زینب بهجتپور، محقق و مدرس حوزه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) با بیان اینکه خلود و جاودانگی از موضوعات مورد توجه علمای اسلامی بوده است گفت: استنادهای قرآنی و دلالتهای واژگانی معتقدان به جاودانگی در برابر مستندات قائلان به عدم جاودانگی از قوت و اعتبار بیشتری برخوردار بوده و روایات نیز ناظر به هر دو دیدگاه هستند.
بهجتپور تصریح کرد: در نگاه دوم میان عمل محدود و کیفر ابدی نوعی تعارض وجود دارد که چگونه شخص به خاطر عمل محدود دچار عذابی دائمی شود؛ اما پس از بررسی دقیق آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع)، همچنین متفق القول بودن اکثر علمای مکاتب اسلامی «امامیه، معتزله و اشاعره، جایگاهی برای این تعارض وجود نخواهد داشت.
بهجتپور بیان کرد: تعبیراتى مانند «ماکِثِینَ فِیهِ أَبَداً؛ همان بهشت برین که جاودانه در آن خواهند ماند» (کهف/۳) و «لا یَبْغُونَ عَنْها حِوَلا؛ آنها جاودانه در آن خواهند ماند و هرگز تقاضاى نقل مکان از آن جا نمىکنند» (کهف/ ۱۰۸) «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدِینَ فِیها وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ؛ و کسانی که کافر شده و آیات ما را تکذیب کردند اهل آتشند که در آن ماندگار خواهند بود، و بد سرانجامی است» (تغابن/۱۰) و مانند آن که سخن از خلود قطعی گروهى از بهشتیان و دوزخیان در نعمت یا عذاب است؛ به ویژه مباحثی در خصوص تصویر دوزخ همراه با انواع عذابهای دردناک آن در متون دینی باعث تأملات عمیق و پرسشهای فراوانی در ذهن انسانها شده است.
وی ادامه داد: «خلود و عذاب ابدی» برای گروهی از جهنمیان باعث ایجاد پرسش شده است که چرا و چگونه از یک گناه موقت و محدود اثری نامحدود صادر میشود و آیا اصلا این عادلانه است که خداوند شخصی را به خاطر یک گناه که محدودیت زمانی داشته است، عذابی جاودانه کند در آن صورت جایگاه لطف و کرم خداوند به بندگان کجا خواهد بود؟.
این محقق اظهار کرد: تعارض و ناسازگارى عقل و دین یکى از مسائل مهم و بنیانى معرفت بشرى است که مطمح نظر متألهان و ملحدان مغرب و مشرق زمین قرار گرفته است و مسئله خلود و جاودانگى عذاب کفار یکى از زیر مجموعههاى مبحث تعارض عقل و دین بوده که از دیرباز در نظر عالمان اسلامى قرار داشته است به عنوان نمونه در پی مناظره کلامی بین پیامبر (ص) و یک عالم یهودی در همین موضوع، از پیامبر (ص) پرسیده شد: اگر پروردگار تو ظلم نمیکند پس چگونه بندگانش را به طور «ابد الابدین» در آتش قرار میدهد؛ در حالی که او فقط برای یک مدت محدود گناه کرده است. حضرت (ص) فرمود: «یخلّد علی نیته»؛ یعنی علت عذاب ابدی آن است که شخص نیتش بر این بوده که اگر هزاران سال عمر میکرد، باز دنبال فسق و فجور میرفت و خداوند را معصیت میکرد.
این محقق اظهار کرد: علاوه بر این، نباید از بعضى روایات مخالف خلود و همچنین از دیدگاههاى مخالف بعضى صحابه در این سیر تاریخى غفلت کرد. دیدگاه غالب درباره خلود، پذیرش و نگاهی تأییدی به آن است؛ تا جایی که توسط متفکران سه مذهب عمده اسلامی امامیه، معتزله و اشاعره، ادعای اجماع در آن نیز شده است. شاید همین ادعای اجماع انگیزه شکلگیری بحثهای مستدلی در این زمینه توسط مفسران و متکلمان بوده است.
دیدگاه شیخ طوسی در مورد خلود
بهجتپور بیان کرد: شیخ طوسی ذیل آیات ۸۸ آل عمران و ۹۳ نساء، درباره معنای خلود برآن است که این واژه به معنای مکث بوده و فقط درباره خلود کافران در آتش ابدی بودن از آن فهمیده میشود؛ اما هنگامی که این واژه درباره مؤمنان گناهکار به کار گرفته شود به معنای ابدیت نیست؛ زیرا آنان به سبب ایمانشان مستحق ثواب دائم و به سبب گناهانشان سزاوار عذاب پایان پذیرند و در صورتی که بنا بر استحقاق عذاب دائم باشد؛ ثواب ایمان که ثوابی دائم است با عذاب دائم تعارض مییابد.
وی افزود: فخر رازی نیز در تفسیر آیه ۲۵ سوره بقره درباره معنای واژه خلود تحلیلی ارائه کرده که آن را به سایر اشاعره نسبت داده است. وی با تأکید برآن که خلود همیشه به معنای طول مکث است و هیچ جا ابدیت از آن برداشت نمیشود در تفسیر «خالدین فیها ابدا» نوشته است که اگر در واژه «خالدین» معنای ابدی بودن نهفته باشد، ذکر «ابداً» بعد از آن مستلزم تکرار و خلاف اصل خواهد بود. بنابر این در آیات وعد هر جا تعبیر «خالدین فیها» همراه لفظ «ابداً» آمده، خلود به معنای جاودانه ماندن است و در آیات وعیدی که «ابداً» بعد از «خالدین فیها» ذکر شده، به خلود ابدی کفار اشاره دارد و ذکر نشدن «ابداً» در آیات وعید در باره گنهکاران مومن مشعر به این است که عذاب ایشان قطع خواهد شد.
وی با اشاره به دو دیدگاه در مورد خلود عنوان کرد: موافقان نظریه خلود در عذاب به آیاتی از قرآن کریم، روایات اهلبیت (ع) و اجماع علمایی همچون شیخ مفید، تفتازانی، قاضی عضد ایجی و ... بر خلود فرد گناهکار در عذاب استناد کردهاند. از میان علمای متأخر نیز علامه طباطبایی و آیت الله محمد هادی معرفت در زمره موافقان این دیدگاه هستند. اما مخالفان نیز برای دفاع از عقیده خود به تعدادی از آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت (ع) استناد میکنند که نوعاً با آیات و روایاتی که در ابدیت عذاب برای گروهی از عاصیان ظهور دارند، در تعارض است.
آیات امیدبخش قرآن
وی ادامه با اشاره به دیدگاه مخالفان خلود تصریح کرد: این افراد معتقدند که در مقابل آیاتی از قرآن کریم که بر کفار وعده عذاب مخلد داده است، آیاتی در قرآن وجود دارد که با زبان عموم دلالت بر عفو الهی برای تمام مجرمان دارد. در این حالت آیات گروه دوم با تقیید و تخصیص معنای آیات گروه اول، مراد از خلود ابدی کفار را محدود به اقامت طولانی مدت و نه اقامت دائمی میداند.
وی افزود: این افراد از جمله بر آیاتی مانند؛ «قُلْ یَاعِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم؛ بگو: اى بندگان من که در مورد خودتان زیاده روى کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید، [چرا]که خدا تمام آثار (گناهان) را مى آمرزد؛ که تنها او بسیار آمرزنده [و]مهرورز است.» (زمر/۵۳) استناد میکنند؛ در این آیه خداوند با تعابیر متعدد و تاکیدهای فراوان انسان را از یأس و ناامیدی به درگاه خود برحذر داشته ازجمله اینکه خداوند مخاطب را با لفظ عباد که شامل مومن و کافرمی شود آورده و از استعمال تعابیری نظیر «یا ایها الذین آمنو» خودداری کرده است.
بهجتپور بیان کرد: نمونه دیگر آیه «فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُواْ فَفِى النَّارِ لهَمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خَلِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ؛ و، اما کسانى که بدبخت شدند، پس در آتشند؛ در حالى که براى آنان در آنجا، فریاد و نالهاى است! [و]در آنجا تا هنگامى که آسمانها و زمین برپاست ماندگارند، جز آنچه پروردگارت بخواهد؛ [چرا]که پروردگارت آنچه را بخواهد انجام مىدهد.»؛ (هود /۱۰۶-۱۰۷) «قَالَ النَّارُ مَثْوَئکُمْ خَالِدِینَ فِیهَا إِلَّا مَا شَاءَ الله؛ (خدا) مىگوید:» آتش جایگاه شماست؛ در حالى که در آن ماندگارید، مگر آنچه خدا بخواهد.» (انعام/۱۲۸) است؛ در این آیات خداوند ابتدا از کیفر ابدی گناهکاران سخن میگوید؛ اما در پی آن عذاب را منوط به مشیت خود کرده است. با توجه به مشیتهایی که در این آیات به آنها اشاره شده است، نمیتوان نظریه خلود را به طور قطعی به آیات الهی به عنوان یک دلیل قطعی استناد داد.
بهجتپور عنوان کرد: یکی از متقنترین ادله موافقان وجود آیات بسیاری در قرآن کریم است که به صراحت بیان میکند عدهای برای «همیشه و مخلّد» در آتش دوزخ میمانند. واژه «خلد» و مشتقاتش، ۸۷ بار در آیات کلام الهی آمده است که از این تعداد بیش از چهل آیه بر خلود انسانهایی در جهنم دلالت دارد. برخی از این آیات مانند آیه «۱۶۹ سوره نسا و آیه ۶۵ سوره احزاب و آیه ۲۳ سوره جن» که درباره کافران، ظالمان و عاصیان در برابر خداوند و پیامبر (ص) است، پس از عبارت «خالدین فیها» کلمه «ابدا» آماده است که گواه ابدیت دوزخ برای گروهایی خاص است.
آیتالله معرفت نیز که از موافقان خلود است، روایتی از از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمودند: البته، اهل آتش در جهنم جاویدند؛ زیرا نیّات آنان در دنیا چنان بود که اگر در آن جاوید باشند، براى همیشه معصیت خداکنند، و البته، اهل جنّت در بهشت جاویدانند؛ زیرا نیّات آنان در دنیا چنان بود که اگر در آن باقى بمانند، براى همیشه اطاعت خداى تعالى را نمایند، پس به واسطه نیاتشان آنان و اینان جاویدانند.
وی تاکید کرد: براساس این نظرات، شاکلهای که انسان برای نفس خویش ترسیم کرده، در سرای آخرت به حالت کاملتر خود تبلور خواهد کرد و این همان چیزی است که در اصطلاح به آن «تجسم اعمال» میگوییم.
این محقق در جمعبندی نظر آیتالله معرفت در این مورد گفت: با توجه به نظر آیتالله معرفت کسانی استحقاق خلود ابدی را در آتش را دارند که نفسش زنگار زده و تمام چرک و تباهی و فساد را در درون خود فرو برده باشد.
بهجتپور تصریح کرد: «خلود و ابدیت عذاب» برای گروهی از عاصیان که تمام روزنههای امید را به سوی خود بسته وجود دارد. هرچند نمیتوان منکر خروج گروهی از جهنمیان از آتش شد اگرچه ادلهای را که عرفا به عنوان مخالف ابدیت عذاب مطرح میکنند نمیتوان بر آیاتی از قرآن کریم که ظهور در ابدیت عذاب برای گروهی از دوزخیان دارد، و همچنین روایات اهلبیت (ع) و اجماع علمای اسلامی برتری داد.