هر ساله و در محدوده زمانی بالغ بر یک ماهه و در ایامی که یادآور مبارزات مردم سلحشور ایران علیه رژیم طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل است، مجموعه رویدادهایی را با نام جشنوارههای فرهنگی و هنری «فجر» شاهد هستیم؛ جشنوارههایی که از نظر قدمت در سنوات برگزاری نسبت به هم تقدم و تأخر دارند و این میان دو جشنواره «تئاتر فجر» و «فیلم فجر» با سی و پنج دوره برگزاری و در آستانه برگزاری دوره سی و ششم از جملگی آنها قدیمیتر هستند.
پس از این دو جشنواره شاید بتوان از جشنواره «موسیقی فجر» با سی و سه دوره برگزاری به عنوان جشنوارهای کهنهکار یاد کرد و بعد از آن در عرصه هنری جشنواره هنرهای تجسمی فجر را با 9 دوره برگزاری و در آستانه دهمین دوره آن مورد توجه قرار داد؛ صرفنظر از این مسئله وجه مشترکی که میتوان در مورد تمامی این جشنوارهها به آن ذکر کرد عنوان «فجر» است که در پسوند هر یک از آنها قرار میگیرد که تا حدود زیادی باید خط مشی تمامی آن را مشخص و مسجل کند.
عنوان «فجر» بیشتر از هر چیز ماهیت محتوایی این جشنوارهها را گوشزد میکند یعنی مجموعه آثار فرهنگی و هنری موجود در یک رویداد هنری که به عنوان ابزاری مؤثر میتوانند بیانگر مفهوم و مصادیقی باشند که ذهن کاوشگر مخاطب را باید به سمت و سوی محتوا و معنایی ارزشی و مقدس منطبق با آرمانها و اهداف متعالی انقلاب اسلامی ایران رهنمون سازند که اگر این ماهیت را از این رویدادهای فرهنگی و هنری هر ساله حذف کنیم که آنگاه میتوان برای هر کدام از آنها هر نام و عنوان را جایگزین واژه «فجر» کرد.
با وجود داعیهدار بودن سیاستگذاران عرصه فرهنگ و هنر و مسئولان برگزاری هر یک از این جشنوارهها در انطباق این رویدادهای عظیم فرهنگی و هنری با منویات انقلاب اسلامی اما در عرصه عمل و از رهگذر برگزاری هر یک از این جشنوارهها چه آنهایی که سابقه ای نزدیک به سن انقلاب اسلامی دارند و چه آنهایی که همچنان نوپا و در ابتدای راه هستند، شاهد هستیم که اغلب آنها تنها اشارهای گذرا به مقوله انقلاب و ارزشهای والای آن داشته و گردانندگان و برگزارکنندگان آنها معیاری به غیر از مباحث و مسائل ارزشی منبعث از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی را نصبالعین خود قرار داده و حتی این اواخر خود را با سنگ جشنوارههای خارجی و نوعاً اروپایی که شاید از نظر ماهیت چندان سنخیتی با محتوای ارزشی انقلاب اسلامی داشته باشند، محک میخورند.
نکته جالب توجه در توجیه این عملکرد مسئولان برگزاری هر یک از این رویدادهای فرهنگی و هنری «فجر» به ویژه در دو حوزه تئاتر و موسیقی که چرا به شکل شاخص آثار این جشنوارهها مفاهیم و مصادیقی ارزشی انقلاب اسلامی را دنبال نمیکنند پافشاری بر این نکته با واژگانی تکراری است که صرف برگزاری یک رویداد در قالب جشنواره آن هم در موسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برای پاسداشت و گرامیداشت این ایام خجسته بسنده میکند و نیازی نیست که در محتوای برنامههای برگزار شده در هر کدام اینچنین جزئینگر باشیم که کدامیک همراستای مفاهیم انقلابی هستند و کدامیک در تعارض با آن!
موسیقی فجر
در سی و سومین جشنواره بینالمللی«موسیقی فجر» که عصر امروز شاهد ششمین روز برگزاری آن خواهیم بود، کمتر محفلی را میتوان سراغ گرفت که به موسیقی منطبق با گفتمان انقلاب اسلامی اشاره داشته باشد و دربردارنده مفاهیم و مصادیق آن باشد که همان میزان پرداختی هم که به واسطه دعوت از گروههای موسیقی نواحی و اقوام ایرانی و برخی خوانندگان انقلابی صورت گرفته است تنها به بازخوانی قطعاتی از موسیقی انقلابی، تولیدی ایام پیروزی انقلاب اسلامی و دهه شصت میپردازند و عملاً اثر نو و شاخصی را با توجه به این موضوعات که تولید و اجرا شود، شاهد نیستیم.
تئاتر فجر
سی و ششمین جشنواره بینالمللی «تئاتر فجر» که پسفردا پنجشنبه 28 دی کلید خواهد خورد هیچگاه بخش ویژهای که به تئاتر ارزشی، دینی و انقلابی اختصاص داشته باشد را برگزار نکرده و نمیکند و نگاه عام به موضوعاتی ولو ارزشی و دینی به نسبت سایر مقولات دارد که البته تا حدی نیز قابل قبول است و می توان چنین توجیه آورد که این آثار در قیاس با سایر آثار در موضوعات مختلف میتوانند هماوردی منصفانه ای داشته باشند و به شرط داشتن خصوصیات و ویژگیهای فنی و هنری، خود را در میان آثار متعدد تئاتری که به چنین موضوعاتی نمیپردازند، مطرح سازند.
اما متأسفانه به جدول اجراهای این دوره از جشنواره «تئاتر فجر» که مینگریم به غیر از چند اثر که مستقیم به چنین موضوعاتی و به شکل مصداقی به تاریخ انقلاب و دفاع مقدس اشاره داشته باشند در غالب موارد با آثاری مواجه هستیم که با وجود داشتن رگههای از مناسبات بشری و پرداختن به روابط انسانی، چندان در راستای اهدافی که از روز نخست جشنواره «تئاتر فجر» برپایه آن شکل گرفت حرکت نمیکنند.
نکته جالب توجه اینکه مسئولان برگزاری این جشنواره در سالهای اخیر بیشتر از اهمیت دادن به محتوای ارزشی و فراهم ساختن زمینه برای تولید آثاری که بتوان آن را در زمره آثار انقلابی و همطراز با آن دانست، درگیر ساختار و فرم اجرایی جشنواره هستند و معمولاً قیاس معالفارقی دارند میان جشنواره «تئاتر فجر» با جشنوارههای تئاتری مطرح دنیا همچون «آوینیون» کشور فرانسه که چرا آنجا اینگونه است و ما آن طور نیستیم، حال آنکه ما هیچ شباهتی به چنین جشنوارههایی نداریم نه از بُعد فراهم ساختن زیرساختها و هم نه از نظر محتوا که آنها چیز دیگری را مطالبه میکنند و ما چیز متفاوتی را و تعجبآور است که وقتی باب موضوعی جدیدی در این جشنواره تحت عنوان تئاتر معیار باز میشود، در جدول اجرایی با آثاری ذیل این عنوان مواجهیم که هم از نظر فرم اجرایی و هم محتوا به نظر میرسد معیار مناسبی برای آنکه بتوان به آن تئاتری در شأن نام و مرتبه فرهنگی انقلاب اسلامی اتلاق کرد، وجود ندارد.
فیلم فجر
شاید این میان تنها به جشنواره «فیلم فجر» کمتر بتوان خرده گرفت که حداقل در میان آثار متعدد در ژانرهای مختلف، هر سال به شکل اوریجینال آثاری را در راستای پرداختن به موضوع انقلاب اسلامی و ارزشهای والای آن تولید و عرضه مینماید که البته گویا این رویکرد هم بیشتر برپایه دغدغههای شخصی فیلمسازانی است که خود را از زمره فیلمسازان ارزشی و انقلابی میدانند چرا که بعید ممکن است ستاد برگزاری جشنواره هر سال چنین دورخیزی در زمینه پرداختن به سینمای انقلاب اسلامی داشته باشد.
مصداق این مدعا برگزاری بخش «تجلی اراده ملی» است که سازمان سینمایی و دبیرخانه جشنواره «فیلم فجر» حمایت از تولیدات سینمایی با موضوعات ارزشی و انقلابی را از سر خود باز کرده و از سازمانها و نهادهای فرهنگی و انقلابی درخواست میکند که با اختصاص جوایز و مبالغی فعالان این عرصه را برای تداوم فعالیت خود در این ژانر ترغیب و تشویق نمایند.
تجسمی فجر
مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد و دبیرخانه جشنواره هنرهای تجسمی فجر، امسال دهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر را برگزار میکند؛ جشنوارهای که به نسبت سایر جشنوارههای هنری «فجر» رویدادی جوان است اما جایگاه این جشنواره در عرصه خطیر و فراگیری هنر انقلاب اسلامی کجاست؟
رشتههای متعدد و متنوعی در عرصه هنرهای تجسمی وجود دارد که بسیاری از آنها میتوان مظهر و تجلی هنر انقلاب اسلامی باشد اما در عرصه جشنواره «تجسمی فجر» چند درصد آثار ارائه شده در راستای تحقق این آرمان و هدف تولید و عرضه میشوند؟ و آیا تعاملی میان جامعه تجسمیکار ما با سایر محافل تجسمی پیرامون موضوعات انقلابی و آرمانهای مرتبط با آن وجود دارد؟
چند درصد از آثار تجسمی راه یافته به این جشنواره از سوی کشورهایی است که تجربه یک انقلاب را حداقل در تاریخ معاصر درک کردهاند که حال با عرضه آثارشان پیرامون این موضوع و مقابل شدن آنها با آثار تجسمی مرتبط با انقلاب اسلامی و آرمانهای آن در ایران، بتوان حقانیت انقلاب اسلامی ایران را در قیاس با دیگر انقلابها و نحلههای سیاسی و اجتماعی دنیا به اثبات رساند؟
به نظر میرسد جشنواره «تجسمی فجر» با وجود جوان بودن به نسبت سایر جشنواره هنری «فجر» باید به نقش تأثیرگذار خود در اشاعه فرهنگ انقلابی و ارزشی در قالب آثار ارائه آثار داخلی و خارجی خود بیش از پیش حساسیت نشان دهد و اینگونه نباشد که صرفاً با یدک کشیدن نام «فجر» ملغمهای از جریانات تجسمی باشد که علاوه بر بیربط بودن با جریان ارزشی هنر انقلاب شاید در مواردی در تعارض با اصل جریان ارزشی آن باشد.
به قلم؛ سجاد دبیریان