به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام محمدسروش محلاتی در نشست «چیستی شهادت و کیستی شهید» که روز هفتم محرم در انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران برگزار شد، به بحث پیرامون معنای شهادت بر اساس قرآن کریم و روایات و آرای فقها پرداخت و عنوان کرد: ارتباط این موضوع با این ایام خیلی روشن است. ما در طول زمان هیچ فرصتی را مناسبتتر از این ایام برای طرح موضوع شهید و شهادت نداریم. از طرف دیگر، هیچ موضوع دیگری در تاریخ اسلام مانند مسئله عاشورا و کربلا مورد توجه نیست.
وی افزود: مسئله شهادت برای ما جنبه صرفا تاریخی ندارد و مربوط به گذشته نیست؛ بلکه این مسئله به نحوی در فرهنگ ما، خصوصا در سیاست ما به شکل پررنگی مطرح است و مطرح میشود. به این دلیل تأمل درباره این موضوع هم موجب شناخت هویت شیعه است و هم یک بررسی انتقادی نسبت به موضوعی است که در جامعه خودمان هرروز با آن مواجهیم. چنین نیست که باب شهادت مسدود شده باشد و این موضوع برایمان صرفا تاریخی باشد؛ بلکه موضوعی عینی، عملی و کاربردی است.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: اولین مطلب این است که شهادت چیست؟ ما در منبع اولی خودمان که قرآن باشد این تعبیر را به این معنای خاص نداریم. کلمه شهید در قرآن به کار رفته، اما به معنای کسی که در جنگ کشته میشود نیست. پیامبر (ص) و امت اسلامی به عنوان شهید معرفی شدهاند: «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا؛ و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» (بقره/۱۴۳).
محلاتی تصریح کرد: شهید به معنای گواه، الگو و نمونه ذکر شده است. همه این امت باید در رتبهای قرار گیرند که برای عالم بشریت نمونه خوبی باشند. شهید در قرآن به کار رفته، اما نه با معنا و مفهومی که ما میشناسیم. بعد از قرآن، در سنت تعبیر شهید زیاد به کار رفته است. در قرآن کریم به جای واژه شهید، تعبیر دیگری است و آن تعبیر «مقتول در راه خدا» است. هم در سوره بقره و هم سوره آلعمران درباره شهدا آیهای هست: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ؛ هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندار بلکه زندهاند» (آل عمران/۱۶۹).
کارشناس علوم اسلامی خاطرنشان کرد: فقها هم شهید را به همین معنا تفسیر کردهاند. در بسیاری از روایات ما هم به جای کلمه شهید همین واژه به کار رفته است. مثلا در پایان دعای افتتاح آمده است: «و قتلا فی سبیلک فوفق لنا؛ توفیق به من بده تا قتل در راه تو نصیبم شود». روایاتی از پیامبر (ص) است که حضرت فرمودند: بالاترین از هر نیکی، نیکی دیگری است تا آنجا که شخص به قتل در راه خدا شرافت پیدا کند. آخرین مرتبه نیکی قتل در راه خداست. در سنت اسلامی هم واژه «شهید» به کار رفته و هم واژه «قتل فی سبیل الله» به کار رفته است و این دو مترادف با هم تلقی شده است.
وی ادامه داد: این تعبیر قرآنی یک مقدار ما را به حقیقت شهادت نزدیک میکند و مفهوم شهید را توضیح میدهد. شهید کیست؟ کسی که در راه خدا کشته شده است. در اینجا کلمه «قتل» مفهوم روشنی دارد، اما کلمه «فی سبیل الله» احتیاج به تأمل دارد. منظور از راه خدا چیست؟ در قرآن پیوسته تأکید شده قتال و جهاد باید در راه خدا باشد: «وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ در راه خدا با مال و جان خود جهاد نمودهاند» (انفال/۷۲).
حجتالاسلام محلاتی تصریح کرد: اگر «فی سبیل الله» بودن از «قتال» گرفته شود چیزی جز جرم و جنایت از این مفهوم باقی نمیماند. آنچه نصیب شهید میشود اقدامی نیست که خود او انجام میدهد بلکه این عمل با بقیه اعمال یک تفاوتی دارد. شهادت کاری نیست که خود شهید انجام دهد. شهادت واقعهای است که درباره شهید اتفاق میافتد. این طرف مقابل است که سبب قتل میشود و شخص را به شهادت میرساند. از طرف او این عمل مصداق جنایت است. عملی که شمر انجام میدهد مصداق جنایت و فاجعه است. اگر بخواهد نسبت به مقتول جنایت نباشد یک قیدی نیاز دارد و آن اینکه «فی سبیل الله» باشد.
مولف کتاب «فقاهت در عاشورا» در ادامه به تعریف علامه طباطبایی از این واژه اشاره کرد و گفت: علامه طباطبایی در «المیزان» ذیل آیه ۱۹۱ سوره بقره یک توضیحی درباره «فی سبیل الله» دارد. ایشان میفرمایند: آنجایی که هدف از قتال اقامه دین باشد این میشود «سبیل الله». «سبیل الله» یعنی راهی که به برپایی دین خدا میانجامد. میشود این تفسیر را پذیرفت. ایشان راه خدا را تفسیر کرده است و راه خدا تفسیر شده به دین خدا؛ چون دین، نقشه زندگی است که خدا ارائه کرده است.
سروش محلاتی در ادامه نظریه خود را پیرامون تعریف شهادت ارائه کرد و گفت: یک احتمال دیگری در اینجا به نظر میرسد و آن اینکه مقصود از راه خدا هر کاری از ناحیه انسان است که مورد رضایت و خوشنودی خدا باشد؛ یعنی آنچه خداوند میپسندد و برای خدا باارزش است. حالا چه فرقی میکند ما تعبیر علامه را به کار ببریم یا این تعریف را؟ تفاوت در اینجا پیدا میشود که گاهی اوقات اقدامی که انسان انجام میدهد در جهت تقویت دین نیست، اما در جهت تقویت ارزشهای انسانی است؛ مثلا وقتی انسان رفع ظلم از مظلوم میکند. ممکن است آن مظلوم مسلمان نباشد. ممکن است متدین به دینی نباشد. یک انسان ملحد باشد که تحت ظلم گرفتار شده است. شما برای اینکه آن را از بند آزاد کنید اقدام میکنید. آیا این کار شما اقامه دین هست یا نیست؟ ممکن است کسی بگوید این اقامه دین نیست. اما تردید نیست که این کار خداپسندانه است. تعبیر علامه با توجه به ذهنیتی که ما از دین و شریعت داریم ما را در این جهت قرار میدهد که همواره جهاد باید غرض دینی برای احیای شریعت داشته باشد. چه دلیلی وجود دارد که سبیل الله این گونه مضیق تفسیر شود؟
وی ادامه داد: عرض من این است که قتال فی سبیل الله و به طور کلی تعبیر فی سبیل الله که در قرآن رایج است دو رکن دارد: یک رکن درونی و یک رکن بیرونی. رکن درونی عمل این است که انگیزه و نیت، الهی باشد. کاری که انسان برای شهرت و شهوت انجام میدهد را نمیشود به خدا نسبت دارد. کاری که برای خدا هست باید از این شائبه پاک باشد. رکن دوم، جنبه بیرونی پیدا میکند. یعنی نفس عمل، عمل شایستهای باشد. هر عملی باید حسن فاعلی و حسن فعلی داشته باشد؛ یعنی هم خود عمل شایسته و خیر باشد و هم عامل آن با انگیزه خیر آن را انجام دهد. گاهی عمل، عملی خیری است، اما عامل آن میخواهد از آن عمل سوء استفاده بکند. این عمل موجب تقرب نیست.
سروش محلاتی تصریح کرد: به گمان بنده تعبیر فی سبیل الله ناظر به هر دو جهت است. قتال فی سبیل الله قتالی است که هم خودش پسندیده باشد و هم کسی که در صحنه قتال وارد میشود با انگیزه پاکی ورود پیدا کند. از آنجا که شهادت در قتال اتفاق میافتد اگر قتال فی سبیل الله باشد آن قتل هم شهادت خواهد بود. علامه طباطبایی با این تعبیری که دارد مسئله را مضیق کرده است.
پژوهشگر مطالعات اسلامی اضافه کرد: ممکن است یک کسی اعتقاد به دین نداشته باشد و قصدش هم اقامه دین نباشد، اما ایثار و فداکاری میکند برای اینکه جلوی ستمی را بگیرد. این قتال، فی سبیل الله هست یا نه؟ گرچه اقامه دین مورد نظر شخص مجاهد نیست، اما در عین حال در انگیزههای او از نظر نفسانی، عیب و ایرادی وجود ندارد و از طرفی هم عمل او عیب و ایرادی ندارد. کار خوب را با نیت خوب انجام میدهد. چه اشکالی دارد این عمل، قتال فی سبیل الله تلقی شود؟
وی در ادامه اظهار کرد: علامه در ادامه فرمودهاند: قتال فی سبیل الله مثل نماز برای خدا عبادت است. اگر غرض سلطه بر مردم و اموال مردم باشد این قتال، قتال فی سبیل الله نیست. هدفهایی که حکومتها برای سلطه بر انسانها و ذخایر اقتصادی آنها دارند موجب نمیشود قتال، قتال فی سبیل الله باشد و کسانی که در این راه کشته میشوند را شهید بدانیم.
سروش محلاتی در بخش مهم سخنان خود به مسئله جنگ با داعش اشاره کرد و گفت: در این باب یک مشکلی وجود دارد و آن مشکل، جنبه کاربردی قضیه است. ممکن است افرادی بگویند ما در راه خدا میجنگیم و اتفاقا، طرف مقابلی که با او جنگ میشود هم بگوید ما هم برای خدا میجنگیم؛ مثل گروه داعش. نیروهای داعش که از همه چیز خود میگذرند و بعضا تحصیلکرده هم هستند با انگیزه الهی در صحنه حاضر میشوند. برای حل این مشکل علمای ما یک قیدی زدهاند. این قید در قرآن نیست، ولی در فقه هست. آن قید این است که قتال فی سبیل الله یعنی قتال با اذن و اشراف امام معصوم. با این کار خواستهاند مسئله قتال را از اختیار انسانهای عادی خارج کنند.
وی تأکید کرد: بسیاری از فقها وقتی شهید را تعریف میکنند میگویند: «المقتول بین یدی الامام». کلمه امام تعبیری است که شامل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) است و غیر ائمه معصومین را شامل نمیشود. برخی از فقها نائب خاص امام را هم اضافه کردهاند. مثلا مسلم بن عقیل و مالک اشتر نائب خاص امام بودند و اگر کسی با ایشان در جنگ حاضر شود شهید است. این تعبیر، تعبیر رایجی در فقه است.
سروش محلاتی افزود: ما الآن در زمان غیبت هستیم و به امام و نائب خاص او دسترسی نداریم؛ اما ممکن است شرایطی پیش آید که اقتضای قتال وجود داشته باشد؛ مثلا بخواهیم از خودمان دفاع کنیم. آیا این قتل فی سبیل الله نیست؟ برخی از علما میگویند قتال هست، اما شهادت نیست. میگویند وظیفه شما این است که بجنگید، اما بحث شهادت را کنار بگذارید. از جمله علمایی که به این مطلب معتقد بود آیتالله بجهت بود. ایشان در تعریف شهید میگوید: شهید کسی است که در میدان جنگ کشته شود قبل از آنکه جنگ به پایان برسد و همراه امام یا نائب خاص او باشد. از نظر ایشان در خصوص افرادی که در جهت حفظ کیان اسلام میجنگند باید احتیاط کرد و احکام شهید را بر ایشان مترتب نکنیم.
انتهای پیام