سریال «عقیق» به کارگردانی بهرنگ توفیقی، کاریست که سعی دارد در بستر تاریخی قصهای را بیان کند که در آن حب امام حسین (ع) وجود دارد. این خواسته نیز در قالب فیلمنامه سعید نعمت الله تصویر میشود؛ فیلمنامه نویسی که آثار خوب در پرونده کاری خود کم ندارد و برای خود سبکی نو در نگارش به وجود آورده است، اما این کار از دو بابت ضربه خورده و همین عامل به هم روی کیفیت تاثیر منفی گذاشته است.
ضعف اول را در پروداکشن کار میبایست جستجو کرد، چون سریالی که قرار است به بخشی از تاریخ بپردازد باید فضاسازی مناسبی هم در این حوزه داشته باشد، والا با چند لباس و خانه قدیمی نمیتوان به خواسته مورد نظر رسید. فقر حاکم بر کار تا به آن اندازه عیان است که به خوبی خود را در کار نشان داده و این امکان را از کارگردان گرفته تا نتواند نماهای باز برای کارش بگیرد.
نکته دیگری که به عقیده نگارنده به سریال ضربه زده، انتخاب بازیگران سریال است، چون در بسیاری از نقشها انتخابها به دل نمینشیند، البته همه هنرمندان این کار از بازیگران تئاتر هستند و به نوعی کارشان کیفی است، اما به لحاظ جنس بازی بازی که انجام میدهند برای جلوی دوربین مناسب نیست. جنس بازیگران «عقیق» این تصور را در ذهن به وجود میآورد که یک تله تئاتر میبینند و این امر به هیچ وجه برای یک سریال تلویزیونی مناسب نیست.
نکته دیگری که بابت بازیگری در این سریال می توان گفت این است که، ویژگی بازیهای تئاتری این است که غلو در کار وجود داشته باشد، برای همین این غلو در شخصیتها به خوبی مشاهده میشود. برای مثال بازی علیرضا آرا این احساس را بهوجو میآورد که بازیگر برای ایفای نقش خود در حال سختی کشیدن است و به نوعی راحت نیست. این اتفاق را در کنار کاری چون «شهرزاد» بیاورید تا متوجه اختلاف بازیگری در کار شوید.
ضعف دیگری که در این کار وجود دارد نگاه سطحی است که به اتفاقات دوره رضاخان در سریال میشود. برای مثال وقتی قرار است به موضوع کشف حجاب در «عقیق» پرداخته شود باز همان کلیشههای رایج را در کار میبینیم، در صورتیکه این شکل از کار را بارها در آثار مختلف دیدهایم، برای همین سوالی در ذهن بیننده شکل میگیرد که تا کی باید تنها یک روش برای نشان دادن آسیبهایی زمان رضاخان وجود داشته باشد؟
موضوع دیگر اینکه در این سریال قرار است نام و آرمانهای امام حسین(ع) به نوعی باعث تحول فردی عیار منش شود که عمر خود را با زورگویی سپری کرده و ناگاه دستخوش تغییرات اساسی میشود. در این میان قرار است شخصیتهایی چون هدایت هاشمی نیز موعظ عاشورا باشند، اما چه فایده که این هدف قربانی، ضعفهای کار شده و نمیتواند تماشاگر را جذب خود کند
در انتهای این مطلب میخواهم یادی از سریال «شب دهم» ساخته حسن فتحی بکنم. سالها از ساخت این سریال میگذرد ولی همچنان جذابیت دارد، به نحوی که هنوز هم می شود آن را دید و لذت برد. «شب دهم» دقیقاً زمانی را برای قصه گویی انتخاب کرده که «عقیق» برای بیان قصهاش برگزید. با این تفاوت که درخشش «شب دهم»، «اصل» است، اما «عقیق» بهرنگ توفیقی «بدلی» است!