چند سال پیش که خبر ساخت فیلم سینمایی «محمد رسول الله» رسانهای شد، جو بسیار خوبی در جامعه به وجود آمد، چون پس از سالها انتظار فیلمی تولید میشد که در آن محور، زندگی حضرت رسول (ص) بود، این شور و اشتیاق زمانی بیشتر شد که دریافتیم این کار مشارکت بینالمللی بسیاری دارد اما وقتی کار جلوی دوربین رفت، دریافتیم که این همکاری تنها در بخشهای فنی بود و جلوی دوربین از بازیگران مطرح خارجی خبری نبود، اتفاقی که از آن میتوان به عنوان یک بدسلیقگی نام برد.
این نقد هم در نشستی از سوی نگارنده به مجید مجیدی (کارگردان فیلم) منتقل شد اما وی با این توجیه که بازیگران ایرانی بهترین کیفیت را از خود ارائه کردهاند به این سؤال جواب داد. این پاسخگوی به نوعی نادیده گرفتن سؤال است، چون کسی منکر توانایی بازیگران ایرانی نیست اما بهره بردن از بازیگران بینالمللی میتوانست به دیده شدن کار کمک شایان توجهی کند.
برای درک بهتر موضوع، فیلم «الرساله» را مثال میزنیم. مصطفی عقاد کارگردان این فیلم سینمایی، فیلم را در دو نسخه هالیوودی و عربی ساخت. بدون اینکه کوچکترین تغییری در میزانسن داده باشد اما کدام کار دیده شد؟ پر واضح است که نسخه هالیوودی توانست در سراسر جهان اسلام علاقمند داشته بود زیرا از وجود بازیگرانی چون آنتونی کوئین و ایرنه پاپاس سود میبرد. با این توضیح تصور کنید اگر در این فیلم نیز چند بازیگر بینالمللی حضور داشتند تا چه حد کار میتوانست مخاطب بیشتری به خود اختصاص دهد.
مطلب دیگری که پیرامون فیلم «محمد رسول الله» میتوان گفت این است که در فیلم گرایشات شیعی وجود داشت و همین مسئله در خارج از ایران بازخوردهای فراوان داشت، حتی برخی کشورهای مسلمان نسبت به فیلم مواضع بسیار تندی گرفتند اما در «الرساله» به هیچ وجه چنین مسئلهای وجود ندارد. این موضوع بسیار روشن بود اما چون کارگردان این فیلم ژانر را نمیشناخت، کارش نیز با بیمهری مواجه شد.
نکته عجیبتر هم عدم استقبال از فیلم در داخل کشور است، چون انتظاری که از فیلم مورد نظر میرفت به هیچ وجه برآورده نشد. این کار ماهها روی پرده بود و سالنهای بسیاری را هم به خود اختصاص داد. در ضمن بلیطهای رایگان این فیلم هم از سوی ادارت دولتی خریداری شده و در اختیار کارمندان قرار گرفت اما چه شد که انتظارات برآورده نشد؟ آیا این فیلم نقص فنی داشت؟ جواب به این سؤال خیر است زیرا فیلم انصافاً تکنیک خوبی داشت اما اغراق در برخی روایتها و مأنوس نبودن قصه به نوعی باور پذیری را برای فیلم سخت کرده بود.
در «محمد رسوالالله» مجیدی به وفور معجزه تصویر میشود، درصورتیکه در «الرساله» تنها قرآن به عنوان معجزه پیامبر (ص) معرفی میشود. برای همین هم همه آن را با آغوش باز میپذیرند البته ممکن است کارگردان و بسیاری دیگر به معجزاتی که در «محمد رسولالله» آمده باور داشته باشند اما غافل از اینکه ملاک کل جهان اسلام است.
مطلب دیگر به پخشکننده فیلم مربوط میشود. در نشست خبری این فیلم مجیدی در پاسخ به سؤال ایکنا، ادعا کرده بود فیلم پخشکننده مطرح خارجی دارد اما در عمل چیزی که دیدیم، اینگونه نبود، حتی در پخش ویدیویی این کار هم موفقیت چشمگیری را شاهد نیستیم. در انتها فیلم مجیدی را باید یک فرصتسوزی آشکار دانست، درصورتیکه اگر کارگردانی چون داوود میرباقری پشت دوربین قرار میگرفت مطمئناً جواب، بسیار بهتری از کار فعلی بود.