مقتل‌خوانی ریشه در دوره ائمه معصومین(ع) دارد/ شکل‌گیری آیین‌های عزاداری در ادوار بعدی
کد خبر: 3747576
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۰

مقتل‌خوانی ریشه در دوره ائمه معصومین(ع) دارد/ شکل‌گیری آیین‌های عزاداری در ادوار بعدی

گروه ادب ــ عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان گفت: هیچ یک از آیین‌های عزاداری مربوط به دوره ائمه معصومین(ع) نیست، مگر مقتل‌خوانی که جدا از روضه‌خوانی است.

مقتل‌خوانی ویژه دوره ائمه معصومین/آئین‌های عزاداری مرسوم نبودبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ معرفی و بررسی کتاب «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا» عصر امروز 25 شهریورماه با حضور محمد مشهدی نوش‌آبادی، نویسنده و عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان و افشین داورپناه، مردم‌شناس و معاون فرهنگی خانه کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.
نوش‌آبادی در این نشست گفت: در گذشته در نوش‌آباد و سایر مناطق ایران توغ‌هایی در حسینیه‌ها و تکایا برپا می‌شد که کتیبه‌هایی بر آن نصب می‌شدند، اما امروز چندان خبری از آنها نیست و من در راستای احیای این توغ‌ها و کتیبه‌ها در نقاط مختلف کشور تحقیق کردم و در لابه‌لای این تحقیقات متوجه ردپای صوفیه در عزدارای‌ها شدم.
وی افزود: سنت عزاداری در ایران، کم و بیش تحت تأثیر سنت صوفیانه است، یک عده از صوفیه گرایش صوفیانه شدید داشتند و اهل فتوت بودند و عده‌ای دیگر اهل قلندریه بودند، اما به گفته استاد شفیعی کدکنی در همه آن‌ها این اشتراک وجود دارد که نگاه زیبایی‌شناسانه به دین داشتند. احتمالاً این گروه‌ها در آیین‌های عزداری مؤثر بودند و یا در ابداع آیین‌ها اثرگذار بودند. جغرافیای ایران در بعد آیینی به شدت تحت تأثیر شرق و غرب بوده، به ویژه از شرق که توغ در چین رواج داشته و در واقع بعد آیینی داشته است.
نوش‌آبادی ادامه داد: این دو گروه فتوت و قلندریه وارث بسیاری از سنت‌های ایرانی و شرقی و واسطه انتقال آن به فرهنگ اسلامی هستند و شأن اجتماعی و آئینی این دو گروه از صوفیه بارزتر است و پایگاه قوی‌‍تری در میان مردم کوچه و بازار دارند.
وی تصریح کرد: در این کتاب بدون پیش‌داوری و ارزش‌گذاری خاصی به تأثیر این گروه‌ها به عزاداری محرم پرداخته شده است، برای مثال آیین نقالی را در کنار قمه‌زنی به گروه‌های متصوفه منسوب کرده‌ایم. در حالی که اولی به لحاظ برخورداری از وقار و متانت از نظر صاحبنظران بهترین نوع عزاداری است، اما دومی آیین خشنی است که در درستی آن حتی بین آیین‌گزارانش وفاقی نیست.
این نویسنده با اشاره به فرضیات تحقیق خود در این کتاب بیان کرد: سؤال اصلی این کتاب این است که آیا صوفیه اعم از قلندریه و اهل فتوت در برپایی آیین‌‎های عزاداری نقش داشته‌اند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، میزان تأثیرگذاری آنها به آیین‌های عزاداری محرم به چه اندازه بوده و از میان آیین‌ها و عناصر عزاداری محرم، کدام یک به طور مشخص اصلی صوفیانه دارد.
وی با اشاره به اهل فتوت گفت: وقتی یک کتابی به نام «فتوت نامه سلطانی» نوشته می‌شود، معلوم است که در این دوران خبرهای مهمی بوده و آیین‌گذاری‌هایی مطرح بوده است و در این کتاب توغ و دسته‌های عزاداری و امام حسین(ع) و خاندانش به طور چشمگیری برجسته می‌شود. دراویش عجم کم و بیش آیین‌گذار هستند و این سنت از جانب اهل فتوت ادامه داشته است. از سوی دیگر مهمترین کتاب در حوزه مقتل، روضةالشهدا است که در آن به سنت روضه‌خوانی پرداخته است، اما روضه‌خوانی یک سنت نقالی بوده است.
نوش‌آبادی در ادامه عنوان کرد: قلندریه نیز از صورت یک فرقه پر رمز و راز که شهرتشان در پایبند نبودن به آداب و سنت‌های معمول جامعه و داشتن آداب و رسوم ویژه و بی‌نظیر در بستر فرهنگ ایرانی و اسلامی بوده، به تعزیه‌دار و خطیب و واعظ مجالس امام حسین(ع) تبدیل می‌شوند و این موافق ادعای ماست که بسیاری از آداب مربوط به عزاداری نیز به دست همین قلندران پایه‌گذاری شده و صورت امروزی پذیرفته است.
وی یادآور شد: هیچ یک از آیین‌های عزاداری مربوط به دوره ائمه معصومین(ع) نیست، مگر مقتل‌خوانی که جدا از روضه‌خوانی است؛ چرا که روضه‌خوانی شبیه داستان‌های تذکرةالاولیا است، اما مقتل براساس منابع مستند و موثق بیان می‌شود.
در ادامه این نشست داورپناه اظهار کرد: ظاهر کتاب، کار خوبی است، هم صفحه‌آرایی و هم ویراستاری و هم کاغذ آن خوب است. این کتاب نمونه خوبی است، اما عکس روی جلد به نظر می‌رسد مناسب نیست؛ چرا که عمده مباحث بیشتر به گذشته مربوط است، در حالی که وارد دوره معاصر نمی‌شویم، هم تصاویر و هم نقاشی‌های بسیاری با گرایش صوفیانه وجود دارد که می‌شد از آنها استفاده کرد.
وی افزود: کتاب از یک فرضیه آغاز می‌شود که آیین‌های عزاداری یا به کل صوفیانه است یا تحت تأثیر صوفی‌گری بوده است. خط سیر به این سو است که صوفیه نقش اصلی و اساسی داشتند که به نظر می‌رسد محتوای کتاب چندان مؤید این فرضیه نیست. در آن سوی این فرضیه یک عامل مؤثر دیگری هم باید وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: هر صوفی مسلکی براساس نگرش عرفانی جهان را می‌بیند، اما هر عارفی جزء متصوفه نیست. در متصوفه چندان تأکید بر بزرگداشت واقعه عاشورا نبوده است. قبل از شاه نعمت‌الله ولی هیچ متصوفه‌ای با گرایش شیعی نبوده و اغلب اهل تسنن بودند، اما از وی به بعد، اتفاقا در پیران آنها تأکید بر تنومند کردن این عزاداری‌ها و گرامیداشت‌ها نبوده است، البته این نیز به همان نگرش آنها مربوط بوده است.
داورپناه در ادامه بیان کرد: رگه‌هایی از عرفان و تصوف را می‌توان در فتوت‌نامه‌ها و عیاران دید و پس از قاجار، آیین سخنوری بیشتر رشد یافته است، اما در این کتاب چندان به آن پرداخته نشده است. این فرضیه آن چنان که در ابتدای کتاب آمده، ضعیف است و تصوف نقش اصلی را در عزاداری‌های عاشورا نداشتند.
وی یادآور شد: موضوع این کتاب بسیار گسترده بوده و از بخش عمده‌ای از ایران غفلت شده است؛ چرا که ایران با فرهنگ‌های مختلف است که می‌‍توانست مورد توجه باشد. بر این اساس، نویسنده می‌توانست یک دوره خاصی را گرفته و بر روی آن تحقیقات گسترده انجام دهد.
انتهای پیام

captcha