به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از مازندران، انقلاب اسلامی ایران دورههای مختلفی را گذراند و به قول قدما «هر دوری یک طوری» گذشت اما نهال انقلاب در این کشمکشهای داخلی و خارجی قد خم نکرد چرا که همه به حفظ آن مقید بودند و توصیه پیرجماران را آویزه گوش کرده بودند که فرموند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است.»
همه عرصههای زندگی به ویژه عرصه سیاست به تمامی در اختیار افراد نیست و موارد پیش بینی نشده بسیاری ممکن است به یکباره از هر موضعی سر بکشند و شرایط پیش بینی نشدهای را ترسیم کنند که کنترل آن بسیار زمان بر و مشکل باشد.
آنانی که کاندیدای ریاست جمهوری میشوند اغلب از برخی رویدادها که شاید قابل پیش بینی هم نباشند غافلند و همین موجب میشود که آنها از عملی کردن وعدههای خود بازمانده و در نتیجه بین مردم به بدعهدی متهم شوند.
افراد مسئولی که در جامعه مدیریت میفهمند و اهل نقد سازنده و حتی استیضاح هستند با ادله و توضیحات مسئولان قانع شده و بر موضع قبلی خود پافشاری نمیکنند اما یکی از رفتارهای ناصواب که در دورههایی همهگیر نیز میشود و گویی با گذشت زمان، دارد به یک فرهنگ تبدیل میشود رفتار تخریبی و ترور شخصیت است که برخی افراد خواسته و ناخواسته به جای نقد عملکردها به تخریب شخصیت میپردازند در حالیکه ماهیت نظام ما اسلامی است و در فرهنگ اسلامی چنین رفتارهایی به شدت نکوهش شده اما از روی نادانی، غفلت، عادت و تقلید نادرست و عدم تقوا به افراد انگ میزنند و در این اوضاع رفتارهای رنگی برخی از صاحب منصبان موجب شده اینگونه رفتارهای نادرست به راحتی در سطح جامعه دیده شود تا جائی که برخی بر این باورند هر که فحاشتر باشد روشنفکرتر و جرئتمندتر است.
در دو دهه اخیر در بین اقشار معدودی از جامعه منکر رایجی به نام «ترور شخصیت» مشاهده میشود و همه موظفیم با امر به حفظ حرمت افراد، اجازه ندهیم این منکر طیف گستردهتری پیدا کند و باید ائمه جمعه، صاحبان تریبون، رسانهها و مسئولان قضایی برای ریشهکن کردن این منکر که همچون گل سنبل آبی سرطانزا، هزینههای زیادی را به جامعه تحمیل کرده است به پا خیزند. رای ریشهکن کردن این منکر که آسیب جدی برای جامعه ایران اسلامی است، تلاش کنند.
حضرت علی علیه السلام با اشاره به اهمیت رعایت اخلاق میفرماید: «اصول اخلاقی» را باید در هر حال و در مقابل هرکس، حتی در برابر کسی که به اصول اخلاقی و فضایل انسانی ایمان ندارد، مراعات کرد؛ لذا حضرت هیچ یک از نیرنگها، پیمانشکنیها و ناجوانمردیهای معاویه را پاسخ نمیداد و هرگز شیوههای نامشروع و غیراخلاقی معاویه را مقابله به مثل نمیکرد و در صلح و جنگ به آیین «جوانمردی» پایبند بود.
آبروداری مومن ارزشی است که حفظ آن در فرهنگ اسلامی بسیار تأکید شده است و از وظایف دینی پیروان قرآن شریف این است که همواره مراقب عزت خویش و عزت برادران ایمانی خود باشند، نه قدمی بردارند که مایه ذلت خودشان شود و نه به آبروی برادران دینی خود آسیب برسانند. همچنین در روایات متعددی از رسول اکرم صلیالله علیه واله وسلم و ائمه طاهرین علهیمالسلام تاکید شده است. آبرو بسیار ارزش دارد و همه مردم در برابر آبروی یک «فرد» مسئول هستند و دفاع از آبرو و حیثیت، واجب است. و نیز در جایی دیگر آمده است بازار شایعات را داغ نکنیم و با نقل شنیدههای بیاساس، آبرو و حقوق افراد را از بین نبریم.. و یا حساب شخصیتهای مذهبی را از حساب خانواده و نزدیکان آنها جدا کنیم. چرا که در خانواده انبیا نیز، مسایل ضد اخلاقی همچون حسد و حیله میان فرزندان مطرح است. (شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، مرحوم فلسفی رحمهالله ج3، ص 331)
متاسفانه در چند دهه اخیر عدهای در ایران اسلامی ما رفتار غیراخلاقی باب کردند و همیشه پس از پایان دوره ریاست افراد، از بالاترین منصب قوای دستگاهها تا نازل ترین آن به ترور شخصیتی میپردازند و آبروی افراد را در بوق و کرنای به حراج میگذارند گویی در این مملکت قوه قضائیه و دیوان عدالت و محاسبات ندارد و تا کنون، این رفتار نادرست، که در ظاهر امر شخصیتهای استانی و ملی را مورد هجمه قرار میدهند در حقیقت، عزت نفس یک ملت را به نشانه رفتند و لطمات زیادی به شأن و جایگاه و حس اعتماد به نفس نظام اسلامی وارد کردهاند.
این نخبگان کشور در هنگام کاندیدا شدن از همه لحاظ مورد بررسی قرار میگیرند و پس از تایید صلاحیت به عرصه انتخابات میگذارند و پس از انتخاب هم با حکم رهبر تنفیذ میشوند.
قصد ندارم زخمهایی که بر اثر این دهندرگی برخی خناسان در جامعه دیدیم را دوباره یادآورشوم و از همه جالب تر اینکه این آبروریزی در زمانی که طرف متهم است و هنوز چیزی اثبات نشده و مراجع رسمی هنوز در بدو پرونده سازی هستند این افرادبدخواه، خود با صدور حکم، شخصیتی را ترور میکنند.
با این شتابزدگی که برخی در جامعه دهن به بدگویی باز میکنند هیچ بعید نیست چنانچه شهید رجایی نیز زنده بود از دست این خناسان روزگار در امان نبودند.
یکی از نامهای خداوند ستارالعیوب است بدون شک هر بدی، ظلم، گرفتاری و مصیبتی که به انسان وارد میشود، به دست خودش انجام گرفته است. و البته باز خدا رحمان و رحیم و ستار است و فقط بخشی از این ظلم و بدی را آشکار میکند تا تذکر و تنبهی شود، باشد که انسان هوشیار شده و تا فرصت باقی است از مسیر انحراف و انحطاط برگردد. گذشته از اینکه مسئولان باید بسیار محطاطانه عمل کنند و اصرار به پردهدری نداشته باشند ولی باید بپذیریم این اشخاص هم مانند همه انسانها جایزالخطا اند و ما مردم نمایندگانی داریم و کشور دارای ضوابط، مقرراتی است که اشتباه مسئول پنهان نمیماند و توسط دستگاههای مربوطه پیگیری میشود.
نقادان، توصیه رهبری در حوزه نقد را مطالعه کنند
گذشته از فرهنگ نقد و نقادی در کشور ما که دیر زمانی است به سمت هتاکی رفته است و چه خوب است نقادان فرهنگ نقادی را از نگاه رهبر فرزانه مطالعه کنند بعد به عرصه نقد بروند اما روی این یادداشت با مسئله آبروریزی افرادی است که هنوز جرمی از آنها ثابت نشده است.
بدتر از همه رباها، تجاوز به آبروی مسلمان است
با توجه به اصل کرامت انسان از منظر قرآن کریم، عزت و حرمت مومن از جانب حق تعالی به او عنایت شده است: «لقد کرّمنا بنی آدم» (اسرا/۷۰) و همین امر سبب ارزش والای آن است، از این رو تعدی به آبروی دیگران جزو گناهان کبیره محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است. در آیات قرآن ربا بعنوان جنگ و محاربه با خدا و پیامبر تعبیر شده است، اما با این حال در صفحه 13 نهجالفصاحه آمده است: «ربا هفتاد و سه قسم است. . . و بدتر از همه رباها، تجاوز به آبروی مسلمان است.»
همچنین خداوند متعال در آیه 13 سوره مبارکه حجرات میفرمایند: «إنَّ أکرَمَکُم عِندَالله أتقَاکُم» به درستی که ارجمندترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. بنابراین توجه به آموزههای دینی و عواملی که باعث ریختن آبروی مؤمن میشود بسیار ضروری به نظر میرسد چرا که دقت در آیات و روایات نشان میدهد که که خداوند توجه بسیاری به حرمت مومنان داشته تا جایی که هر چیزی که زمینه ریختن آبروی مؤمن میشود به صراحت به آن اشاره شده و از آن نهی شده است.
حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است
از نظر اسلام حفظ جان، مال و آبروی مردم و حتی اندیشه آنان محترم است و احترام به ناموس دیگران را بسیار مهم میشمارد. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است. اسلام آبروی مسلمان را بسیار ارزشمند میداند و ریختن آن را بسیار خطرناک و گناهی بزرگ شمرده است. متاسفانه در جامعه ما چیزی که نزد برخیها ارزش ندارد همین آبروی مسلمان است که آن را خیلی راحت مورد تاخت و تاز قرار میدهند و خود و دیگران را گرفتار عذاب الهی میکنند.
آبروی مؤمن محصول یک عمر زندگی، تلاش و سختی است و تمام سرمایهٔ او میباشد. اما این امر مهم که در آیات و روایات اسلامی تأکید بسیاری به آن شده است، ممکن است در اثر جهالت و یا غرضورزی عدهای در یک لحظه از دست برود، چیزی که جبران آن بسیار مشکل است و حتی ممکن است هیچگاه جبران نشود.
مؤمن حقیقی با گمان نیکو برخورد میکند
بنابراین مؤمن حقیقی برای حفظ کرامت دیگران با گمان نیکو با آنها برخورد میکند و به خود اجازه نمیدهد که از طریق وسوسههای شیطانی، بدون هیچ دلیل محکم و استوار بدبین شود و با دیده حقارت به آنها بنگرد.
در روایتی پیامبر خدا محمد مصطفی(ص) رو به کعبه کرد و فرمود: «آفرین بر تو ای خانه (خدا) چقدر نزد خداوند بزرگی و حرمت داری! اما به خدا سوگند که مؤمن (نزد خداوند) محترمتر از توست، زیرا خداوند از تو یک چیز را حرام و محترم قرار داده است، ولی از مؤمن سه چیز را: مالش، جانش و گمان بد او را محترم قرار داده است.
یکی از دلایل حرمت شکنی، قضاوت کردن در مورد مسائلی است که بر آن اشراف اطلاعاتی نداشته و فقط یک بعد از ابعاد آن مسئله را مد نظر قرار میدهند و از سوی دیگر اقدامات چندین سال گذشته را بدون در نظر گرفتن اقتضائات زمانی اظهار نظر میکنند.
همه میدانیم، نیروی انسانی بزرگترین سرمایه یک ملت است و باید هزینه بسیاری کرد که شخصیتی در کسوت رئیس جمهور یا یک استاندار و یک محقق، یک بازیگر، یک وزیر، یک ورزشکار، یک متخصص و... در جامعه ظهور کند و این افراد در حقیقت یک الگو و یک پشتوانه علمی و عملی و تجربی برای کشور هستند نباید اجازه دهیم با کمترین مسئلهای چنان در بین مردم رسوا شوند که آنها دیگر روی برگشت نداشته باشند. البته آنهایی که پردهدریهای پیاپی و فرصتهای بازگشت و هدایت را میسوزانند حسابشان جدا است. اما در یک جامعه صالح و عدالتمند اسلامی تا زمانی که مسئولان مربوطه به طور رسمی حکمی را بر مجرم بودن کسی صادر و اعلام نکردند بهتر آن است با سکوت حرمت آبروی افراد را نگه دارند.
«تجسس» نیز از مواردی است که در قرآن به صراحت از آن نهی شده و حتی در هیچ موردی و در هیچ شرایطی انجام آن در زندگی شخصی افراد مجاز شمرده نشده و این صراحت در نهی، دلالت بر گناه بودن آن دارد. ارتباط بین تجسس و ریختن آبروی مومن به این صورت است که اگر شخصی در زندگی خصوصی مردم تجسس کند سعی میکند از تمام زوایای زندگی آنان آگاه شود و از هر مسئلهای که بدست آورد کنجکاوی او بیشتر میشود و بازگو کردن این مسئل به افراد دیگر ممکن است باعث هتک حرمت شخص و افشای مسائلی شود که شخص به آن راضی نیست.
بنابر این باید در نظر داشت هر چند افراد متجاوز به بیتالمال و حقوق مردم و... باید از سوی محاکم قانونی مجازات شوند و قانون باید در میزان جرم آنان اعمال شود اما اگر افرادی برای اولین بار به هر دلیلی دچار یک اشتباه شدند و در صدد جبران اشتباه بوده و مال رفته بیتالمال را برگردانده و ضمن پشیمانی برای جبران آن تن به قانون میدهند چنانچه افشای نام این افراد جز خسارات فرهنگی و اجتماعی انتفاعی ندارد اجازه بدهیم که مقامات مسئول که خبره هستند تصمیمگیری کنند.
فراموش نکنیم وقتی امیرالمومنین علی(ع) مالک اشتر نخعی را به امارت مصر منصوب کرد، به او فرمانی در قالب یک نامه نوشت که یک بند نامه این بود؛ «یادت باشد که اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش نکن، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.»
علی پاداشی