علیرغم پوشش مناسب اخبار و رویدادهای مقدمات برگزاری سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر «موسیقی فجر» آن هم در بضاعت و در چارچوب یک خبرگزاری تخصصی که شاید تنها باید به وجوه ارزشی و پرداختن به آثار دینی و ارزشی در قالب هنر موسیقی توجه کند اما در شرایط فعلی که روزهای پایانی جشنواره را پشت سر میگذاریم باز شاید همچون برخی از خبرگزاریها کمتر بهرهای از دوره سی و دوم این جشنواره نصیبمان شد.
پس از سالها که جشنواره «موسیقی فجر» چندان وقعی به موسیقی فاخر ارزشی و انقلابی نشان نمیداد امسال دلمان خوش بود که ستاد برگزاری جشنواره به این صرافت افتاده است که به مرور و بازخوانی حداقل 4 دهه فعالیت موسیقی در حوزه موضوعات دینی، انقلابی و ارزشی دست زده و این خود بهانهای شود تا به شکل ویژه به اینگونه موسیقی پرداخته و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم به همین دلیل از همان روزهای نخست رسانهای شدن جشنواره و برگزاری نشستهای خبری و ارائه اخبار مفصل و حتی موجز از سوی دبیرخانه اغلب آنها مورد رصد و انعکاس خبری قرار گرفت و سعی شد، در راستای حرکت مواج اخبار جشنواره حرکت کرده و پوششی مناسب و درخور از اخبار و رویدادهای آن داده شود.
براین اساس این توقع نیز از جشنواره و دبیرخانه آن میرفت که هوشمندانه و تیزبینانه در کنار همه کارهای اجرایی و فراهم آوردن مقدمات برای برگزاری هر چه آبرومندتر آن، زمانی را نیز به بررسی و تحلیل ماهیت خبرگزاری و رسانههای خبری صرف کرده و بهنوعی با گونهشناسی صحیح آنها، سهمی عادلانه برای نمایندگان هر کدام از رسانهها در زمانی که فعالیت رسمی جشنواره آغاز میشود قائل شوند که متأسفانه در عمل چنین چیزی را شاهد نبودیم.
در ادوار گذشته جشنواره «موسیقی فجر» به ازای هر خبرنگار و عکاس هرچند محدود و نه در حد انتظار رسانه، کارتی صادر میشد که خبرنگاران با استفاده از آنها به غیر از اجراهای پاپ که گویا ستاد جشنواره بر روی پول آن از محل فروش بلیط حساب ویژهای باز کرده است میتوانستند در سایر سالنهای اجرا تردد کرده و برحسب علاقهمندی در جریان روند اجرای آنها قرار گرفته و به تحلیل و نقد پرداخته و یا با چهرههای شناخته شده فعال در موسیقی که احتمال حضور آنها بسیار زیاد میرود، به بحث و گفتوگو بپردازند؛ این در حالیست که حتی روابط عمومی جشنواره امکان برخورداری خبرنگاران را از بلیط اجراهای پاپ جشنواره را نیز حتی به شکل معدود فراهم میکرد اما اینکه امسال چه اتفاقی افتاده که تمامی این امکانات و تسهیلات از خبرنگار و اهالی رسانه سلب شده است، الله اعلم.
در زمان مشخصی پیگیریها برای زمان صدور و دریافت کارت جشنواره در مراجعه به دفتر انجمن موسیقی ایران صورت گرفت که البته به دلیل وقوع رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی پاسخ دادند که دستور داده شده فعلاً دست نگاه داریم و قطعاً جشنواره با چند روز تأخیر برگزار میشود و ناگهان به دلیل مشغله کاری و غفلت چند ساعته خبرنگار متوجه این امر میشویم که همه آنچه که به نام بلیط جشنواره سهمیه خبرگزاری و رسانهها بود به دیگران تعلق گرفته است و بعضی از خبرنگاران که حقی ناچیز از مواهب دبیرخانه جشنواره دارند نیز باید دست خالی از این جشنواره به تحریریه خود بازگردند. طرح این پرسش که آیا به صرف به موقع نرسیدن برای در اختیار گرفتن بلیطهای جشنواره آیا نباید سهم خبرگزاری و رسانه همچنان محفوظ و مفروض باقی بماند و مگر این عرصه فرهنگی صف توزیع اقلام و کالاهای اساسی است که هر فردی زودتر مراجعه کند سهم بیشتری دارد؟
سوال اینجاست که چرا نباید برای خبرنگار جهت پوشش بسیاری از رویدادهای جشنواره کارت خبرنگاری صادر شود و تنها عکاسان موفق به دریافت کارت و حضور در سالن اجرا باشند؟ با مراجعه به دفتر مدیریت روابط عمومی جشنواره، نوعی فضای ریاست بر امور فرهنگی و هنری مشاهده میشود که در طول ادوار جشنواره «موسیقی فجر» سابقه نداشته و آنچه کمتر مشاهده میشود شأنیت و حرمت خبر و خبرنگار است.
تصور میشود از میان دلایل مختلفی که برای چنین بیمهری ستاد جشنواره و روابط عمومی نسبت به حضور نماینده خبرگزاری و رسانهها در جشنواره «موسیقی فجر» میتوان سراغ گرفت، مهمترین آنها ترجیح دبیرخانه جشنواره براین است که به سبب کمبودها و ضعفهایی که در روند اجرایی مطلوب جشنواره وجود دارد و بعضا شاهد درج برخی نکات هستیم، بهتر است که اخبار با مدیریت دبیرخانه و روابط عمومی به شکل ارسالی برای خبرنگاران موسیقی ارائه شود تا خبرنگارانی که سعی در نقد و بررسی این رویداد مهم دارند به ساختار مدیریت جشنواره از جهت ضعف و کمبودهایش انتقاد صریح نداشته باشند.