سیدعطا تقوی اصل، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه روابط بینالملل، در گفتوگو با ایکنا، درباره تحرکات اخیر امارات متحده عربی و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس این بار با همراهی روسیه در نشست مسکو در خصوص جزایر سهگانه ایرانی گفت: حرکت روسها در امضای بیانیه کشورهای عربی، طرفداران روابط استراتژیک با روسیه را در کشور با چالش مواجه کرد.
وی با تفاوت قائل شدن میان موضعگیری چین با روسیه در خصوص جزایر ایرانی گفت: روسیه برخلاف چین در یک موقعیت متزلزل و شکننده قرار دارد و ابرقدرتی او در جنگ اوکراین تضعیف شده در حالی که چین در حوزه ژئواکونومیک رقیب جدی آمریکا، در حال اوجگیری و شریک اول اقتصادی بسیاری از کشورهای دنیا است و لذا نباید موضعگیری چین را با روسیه مقایسه کرد زیرا ایران به واسطه جنگ اوکراین و ارسال پهپاد به روسیه در حال هزینه دادن و تحت فشار اروپا و آمریکا است.
تقوی اصل اظهار کرد: بنابراین موضعگیری روسیه علیه ایران، در این وضعیت متزلزل داخلی که دارد، بسیار خطرناک و معنادار است و برخلاف برخی افراد در داخل این موضع روسیه به هیچوجه از روی سادگی نبوده است. اتفاقا به نظر میرسد روسها با یک محاسبه هزینه ـ فایده به این نتیجه رسیدند جمع منافع آنها از روابط کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از رابطه با ایران بیشتر است و لذا آنها کاملا آگاهانه این بیانیه را امضا کردند و به خوبی به حساسیت ایران بر روی مسئله مالکیت و حاکمیت بر روی جزایر سهگانه آگاه بودند و برداشتشان این است که در نهایت ایران مقداری از روابط راهبردی فعلی با آنها عقبنشینی میکند اما در مقابل دستاورد و منافعی که از روابط با کشورهای عربی کسب میکنند، برای آنها مقرون بهصرفهتر است.
این استاد روابط بینالملل دانشگاه بیان کرد: نکته مهم در این میان آن است که روسیه خود را در حوزه انرژی یک مدعی میداند و در این زمینه هم ایران و هم کشورهای عربی رقیب جدی روسیه هستند اما به زعم آنها با کشورهای عربی بهتر میتواند کنار بیاید و همکاری کند.
وی این اتفاق را یک تلنگر و هشداری جدی به سیاست خارجی کشور دانست و گفت: اکنون باید به این نتیجه رسیده باشیم که نباید تمام تخم مرغهای سیاست خارجی خود را در سبد یک کشور بگذاریم. هیچکس مخالف روابط مناسب، عادی و دوستانه با روسیه و چین نیست. روسیه همسایه ما از گذشته بوده و تا آینده نیز همسایه ما خواهد بود و باید با همسایگان رابطه خوبی داشت اما نباید منافع ملی ما قربانی چالشهای روسیه شود.
تقوی اصل درباره ارزیابی خود از واکنش ایران به اقدام روسیه گفت: ایران در حوزه دیپلماتیک اقدامات خوبی انجام داد و سفیر این کشور را احضار کرد و در نماز جمعهها به این امر اشاره و به روسیه تذکر داده شد اما اینها کافی نیست و باید واکنشها در یک سطح بالاتر انجام شود و بخشی از روابط نظامی با روسیه را به حالت تعلیق درآورد تا روسها متوجه جدی بودن ایران در خصوص تمامیت ارضیاش شوند. به ویژه وقتی آنها درگیر یک بحران و تله امنیتی هستند که حتی ممکن است به یک تحولات اساسی در داخل روسیه و سقوط پوتین منجر شود و ایران هم در حال کمک کردن به آنها در جنگ اوکراین است، در همین شرایط بحران داخلی علیه تمامیت ارضی ما موضع می گیرند و این ما را وا میدارد ضمن حفظ روابط عادی با روسیه، کاملا منطبق با منافع ملی عمل کنیم. در واقع این به نوعی بهترین فرصت و بهانه برای ایران است که به طور کامل از جنگ اوکراین کنار بکشد خود را از شائبه مشارکت در این جنگ رها سازد. لذا نباید این فرصت طلایی را که خود روسها با بیدرایتی به ما هدیه دادهاند، از دست بدهیم.
تقوی اصل در خصوص فقدان یک برداشت واحد از منافع ملی گفت: منافع ملی تعریف سادهای دارد؛ اقداماتی که وزارت امور خارجه و مجموعه دولت در حوزه سیاست خارجی انجام میدهند باید پیامدهای کوتاهدمدت، میانمدت و بلندمدت آن منافع بخش زیادی از مردم کشور را تأمین کند. حال باید دید اقداماتی که تا الان ایران برای با روسیه انجام داده و منتهی به موضعگیری اخیر روسها شده، منافع ملی ما را تأمین میکند؟ قطعا خیر.
این پژوهشگر مسائل بینالملل تصریح کرد: شاید برخی در حاکمیت خلاف این نظر را داشته باشند اما آورده ایران از این نوع رابطه با روسیه کاملا مشخص است و ممکن است ایران را هم وارد جنگی کند که در ابتدا به منزله یک تله امنیتی برای روسیه طراحی شده بود. پیشنهاد من این است که اکنون باید به طور علنی اعلام کنیم در بخشی از حمایتهای نظامی از روسیه تجدید نظر کرده و آنها را به حالت تعلیق درآوریم که این یک گام مهم است. در این میان اقداماتی مانند دیدار سفیر ایران در مسکو با معاون وزیر خارجه روسیه و اعلام احترام لفظی روسها به تمامیت ارضی ایران در جهت رفع و رجوع سطحی مسئله است و نباید ما از یک سوراخ دو بار گزیده شویم.
تقوی اصل درباره ضرورت اجتنابناپذیر پیگیری یک سیاست خارجی متوازن و متعادل براساس چنین تجربهای گفت: این نوع برخوردهای روسیه و چین دقیقا به این دلیل است که آنها متوجه فقدان چنین سیاست خارجی متعادلی از سوی ایران شدهاند. هر کشوری در جهان امروز برای اینکه از منافع ملی خود به بهترین شکل ممکن دفاع کند باید شرایط موجود نظام بینالملل را درک کرده و براساس آن سیاست خارجی خود را تنظیم کند. در واقع وابستگی به قدرتهایی که بعضا خود در حال بحران جدی هستند، نمیتواند منجر به کسب امتیازی برای ما شود.
وی با تأکید بر اینکه باید با طیف متنوعی از قدرتها و اتحادها رابطه داشته باشیم و ایران با توجه به روابط و رقابت شدید ژئواکونومیک میان چین و آمریکا باید براساس یک سیاست خارجی متعادل از هر دو طرف امتیاز بگیرد. اگر ایران بتواند در کوتاهمدت به نظم ژئوپلیتیک اما ویرایششده قبل از انقلاب اسلامی برگردد و آن را در خلیج فارس اجرا کند کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله امارات هیچگاه جرئت پیدا نمیکنند که قدرتهای فرامنطقهای را در حمایت از خود علیه تمامیت ارضی ایران وارد کرده و یارگیری کنند.
تقوی اصل اظهار کرد: امروز ما با امارات و عربستان ده سال قبل مواجه نیستیم و آنها هم کاملا سیاست خارجی خود را بهروز کرده و طرفهای متنوعی را برای رابطه برگزیده و بین آنها بازی میکنند و یک سیاست خارجی سیال دارند و جاهایی بدون توجه به نظر آمریکا، با چین و روسیه هم همکاری دارند در حالی که ما هنوز سیاست خارجی خود را براساس یک خط و مشی ادامه میدهیم. استکبارستیزی قطعا یکی از اولویتهای سیاست خارجی ماست اما با توجه به وضعیت فعلی در نظام بینالمللی نباید اولین اولویت سیاست خارجی ما باشد و باید به نوعی اولویتهای خود را به روزرسانی کرد که در یک وضعیت و رابطه متعادل و متوازن بتوان با همه قطبها و قدرتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان بازی کرد.
تقوی اصل درباره نوع بازیگری و کنشگری جدید امارات پیرامون جزایر سهگانه ایرانی گفت: امارات وقتی پای روسیه و چین را به این قضیه که مربوط به تمامیت ارضی ایران است، باز میکند، ممکن است دستاوردی برای او نداشته باشد زیرا از موضع قاطع ایران آگاه است اما این نوع کنشگری جدید به معنای به چالش کشیدن ایران در این رابطه است. به عبارتی شاید این رفتارها خروجی مدنظر امارات را در پی نداشته باشد اما در این مقطع توانسته با وارد کردن روسیه و چین در حمایت از خود، سیاست خارجی غیر متوازن، شرقگرا و متکی به روابط راهبردی با چین و روسیه را با چالش جدی مواجه کند. لذا عواقب و پیامدهای این رفتار از جمله حمایت روسیه بسیار خطرناکتر و چالش برانگیزتر از چین است و نیازمند واکنش قاطعتر و جدیتر از سوی ایران است.
تقویاصل درباره امکان یا عدم امکان برقراری روابط راهبردی با قدرتهای جهانی مانند چین و روسیه گفت: در ابتدا باید متذکر شد با توجه به سیال و شناور شدن منافع ملی در سیاست خارج اصولا برقراری روابط راهبردی میان کشورها فاقد معنا است که نمونه آن در منطقه ما ترکیه و عربستان است که برای مثال ترکیه هم با روسیه رابطه دارد و هم از طرف دیگر به ورود کشورهای دیگر به ناتو رأی میدهد یا هم با سوریه می جنگد و هم با این کشور بیشترین ورابط اقتصادی دارد و این حکایت از لحظهای و شناور شدن منافع ملی دارد و این از ویژگیهای دوران گذار به نظم جدید است. در واقع دیگر اینگونه نیست که کشورها همه سرمایه خود را متمرکز بر یکی دو کشور کرده و اعلام رابطه راهبردی با آنها کنند زیرا این وضعیت موجب امتیازگیری و سوء استفاده طرف مقابل، به ویژه اگر یک قدرت جهانی باشد، میشود.
وی با تأکید مجدد بر اینکه رابطه راهبردی معنای خاصی در جهان امروز ندارد، گفت: الان به رغم اینکه عراق حوزه نفوذ ایران است اما هر دولتی که در عراق بر سر کار میآید، کیفیت روابط ایران و عراق 30 تا 40 درصد تغییر میکند حال در این وضعیت صحبت از رابطه راهبردی با کشوری که از نظر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی با ما هموزن نیست کاملا نادرست، غیر واقعی و به عبارت بهتر تخیلی است. چنین کشورهایی به لحاظ توسعهیافتگی و امکانات، کشور مقابل خود را قدرتهای بزرگ تعریف میکنند، به طور مثال وقتی چین برای رقابت با آمریکا در حال برنامهریزی است نمیتواند در این وضعیت ایران را شریک راهبردی خود تلقی کند زیرا مجموع مبادلات ایران با چین حدود 20 تا 30 میلیارد دلار است که این رقم برای چین که مجموع مبادلات جهانی آن در حد چند تریلیون دلار است، کاملا ناچیز است.
این پژوهشگر مسائل بینالملل تأکید کرد: براین اساس برقراری رابطه راهبردی بین یک قدرت متوسط مانند ایران با کشورهایی که وزن ژئوپلیتیکی بسیار بالاتری از ما دارند یک امر کاملا بیمبنا است که با اصول علم روابط بینالملل همخوانی ندارد. ضن اینکه نباید فراموش کرد الان دیگر دوره برقراری روابط راهبردی گذشته و منافع کشورها به لحظه به لحظه تغییر میکند.
وی یادآور شد: در جریان همین جنگ اوکراین و روسیه، کشورها براساس منافع ملی رفتار کردند و لذا نمیتوان اینگونه مطرح کرد که ما رابطه راهبردی با روسیه داریم لذا تحت هر شرایطی کنار روسیه خواهیم ماند بلکه ایران وقتی دید روسیه وارد یک چاله یا شکاف امنیتی شد، باید منافع ملی و روابط خارجی را براساس این وضعیت جدید طراحی کند. چین که یکی از نزدیکترین روابط را با روسیه دارد، حاضر نشد در موضوع اوکراین، تسلیحات نظامی در اختیار روسیه قرار دهد و با محاسبه دقیق عمل کرد.
تقوی اصل ابراز کرد: امروز در حوزه روابط سیاست خارجی، کدهای ژئوپلیتیکی خود را باید دقیقتر بازتعریف و بازآفرینی کرد و باید در این دوران از اصطلاحاتی مانند شریک یا متحد راهبردی عبور کرد. به عبارتی به دلیل سیالیت شدید منافع ملی در این دوره گذار، سیاست خارجی کشور باید یک رابطه درست، اصولی، شناور، متوازن و متناسب با وزن ژئوپلیتیکی با همه کشورها برقرار کند.
تقوی اصل درباره سیاست دولت سیزدهم در توسعه روابط با مناطق مختلف از جمله با شرق آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا گفت: کشور الان گرفتار تحریمهای سختی است به نحوی که ما را از نظر مالی، پولی، فروش نفت و منابع ارزی دچار محدودیت کرده است. در چنین وضعیتی توسعه روابط با همه کشورها در مناطق مختلف ضمن اینکه امر مثبتی است اما نباید آن را بزرگنمایی کرد. به اعتقاد من هدف اصلی دولت این است با توجه به گرفتاریهای مالی کشور، با توسعه رابطه با این کشورها زمینه تهاتر و مبادله کالا به کالا را فراهم کند. به عبارتی دولت با محور قرار دادن تهاتر به منزله هدف اصلی این سفرها، میخواهد فشار دریافت دلاری کالاها را کاهش دهد و بخشی از نیازهای کشور را برطرف کند.
گفتوگو از مهدی مخبری