کیوان کثیریان، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، درباره چرایی و تاثیرات جشنواره سینما حقیقت اظهار کرد: سینمای مستند متاسفانه فرصتهای زیادی برای دیده شدن و اکران در اختیار ندارد، البته دو یا سه سالی است که به صورت پراکنده فیلمهای مستند روانه پرده میشود، اما این میزان از نمایش نمیتواند کل سینمای مستند را پوشش دهد برای همین من این جشنواره را اقدامی مثبت توصیف میکنم که این امکان را فراهم آورده تا کارهای مستندسازان به نمایش عموم درآید.
وی افزود: جدا از اینکه برگزاری جشنواره سینما حقیقت فرصتی است تا این گونه آثار سینمایی دیده شود جشنواره این امتیاز را نیز دارد که برای فیلمسازان انگیزه ایجاد کند، زیرا مستندساز میبیند کارش در جایی دیده میشود و توسط اساتید این حوزه به نقد و بحث گذاشته میشود. با توضیحاتی که ارائه کردم باید بگویم این جشنواره توانسته است به جایگاه خوبی دست پیدا کند و 11 دوره برگزاری، گواه بارز این ادعاست. از دیگر امتیازات این جشنواره باید به برگزاری کارگاهها و حضور فیلمسازان خارجی اشاره کرد که این امکان را فراهم میآورد تا سینماگران داخل با فیلمسازان خارجی تبادل اندیشه کنند.
محدودیتهای انتخاب آثار در بخش بینالملل را نباید فراموش کرد
این کارشناس سینما درباره کیفیت آثار بخش بینالملل گفت: مستندهای که در این بخش به نمایش عمومی در میآیند به نظرم جزء قسمتهای خوب جشنواره هستند، البته هنوز فرصت نکردهام مستندهای این دوره از جشنواره را تماشا کنم، اما با توجه به سابقه جشنواره در دورههای گذشته همیشه فیلمهای خارجی از کارهای خوب حاضر در جشنوارهای سینمای هستند. البته نباید محدودیتهای موجود برای انتخاب آثار در بخش بینالملل را فراموش کرد.
کثیریان اضافه کرد: من خود در چندین جشنواره از جمله جشنواره فیلم فجر به عنوان یکی از برگزارکنندگان فعالیت داشتیم برای همین به خوبی میدانم چقدر انتخاب و حضور فیلمهای خارجی به ویژه اینکه آثار مورد نظر به لحاظ اخلاقی با قواعد کشور ما همخوانی داشته باشد.
این کارشناس سینما در پاسخ به این سوال که آیا ادغام جایزه شهید آوینی در جشنواره سینما حقیقت به نفع فیلمهای دینی و ارزشی تمام شد؟ چنین پاسخ داد: واقعا فکر نمیکنم که ادغام جایزه شهید آوینی در جشنواره سینمای حقیقت به ضرر آثاری که در این جایزه به نمایش در میآمدند تمام شده باشد. برای همین حداقل به این موضوع نگاهی خوشبینانه دارم و امیدوارم همین گونه که فکر میکنم باشد. در همین رابطه باید نکتهای را متذکر شوم آن هم این است که من چندان به جدا سازی جشنوارها به لحاظ معنا از یکدیگر موافق نیستم چون باورم این است که معنا به تنهای نمیتواند ژانر به وجود بیاورد.
برگزاری مستقل جشنواره شهید آوینی منطقی نیست
این مستندساز متذکر شد: البته قبول دارم که برخی مواقع موضوعاتی وجود دارد که برای ما اهمیت ویژهتری دارد برای مثال موضوع انقلاب اسلامی یا جایزه شهید آوینی این بخشها را میتوان در قالب یک بخش در جشنواره به صورت مجزا مد نظر قرار داد، اما اینکه بخواهیم به صورت مستقل برای آن جشنوارهای برگزار کنیم به نظرم اقدامی منطقی نیست.
کثیریان در پاسخ به این سوال که شاخصههای یک کار خوب برای وی در زمان تماشای فیلمهای مستند چیست؟ گفت: زمانی که به تماشای یک فیلم مستند، داستانی و ... مینشینم در ابتدا برایم مهم نیست که آن فیلم چه هدف و معنای دارد، بلکه اول در پی این هستم که ببینیم فیلم مربوطه از کیفیت خوبی برخوردار است یا خیر؟ آنگاه است که معنا برایم جدی میشود. در همین رابطه مثالی میزنم فیلم «بابایی» مستندی درباره مدافعان حرم است. این کار به اندازهای زیبا است که من را مجذوب خود کرد حتی تحت تاثیر کار قرار گرفته و برایش اشک ریختم. با این توضیح باید بگویم فیلم خوب دینی زمانی کارکرد خواهد داشت که ساختار منسجم و حرفهای داشته باشد.
این کارشناس سینما در پاسخ به سوال دیگر مبنی بر اینکه آسیبهای رایج در فیلمهای دینی ما چیست؟ اظهار کرد: مهمترین فاکتوری که از به عنوان آسیبهای جدی فیلمهای مستند میتوانم نام برم مستقیمگویی و شعارزدگی آثار است، چون در این کارها عموماً اندیشه تماشاگر نادیده گرفته میشود و کارگردان میخواهد به هر بهانهای پیام خود را به بیننده بخوراند. بهترین مثال در همین رابطه سریال «معمای شاه» است این کار با مستقیمگویی و حتی در برخی جاها تحریف واقعیت، علاوه بر اینکه نتوانست تماشاگری برای خود به دست آورد به نوعی سبب شد تا مدیران سیما نیز از کار مربوطه حمایت نکنند.
فیلمهای دینی معمولا در معرض شعار زدگی قرار دارند
وی با بیان اینکه فیلمهای دینی بیشتر در معرض شعارزدگی قرار دارند، تاکید کرد: وقتی از آسیبهای در کارهای شعاری نام بردم تنها به موضوعات دینی اشاره نداشتم، بلکه تمام گونههای سینمای را مد نظر قرار دادم، ولی نمیتوان این نکته را فراموش کرد که آفت شعارزدگی بیشتر موضوعات دینی را در بر میگیرد. دلیل این اتفاقات کاملاً مشخص است آن هم اینکه ممکن است برخیها فکر کنند مستندی که با معنای دینی و اخلاقی ساخته میشود برای کسب منافع مادی و معنوی جلوی دوربین رفته و در آن اعتقاد و باور وجود ندارد.
کثیریان در پایان این گفتوگو تاکید کرد: توصیه آخر من به کسانی که میخواهند فیلم یا مستند دینی و انقلابی بسازند این است که در کارشان تنها به بیان حقیقت اکتفا کنند چون اگر تماشاگر حس کند کارگردان در پی فریبش است کار را پس خواهد زد، اما فیلمی که در آن تنها واقعیت بیان شده باشد میتواند هر سلیقه و مخاطبی را جذب خود کند.اتفاقی که برای فیلم «بابایی» رخ داد.