نظر شهید مطهری درباره تفسیر جملات مستقل قرآن در سیاق و بیرون از سیاق
کد خبر: 3951366
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۹
حجت‌الاسلام مهدوی‌راد:

نظر شهید مطهری درباره تفسیر جملات مستقل قرآن در سیاق و بیرون از سیاق

استاد دانشگاه تهران گفت: شهید مطهری به تبعیت از علامه طباطبایی، قاعده‌ای را از روایات گرفته و معتقد است که مفاد جملات مستقل در آغاز، وسط و پایان آیات هم در سیاق و هم در بیرون سیاق حجیت دارند.

یبه گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدوی‌راد، استاد دانشگاه تهران، 13 بهمن‌ماه در نشست علمی «بررسی دیدگاه شهید مطهری درباره تفسیر جملات مستقل قرآن»، گفت: نکته اول اینکه جایگاه تفسیری شهید استاد مطهری مغفول است، البته ایشان تفسیر چندانی ندارد، ولی در مصاحبه‌ای فرموده بود که یک دوره قرآن را تفسیر گفته‌ است و در صدد تقریر آن بود که عمرشان کفاف نداد، لذا مکتوبات تفسیری ایشان شامل سوره حمد و آیاتی از سوره بقره است که نشان می‌دهد اگر این تفسیر فرجام یافته و نهایی می‌شد، از جنس دیگری بود.

دبیر علمی همایش بین‌المللی بازاندیشی آراء شهید مطهری با بیان اینکه علوم قرآنی مقدمه برای تفسیر است، اظهار کرد: قواعد تفسیر جزء شاخه‌های مغفول در علوم قرآنی است، در حالی که این قواعد به مراتب از علوم قرآنی کارآمدتر و مهمتر است؛ البته بسیاری از مفسران در ضمن تفسیر آیات به قواعدی پرداخته و آن را مطرح کرده‌اند؛ گاهی تنقیح کرده و گاهی صرفاً مطرح کرده و گذشته‌اند.

مهدوی راد افزود: علامه طباطبایی در المیزان گاه قواعد مهم و کارآمد را مطرح کرده، اما چنان که باید و شاید تنقیح نکرده است؛ استاد شهید مطهری هم براساس نقل یکی از شاگردانش فرموده که ریشه بسیاری از مطالب من در المیزان است، لذا ایشان هم به این قواعد توجه نشان داده است.

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران گفت: علامه قاعده‌ای را دو بار ذکر کرده و تصریح دارد که آن را از روایات گرفته است؛ او معتقد است که مفاد جملات مستقل در آغاز، وسط و پایان آیات هم در سایق و هم در بیرون سیاق حجیت دارد؛ بسیاری از روایات تفسیری ائمه نشان می‌دهد که ایشان آیات را اینگونه تفسیر کرده و این از کلیدهای تفسیری ائمه است.

وی اضافه کرد: در روایات این مسئله به صورت نظری و عملی مورد بحث است؛ ما در تحقیقی، به بیش از 60 مورد دست یافتیم که به عنوان نمونه می‌توان به آیه 189 بقره «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» اشاره کرد؛ در روایات می‌بینیم دو جور از آیه استفاده شده، گاهی وقتی از ائمه سؤال شده که مراد از «لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا» چیست، ایشان کاملاً از سیاق بیرون آورده و فرموده‌اند یعنی برای هر چیزی باید از جهت آن وارد شویم.

وی به ذکر مثال دیگری در این باره پرداخت و تصریح کرد: در آیه «وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ» آیه 73 انفال، خداوند بعد از آیات جهاد و هجرت فرموده است که دشمنان پشت در پشت علیه مؤمنان هستند و اگر مؤمنانه دست به هجرت و فساد نزنند، زمین از کافران و فساد پر می‌شود؛ از امام جواد سؤال شد که دختر را به چه خواستگاری بدهیم و ایشان فرمود اگر کسی به خواستگاری دختر شما آمد و دین و امانتداری او خوب بود، به او دختر بدهید و اگر این کار را نکنید، در زمین فتنه و فساد ایجاد می‌شود؛ یعنی کاملاً این تفسیر از سیاق بیرون آمده است.

مهدوی راد بیان کرد: مطهری هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی به این موضوع پرداخته است که اگر تنقیح شود، درهایی از فهم قرآن باز می‌شود؛ مثلاً در آیه 24 عبس «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ» ایشان در تفسیر این آیه معتقد است که چند نوع می‌توان نگاه کرد، یکی با توجه به سیاق، جملات قبل و اینکه آن را مستقل ببینیم که در این صورت طعام دوگونه است یکی معنای ظاهری و دیگری غذای روحی است. 

استاد دانشگاه تهران گفت: یکی دیگر از آیات که تقریباً قریب به اتفاق مفسران گفته‌اند، آیه «وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ...» مراد از یضع در سیاق آیات، یهود است؛ یعنی لحن امتنان دارد و منت بر امت رسول الله گذاشته است که ایشان اصر و اغلال یعنی احکام سخت و دشوار یهود را از شما برگرفت؛ ولی استاد شهید جزء کسانی است که آن را از سیاق بیرون آورده و فرموده است که منظور، بارها و غل و زنجیرهای خرافات و عادات روحی است که بر بشر گذاشته شده و نتیجه آن جمود، بدبختی و یاس است. لذا ایشان معتقد است مدیر باید رشد داشته باشد تا  بتواند نیروهای تابع او به حرکت در آیند؛ مدیر باید با سامان دادن و حرارت بخشیدن بتواند از ضعیف‌ترین امت‌ها قوی‌ترین امم را بسازد؛ همان طور که پیامبر این کار را کرد.

انتهای پیام
captcha