به گزارش ایکنا، سیدعلیرضا حسینی شیرازی، حدیثپژوه و استاد دانشگاه، 24 دی ماه در نشست علمی «روشها و رویکردهای ارزیابی سندی در فریقین»، گفت: اگر ما به کتاب رجال طوسی، فهرست شیخ طوسی و فهرست نجاشی مراجعه کنیم، مجموعاً در فهرست طوسی با پنج هزار و 497 عنوان روبرو هستیم و برخی در بابهای متعدد تکرار شده است. کارکرد اصلی کتاب شیخ طوسی رجالنگاری است و به عصر فعالیت حدیثی راویان پرداخته است.
وی افزود: مجموعه راویانی که در این کتاب توثیق و مذمت شدهاند، 386 مدخل بیشتر نیست. تمام کسانی که در این کتاب، مدخل شدهاند به عنوان راوی هستند مگر موارد نادری که شیخ فردی را آورده و از او به عنوان راوی یاد نکرده است. از ابتدای اصحاب پیامبر اکرم(ص) تا انتهای اصحاب امام سجاد(ع) هیچ دادهای که حاکی از کارکرد داشته باشد، وجود ندارد؛ یعنی در این مقطع اصلاً نه کسی توثیق شده و نه تضعیف شده است.
حسینی شیرازی بیان کرد: وقتی به اصحاب امام باقر(ع) و بعد از آن میرسیم، همان 386 نفر مطرح هستند و تا انتهای کتاب با نوعی پراکندگی مواجهیم. حالا چرا از راویان دوره پیامبر(ص) تا امام سجاد(ع) این وضع وجود دارد یعنی هیچ چیزی که بتوان شخصیت آنان را تحلیل کند، وجود نداشته یا متن کافی در اختیار نبوده است تا سلمان و ابوذر و ... معرفی شوند.
این پژوهشگر بیان کرد: از مجموعه 386 نفر، 72 نفر از راویان، صاحب آثار هستند و در فهارس شیخ طوسی و نجاشی مدخل شدهاند و اثر مکتوب به آنان نشان داده شده است و مابقی هم هیچ اثری در تراث شیعه ندارند. اگر به سراغ فهرست نجاشی برویم، با هزار و 269 مدخل روبرو هستیم که از این تعداد، 818 نفر دارای توصیف ایجابی و سلبی هستند. این راویان مدخلشده دستکم باید نوشتهای در حد چند صفحه داشته باشند، یعنی ویژگی مشترک بین راویان توصیفشده صاحب کتاببودن است.
حسینی شیرازی با بیان اینکه در فهرست شیخ طوسی با 912 مدخل روبرو هستیم که 168 مدخل توصیفی کاربردی است، اظهار کرد: یکی از مباحث، چگونگی ارزیابی راویانی است که مهمل باشند، تضعیف شده یا بسیار تضعیف شده ولی ردپای پررنگی در حدیث شیعه دارند؛ مثلاً چگونه با احادیث سهل بن زیاد تعامل کنیم که 10 درصد روایات کلینی از او نقل شده است.
وی اضافه کرد: وقتی به سراغ تحلیل آثار نجاشی میرویم، آثار بینظیر و سودمندب در پژوهش است و یک واژه نمیبینیم که گفته باشد جلیلالقدر بلکه همه واژگان ناظر به حیثیت علمی راوی است و گرایش او تاریخنگاری است؛ لذا وقتی به مداخل راهیافته به منابع فهرستی مینگریم هر چه دادهها، فهرستیتر هستند، خودداری از توصیفات هم بسیار بسیار روشن است و مجموعه توصیفات ناظر به ارزش کتب است.
این حدیثپژوه اظهار کرد: ما در منابع حدیثی با اصل عاصم بن حمید از اصحاب امام صادق(ع)، روبرو هستیم که فقط صد روایت در آن ذکر شده و شیخ نجاشی او را ثقه دانسته است.
حسینی شیرازی تصریح کرد: به نظر بنده در تعامل با واژگان توصیفی باید چند نکته را در نظر بگیریم؛ اول نزدیکی و دوری راوی مدخلشده با امام معصوم(ع). مثلاً مرحوم کلینی در چه بازه زمانی زیست کرده و چقدر به معصومین یا نواب ایشان دسترسی داشته است و چقدر ایشان فراز و فرود داشته و با گرایشات کلامی و سلایق فقهی و اصالت منابع و ... آشنا باشد؟ بنابراین عامل مهم در توسعهبخشی به عبارات و مداخل، نزدیکی و دوری از زمان معصوم(ع) است؛ کلینی باید خیلی زحمت بکشد تا یک مجموعه حدیثی برای شیعه فراهم کند ولی محمدبن مسلم ارتباط چهره به چهره با امام معصوم(ع) داشته است و توانسته 30 هزار پرسش مستقیم داشته باشد.
وی با بیان اینکه نکته دیگر حجم آموزهها است، اظهار کرد: هر قدر حجم آموزهها در بحث حدیثی بیشتر باشند، احتمال دستیابی به آموزههای ناب بیپیرایه متفاوت است؛ کافی حدود 16 هزار حدیث دارد و خیلی با کتاب 400 مسئلهای در حلال و حرام فرق دارد. همچنین تک و یا چندبعدی بودن کتاب هم ملاک است مثلاً برخی کتب در یک موضوع، کامل هستند ولی ممکن است کتابی چندبعدی باشند ولی دقت و عمق آن کمتر باشد.
حسینی شیرازی اضافه کرد: آیا مهمترین وظیفه یک کتاب حدیثی به عنوان شاخص اصلی در سنجش میزان موفقیت یک محدث و یا عدم توفیق او، چیزی غیر از بیان مطالبی است که بتوان آن را به معصوم(ع) نسبت داد؟ همچنین خاستگاه علمی داوران کتاب هم در دستیابی به حاق مطلب دخیل است؛ مثلاً فهرست نجاشی و رجال و فهرست شیخ طوسی و ... عمدتاً خاستگاه علمی در بغداد دارند یا مرحوم صدوق و ابن ولید هم اینگونه است. گاهی ما به عنوان نجاشی قصد داریم جایگاه علمی شیخ طوسی را مشخص کنیم؛ طبیعی است من باید نگاه ایجابی داشته باشم ولی اگر شما صدوق و ابن ولید شدید و من نجاشی دراین صورت خاستگاه علمی شما قم است و نوع نگاه هم قطعاً با نگاه قبل متفاوت خواهد بود. دیدگاههای برخاسته از تراث رجالی و منابع شیعی که در بغداد شکل گرفته عموماً با رویکردهای حدیثی برخاسته از قم تفاوت دارد و نباید از این مسئله غفلت کنیم.
حسینی شیرازی تصریح کرد: مسئله دیگری که خیلی باید به آن توجه کرد، وضعیت علمی فرهنگی حوزهای است که ما مدخل مورد مطالعه خود را توصیف میکنیم؛ مثلاً گاهی ما در عصر امامت امام باقر(ع) هستیم و امام دست به تربیت شاگرد میزنند ولی گاهی در عصر تراکم فرهیختگان قرار داریم، مثلاً اگر به طبقه مشایخ کلینی بنگریم، با تراکم فرهیختگان مواجهیم؛ بنابراین اگر گاهی کسی با واژگان والاتری تجلیل و توثیق شده به خاطر درخشش آن محدث است، نه قحطیزدگی محدث.
حسینی شیرازی اظهار کرد: نکته دیگری که در عبارتها و تحلیل واژگان توصیفی در مورد راویان اهمیت دارد، مفهومشناسی واژگان توصیفی است. ما در طول تاریخ، پیرامون مفهومشناسی واژگان توصیفی، کار چندانی نکردهایم؛ اگر قرار باشد ما از نگاه دانشمندان رجالی شیعه، به واکاوی مفهوم وثاقت و ضعف بپردازیم، میتوان گفت اگر یک راوی دارای کتاب، در نسبتدادن یک آموزه ثابتالانتساب به معصوم(ع) موفق باشد، توثیق شده است.
وی افزود: میزان کاربست واژگان توصیفی هم از دیگر عوامل مؤثر در بحث ما است؛ یعنی اگر در کتب رجالی نگاه کنیم، بیش از 800 بار واژه ثقه تکرار شده است ولی اگر به واژه اوثقالناس فی الحدیث بنگریم، یکبار آن هم در مورد مرحوم کلینی بیان شده است؛ بنابراین با این چند عامل میتوان به تحلیل دقیق و جامعتر و واقعبینانهتر از واژگان و عبارات توصیفی دست بزنیم.
انتهای پیام