای گرفته تا کمبود آب آشامیدنی و نبود برق و غیراستاندارد بودن برق‌کشی خانه‌ها همه و همه در این منطقه زیاد به چشم می‌خورد.

پای سخن مردم منطقه که می‌نشینی با وجود فقر و نداری باز هم شاکر هستند، هرچند از کمبود امکانات و نداشتن آب سالم ناراضی هستند، اما باز هم خنده روی لبشان هست و شاید یک دلیلش این باشد که کمتر در دنیای تکنولوژی و فضای مجازی غرق شده‌اند.

آرزوهایی که در حاشیه‌های شهر جا مانده

در اینجا خبر از تلگرام، اینترنت و اینستاگرام نیست، خبر از چت کردن شبانه‌روزی و تبلت بچه‌ها نیست، کودکانشان هنوز هم با نقاشی کشیدن در حیاط خانه؛ شاید آرزوهایشان را نقاشی می‌کنند که بزرگ شوند و...

داستان زندگی هر یک از ساکنان این منطقه از شهر جالب و شنیدنی است و هر یک از آنها با آرزوهای بزرگ زندگی می‌کنند.

رقیه، مادری که ترجیح می‌دهد با وجود بیماریش دست از کار نکشد و با پختن نان برای مردم، نان به سفره خانواده‌اش بیاورد و محمدرضا، پسر 12 ساله‌ای که با دست‌فروشی در شهر دوست دارد در آینده مغازه‌دار شود و چه کوچک است آرزوی این بزرگ مرد.

آرزوهایی که در حاشیه‌های شهر جا مانده

مرادعلی یکی از ساکنان مناطق حاشیه نشین که نزدیک 8 سال است در این منطقه زندگی می‌کند، در خصوص دلیل حضور خود در این منطقه برای زندگی می‌گوید: من کارگر نانوایی بودم و چند سال قبل براثر تصادف پایم دچار مشکل شد، هزینه زیادی برای مخارج درمانم دادم و تصمیم گرفتم با خانواده‌ام در این منطقه زندگی کنیم.

او می‌گوید: هرچند که می‌دانم خانه‌ای که درآن زندگی می‌کنم غیرقانونی و غیراستاندارد است، اما چاره‌ای جز این ندارم و برای سیری خانواده‌ام مجبور هستیم در اینجا زندگی کنیم.

آرزوهایی که در حاشیه‌های شهر جا مانده

از او درخصوص مشکلاتش که می‌پرسم، می‌گوید: بیشتر مشکل زندگی در حاشیه شهر نبود امکانات مناسب است و اگر شهرداری و دیگر نهادها نسبت به ایجاد امکانات بیشتر در این مناطق اقدام کنند، به زندگی در آن راضی هستیم.

اهالی منطقه حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند، حرف‌هایی که همگی بوی زندگی داشت و شاید با همت مسئولان با اندک توقعی که داشتند بتوان گره از مشکلات گشود.

شاید زندگی مردم این منطقه سیاه و خاکستری باشد، اما قلب‌هایی داشتند به وسعت دنیا عاری از هرگونه توقع.

گزارش تصویری کامل را اینجا ببینید.

یادداشت: سپیده قلندری اسفدن

گزارش تصویری: رها صلاحی مقدم

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
یک دوست
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۱۰/۰۵ - ۱۱:۳۷
0
0
درود
captcha