کد خبر: 4322937
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۲

شهید مفتح؛ معمار وحدت حوزه و دانشگاه و احیاگر عقلانیت دینی

در آستانه سالروز شهادت آیت‌الله محمد مفتح، آیین گرامیداشت این استاد شهید و ۳۵ شهید دانشکده الهیات دانشگاه تهران، هم‌زمان با روز وحدت حوزه و دانشگاه برگزار شد؛ مراسمی که در آن استادان و مسئولان دانشگاه با تأکید بر نقش شهید مفتح در پیوند عقلانیت دینی و علوم جدید، از اندیشمندی یاد کردند که وحدت حوزه و دانشگاه را نه یک شعار، بلکه ضرورتی معرفتی و تمدنی می‌دانست. این آیین، بار دیگر اندیشه‌ای را بازخوانی کرد که بهای آن با جان پرداخت شد؛ میراثی وحدت‌آفرین که در برابر پروژه جدایی علم و دین ایستاد و با خون امضا شد.

شهید مفتح؛ صدای گفت‌وگو در برابر تحجر و افراط

به گزارش ایکنا، آیین گرامیداشت شهادت آیت‌الله دکتر محمد مفتح، ۳۵ شهید دانشکده الهیات و معارف اسلامی و بزرگداشت وحدت حوزه و دانشگاه، صبح امروز ۲۴ آذرماه در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.

در این مراسم سیدرضا صالحی‌امیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، محمدحسین امید، رئیس دانشگاه تهران و محمدهادی مفتح، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، حضور یافته و سخنرانی کردند.

شهید مفتح پرچمدار گفتگو، عقلانیت و آزاد اندیشی بود

عباس یزدانی، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، در آیین بزرگداشت شهید آیت‌الله محمد مفتح، روز وحدت حوزه و دانشگاه و گرامیداشت یاد و خاطره ۳۵ شهید این دانشکده، با اشاره به شخصیت فکری و علمی شهید مفتح اظهار کرد: این استاد فرزانه در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در محوطه مقابل همین ساختمان به دست جریان‌های افراطی، خشونت‌گرا و دچار جمود فکری ترور شد و به شهادت رسید، چراکه همواره پرچمدار گفت‌وگو، عقلانیت، آزادی و آزاداندیشی بود.

وی با بیان اینکه نام شهید مفتح در تاریخ معاصر ایران با سه مفهوم بنیادین «علم، دین و مسئولیت اجتماعی» گره خورده است، افزود: شهید مفتح در دوره‌ای می‌زیست که جامعه ایران در حال عبور از یکی از دشوارترین پیچ‌های تاریخی خود بود؛ دوره‌ای که سخن گفتن از پیوند عقلانیت دینی با علوم جدید نیازمند شجاعتی کم‌نظیر بود. او در همین مقطع حساس نشان داد که دین می‌تواند موتور محرک آگاهی اجتماعی و مسئولیت‌پذیری جمعی باشد.

یزدانی با تأکید بر نگاه انتقادی این شهید به جدایی علم و معنویت تصریح کرد: شهید مفتح باور داشت اگر علم از معنویت جدا شود، به ابزاری در خدمت قدرت و سلطه تبدیل خواهد شد و اگر دیانت از عقل و دانش فاصله بگیرد، به تحجر و جمود فکری می‌انجامد. از این‌رو، در نگاه او حوزه و دانشگاه دو نهاد مقدس و مکمل بودند که تنها در تعامل با یکدیگر می‌توانند زمینه‌ساز سعادت انسان شوند.

رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران ادامه داد: تلاش‌های شهید مفتح برای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه، برخاسته از یک دغدغه عمیق معرفتی و تمدنی بود، نه رویکردی شعاری یا صرفاً سیاسی. این وحدت، راهی برای پرورش انسان متعهد، آگاه و مسئول در برابر جامعه تلقی می‌شد.

شهید مفتح؛ صدای گفت‌وگو در برابر تحجر و افراط

وی با اشاره به جایگاه آموزشی و تربیتی شهید مفتح گفت: شهید مفتح پیش از هر چیز یک معلم واقعی بود. او کلاس درس را محدود به انتقال صرف اطلاعات نمی‌دانست، بلکه آن را میدان گفت‌وگوی زنده، پرسش و پاسخ صادقانه و مدرسه‌ای برای پرورش جرأت اندیشیدن و مسئولیت‌پذیری می‌دانست.

یزدانی در بخش دیگری از سخنان خود با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانشکده الهیات اظهار کرد: دانشجویان شهیدی که در این دانشکده پرورش یافتند، با تأسی از استاد خود، راه جهاد، ایثار و آگاهی را برگزیدند. آنان مردانی بی‌ادعا بودند که جان خود را فدای ارزش‌های والای اسلامی و انسانی کردند تا دین، حقیقت و میهن پایدار بماند.

وی در پایان گفت: اگر امروز چراغ علم در دانشکده الهیات روشن است، از شعله جان همان جوانانی است که با خون خود از حقیقت پاسداری کردند. اگر آنان جان دادند تا حقیقت بماند، وظیفه ماست که با تلاش علمی و فکری، حقیقت را زنده و پویا نگه داریم.

شهیدمفتح؛ معمار هم‌زبانی علم و دین در برابر پروژه سکولارسازی پهلوی

محمدهادی مفتح، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در ادامه نشست با تبیین بستر تاریخی اندیشه «وحدت حوزه و دانشگاه»، تأکید کرد: شهید مفتح در برابر پروژه هدفمند رضاخان و محمدرضا پهلوی برای گسست علم از دین، الگویی جامع از زیست حوزوی و دانشگاهی ارائه کرد و با خون خود، نهال این نظریه تمدن‌ساز را آبیاری کرد.

وی با مروری کوتاه بر زندگی شهید مفتح برای ورود به بحث اصلی خود اظهار کرد: زمانی که رضاخان در این کشور به قدرت رسید، هم‌زمان دو اقدام بنیادین را پیش برد؛ از یک‌سو، حوزه‌های علمیه، علما و هرگونه نماد دینداری مانند حجاب و لباس روحانیت را با فشار و سرکوب مواجه کرد و از سوی دیگر، دانشگاه را در ایران تأسیس و تقویت نمود. این هم‌زمانی نشان‌دهنده هدف مشخصی بود: تربیت دانشمندانی که هیچ پیوندی با دین و ارزش‌های دینی نداشته باشند.

وی توضیح داد: فشار رضاخان بر حوزه‌ها به‌گونه‌ای بود که برخی بزرگان ناچار می‌شدند فعالیت‌های علمی خود را در روستاهای اطراف قم دنبال کنند. در مقابل، دانشگاه با تمام توان مورد حمایت قرار می‌گرفت تا امور آینده کشور به دست فارغ‌التحصیلانی سپرده شود که از دین گسسته باشند.

فرزندشهید مفتح با اشاره به تفاوت راهبرد فرهنگی دو دوره پهلوی تصریح کرد: رضاخان با زور و اجبار می‌خواست کشف حجاب را عملی کند و در این مسیر شکست خورد؛ زنان مسلمان با روش‌های ابتکاری، بدون حضور در خیابان‌ها، از حجاب خود صیانت کردند. اما محمدرضا پهلوی همان اهداف را از مسیر تخریب فرهنگی پیش برد و بسیاری از زنانی که با فشار رضاخان حجابشان را از دست ندادند، در دوره محمدرضا به اختیار حجاب را کنار گذاشتند.

وی در حوزه علم و دین نیز همین رویکرد دوگانه را مؤثر دانست و گفت: رضاخان با فشار بر حوزه و محدودیت برای روحانیت می‌خواست جدایی علم و دین را تحمیل کند، اما محمدرضا این پروژه را با القائات فرهنگی پیش برد؛ تا آنجا که این گزاره رواج یافت که «حوزه مهد دین است و دانشگاه مهد علم»؛ یعنی نه علمی در حوزه هست و نه دینی در دانشگاه.

شهید مفتح؛ صدای گفت‌وگو در برابر تحجر و افراط

حجت‌الاسلام محمدهادی مفتح با اشاره به رشد شهید مفتح در چنین فضایی بیان کرد: در دورانی که اقبال به حوزه‌ها کم بود، شهید مفتح با احساس وظیفه، مسیر تحصیل علوم حوزوی را برگزید. با وجود سختی‌ها، به جایگاهی رسید که درس‌های پرجمعیت او ـ حتی اگر عدد ۳۰۰ نفر اغراق‌آمیز باشد ـ نشانه نفوذ علمی و تربیتی بالای اوست.

وی جایگاه علمی شهید مفتح را مورد تأکید قرار داد و گفت: به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی، مرحوم علامه طباطبایی سؤالات فلسفی را به شهید مفتح و ایشان ارجاع می‌داد. در فقه و اصول نیز به تصریح آیت‌الله شبیری زنجانی، شهید مفتح دارای جایگاهی والا بود؛ هرچند بیشتر به تدریس علوم معقول، منطق و فلسفه اشتغال داشت.

از طلبگی تا دانشجویی؛ جامعیتی بی‌بدیل

وی با تأکید بر شخصیت منحصر‌به‌فرد شهید مفتح اظهار کرد: شهید مفتح با وجود امکان ورود مستقیم به دانشگاه به‌عنوان استاد، ترجیح داد دانشجو شود تا دانشگاه را از منظر دانشجو لمس کند. ما در میان بزرگان، شخصیتی نداریم که هم طلبه و مدرس حوزه بوده باشد، هم دانشجوی دانشگاه و هم استاد دانشگاه. این جامعیت، شهید مفتح را ممتاز می‌کند.

هشدار زودهنگام نسبت به خطر دین‌شناسی غیرتخصصی

وی ادامه داد: شهید مفتح در دهه ۳۰ این خطر را احساس کرد که اگر دانشگاهیان با دین‌شناسان متخصص ارتباط نداشته باشند، یا از دین بیگانه می‌شوند یا دچار دین‌فهمی انحرافی. این دغدغه در مقالات ایشان در مجلات «مکتب اسلام» و «مکتب تشیع» کاملاً مشهود است.

حجت‌الاسلام مفتح با اشاره به تجربه تلخ دهه ۵۰ گفت: فاجعه سال ۵۴، یعنی خروج رسمی برخی گروه‌های دانشگاهی مسلمان از دین و گرایش به مارکسیسم، نتیجه همین گسست بود. جوانانی که دین را از دین‌شناس نگرفتند و زبان مشترکی با روحانیت نداشتند، سرانجام به انحراف کشیده شدند.

وحدت حوزه و دانشگاه؛ نظریه‌ای با هزینه خون

وی تأکید کرد: راه‌ حل شهید مفتح، هم‌فکری و هم‌زبانی حوزه و دانشگاه بود؛ حوزوی نیاز دانشگاهی را بشناسد و دانشگاهی زبان حوزوی را بفهمد. شهید مفتح تمام عمر خود را وقف این مسیر نورانی کرد و پس از انقلاب، نخستین سمینار وحدت حوزه و دانشگاه را در همین سالن برگزار نمود؛ اما یک ماه بعد به شهادت رسید.

وی با اشاره به تأثیر ماندگار این اندیشه افزود: زندگی ۵۱ ساله شهید مفتح، برکاتی عمیق برای جامعه ما به همراه داشت. نظریه وحدت حوزه و دانشگاه، که شهید مفتح بانی آن بود، امروز با مخالفتی در اصل ضرورت مواجه نیست؛ حتی مناقشاتی که مطرح شد، ناظر به امکان تحقق بود نه اصل ضرورت.

حجت‌الاسلام محمدهادی مفتح در پایان اظهار کرد: این مجالس برای بازنگری، آسیب‌شناسی و اصلاح مسیر حرکت بیش از ۴۰ ساله وحدت حوزه و دانشگاه ضروری است. امیدواریم به برکت خون مبارک شهید مفتح، که خود مبدع و پیگیر این مسیر بود، این نهال هرچه بالنده‌تر شود و جامعه فکری ما بیش از پیش از ثمرات آن بهره‌مند گردد.

انتهای پیام
خبرنگار:
حدیث منتظری
دبیر:
سلما آرام
captcha