به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، از قرن گذشته توجه جديدی به تفكر انديشه اعم از فلسفه، كلام و نيز ديگر علوم عقلی و نقلی در غرب پديد آمد كه در واقع میتوان آن را باب جديدی از تاريخ گسترش تفكر اسلامی در غرب دانست كه از قرن 5 ميلادی در اسپانيا بهويژه در شهر «طليطله» با ترجمه آثار كندی، فارابی، ابن سينا، غزالی، ابن رشد و ساير بزرگان انديشه اسلامی به عبری و لاتينی آغاز شده بود.
از قرن 19 ميلادی تاكنون بسياری از متون انديشه اسلامی به زبانهای اروپايی ترجمه شده و مورد نقادی قرار گرفته است گرچه اكثر آثار دانشمندان غربی در جهت رد اصالت تفكر اسلامی بوده و از ديدگاه مقولات متداول در فلسفه غربی انجام شده است.
گرچه حضور اسلام در اروپای غربی در همه جا از بركت هستی معارف و علوم عقلی اسلامی برخوردار نيست، اما وجود تفكر اسلامی خود به صورت اصيلتر به زبانهای اروپايی در چند دهه اخير اهميت فراوانی برای مسلمانان آن ديار دارد و در آينده بيشتر از اكنون خواهد داشت.
حضور فكر و انديشه اسلامی بهصورت روزافزون محسوس است و در چند دهه اخير بهويژه در فرانسه و در اثر كوششهای خاورشناس شهير «هانری كربن» و ديگران، فلسفه اسلامی و مكتبهايی كه در قرون اخير در ايران همچون «حكمت متعاليه»(مكتب صدرايی) نشأت يافته است، بهصورت يك فلسفه ريشهدار و زنده مورد توجه نه فقط مورخان فلسفه، بلكه آنان كه با مسائل زنده فلسفی سر و كار دارند، قرار گرفته است.
هانری كربن (1903-1978)، يكی از برجستهترين شرقشناسان و متفكرين قرن بيستم است، او وجود دنيايی را برای غرب گشود كه تا آن روز كاملا ناشناخته بود؛ انديشه معنوی عميق عرفای بزرگ شيعی و فلسفهای كه در شرق دنيايی اسلام به ويژه در ايران در مورد اسلام پس از مرگ ابن رشد بسط و توسعه يافته است، اثرش روی شناخت و تفكر معنوی اسلامی متمركز است.
كربن مدتی را در محضر «لويی ماسينيون»، اسلامشناس فرانسوی، به فراگيری تصوف و تشيع و فلسفه اسلامی اشتغال ورزيد، در اين ايام بود كه ماسينيون نسخهای از كتاب حكمةالاشراق سهروردی را به كربن داد و از او خواست كه اين كتاب را مطالعه كند، همين عمل، حيات فكری شاگرد جوان را بهكلی دگرگون كرد و او را به صرافت انداخت تا به شرق سفر كند.
او به مدت شش سال كه در استانبول بود، توانست آثار چاپ نشده سهروردی و ديگر حكمای اسلامی را مطالعه كند و توسط «روش هلموت ريتر» مستشرق آلمانی كه برای تصحيح نسخ عربی و فارسی به وجود آورده بود، اولين مجلد از مجموعه آثار سهروردی را در سال 1945 به طبع رساند، اين اثر كربن باعث شد تا او به عنوان جانشين لويی ماسينيون برای كرسی اسلامشناسی در دانشگاه سوربن برگزيده شود.
در سال 1946 وزارت خارجه فرانسه، كربن را به عنوان رئيس بخش ايرانشناسی موسسه ايران و فرانسه برگزيد و او سلسله انتشاراتی را تحت عنوان «مجموعه كتب ايرانی» آغاز كرد، كربن از آن پس، سالی چند ماه به ايران میآمد و آن چنان شيفته فرهنگ فلسفی و معنوی اين سرزمين شده بود كه حتی پس از بازنشستگی به عنوان استاد محقق در انجمن حكمت و فلسفه ايران به تحقيقات خود میپرداخت.
در اين ايام كربن با شخصيتهايی مانند استاد علامه طباطبايی، استاد مرتضی مطهری، استاد سيد كاظم عصار، استاد مهدی الهی قمشهای، استاد بديع الزمان فروزانفر و استاد سيد حسين نصر به مباحثه و تعاملات فلسفی ـ معنوی پرداخت، وانگهی ورود به عالم فكری ايران، كربن را نه تنها با تشيع و تصوف و فرقههای شيعه همچون «شيخيه» از نزديك آشنا كرد، بلكه او را به مرحلهای جديد از شناخت حكمای الهی هدايت كرد و جهان انديشه متفكرانی همچون سيد حيدر آملی، ابن تركه، ميرداماد، ملاصدرا و سبزواری را برای اولين بار بر او مكشوف كرد.
كربن، اعتقاد به مهدويت را در تفكر شيعه، عامل حيات و پويايی جوامع شيعی میدانست، وی در آثار خويش، خود را شيعه معنوی میدانست و در بحث از تشيع بزرگان عرفان همچون اسفراينی، علاءالدوله سمنانی و غيره، با تعقيب و اعتقاد راسخ آنان را شيعه میدانست.
به پاس اين تلاشها از سوی دانشگاه تهران و فردوسی مشهد به كربن دكترای افتخاری اعطا شد، هانری كربن سرانجام در هفتم اكتبر 1978 در پاريس درگذشت.