به گزارش خبرنگار ایکنا؛ بخش نخست گفتوگو با محمدصادق رحمانیان، مدیر رادیو فرهنگ، هفته گذشته منتشر شد. در این بخش به برنامههای رادیو فرهنگ در هفته کتاب و مسائل کتابخوانی پرداختیم. بخش دوم این گفتوگو درباره رمانهای عامهپسند و دلایل رغبت مخاطبان به این سمتوسو و پویشهای کتابخوانی است. در ادامه مشروح آن را میخوانید؛
ایکنا ــ شما به معرفی برخی رمانهای عامهپسند در رادیو فرهنگ نقد دارید؟
نقد من این است که کتابهایی را که با شمارگان بالا چاپ میشود یا به چاپهای متعدد رسیده، نباید معرفی کنیم، چون این آثار مخاطبان خودش را پیدا کرده است و وقتی این کتاب بازار خوبی داشته باشد، ما هرچه بیشتر برای آن تبلیغ کنیم، بازار فروشش بیشتر میشود. نگاه من این است که کتابهای فرهنگیتر را معرفی کنیم، کتابی که ممکن است تیراژش کم اما ارزشمند باشد و این مؤلفهها باید در امر برنامهسازی مدنظر قرار گیرد. در این باره نظرم را میگویم، اما فشار نمیآورم که حتماً این کتاب را معرفی کنید و نکنید و این مسئله را به سردبیر واگذار کردهام.
ایکنا ــ رمانهای عامهپسند محتوای نازلی دارند؟ آیا خود و خانوادهتان این آثار را مطالعه میکنید؟
بله، به نظرم همینطور است و شاخصه ارزشمند بودن تمام این عوامل را در خودش دارد. من با معرفی برخی کتابها موافق نبودم اما نظرم را تحمیل نکردم. من و خانوادهام این سبک آثار را مطالعه نمیکنیم، کتابهای فراوانی دارم اما خانوادهام هر کتابی را نمیخوانند.
جهان تغییر کرده است و انسانها نقاط مشترک زیادی با هم پیدا کردهاند، چون ماهوارهها و فضای مجازی زندگی ما را به یک گونه رقم زدهاند، به عنوان مثال «جوخه الحارثی»، نویسنده عمانی برنده جایزه ادبی «بوکر» ممکن است خیلی شبیه ما باشد، زیرا از یک مشرب آب مینوشیم، به علت اینکه همه اینها در فضای مجازی دنبال میشود، خاطرات، دغدغهها، تنهایی وعشق ما شبیه هم است و وقتی الیف شافاک، ملت عشق را در ترکیه مینویسد، ممکن است دغدغه من هم باشد
ایکنا ــ گستره رمانهای عامه پسند در جامعه به ویژه ترجمه ادبیات ترکیه و آمریکای لاتین بسیار زیاد شده است. به نظر شما این نیاز و ذائقه جامعه است یا منفعتطلبی ناشران؟
جهان تغییر کرده است و انسانها نقاط مشترک زیادی با هم پیدا کردهاند، چون ماهوارهها و فضای مجازی زندگی ما را به یک گونه رقم زدهاند، برای مثال «جوخه الحارثی»، نویسنده عمانی برنده جایزه ادبی «بوکر» ممکن است خیلی شبیه ما باشد، زیرا از یک مشرب آب مینوشیم، به علت اینکه همه اینها در فضای مجازی دنبال میشود. خاطرات، دغدغهها، تنهایی وعشق ما شبیه هم است و وقتی الیف شافاک ملت عشق را در ترکیه مینویسد، ممکن است دغدغه من هم باشد؛ او قصه مولانا و شمس را حکایت میکند و آن را بهروز و به یک موقعیت مدرن تبدیل کرده است و ناشران اینها را رصد میکنند که در کشور انگلیس، فرانسه و ... چه کتابهایی پرفروش شده و اینها ترجمه میشود. ممکن است بعضی از این کتابها با فضای فکری ما سنخیت نداشته باشد، اما چون تبلیغات خارجی هم دارد، بسیاری از مخاطبان به آن رجوع میکنند و این کتابها را میخرند و همین امر باعث میشود به چاپ چندم برسند.
ایکنا ــ فکر میکنید گرایش به نوشتار عامهپسند آسیبی برای ادبیات جدی ماست؟
به نظرم نمیتواند آسیب باشد، چون متاع کفر و دین است و گروهی این و گروهی آن را میپسندند و نمیتوانیم جلوی کسانی را که عامهپسندخوان هستند بگیریم. آنها باید کار خودشان را بکنند و ما هم باید کار خودمان را انجام بدهیم. به هر حال رمان وجه سرگرمی دارد و هرچه پیچیدهتر باشد، مردم کمتر از آن استقبال میکنند، مثلاً رمانهایی که خیلی خطی هستند و پیچیدگی ندارند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و رمانهایی از نویسندگانی همچون فهیمه رحیمی داشتیم که مورد توجه بود و تیراژ بسیار بالایی داشت، زیرا بسیاری از دغدغههای ذهنی مخاطبان را شکل میداد و مورد پسند عامه قرار گرفته بود. باید این موضوع دقیقتر بررسی شود که چرا چنین اتفاقی رخ داده است و بیشتر مخاطبان عامهپسند بوده و درصد کمی خاص هستند.
ایکنا ــ به نظرتان چرا به این موضوع نگاه منفی وجود دارد و نویسندگان دوست ندارند در کارنامهشان آثار عامهپسند باشد؟
به خاطر نقدهای فراوانی که به این کتابها وارد شده و سطح این آثار نازل است، در جامعه کتابخوان به ویژه فرهیختگان اتهام محسوب میشود، در حالی که عامهپسندگی هم نوعی ژانر است و مثلاً ما در جهان ادبیات چوپانی داریم، اما در ایران چنین ادبیاتی وجود ندارد مثلاً رباعیات و دوبیتیهایی فراوانی در بین مردم صحرانشین یا غیرشهرنشین وجود دارد که آن را زمزمه میکنند و این شکلی از ادبیات چوپانی و صحرایی است و همه این ژانرها باید در کنار هم باشند.
ایکنا ــ یعنی این ذهنیت منفی به خاطر ناشناخته ماندن این حیطه در ادبیات ماست؟
فرهیختگان از این امر فاصله میگیرند و از ادبیات مردمپسند دوری میکنند و در عین حال نباید اینگونه باشد. شاید بتوان این مسئله را با فضای سینما تطبیق داد، مثلاً در فضای سینما افرادی دوست دارند فیلم فارسی ببینند و فیلم فارسی هم مثل همین رمانهای عامهپسند است و فضای ذهنی انسان معاصر را ترویج میکند. شما نمیتوانید به آنها بگویید که چرا مثلاً قانون مورفی را میبینند و عدهای دیگر مثلاً به فیلم ابد و یک روز علاقهمندند.
ایکنا ــ به نظر شما کتابهایی را مثل من زندهام، دا و وقتی مهتاب گم شد که خیلی پرفروش بودند میتوان در دایره ادبیات «متعهد عامهپسند» قرار داد؟
شاید این عنوان آکادمیک نباشد. این آثار بیشتر در ژانر خاطراتاند و این خاطرات باید به کتاب تبدیل و منتشر شود، فرقی که بین این آثار وجود دارد در بیان واقعیتهایی است که در جنگ و انقلاب اتفاق افتاده است. یعنی در این آثار روایت عین واقعیت است و همان هم بازگو میشود و این خیلی ارزشمند است، اما رمان سبک متفاوتی دارد و دغدغههای ذهنی را مطرح میکند. همچنین تجربه واقعی نیست و تجربه ذهنی نویسنده است که شامل تنهایی، ارتباط ذهنی، عشق و زندگی است که در درون نویسنده اتفاق میافتد.
ایکنا ــ رادیو فرهنگ پویشهای کتابخوانی را هم مطرح میکند؟
در زمینه ترویج پویشهای کتابخوانی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب هماهنگ هستیم و در پویشهایی که راهاندازی میکنند به عنوان بازوی تبلیغی و ترویجی آنها عمل میکنیم، مثلاً پویشی که برای اهدای کتاب به مناطق سیلزده ایجاد شد، رادیو فرهنگ و خانه کتاب دست به دست هم دادند و آن را تبلیغ کردند و خانه کتاب کتابها را تحویل گرفت و آنها را به دست مردم مناطق سیلزده رساند.
ایکنا ــ برخی پویشها مانند روشنا چند دوره برگزار شده است. نظرتان درباره این پویشها چیست؟ آنها کتابهای خاصی را در ژانر انقلاب اسلامی معرفی میکنند و در آخر مسابقهای برگزار میشود و به برگزیدگان جایزه میدهند. به نظر شما این گونه فعالیتهای مقطعی در ترویج کتابخوانی اثرگذارند؟
رادیو فرهنگ معمولاً فعالیتهایی را که در حوزه ترویج کتابخوانی است رصد میکند و محرک ترویجی و خبری آنهاست. البته اگر پویشها بیشتری باشند و فعالیتهای مردمنهادی شکل بگیرند، با آغوش باز برای آن تبلیغ میکنیم، زیرا معتقدیم تبلیغ کتاب تبلیغ دانایی است.
ایکنا ــ به نظرتان این پویشها مؤثرند؟ اگر مخاطب فقط صرف شرکت در مسابقه، در پویش شرکت کند، ممکن است از خواندن آثار موضوعی دلزده شود؟
پویشها باید به همه ژانرها بپردازند و مخاطبشناسی آنها درست باشد و این مسئله را مورد توجه قرار دهند و به موضوع خاصی نپردازند، اما ما در رادیو فرهنگ به سیاستهای پویشها کاری نداریم
بله این امکان هست. این پویشها باید به همه ژانرها بپردازند و مخاطبشناسی آنها درست باشد و این مسئله را مورد توجه قرار دهند و به موضوع خاصی نپردازند، اما در رادیو فرهنگ به سیاستهای پویشها کاری نداریم و برای کشف استعدادهای نسل امروز باید تنوع موضوعی را در نظر بگیریم تا مخاطبان گوناگونی جذب این پویش شوند.
ایکنا ــ در پایان اگر راهکاری در زمینه ترویج کتابخوانی دارید بفرمایید؟
راهکارهای تشویقی و تبلیغی میتواند در این زمینه مؤثر باشد. اگر بسته تشویقی به واسطه کتابخوانی اعم از ارتقا در سطح و شغل در طول زندگی و زیست فرهنگی آدمها گنجانده شود و افراد تأثیر کتابخوانی را در زندگی خود ببینند، راهکار بسیار خوبی است و باید کتاب را محور قرار دهیم و سایر امور در کنارش شکل گیرند. البته از نقش رسانهها در این زمینه نمیتوان غفلت کرد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام