مردم در نقدپذیری از سیستم آموزشی جلوتر هستند +‌ فیلم
کد خبر: 4128791
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۶
سیدوحید عقیلی در گفت‌وگو با ایکنا:

مردم در نقدپذیری از سیستم آموزشی جلوتر هستند +‌ فیلم

استاد علوم ارتباطات با بیان اینکه بسیاری از خانواده‌ها در آموزش نقد و نقدپذیری و تربیت اخلاقی در معنای عام کلمه از سیستم آموزشی جلوتر هستند، گفت: هدف کرسی‌های آزاداندیشی باید این باشد که مشکلات جامعه را احصا کند، اما متأسفانه برخی افراد با نیت امتیاز و ارتقای رتبه در کرسی‌ها شرکت می‌کنند و این موضوع زیبنده جامعه علمی نیست.

فرهنگ نقد و نقدپذیری از مؤلفه‌ها و پیشران‌های اصلی یک جامعه انسانی پیشرفته است، ولی جای خالی این اصل مهم در کشور ما حس می‌شود. برای بررسی هرچه بیشتر این موضوع باید پای سخنان کارشناسان و صاحب‌نظران علوم انسانی نشست و درباره راهکارهای پایه‌ریزی این فرهنگ گفت‌وگو کرد.

ایکنا در ادامه سلسله‌گفت‌وگوهای خود در مورد فرهنگ نقد و نقدپذیری، به سراغ سیدوحید عقیلی، استاد علوم ارتباطات جمعی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد، رفته و با او در این باره گفت‌وگو کرده است.

عقیلی تألیفاتی در زمینه‌ علوم ارتباطات دارد که از جمله آثار او می‌توان به کتاب‌‌های «مبانی روزنامه‌نگاری» و «زبان و ارتباطات» اشاره کرد.

عقیلی در بخش نخست این گفت‌وگو گفت: فرهنگ نقد و نقدپذیری بحثی نیست که روزنامه‌نگاران و مطبوعات به تنهایی بتوانند آن را پیش ببرند. تا زمانی که حاکمیت اراده نکند و سه قوه کمک نکنند مقصود حاصل نمی‌شود. در ادامه مشروح قسمت دوم این گفت‌وگو را می‌خوانیم و می‌بینیم.

ایکنا - وقتی با بسیاری از جامعه‌شناسان درباره موضوع فرهنگ نقد و نقدپذیری صحبت می‌کنیم، گویی در لایه‌های پایین جامعه یعنی خانواده‌ها فرهنگ نقد و نقدپذیری ایجاد شده است و والدین آماده شنیدن صحبت‌های فرزندان خود هستند و از فرهنگ پدرسالارانه‌ فاصله گرفته‌اند و امروز رابطه دوسویه‌ای شکل گرفته است که فرزندان به راحتی می‌توانند با والدین خود گفت‌وگو کنند. آیا فرهنگ نقد و نقدپذیری را باید حاکمیت ایجاد کند یا در جامعه شکل بگیرد و مردم پذیرای این فرهنگ باشند؟

بحث بسیار جالبی شد. با نظر شما موافقم. به ضرس قاطع می‌گویم که بسیاری از خانواده‌ها در آموزش نقد و نقدپذیری و تربیت اخلاقی در معنای عام کلمه از سیستم آموزشی جلوترند و دلایل این اتفاق قابل بحث است. بسیار دیده‌ام که نسل گذشته چه اتفاقی برای آنها رخ داده و بینش آنها چه بوده است و بسیاری از آنها در این موضوع موفق هستند. البته بعضی‌ موفق نیستند و منطق جدید را قبول ندارند، اما چرایی آن قابل بررسی است. اگر وقتی بود می‌توان بحث کرد، ولی با این نظر موافقم.

مردم از سیستم آموزشی جلوترند/ توسعه بدون آزادی بیان محقق نمی‌شود +‌ فیلم

با کلمه «یا» که گفته شد آیا باید این فرهنگ را جامعه آموزش دهد «یا» حاکمیت؛ مخالفم. من به جای «یا»، «و» می‌گذارم؛ یعنی خانواده، آموزش و پرورش و مسائلی که در فلسفه سیاسی گفته شد مسئول هستند و باید برای آن بودجه در نظر گرفت. این کارها بودجه می‌خواهد. این موضوع یک امر معنوی است، اما باید آموزش داده شود، برای آن بودجه در نظر گرفت و به تربیت نیاز است. بنابراین به جای «یا»، چند «و» می‌گذارم و می‌گویم که قضیه به قدری جدی و مهم است که همه افراد مسئولیت دارند و مسئولیت بر شانه یک نفر نیست.

من به فرزندانم که هر دو مدرک فوق‌لیسانس به بالا دارند هنوز بعضی از شعرهای پرمعنای فارسی را در مکالمات روزانه می‌گویم و از بچگی برای آنها کتاب‌هایی می‌خریدم که در آنها شعر وجود داشت و در کنار آن کتاب‌هایی که به صورت بسیار منطقی، روشن و مصفا آموزه‌های دینی را به دور از بعضی غبارها در آن وجود داشت، بیان می‌کردم. آنها اکنون نقدپذیر هستند و بارها از من تشکر کرده‌اند که شما در دوره‌ای به ما چیزهایی را یاد دادید که اکنون که وارد جامعه شده‌ایم و شاغل هستیم به ما نظم، ترتیب، بینش و صبر داده است و خوشحالیم که آن دوران را گذراندیم.

 یکی از مؤلفه‌های این موضوع نحوه تکلم، خوب گوش کردن و شنیدن است. باید حرف یک نفر را شنید و گوش کرد. شنیدن بسیار دشوارتر از گوش دادن است. گوش دادن ذاتی است و شما نمی‌توانید گوش نکنید، اما شنیدن یک فرایند پیچیده و از اصول تربیتی است و تفکر منطقی از اینجا آغاز می‌شود. بنابراین من با حرف شما در قسمت اول موافقم و امیدوارم که تحقیقی انجام شود که چرا این نسل در نقدپذیری موفق بوده، در حالی که بقیه سیستم موفق نبوده و حتی در کمال تأسف کارهایی که کرده نتیجه عکس داشته است.

ایکنا - به تربیت دینی و فرهنگ نقد و نقدپذیری اشاره کردید. لطفاً از این منظر هم به این موضوع بپردازید.

این موضوع در تخصص من نیست، ولی به عنوان کسی که افتخار دارد محب خاندان عصمت و طهارت(ع) باشد این مسئله موضوع تحقیق است که در قرآن چقدر از کتاب و به دنبال آن حکمت صحبت شده است. هر جا که صحبتی از کتاب به معنای قرآن شده به دنبال آن حکمت نیز گفته شده است. کسی که حکمت بداند حکیم است. حکمت همان فلسفه و فلسفه همان حکمت است و هرکاری کنید این دو یکی است و ترجمه آن فکر کردن و استدلال داشتن است. فلاسفه و حکما به دنبال تفکر و حقیقت هستند و ابزار هر دوی آنها خرد به معنای تفکر و عقل است. در قرآن بسیار در رابطه با عقل و استدلال صحبت شده است. اگر این کلیدواژه را در قرآن جست‌وجو کنیم، حیرت‌آور است که چقدر در رابطه با این موضوع صحبت شده است.

قرآن که در جای خود؛ ائمه اطهار(ع) نیز در رابطه با این موضوع سخنانی گفته‌اند؛ امام صادق(ع) در میان شاگردان خود افراد ملحد هم داشتند که آنها را تحمل می‌کردند و به حرف‌های آنها گوش می‌دادند و آنها را در صدر جلسات جای می‌دادند؛ این افراد سؤال‌هایی می‌کردند که بعضی از یاران امام(ع) عصبی می‌شدند. زندگی علی‌ابن‌ابی ‌طالب(ع) نیز به همین صورت است. قرآن یک اقیانوس بی‌انتهاست و متأسفانه تعداد غواصانی که غواصی بلد باشند و بتوانند در این اقیانوس شگرف گوهر و مروارید جمع و آن را به مردم عرضه کنند اندک هستند.

23 سال طول کشید تا مرحوم علامه طباطبایی قرآن را تفسیر کردند. نقل است که ایشان از 365 روز سال 364 روز را بر روی قرآن کار می‌کردند و یک روز را به خود استراحت می‌دادند و آن هم روز عاشورا بود و در این روز فقط برای حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) گریه می‌کردند. چند سال پیش از یکی از نزدیکان چیزی پرسیدم که بسیار برایم جالب و دور از ذهن بود و از این موضوع منقلب شدم؛ علامه فرموده بودند که قرآن باید سالی یک‌بار تفسیر شود. بعد از این جمله نگاهم تغییر کرد که ایشان 23 سال برای تفسیر قرآن کار کردند، ولی این اواخر فرمودند که قرآن باید سالی یک‌بار تفسیر شود.

مردم از سیستم آموزشی جلوترند/ توسعه بدون آزادی بیان محقق نمی‌شود +‌ فیلم

در قرآن هم این موضوع وجود دارد که قرآن برای حل مشکلات شما باید به‌روز و با زمان کنونی معنا شود، همانطور که علی‌ابن‌ابی‌طالب(ع) گفته‌اند که فرزندان خود را به‌روز تربیت کنید. این موضوع عام است و این حرف را باید گوش کرد؛ تفاوت نسلی شوخی نیست و وجود دارد. غواصان باید این موضوعات را از اقیانوس قرآن جمع‌آوری و به زبان روز بیان کنند و بخش کتاب‌های مذهبی و قرآنی زیاد شود. اگر بخواهیم تحلیل و بررسی منحنی کنیم چه تعداد کتاب‌های برتر سال 1399 و 1400 در این حوزه از کتاب‌های برتر بوده است؟ چه تعداد در حوزه رمان و کتاب‌های خارجی برتر بوده است؟ جای کتا‌ب‌هایی که به‌روزرسانی شده باشد و نگاه به دین، مذهب و آیین را ترویج کند کجاست؟ اگر منحنی‌ها را خوب و درست تحلیل، بررسی و تبیین کنیم، جای تأسف باقی می‌ماند.

ایکنا - آیا گفت‌وگو جدا از فرهنگ نقد و نقدپذیری است یا این فرهنگ در چارچوب گفت‌وگو قرار می‌گیرد؟

گفت‌وگو جزو لاینفک و لایتجزای نقد است؛ یعنی شما نمی‌توانید نقد از چیزی کنید مگر اینکه کسی حرف شما را گوش کند و لازمه گوش کردن، گفت‌وگوست. بنابراین یک رابطه بسیار نزدیک علت و معلولی وجود دارد و نمی‌توان حرف کسی را گوش نکرد و گفت‌وگو را قبول نداشت. اگر بخواهیم در رابطه با منطق انتقاد صحبت کنیم، این دو لازم و ملزوم هستند. فرمول این موضوع بسیار ساده است. در نگاه اقتدارگرایانه مونولوگ یعنی صحبت یک‌طرفه وجود دارد، اما در نگاه گفت‌وگو این موضوع دوطرفه است و هر دو طرف به صحبت‌های هم گوش می‌دهند.

ما اجباری در تکنولوژی با عنوان جبرگرایی رسانه‌ای داریم؛ کتاب، روزنامه، رادیو، تلویزیون و ماهواره منطق آنها مونولوگ است؛ یعنی پیامی می‌دهند که باید بخوانید یا بشنوید، اما نمی‌توانید جواب دهید. ذات دو رسانه اینترنت و فضای مجازی گفت‌وگوست و این دو جبری را به وجود آوردند که هر فرستنده غیر از اینکه فرستنده است باید گیرنده هم باشد و بالعکس؛ اگر این‌گونه نباشد تعادل به هم می‌خورد.

بنابراین از نظر جبرگرایی تکنولوژی گفت‌وگو یعنی شنیدن؛ ضرب‌‌المثلی می‌گوید: «تو می‌گویی و من گوش می‌کنم و من می‌گویم و تو گوش می‌کنی پس ما هستیم». این گزاره برحسب جمله دکارت است که گفته: «من فکر می‌کنم پس هستم». برای اینکه «ما» یعنی جمع باشیم و «من»، یعنی فرد نباشیم باید گفت‌وگو وجود داشته باشد. فرق دیالوگ و مونولوگ و ارتباط آن با منطق انتقاد همین است.

ایکنا - آیا گفت‌وگو در هر زمانی کارساز و راهگشاست؟

قضیه پیچیده است. اگر گفت‌وگو به صورت ریشه‌ای در جوامع نهادینه شود، مشکلات کمتر می‌شود اما از بین نمی‌رود و کمتر می‌شود. کم شدن مشکلات و عدم افزایش مشکلات دستاورد مهمی است؛ یعنی بتوانیم جلوی شتاب بروز مشکلات را با گفت‌وگو بگیریم. بسیاری از مشکلات جامعه که دولت نمی‌تواند آنها را حل کند به دلیل ناتوانی دولت در گفت‌وگو با مردم است. به همین علت مشکلات زیاد می‌شود.

بعضی افراد با عجله و عدم دقت و تناقض‌گرایی می‌گویند که گفت‌وگو وجود ندارد، در صورتی که عوامل دیگر مانند مشکلات اقتصادی، عدم برنامه‌ریزی، مدیران لایق و... نیز وجود دارند. مثلاً در حوزه سیاسی اگر احزاب به معنای واقعی کلمه قوی باشند، بسیاری از مشکلات مردم حل می‌شود و به مشکلات لاینحل تبدیل نمی‌شود، بلکه مشکل قبل از لاینحل و جدی شدن، حل می‌شود.

مردم از سیستم آموزشی جلوترند/ توسعه بدون آزادی بیان محقق نمی‌شود +‌ فیلم

ایکنا - نظر شما درباره کرسی‌های آزاداندیشی چیست؟

نیت، دستورالعمل‌ و رویکرد برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی بسیار مثبت و خوب است، اما باکمال تأسف در عمل چندان موفق نبوده و بسیار امر پیچیده‌ای است. این سؤال به همین بحث نقد بازمی‌گردد. اگر کسی بخواهد در خیلی از این کرسی‌ها نظریه‌ای را بگوید که در حوزه اجتماعی و انسانی برای او به طور نسبی محتوم شده باشد، ولی به دلایل فضای حاکم و مسائل دیگر نتواند آن را بیان کند، فرد در آن کرسی اصلاً شرکت نمی‌کند، چون خطرناک است.

حداقل در پنج کرسی آزاداندیشی داور بودم، اما در کمال تأسف به غیر از یکی که جالب بود مابقی اصلاً خوب نبود. متأسفانه آن اهدافی که برای کل جامعه و بهبود مسائل و رفع مشکلات جامعه وجود داشت محقق نشد. نظریه‌پردازی یکی از مهم‌ترین کارهای رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی است و بدون نظریه نمی‌توانیم زندگی کنیم.

هر مشکلی که در جامعه وجود داشته باشد باید رابطه علت و معلولی آن را پیدا کنیم. بنابراین نیاز به فرضیه و نظریه داریم. هدف این کرسی‌ها همین بوده که مشکلات جامعه را احصا کند، اما متأسفانه چند مورد از این کرسی‌ها چون برای بعضی از همکاران دانشگاهی امتیاز و ارتقای رتبه به همراه دارد، صرفاً با این نیت در کرسی‌ها شرکت می‌کنند و این موضوع زیبنده جامعه علمی نیست. من به «الاعمال و بالنیات» اعتقاد دارم و نظریه فردی که می‌خواهد صرفاً امتیاز بگیرد موفقیت‌آمیز نخواهد بود.

مسئولان بارها گفته‌اند که از این کرسی‌ها نترسید، اما بعضی‌ها خیلی‌ می‌ترسند و در آن شرکت نمی‌کنند. اخیراً بعضی از همکاران حوزه جامعه‌شناسی و سیاسی حتی در تلویزیون در این مورد بحث کرده‌اند و تابوها را شکسته‌اند. برنامه‌هایی از این دست تنها چیزی است که در تلویزیون جنبه مثبت دارد و به مسائل مربوط به تفکر انتقادی کمک می‌کند. مردم از این اتفاق تعجب می‌کنند که چه شده است که یک جامعه‌شناس در این مورد صحبت می‌کند و چرا قبلاً این حرف‌ها را نمی‌گفتند. من هم وقتی شنیدم، متعجب شدم و باور نمی‌کردم.

مردم از سیستم آموزشی جلوترند/ توسعه بدون آزادی بیان محقق نمی‌شود +‌ فیلم

ایکنا - اینجا موضوع آزادی بیان مطرح می‌شود. چقدر باید آزادی بیان در رسانه، مطبوعات و کرسی‌های نظریه‌پردازی و آزاداندیشی وجود داشته باشد؟

آزادی بیان در معنای ماهو آزادی بیان، نقد واقعی است؛ یعنی شما جنبه منفی یک چیز را بگویید. مثلاً شما برحسب رشته‌تان در سیاست پولی و مالی مطمئن هستید که در دهه‌های گذشته این سیاست‌ها به نفع مردم نبوده است و هرچه جلو رفته‌ایم بیشتر ضرر کرده‌ایم. مگر شکی وجود دارد؟ تجارب تاریخی وجود دارد. آزادی بیان سمت دیگر سکه نقد است و ما در فرهنگی دینی‌مان بر این موضوع تأکید می‌کنیم که علی‌ابن‌ابی‌طالب(ع) می‌فرمایند: «آزاد باش چون که خداوند رحمان تو را آزاد آفریده است». آزاد بودن به این معنا نیست که به دست و پا زنجیر بزنند که نباید بزنند، بلکه معنای آن فراتر است؛ یعنی آزادفکر و آزاداندیشه باش، چراکه خداوند تو را آزاد آفریده و این موضوع بسیار قابل تفسیر است و جوامع بدون آزادی بیان به توسعه نمی‌رسند.

ایکنا - سخن پایانی.

امیدوارم که این صحبت‌ها در خط مشی‌گذاری‌ها تأثیرگذار باشد. به مسئولان محترم خبرگزاری قرآنی ایکنا باید تبریک گفت که این فکر به ذهن آنها رسیده است و علی‌رغم اینکه شاید از اسم این خبرگزاری برداشت‌ دیگری شود، موشکافانه وارد مباحثی شده که به عقیده من بسیار قرآنی است، زیرا برای بسیاری از این صحبت‌ها می‌توان از قرآن مثال آورد و باید با نگاه جدید به معضلات پرداخت.

گفت‌وگو از سجاد محمدیان

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۲/۰۱/۲۹ - ۰۸:۱۳
0
0
چه عجب که یکی به این موضوع اشاره کرد.
captcha