به گزارش ایکنا؛ سیدمجبتی حسینی در ادامه سلسله جلسات شرح ادعیه صحیفه سجادیه به تبیین فرازهای دعای سی و پنجم صحیفه پرداخت و عنوان کرد: حضرت در این دعا از خداوند درخواست میکنند: «هَبْ لِیَ الثِّقَهَ لِأُقِرَّ مَعَهَا بِأَنَّ قَضَاءَکَ لَمْ یَجْرِ إِلَّا بِالْخِیَرَهِ َ اجْعَلْ شُکْرِی لَکَ عَلَی مَا زَوَیْتَ عَنِّی أَوْفَرَ مِنْ شُکْرِی إِیَّاکَ عَلَی مَا خَوَّلْتَنِی»، یعنی به من یک توثیقی بده که اطمینان داشته باشم آنچه قضای توست خیر است و شکر من نسبت به آنچه از من گرفتهای بیشتر باشد نسبت به آنچه به من عنایت کردی. خیلی حرف است. نکات خیلی مهمی در این عبارات است. حضرت در ادامه میفرمایند: «وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِی عَدَمٍ خَسَاسَهً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَهٍ فَضْلًا»، مرا باز دار از اینکه اگر کسی دچار نداری است گمان کنم که پستی و ضعف دارد یا اینکخ گمان کنم اگر کسی صاحب ثروت است این برایش فضل است.
وی ادامه داد: «فَإِنَّ الشَّرِیفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُکَ ، وَ الْعَزِیزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُکَ»، چراکه شریف کسی است که طاعت تو او را شریف بدارد و عزیز کسی است که عبادت تو او را عزیز بدارد. «فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ مَتِّعْنَا بِثَرْوَهٍ لَا تَنْفَدُ، وَ أَیِّدْنَا بِعِزٍّ لَا یُفْقَدُ، وَ اسْرَحْنَا فِی مُلْکِ الْأَبَدِ»، پس بر محمد(ص) و آل محمد(ص) درود فرست و به من ثروتی بده که تمام نمیشود و ما را به عزتی موید کن که آن ثروت تمام نمیشود و برای ما یک ملک ابدی فراهم کن. این یک بحث بسیار مهمی است که نیاز همیشه ماست. باید انسان به این نقطه از معرفت و ارتباط با خدا برسد که نسبت به ندادهها شکر بیشتری بکند. این شکر تمام نمیشود. این یک نقطهای است که آدم باید به آن برسد و پنجره جدیدی به روی انسان میگشاید.
حسینی ادامه داد: رضایت از زندگی خیلی فراتر از این است که شما در زندگی چه داری و چه نداری. ممکن است شما خیلی چیزها داشته باشی ولی رضایت از زندگی نداشته باشی؛ یعنی عنوان رضایت از زندگی یک عنوان مستقلی است. مفهوم رضایت از زندگی برای درون شماست. رضایت از زندگی از افعال قلوب است یعنی یک امر قلبی است و امر بیرونی نیست. یکی از عنوانهای جدی دین عنوان «رضایت» است. وظیفه بیرونی یک چیز است، وظیفه ما در درون یک چیز دیگر است. اگر این دو به همدیگر نشت کنند مشکل به وجود میآید.
وی توضیح داد: ما رضایت از زندگی را که یک امر درونی است به بیرون سرایت میدهیم. آنچه ما نسبت به آن فقر داریم «رضایت» است. نارضایتی نه تنها به زندگی مادی ما ضربه میزند بلکه ارتباط ما با خدا را مخدوش میکند. همچنانکه در روایت آمده است: «اگر کسی حسد دارد به من خدا اعتماد ندارد.» مفهوم رضایت از زندگی میتواند انسان را به خدا نزدیک سازد و شخص را با همین اعتقاد وارد دنیای قیامت کند تا اینکه به او خطاب شود: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ؛ خدا از آنان خشنود است و آنان [نيز] از او خشنودند (آیه 119 مائده)». این مقام خیلی بالاست که به تو اهمیت دادهاند که از خداوند راضی باشی. زمانی میگویی فلانی از من راضی است که یک عنوانی برایش قائل باشی. روند زندگی بشر به جایی میرسد که میشود «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ».
حسینی ادامه داد: ریشه مفهوم رضایت از زندگی در ارتباط عاشقانه با خداست، چنانکه انسان از خداوند رضایت پیدا میکند. این رابطه بین دو انسان هم میتواند باشد اما شما میتوانی آن را اعتلا بدهی و بالا ببری. اگر این رابطه بین ما و خدا برقرار شود سختیها شیرین میشود. اگر آن حس در وجود انسان باشد سختیها برای انسان لذت است و مایه خوشبختی است. اما کسی که این رابطه را نداشته باشد خسته و دلمرده میشود. رضایت از زندگی ریشه در رضایت از خداوند دارد.
وی خاطر نشان کرد: من یادم میآید در زمان قدیم یک سخنرانی داشتم با عنوان «انسان حاشیهای». اگر انسان بیرون جامعه باشند امکانپذیر نیست چون انسان یک موجود اجتماعی است. مثل قطره آب بیرون رودخانه از بین میرود. اگر بخواهد برود داخل رودخانه در میانه رودخانه هضم میشود و نمیداند چند کیلومتر جابجا شده است. چون همه جامعه با هم به یک سمت حرکت میکنند هیچ زمان متوجه نخواهم شد که ما این نبودیم. پس چکار باید کرد؟ جواب این مسئله در یک روایت است: «کن فی الناس و لاتکن معهم»، بین مردم باش اما با مردم نباش. دنیای امروز ما این شده است. خودمان خودمان نیستیم. دلمان خوش است که به پای خودمان حرکت میکنیم اما در حقیقت به پای خودمان حرکت نمیکنیم. اگر بخواهی یک شب خودِ خودت باشی در شبکههای اجتماعی یک پیام میآید.
کارشناس معارف اسلامی تصریح کرد: رضایت از زندگی یک مکانیزم در درون ماست. ما میخواهیم بیرون را تغییر بدهیم تا منتهی به رضایت از زندگی شود اما هرگز نمیشود. دنیای سرمایهداری پیرامون دارد بیرون ما را تنظیم میکنند. آسایش بدست میاید اما آرامش ما تأمین نمیشود. هنوز یک کالایی خریدارینشده کالایی جدیدتر میرسد. پس من کی قرار است آرامش داشته باشم و با خدای خودم نرد عشق ببازم.
انتهای پیام