به گزارش ایکنا؛ حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در کانال تلگرامی خود متنی را با عنوان «ابزارهای معرفت شناختی در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران»، منتشر که در ادامه میخوانید:
این سخن درباره گزارههای عقلی که با استدلال تبیین میشوند درست است، اما بخشی از گزارههای دینی ما امور نقلی و جزیی است که مستقیماً قابل برهان نیستند، در این موارد چگونه صدق گزارهها را تبیین میکنیم؟ سؤال دیگر اینکه متدینان گاهی با تعبد داشتن به گزارههای دینی متهم به خروج از حوزه آزاداندیشی میشوند. آیا حقیقتاً چنین است؟
ما با دستگاه معرفت شناسی رئالیستی و با کمک بدیهیات اولی و ثانوی به نظریاتی میرسیم. این مجموعه گزارههای بدیهی و نظری، گاهی اوقات ما را به یک منبع جدیدی از معرفت منتهی میکند. مثلاً با کمک بدیهیات اولی بدیهیات ثانوی اثبات شده و به کمک آن وجود خدا و معاد و نبوت و حقانیت دین اسلام اثبات میگردد. سپس با برهان عقلی عصمت پیامبر(ص) اثبات شده و به کمک عصمت باب وسیعی از معرفت بر ما گشوده میشود.
جزییات معاد مانند طبقات بهشت، طبقات جهنم، فروع دین و فقه، جزئیات اصول دین و ...، دیگر لازم نیست برای تک تک آنها استدلال عقلی داشته باشید، لذا عصمت برای ما هم جنبه اعتقادی دارد، مانند سایر اعتقادات و هم کارکرد معرفت شناختی دارد چون ضامن ارزش معرفت شناختی گزارههای جزیی در دین است. پس اینکه ادعا شود گزارههای اعتقادی قابل اثبات عقلانی نیستند ادعایی بسیار سطحی و ضعیف است.
ما به این قضیة جزئی، تعبداً به آن ایمان داریم ولی تعبدی که پشتوانة تعقل دارد یعنی همان عقلی که اصل تناقض را میپذیرد حکم میکند کلام معصوم(ع) را بپذیر، هر تعبدی منفی نیست، تعبدی که پشتوانة عقلی دارد اشکال ندارد.
تعصب نیز همینطور است. مگر تعصب داشتن به گزاره 4=2+2 خلاف عقل است؟ آیا مقتضای آزاد اندیشی این است که این گزاره را هم در تردید قرار دهیم و به صدق آن اصرار نورزیم؟ اگر اصرار و تعصب بر صدق این گزاره مذموم نیست اصرار بر صدق گزارهای که با کمک بدیهیات اثبات شده نیز مذموم نیست.
وقتی من عصمت پیامبر(ص) را با برهان عقلی اثبات کردم همان عقل حکم میکند که کلام او را عین واقعیت بدان. پس هم تعصب و هم تعبد گاهی پشتوانه عقلی دارد که مذموم نیست بلکه عین عقلانیت است و گاهی بدون پشتوانه عقلی است که در اینصورت خلاف عقل است.
انتهای پیام