به گزارش ایکنا، نشست «بازشناسی علوم و فنون قرائات قرآنی؛ با تأکید بر نیازهای کنونی جهان اسلام» ظهر امروز 24 آبان با حضور کریم دولتی، عضو هیئت علمی گروه پژوهشی مطالعات قرآنی برهان و به میزبانی دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
گزیده سخنان کریم دولتی را در ادامه میخوانید؛
مطالبی که شاید در گذشته به عنوان دانشهای کتابخانهای و تئوری مورد توجه بود، امروزه در جهان نوع نگاه به آنها متفاوت است. بحث قرائات قرآنی هم از این دسته است که سعی میکنم با نگاه و دستهبندی جدیدی بیان کنم. نخستین بحث که شاید کمتر اینگونه به دانش قرائت نگاه شده این است که جایگاه این دانش و دانشهای مرتبط با آن کجاست؟ وقتی ما به منظومه علوم قرآنی نگاه میکنیم، باید دانش قرائت را کجا قرار دهیم؟ شاید اگر شما به کتابی مثل اتقان سیوطی نگاه کنید، که جزء مهمترین مجموعههای قرآنی است، این نگاه ساختاری و ساختارمند را کمتر ببینید و بعضی جاها نبینید. بنابراین در آثار گذشتگان این نقص یا بیتوجهی وجود دارد و در کتابهای معاصران این نگاه تا حدی اصلاح شده است.
ما باید این علم و علوم مرتبط با آن را بعد از بحث نزول و حوزههایی که وابسته به نزول است قرار دهیم. برخلاف اینکه شاید امروزه در بسیاری از مجامع علمی ما دانش قرائت و دانشهای مرتبط با آن کمتر مورد توجه است، باید این دانش را در میان دانشهای قرآنی و علوم قرآنی مصطلح بعد از نزول قرآن قرار دهیم، زیرا ما قرآن را نازلشده از طرف خدا تلقی میکنیم و دانش قرائت، خوانش درست این متن را در اختیار ما قرار میدهد. تا وقتی که نتوانیم قرآن را بخوانیم و از ظاهر متن قرآن استفاده کنیم، پرداختن به سایر زمینهها اولویت کمتری دارد. یکی از علتهایی که جایگاه دوم را برای این دانش قائل میشویم این است که دانش قرائات، آگاهی از چگونگی خوانش متن قرآن است، یعنی همان چیزی که میخواهیم درباره تفسیرش یا محتوایش صحبت کنیم. پس اول باید متن خوانده بشود و بعد به سایر موضوعات بپردازیم.
نکته دوم ارتباط زیربنایی دانش قرائت با سایر دانشهاست. زیربنای همه دانشهای دیگر به اصل متن قرآن برمیگردد. برخلاف حدیث و عمده مطالب کتب مقدس که متنشان مقدس نیست، بلکه محتوایشان مقدس است، در قرآن هم متن مقدس و هم محتوای مقدس داریم. بنابراین باید این متن مقدس درست خوانده شود تا درست فهم شود یا هر کدام از بخشها در جای خودشان قرار گیرد.
اگر میخواهیم راجعبه تفسیر بحث کنیم، راجع به محکم و متشابه صحبت کنیم، اول باید لفظ خوانده شود. به این ترتیب آنچه در حوزه دانشهای قرائت قرآن قرار میدهیم، در جایگاه دوم و بعد از نزول قرار دارد. نتیجه طبیعی این جایگاه چند چیز است. یکی اینکه مفهوم قرائت قدری توسعه پیدا میکند. وقتی از قرائت صحبت میکنیم باید حواسمان باشد درست است که در قرائت صرف خواندن مدنظر است، ولی خواندن با متن مکتوب ارتباط برقرار میکند و مفهومش متفاوت میشود. بدون بررسی نمیتوانیم به نتیجه اصلی دست پیدا کنیم. از نظر مصداقی هم این موضوع میتواند توسعه پیدا کند؛ یعنی مصادیق مختلفی را در کتب علوم قرآن و کتب تفسیری بیاوریم که مصداقاً با دانش قرائت قرآن پیوند میخورند.
اگر تاریخ تصحیح و انتشار کتب قرآنی از سوی مستشرقان را بررسی کنید، میبینید نخستین کتابهایی که مستشرقان تصحیح و تحقیق و منتشر کردهاند به حوزه دانش قرائت معطوف است؛ مثلاً کتاب مصاحف سجستانی که کاملا با دانش قرائت مرتبط است. بعد از کندوکاو در علوم قرآنی، تقسیمی را ارائه میکنم که شاید اولین بار باشد. حوزه دانشهای مرتبط با قرآن را به چند حوزه جزئیتر تقسیم کردم تا بتوانیم جایگاه هر کدام را در این منظومه بشناسیم و وقتی گفته شود دانش قرائت، صرفاً اختلاف قرائت به ذهن نرسد.
اولین موضوع نقل قرائت است. یکی از مهترین مسائلی که باید در موضوع دانش قرائت به آن توجه کنیم بحث اقراء است. اقراء یعنی پیامبر اسلام قرآن را قرائت و صحابه از آن حضرت استماع میکنند و به این ترتیب قرآن منتقل میشود. در مورد قرآن اساس و پایه، نقل شفاهی است. در آن زمان کتابت یکسری مضیقهها و ضعفها و ویژگیهایی داشت که باعث شد نتواند الگوی تمامنمای قرائت باشد و حتی امروزه با وجود پیشرفت، باز هم نقل شفاهی لازم است.
گستردهترین دانش مرتبط با موضوع بحث، دانش قرائات قرآن است. قرائات قرآن یعنی نقل نحوه خوانش پیامبر اسلام از قرآن که باید مستند باشد و براساس یک سلسله مشخصه باشد؛ مثل همان چیزی که در بحث اقراء به آن توجه میکنیم. درباره قرائت قرآن در اواخر قرن اول رسائلی میبینیم. این موضوع همینطور ادامه داشته تا اینکه در قرن سوم بحث محدود شدن قرائات به وجود میآید.
علم قرائات دو بخش مهم دارد یکی اصول قرائی و دیگری فروع قرائی. اصول قرائی یعنی احکام اصلی قرائت. دومین عنوان و موضوع زیرمجموعه قرائت، فروع قرائی یا فرش الحروف است که شامل کلمات موجود در قرآن و پراکنده هستند و به شکلهای مختلف خوانده میشوند. شاید بسیاری از مفسران وقتی سخن از قرائات قرآن به میان میآورند منظورشان فروع قرائی است. در بحث قرائات قرآن روی این موضوعات خیلی کار شده و در بحث قرائات به دنبال این هستیم که چه اصولی در کل قرآن اجرا شود یا در تکتک کلمات قرآن نحوه خوانش چگونه خواهد بود.
تقسیمبندی دیگر در این حوزه تقسیم قرائات؛ قرائات مشهور یعنی قرائت سبع و قرائت عشر و شاذ قرائات یعنی اربعه عشر است. قرائت سبع همان چیزی است که از قبل وجود داشت و ابن مجاهد آن را تثبیت کرد. در کنار قرائات مشهور اصطلاح «شواذ القرائات» مطرح میشود که دایرهاش بسیار گسترده است. در کتب تفسیری گذشته ما شواذ قرائات مورد توجه بود. مثلا در تفسیر مجمع البیان و تفسیر تبیان وقتی قرائات را توضیح میدهند، قرائات شاذ را هم ذکر میکنند. بر این اساس دانش قرائت را مرکزی در نظر گرفتم که یکسری دانشها به آن ارتباط دارد یا ارتباط تقابلی با قرائت دارند و در هم تأثیر و تأثر دارند یا گاه حاصل علم قرائت محسوب میشوند.
انتهای پیام