به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، چند روز پیش محمد پورستار هنرمند ارزشی کشورمان چشم از دنیا فرو بست. هنرمندی که بازی در سریالهای باارزشی چون «مختارنامه»، «مریم مقدس»، «مردان انجلس»، «یوسف پیامبر(ع)» و... را در کارنامه دارد. مراسم تشیع پیکر این هنرمند روز گذشته 29 آبانماه در خانه شمار دو سینما برگزار شد، ولیکن آنچه در این مراسم آزاردهنده به نظر میرسید مهجوریتی بود که در این مراسم به چشم میخورد، هرچند کمتوجهی جامعه هنری به هنرمندان ارزشی کشورمان امری عجیب نیست، چون تجربه نشان داده که عموماً هنرمندانی که رویکرد ارزشی در کارهایشان دارند، چه در زمان حیات و چه پس از مرگ، مظلومند.
ادعای فوق را اگر مقایسهای با هنرمندان طیف دیگر داشته باشیم بهخوبی میتوان متوجه این تفاوت شد. برای مثال یک سال پیش وقتی عباس کیارستمی از دنیا رفت خیابانهای اطراف خیابان حجاب بسته شد، البته استقبال مردم و هنرمندان از تشیع پیکر این هنرمند بزرگ امری طبیعی است، اما چرا این دست اتفاقات برای هنرمندان ارزشی کشورمان رخ نمیدهد؟
برای مثال میتوان تشیع پیکر حبیبالله کاسهساز، تهیهکننده مطرح سینمای دفاع مقدس را با مراسم کیارستمی یا شکیبایی یکی دانست؟ این تفاوت بارها تکرار شده و باز هم دیده خواهد شد، اما هنرمندانی نظیر محمد پورستار که تمام عمر خود را صرف خدمت به هنر ارزشی کردهاند، چرا تا به این اندازه باید مظلوم واقع شوند؟ در همین راستا با چند تن از هنرمندانی که در مراسم تشییع این هنرمند حضور داشتند گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه با آن همراه میشویم.
عطا سلیمانیان بازیگر و کارگردان سینما درباره این هنرمند فقید گفت: هنرمندانی نظیر محمد پورستار بی ادعا زندگی میکنند و در همین راستا نیز تشییع جنازهای ساده، اما صمیمی دارند. من تشیع هنرمندانی نظیر پورستار را بسیار واقعی میدانم و در آن هیچگونه دستهبندی سیاسی و جناحی نمیبینیم.
وی افزود: البته نبود جمعیت در مراسم تشییع این هنرمند را نباید به این معنا برداشت کرد که هنرمندانی نظیر محمد پور ستار بین مردم مقبولیت و محبوبیت لازم را ندارند، بلکه عدم اطلاعرسانی در به وجود آمدن چنین وضعیتی نقشی تعیینکننده داشته است. نکته دیگر اینکه این برهه زمانی عموماً هنرمندان مشغول کارند، برای همین شاید عدهای موقعیت حضور در مراسم را نداشتند.
این بازیگر در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: امیدوارم روزی در سینما برخوردها بهگونهای باشد که در آن مناسبات سیاسی و جناحی سرلوحه برخی اقدامات نباشد، زیرا اگر این خواسته محقق شود در آینده شاهد این نخواهیم بود که آیین بدرقه هنرمندانی چون محمد پورستار چنین مهجور برگزار شود.
جمال شورجه کارگردان سینما و تلویزیون نیز درباره این هنرمند ارزشی اظهار کرد: هنرمندانی نظیر محمد پورستار همیشه مظلومند و هیچگاه آنچنان که باید هنرشان دیده نمیشوند، حتی در بسیاری از مواقع بعد از مرگ هم به آنها توجه کافی نمیشود. این در شرایطی است که این قبیل هنرمندان همه عمر خود را صرف کارهای ارزشی در سینما و تلویزیون کردهاند.
این فیلسماز ادامه داد: دلیل مهجوریت هنرمندانی چون محمد پورستار را در بیادعا بودن آنها میتوان جستوجو کرد. این قبیل هنرمندان در کار هنری خود به دنبال جنجال آفرینی و دستهبندی سیاسی نیستند، برای همین هم کمتر کارشان دیده میشود. نکته دیگر اینکه این هنرمندان هم در بحث مادی عموماً با مهجوریت روبهرو هستند، به نحوی که در برخی مواقع با مشکلات عدیدهای مواجهند که آنها را آزار میدهد.
شورجه در ادامه سخنانش تاکید کرد: از مسئولان درخواست میکنم که به هنرمندانی نظیر محمد پورستار تا زمانی که زندهاند، توجه نشان دهند، چون آنها نیاز دارند که موردتوجه قرار گیرند.
دیگر هنرمندی که در این گزارش از نظرش بهره برده شد رضا ناجی بازیگر سینما و تلویزیون بود، وی گفت: هنرمندانی نظیر محمد پورستار واقعاً کیمیا هستند، چون جدا از داشتههای فنی در بحث اخلاقی نیز ارزشهای والایی دارند. این هنرمندان عموماً بعد از مرگشان است که هویت والایشان مطرح میشود، درصورتی که نباید اینگونه باشد و ما قدر هنرمندان خود را در زمان حیاتشان بدانیم.
وی با تاکید بر اینکه مردم قدر هنرمندان ارزشی خود را میدانند، تصریح کرد: معتقدم هنرمندانی نظیر پورستار در قلب مردم جای دارند، چون در زندگی شخصی خود به اصولی وفادارند که مورد احترام مردم است، برای همین طبیعی است، وقتی میبینند هنرمندان تا به این اندازه به اخلاقیات پایبند هستند، آنها نیز با احترام از آنها یاد میکنند.
ناجی در انتهای سخنان خود گفت: هر هنرمندانی بعد از مرگ، با کارهایش شناخته میشود. برای همین هنرمندانی نظیر پورستار با افتخار و سربلندند، چون عموم کارهایشان ارزشهای دینی و اسلامی، بارز است.
در اظهار نظرهایی که ذکر شد میتوان این نکته را به خوبی دریافت که محمد پورستار هنرمندی اخلاقگرا بود که به دور از مسائل حاشیهای کار کرد، اما باز هم این سوال مطرح است که چرا چنین هنرمندی که در کارنامه خود کارهای متعدد ارزشی دارد در زمان حیات بهویژه در زمان بیماری موردحمایت قرار نگرفت، آیا ما قرار است تنها در زمان مرگ هنرمندان خود به یاد آنها باشیم؟