آیا اولی‌الامر به غیرمعصوم(ع) هم دلالت دارد؟
کد خبر: 4139227
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۸
در یک نشست علمی بررسی شد؛

آیا اولی‌الامر به غیرمعصوم(ع) هم دلالت دارد؟

حجت‌الاسلام علی آقاجانی درباره دلالت‌های سیاسی آیه 59 سوره نساء گفت: تفسیر احسن الحدیث، الفرقان، نمونه و بیشتر مفسران معاصر انحصار اولی‌الامر را به معصوم داده‌اند. البته افراد دیگری مانند علامه فضل الله، مرحوم منتظری، مرحوم مصطفوی و مرحوم آذری قمی معتقدند که اولی‌الامر به منصوبان ائمه(ع) به صورت تشکیکی هم دلالت دارد.

ارسال// آقاجانی: اولی‌الامر اختصاص به 14 معصوم ندارد/ سیدباقری: آیه 59 نساء اطلاق بر معصوم(ع) دارد / خوانده شدبه گزارش ایکنا، نشست نقد «تأملی در دلالت‌های سیاسی آیه 59 سوره نساء» 17 اردیبهشت با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین علی آقاجانی، استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و نقد حجت‌الاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، برگزار شد که ابتدا متن سخنان علی آقاجانی را می‌خوانید؛

آیه 59 سوره نساء «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴿۵۹﴾» یا اولی‌الامر از آیات راهبردی قرآن است که امکان تفسیر سیاسی و موضوعی آن وجود دارد. ما دو رویکرد به بحث این آیه داریم؛ یکی رویکرد قدیمی است که اکثریت مفسران این نظر را دارند؛ عمده مفسران شیعه اولی‌الامر را منحصر به معصومان می‌دانند، چون اطلاق دارد. رویکرد دیگر در تفاسیر و مفسران معاصر دیده می‌شود و آن تأیید اولی‌الامر بر حاکمان عادل و شایسته است و بنده هم درصدد تقویت رویکرد دوم هستم؛ یعنی آیه منحصر به معصومین نیست.

امر به معنای فرمان و تدبیر و انشاء فعل از اعلی به ادنی است، یعنی استعلا در آن وجود دارد؛ برخی جمع آن را اوامر گفته‌اند؛ اصولاً در قرآن هر کجا امر به کار رفته است معطوف به مسائل اجتماعی و سیاسی است مانند امر به شوری. حکم هم در قرآن وجود دارد که عمدتاً در مباحث قضایی کاربرد دارد ولی امر بدون استثنا دلالت بر مسائل سیاسی دارد. 

نظر فخر رازی در مواجهه با آیه 59 نساء

اهل سنت آیه را اُمرا و والیان تفسیر کرده‌اند و امرا و خلفای خودشان را در شمول آن قرار داده‌اند که شیعه با آن مخالف است، ولی فخررازی نیاز به معصوم‌بودن را قید کرده است. وی می‌گوید چون معصوم نداریم بنابراین براساس اجماع امت و اهل حل و عقد، برخی حاکمان غیرمعصوم را هم شامل می‌شود.

شیعه، امامان معصوم(ع) را مصداق انحصاری اولی‌الامر می‌دانند. مفسران موافق با این نظر گفته‌اند غیر از 14 معصوم هیچ فرد دیگری عاری از خطا و گناه نیستند و معصومان را هم خداوند نصب فرموده است. لذا اولی‌الامر باید از جانب خدا انتخاب شوند، چون اولی‌الامر عطف به خدا و پیامبر شده و اطاعت از آنها هم‌ردیف بیان شده است، پس باید معصوم باشند.

المیزان اطاعت را در مسائل مربوط به امور اجتماعی مردم می‌داند، ولی برخی صرفاً آن را در احکام دینی و اسلامی می‌دانند. علامه طباطبایی بیان کرده است که ما در سیره پیامبر(ص) و ائمه جعل حجیت ظاهری داریم (یعنی ایشان کسانی را از جانب خود به برخی امور منصوب کرده‌اند) ولی این جعل حجیت ظاهری، آیه را مقید نمی‌کند، حتی خدا وقتی امر به اطاعت از پدر و مادر کرده، بر آن قید زده است که اگر آنها خلاف دستور خدا رفتار کردند اطاعت نکنید. 

فقهای شیعه مصداق اولی‌الامر هستند

تفسیر احسن الحدیث، الفرقان، نمونه و بیشتر مفسران معاصر، انحصار اولی‌الامر را به معصوم داده‌اند. البته افراد دیگری داریم که اولی‌الامر به منصوبان ائمه(ع) به صورت تشکیکی هم دلالت دارد؛ علامه فضل الله، مرحوم منتظری در کتاب ولایت فقیه، تفسیر روشن مرحوم مصطفوی، آذری قمی و برخی افراد دیگر معتقد به این نظریه هستند که فقهای شایسته هم مشمول در اولی‌الامر هستند. استدلال این گروه این است که اولی‌الامر خودبه‌خود دلالت بر معصوم ندارد. بنابراین هر کسی که حکومت مشروع نصبی و انتخابی داشته باشد این آیه به صورت تشکیکی می‌تواند بر او استناد شود.

تفسیر روشن مرحوم مصطفوی بیان کرده است که اولی‌الامر متلازمان فرمان و چون ذیل مقام رسالت هستند دو گروه‌اند؛ اول افرادی که در ردیف رسالت قرار دارند؛ یعنی معصومان ولی کسانی که از جانب پیامبر و امام به فرماندهی لشکر و استان و شهری منصوب شوند در حد خود مرتبه‌ای از اولی الامر را دارند. تفسیر «من وحی القرآن» هم این نظر را دارد و سیدکاظم حائری این نظر را تأیید کرده است.

افراد دیگری داریم که اولی‌الامر را مطلق می‌دانند؛ یعنی اولی الامر قید نخورده و عطف بر الرسول شده است. لذا چون پیامبر عصمت دارد اولی‌الامر باید معصوم باشند. در اینجا دو مسئله وجود دارد؛ یکی اطلاق در اطاعت از اولی‌الامر و دیگری عصمت خود اولی‌الامر است که ما معتقدیم اطاعت از اولی‌الامر لزوماً به معنای عصمت اولی‌الامر نیست. برخی بحث می‌کنند که غیرمعصوم ممکن است معصیت کند. بنابراین آیه اطلاق در معصوم دارد که جواب ما این است که اطاعت در معصیت از ابتدا خارج از شمول آیه است.

بحث دیگر اینکه اولی‌الامر در خارج منحصر در معصوم نیست؛ پیامبر، فرماندهان و استانداران و نمایندگانی منصوب کردند و اینها هم شانی از شئون امر را داشتند و مردم باید از ایشان تبعیت می‌کردند. ادامه آیه هم دلالت بر این دارد که اولی‌الامر منحصر در امام معصوم نیست، زیرا فرموده است که از خدا، رسول یا اولی‌الامر اطاعت کنید و اگر در مسئله‌ای اختلاف کردید آن موضوع را به حکم خدا و دستور پیامبر(ص) برگردانید و این دال بر آن است که اولی‌الامر در زمان خود پیامبر(ص) هم وجود داشت؛ یعنی منصوبان پیامبر هم داخل در مصداق آن هستند.

مفهوم اولی‌الامر در رسالت وجود دارد

نکته دیگر این است که بگوییم خود رسول دو شان داشته است؛ یکی رسالت و دیگری اولی‌الامری؛ در این صورت عطف اولی‌الامر بر رسول، امر دقیقی نیست، چون خود رسول، مفهوم اولی‌الامری را در خودش دارد. مؤید دیگر این است که در آیه 83 سوره نساء هم عمده مفسران اولی‌الامر را مصداق بر معصوم کرده‌اند بدون اینکه اطلاقی برای آن قائل شوند در حالی که محتوای آیه هم‌افق با آیه مورد بحث ما یعنی 59 نساء است. البته برخی تفاسیر مانند المیزان در این آیه اولی‌الامر را منحصر به معصوم کرده است، ولی این افراد در اقلیت قرار دارند.

دیدگاه آیت‌الله بروجردی

مسئله دیگر اینکه آیت‌الله بروجردی فرموده است که فقه شیعه ذیل فقه اهل سنت است، زیرا آنها اکثریت و قاطبه بوده‌اند. لذا  فقه و تفسیر به نوعی حاشیه بر مباحث اهل سنت است؛ بنابراین روایاتی ذیل آیه داریم که اطاعت از قاضی و فقیه را طرح کرده است. برخی روایات هم دال برحصر بر معصوم است، ولی می‌تواند حصر اضافی باشد تا حکام جور و غیرشرعی همچنین خلفای غاصب از دید شیعه از شمول اولی‌الامر بیرون بروند. صاحب جواهر هم از کسانی است که در یکی دو مورد آیه را اعم از معصوم تلقی کرده است. البته ایشان مفسر نیست و به عنوان فقیه این نظر را دارد.

نکته دیگر این است که آیاتی شبیه این آیه داریم که در آنها واژه‌ای مانند الصادقین، اهل الذکر، الذین یعلمون به کار رفته است و کسی آن را منحصر به معصومین(ع) نکرده است و اولی‌الامر هم شبیه این مفاهیم است. روایاتی هم داریم که دلالت بر غیرمعصوم دارد. 

نکته دیگر ادامه آیه است که دال بر این است که اگر بین مردم و منصوبان پیامبر(ص) اختلافی ایجاد شد به حکم خدا و پیامبر(ص) مراجعه کنند. البته معصومین از مصادیق آیه براساس نظر شیعه محسوب می‌شوند و حکام ظلم و جور هم از ابتدا اساسا وارد این دایره نمی‌شوند که بخواهند مشمول آن بشوند یا نشوند. البته این بحث با اطلاق در اطاعت از معصوم و اطاعت مشروط از غیرمعصوم هم قابل جمع است؛ یعنی طوری نیست که چون باید از معصوم اطاعت کنیم، حتماً از غیرمعصوم هم اطاعت شود.

آیه اطلاق بر معصوم دارد

ارسال// آقاجانی: اولی‌الامر اختصاص به 14 معصوم ندارد/ سیدباقری: آیه 59 نساء اطلاق بر معصوم(ع) دارد / خوانده شد

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در سخنانی بیان کرد: محل بحث در این آیه اطاعت مطلق از انسان معصوم است؛ در اینجا این بحث پیش می‌آید که با چه معیاری می‌توانیم بگوییم می‌توان از غیرمعصوم به صورت مطلق اطاعت کرد، چون آیه بر معصوم اطلاق دارد و نفرموده که از اولی‌الامر در محدوده خاصی اطاعت کنید. لذا چون مطلق است برای اینکه مفسران گرفتار اطاعت از شخص ظالم و فاجر نشوند و از سوی دیگر قید اطاعت مطلق، شفاف شود و استناد ناصحیح به خدا و رسول داده نشود. لذا گفته‌اند اولی‌الامر باید معصوم باشد.

طبق نظر مفسران شیعه، اطاعت مطلق از غیرمعصوم را هیچ کسی نپذیرفته است. ممکن است گفته شود اطاعت مطلق، دائرمدار عصمت نیست، اما اطاعت حتی اگر مطلق باشد آیا می‌توان گفت همه جایی است؟ به نظرم جای تردید وجود دارد، زیرا برخی مواقع افرادی داریم که پیامبر دستور داده است در فلان جنگ فرمانده باشند و مردم اطاعت کنند نه در همه موارد و همه جا. 

به نظر بنده شما می‌توانید چند گام طی کنید؛ اطاعت مطلق از معصومین و خداوند گام اول است، ولی در دوره غیبت چه باید کرد؟ براساس روایت عمر بن حنظله فرموده است کسانی که عادل و افقه هستند و احکام ما را می‌شناسند می‌توانند در دوره غیبت به عنوان ولی فقیه حاکم شوند. یعنی گاهی مستقیما از آیه، اطاعت مطلق را برداشت می‌کنیم ولی گاهی از تأکید بر اطاعت از رسول و ائمه این کار را می‌کنیم و در ادامه آنها به ما خواهند فرمود از چه کسانی اطاعت کنید که این برداشت غیر مستقیم بهتر است.

نکته دیگر اینکه اول مفسر قرآن، پیامبر(ص) است و براساس روایات گوناگون، ایشان به صراحت بیان کرده است که اولی الامر چه کسانی هستند؛ ایشان دست روی امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گذاشتند و با صراحت نفرات بعد را هم معرفی فرمودند از سوی دیگر مثلاً ایشان فرمودند در این جنگ همه باید از فرمانده جنگ اطاعت کنند اما آیا همیشه و همه جا؟ خیر لذا در جریان خالد بن ولید فرمودند من از کاری که او کرد بیزارم.

همچنین اینکه بگوییم اطاعت مطلق از حکام غیرمعصوم وجود دارد ولی تشکیکی است باز تناقض است و مشکلی را حل نمی‌کند. براساس بحث ولایت فقیه، اطاعت مطلق فقط در حکم حکومتی است؛ همچنین اطاعت مطلق از ولی فقیه برخلاف بحث نصیحت و نقد و نظر و مشورت است. بنابراین آموزه‌های متعدد قرآنی وجود دارد که اطاعت، مطلق نیست. لذا تشکیکی‌ کردن هم چیزی را حل نخواهد کرد.  

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ایران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۲/۰۲/۱۷ - ۱۷:۱۲
0
0
بزودی بله.
captcha