در نهمین روز ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در ادامه گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن طی سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه با موضوع «حیات قرآن از ازل تا ابد»، موقعیت قرآن در قرون اولیه غیبت کبری در جغرافیای حاکمیت اسلام اعم از ایران و سایر بلاد اسلامی را بررسی میکند. در ادامه، متن شماره نهم این گفتوگو تقدیم مخاطبان میشود.
ایکنا ـ تفاوت موقعیت قرآن در غیبت کبری در بلاد اسلامی با دورههای پیشین در چیست؟
تفاوت اساسی این دوره با دورههای قبلی، دسترسی نداشتن جامعه به شخص معصوم(ع) است و دیگر نه فقط ارتباط مستقیم، بلکه بهصورت نیابت خاص نیز هیچگونه ارتباطی مگر در موارد بسیار استثنایی، میسر نبوده و نیست و بهرهمندی از این نعمت عظمای الهی فقط از دو طریق غیرمستقیم امکانپذیر است؛ اول از طریق فقهای جامعالشرایط که نیابت عام از امام معصوم(ع) داشته و دارند و دوم از طریق آثار مکتوب علمای سلف که در قالب جوامع حدیثی یا تفسیر قرآن، رسالههای عملیه و کتب معارف در دسترس اهل تحقیق بوده و هست.
بیشتر بخوانید:
جهان ابتدای غیبت کبری با جهان قبلش تفاوتها داشت. روح و حقیقت قرآن یعنی امام معصوم(عج)، باذن الله در پس پرده غیبت پنهان شده بود. کم مصیبتی نیست که دست آدمیان از درک مستقیم انسان کامل کوتاه شود، در فراق لحظهای از دیدارش بسوزد و صبح و شام، زمزمه فرجش بسراید. از قرآن، اوراق صامتش مانده و جان ناطقش، ناپیداست. انسان این عصر حضور این جان ناطق را باور دارد، ولی ظهورش را فقط باید آرزو کند.
بیاییم بر سکوی اوایل قرن چهارم هجرت بایستیم و نگاهی به گذشتهاش بیندازیم، وضع و حالش را ببینیم و به استقبال آیندهاش برویم. گذشته نزدیکش، دوره غمبار و پربیم و هراس غیبت صغراست. کمی دورترش، دوران امامین عسکریین(ع) و دوران تمرین زندگی در غیاب امام معصوم است. قبلترش، دوران شکوفایی علم نقوی و رضوی، حلم کاظمی و فقه جعفری است. همه اینها هم در زیر سایه سنگین خفقان، ظلم و ستم، حیله و نفاق عباسیان بود که شوربختانه حکومتشان همچنان تا بیش از سه قرن دیگر مستدام ماند.
کمی آنسوتر هم بنیامیه و بنیمروان غوغا میکند و نهایت نصاب ظلم و جنایت را در عالم به نام ننگین خودش به ثبت میرساند. سبطین رسولاللهی که از آن دم میزنند و نان رسالتش را میخورند، به مسلخ میبرند؛ حسن(ع)، سبط اکبر را با سم و حسین(ع)، سبط اصغر را با سیف و سهم و درواقع قرآنهای ناطق(س) را پاره پاره میکنند و به شهادت میرسانند. همه این بخش از تاریخ آکنده از درد، رنج و مصیبت است، اما جامعه از سعادتی بزرگ و بینظیر بهرهمند بوده و آن سعادت، بهرهمندی از حضور امام معصوم، بهمثابه نماینده خدا و رسولش در کنار خود و در دسترس و چشمرس بندگان خداست؛ ولی مصیبت دوران غیبتین صغری و کبری، محرومیت از این نعمت عظماست و اینک در قرن چهارم هجری، مصیبتمان بیش از پیش است، زیرا که درد غیبت کبری جانسوزتر و داغش غمبارتر از غیبت صغراست.
ایکنا ـ نقش عالمان دین را در دوران غیبت کبری تبیین کنید.
در سالهای ابتدایی غیبت کبری، جامعه شیعیان و علویان دچار تفرقه و تشتت خاص و جدیدی شد که رد پای نحس حیله و سیاست تفرقهانداز عباسیان، منافع مدعیان و ناآگاهی جامعه در آن مشهود است، بهطوری که عدهای رحلت امام عسکری(ع) را نپذیرفتند و او را مهدی امت پنداشتند. گروهی دیگر، امامت سید محمد، فرزند امام هادی(ع) را با انکار امامت امام عسکری(ع) پذیرفتند. عدهای دیگر جعفر کذاب، برادر امام عسکری(ع) را امام دانستند (فطحیه).
شیخ مفید(ره) میفرماید: «در سال ۳۷۳ ه.ق. تمام این فرقهها منقرض شدند و فقط شیعیان امامیه اثنی عشری باقی ماندند که معتقد بودند امامت بعد از امام عسکری(ع) به تنها فرزندشان که همنام رسول خدا(ص) است، رسیده و ایشان پس از غیبت صغری که نقش تمرین و آمادگی را برای مردم دارد، به اذن الهی برای آزمایش و تأدیب مردم و ایجاد آمادگی جهان در زمان مقرر ظهور خواهد کرد و عدل و داد را بهصورت جهانشمول خواهد گسترانید و بساط ظلم و جور و کفر و نفاق را برخواهد چید.»
در این شرایط خاص بعد از غیبت صغری و آغاز غیبت کبری، عالمان دین به رسالت خود عمل میکنند. آنها بیاعتنا به سیاستورزان و غاصبان حکومت، با وجود فضای خفقان و کنترل بیرحمانه عباسیان به مجاهدت علمی خود در حوزههای قرآن و حدیث ادامه میدهند، راه علمای سلف خود را میپیمایند، به تکمیل کارهای ناتمام آنها میپردازند و مجموعههایی غنی از معارف دین را برای آیندگان خود تألیف و تدوین میکنند.
ایکنا ـ پدید آمدن انواع شیوههای تفسیری قرآن از سوی علما ریشه در چه موضوعی داشت؟
بررسیها نشان میدهد از قرن سوم به بعد، تنوعی مشهود در تفسیر اتفاق افتاد و درواقع، تفسیر تحت تأثیر دانشها و فرهنگهای رایج در آن روزگار تحول یافت و علاوه بر نقل قول از علمای سلف و استفاده از نقل حدیث، از علوم فقه، لغت، اعراب، نحو و همچنین علوم عقلی و اجتهادی بهرهبرداری و شیوه تفسیر موضوعی به شیوه تفسیر ترتیبی افزوده شد. بعد از آن هم شیوه تفسیر قرآن به قرآن که بیتردید متقنترین روش تفسیر است، رواج یافت.
اتفاق ناخوشایندی که به حوزه تفسیر ضربات جبرانناپذیری وارد کرد، ماجرای تلخ ورود احادیث جعلی و اسرائیلیات به آن بود. این عمل ناپسند از زمان معاویه شروع شد، در تمام دوران امویان ادامه یافت و در زمان عباسیان فزونی گرفت. البته باید ریشه جعل احادیث را در دخالت نقل حدیث صحابه و تابعین و همچنین استعمال خبر واحد در تفسیر دانست که بعضاً فاقد صلاحیت نقل حدیث بودند. با این حال در دوران عباسیان بعد از غیبت صغری (حدفاصل ۳۲۹ تا ۶۵۶ ه.ق.) شاهد آثار تفسیری فاخری از عالمان متبحر در حدیث و علوم عقلی هستیم که ما بهدلیل محدودیت شرایط مصاحبه، فقط به بخشی از آنها بدون شرح اشاره میکنیم.
ایکنا ـ به چند مورد از تفاسیر قرآن اشاره کنید.
با توجه به دستهبندی تفاسیر به نقلی، عقلی، ادبی و عرفانی، اسامی تفاسیر قرآن در چهار نوع آن و در بازه زمانی گفتهشده عبارتند از اول، تفاسیر نقلی که شامل تفسیر ثعلبی، الکشف والبیان از ابواسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم ثعلبی نیشابوری، متوفای ۴۲۷ ه.ق؛ تفسیر ابن عطیه، المحررالوجیز از ابومحمد عبدالحق بن غالب بن عطیه اندلسی، متوفای ۴۸۱ ه.ق و تفسیر بغوی، معالمالتنزیل از ابومحمد حسین بن مسعود بغوی، متوفای ۵۱۰ ه.ق.
دوم، تفاسیر عقلی که شامل احکامالقرآن جصاص از ابوبکر احمد بن علی رازی جصاص، متوفای ۳۷۰ ه.ق؛ احکامالقرآن کیاهرّاسی از عمادالدین ابوالحسن علی بن محمد بن علی طبری معروف به کیاهرّاسی، متوفای ۵۰۴ ه.ق؛ احکامالقرآن ابن العربی مالکی از ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد معافری اندلسی، متوفای ۵۴۳ ه.ق؛ احکامالقرآن راوندی از قطبالدین ابوالحسن سعید بن هبه الله راوندی، متوفای ۵۷۳ ه.ق؛ التبیان فی تفسیرالقرآن از ابوجعفر محمد بن حسن بن علی بن حسن طوسی، متوفای ۴۶۰ ه.ق؛ مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن از ابوعلی فضل بن حسن بن فضل طبرسی، متوفای ۵۴۸ ه.ق؛ تفسیر ماوردی، النکت والعیون از ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب ماوردی بصری، متوفای ۴۵۰ ه.ق.
رَوحالجنان و رُوحالجنان از جمالالدین ابوالفتوح حسین بن علی بن محمد بن احمد خزاعی رازی، متوفای ۵۵۲ ه.ق؛ تفسیر کبیر، مفاتیحالغیب از فخرالدین محمد بن عمر بن حسین رازی، متوفای ۶۰۶ ه.ق؛ تفسیر قرطبی، الجامع لاحکامالقرآن از ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابوبکر انصاری خزرجی اندلسی قرطبی، متوفای ۶۷۱ ه.ق؛ تفسیر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل از قاضی ناصرالدین ابوالخیر، عبدالله بن عمر بن محمدعلی بیضاوی شافعی، متوفای ۶۸۵ ه.ق؛ تفسیر نَسَفی، مدارکالتنزیل و حقائقالتاویل از ابوالبرکات عبدالله بن احمد بن محمود نسفی، متوفای ۷۰۱ ه.ق و تفسیر نَسَفی، ترجمه به زبان فارسی کهن از ابوحفص نجمالدین عمر بن محمد نسفی حنفی، متوفای ۵۳۸ ه.ق.
سوم، تفاسیر ادبی که عبارت است از کشاف از ابوالقاسم محمود بن عمر خوارزمی معروف به جارالله زمخشری، متوفای ۵۳۸ ه.ق؛ جوامعالجامع از ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، صاحب مجمعالبیان، متوفای ۵۴۸ ه.ق؛ نهجالبیان عن کشف معانیالقرآن از محمد بن حسین شیبانی، متوفای قرن هفتم ه.ق؛ اعرابالقرآن زجاج از ابومحمد مکی بن طالب قیسی مغربی، متوفای ۴۳۷ ه.ق و املاء ما منّ به الرحمان من وجوهالاعراب والقرائات فی جمیعالقرآن از ابوالبقاء عبدالله بن حسین بن عبدالله عُکبری، متوفای ۶۱۶ ه.ق.
چهارم، تفاسیر عرفانی که شامل تفسیر سُلَمی، حقائقالتفسیر از عبدالرحمان محمد بن حسین بن موسی ازدی سلمی، متوفای ۴۱۲ ه.ق؛ تفسیر قشیری، لطائفالاشارات از ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری نیشابوری، متوفای ۴۶۵ ه.ق؛ تفسیر میبدی، کشفالاسرار و عدهالابرار از خواجه عبدالله انصاری، متوفای ۴۸۱ ه.ق؛ تفسیر ابن عربی از ابوبکر محیالدین محمد بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالله حاتمی طائی اندلسی معروف به ابن عربی، متوفای ۶۳۸ ه.ق؛ التاویلات النجمیه از نجمالدین ابوبکر عبدالله رازی معروف به دایه، متوفای ۶۵۴ ه.ق و عرائسالبیان فی حقائقالقرآن از ابومحمد شیرازی، روزبهان بن ابی نصر بقلی، متوفای ۶۶۶ ه.ق.
تذکر این نکته لازم است که برای تکمیل بحث و ادای وظیفه نسبت به مجاهدتهای مفسران، حتماً باید در فرصت مقتضی به معرفی آثار آنان بعد از دوران عباسیان نیز بپردازیم.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام