تفسیر جامع آیتالله سیدابراهیم بروجردی به زبان فارسی و در هفت جلد توسط کتابخانه صدر تهران در سالهای 1334 تا 1340 شمسی منتشر شده است. این تفسیر 4000 صفحهای کوشیده است تا از مدار روایات معصومین(ع) خارج نشود و کل قرآن را به ترتیب تفسیر کند. بروجردی در مقدمه میگوید که کوشش داشته تا تفسیرش را با بیانی سهل و ساده به انجام برساند. نگارنده آغاز تفسیرش را مقارن و مزین به میلاد امام زمان(عج) عنوان کرده است.
ترجمه آیات روان است
بخشی از این تفسیر به ترجمه آیات اختصاص دارد. در این زمینه که به صورتی مجزا از تفسیر آمده، مترجم کوشیده است به سبک آزاد به ترجمه بپردازد.
ترجمه بروجردی از کتاب الله ترجمه ای روان بوده و ساختار زبان فارسی در آن رعایت شده است. همچنین روش ترجمه ایشان محتوا به محتواست. وی علی رغم روشش در دخالت تام احادیث در تفسیر قرآن، در ترجمه او اثری از دخالت تفسیر را نمیبینیم. این ترجمه روانتر از ترجمه الهی قمشهای خوانده شده است.
تفسیر جامع؛ تفسیری روایی
سبک تفسیر جامع را روایی خواندهاند. بروجردی کوشیده است تا از منظر احادیث به تفاسیر نگاه کند و همواره معانی آیات را از این طریق بیان سازد. از این رو وقتی حدیثی در خصوص آیهای وجود نداشته، تفسیری به عمل نیامده است. وی هر تفسیری را خارج از تفسیر روایی تفسیر به رای دانسته و چنین کاری را حرام شمرده است.
مفسر که معتقد به حرام بودن تفسیر به رای است، عنوان میکند که قرآن کریم معتقد است که تاویل کتاب الله را کسی جز خدا و راسخون در علم که ائمه اطهار میباشند، نمیداند، از این رو معتقد است که تفسیری که شامل احادیث امامان معصوم را داشته باشد، محدود بوده و بسیاری از تفاسیر نادرست هستند. وی در ذیل آیات پس از ترجمه، احادیث مربوط به مضمون آیه را ذکر کرده است. برای مثال، بروجردی در ذیل آیه 37 سوره بقره مینویسد: «حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام در بیان آیه فَتَلَقّی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلِماتٍ فرمود زمانی که آدم معصیت خداوند را نمود و به معصیت خود اقرار کرد و گفت خداوندا توبه مرا قبول کن و عذر مرا بپذیر و مرا بمکان خود برگردان و درجه مرا بلند نما خطاب باو رسید ای آدم آیا فراموش کردی که گفتم هر وقت بسختی و زحمتی رسیدی مرا بنام محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و آل او بخوان تا از تو رفع آن زحمت و سختی بنمایم.»
تفسیر جامع یک گردآوری است
بر اساس مقالهای در دانشنامه اسلامی، تفسیر جامع در حقیقت گردآوری روایات تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)، تفسیر عیاشی و تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی بوده و آن را باید نوعی ترجمه این چند کتاب روایی دانست.
بروجردی در بخشی از مقدمهاش چنین مینویسد: چنانکه قبلا بیان نمودیم تفسیر قرآن باید فقط از ناحیه مقدسه ائمه طاهرین باشد و ما هم از گفتار ایشان ابدا تجاوز ننمودهایم، چه آن بزرگوار ثقه و در زمان غیبت صغری میزیسته و مسلما بذیل عنایت ولی عصر عج دسترسی داشته و تجاوز نکرده و به اندازهای تسلیم مقام مقدس ائمه(ع) بوده که اگر در آیاتی از ائمه معصومین روایتی به نظرش نرسیده و یا به آن دسترسی نداشته، اصولا در تفسیرش بحثی از آن آیات ننموده و سرتاسر آن تفسیر کلمه یا جملهای از خود او دیده نشده و تمام آن روایاتی است که نقل نموده است، لذا اینجانب تفسیر ایشان را عینا ترجمه نمودهام، که در حقیقت احادیثی است که آن مرحوم به سند خود از ائمه (ع) نقل مینماید و آیاتی را که ایشان تفسیر ننموده اند، ما تمام آنها را با روایاتی که در بیان و تفسیر هر یک وارد شده بیان خواهیم نمود و همچنین روایات و احادیثی که آن مرحوم در دسترس نداشته یا به نظرش نرسیده بوده، در آن آیاتی که ذکر نموده، نیز بیان می نمائیم، در ذیل ترجمه تفسیر آن مرحوم با فاصله خطی.علاوه، ترجمه قرآن را نیز به طور خلاصه در مقابل هر صفحه به ترتیب و نظمی که بستگی به آیات دارد، بیان خواهیم نمود.
تطبیق احادیث بر قرآن
نگاهی به مقدماتی که مفسر در دیباچهی اثر خود تعبیه کرده است، نشان از نوعی تطبیق احادیث بر قرآن است. از جمله این مقدمات میتوان اعتقاد به فرق بین تفسیر، تأویل و ترجمه و حرام بودن تفسیر به رأی، انحصار علم و دانش قرآن به ائمه(ع)، آمدن بیان هر چیزی در قرآن، تحریف قرآن به معنای حذف احادیث مربوط به شان نزول و نازل شدن قرآن در خصوص ائمه را برشمرد.
بروجردی در ذیل این مقدمه که قرآن در خصوص ائمه نازل شده است، مینویسد: «خداوند وجودهای مقدس معصومین را مظاهر اسماء و صفات جلالیه و جمالیه خود قرار داده و به واسطه آن انوار طیبه شناخته میشود و مردم بوسیله آنها به پرستش خداوند قیام و اقدام مینمایند و قرب خداوند برای کسی حاصل نشود مگر به تقرب و نزدیکی بهائمه، و احدی بخدا ایمان نمیآورد مگر با ایمان آوردن و معرفت به آنها و هیچکس را خداوند به درجه بلندی نمیرساند مگر به ولایت و دوستی آل محمّد (ع) پس هر امری که در قرآن درباره ایمان و خداشناسی و تقرب بذات ربوبی وجود دارد، در حقیقت امر به ایمان و شناسائی و نزدیک شدن به ائمه است و هر تکلیفی که برای نزدیکی بخدا است مراد نزدیکی به آنها است و هر مدحی که برای مؤمنین است منظور مدح ایشان و شیعیان آنها است و هر ذم و عقابی که برای کفار و دشمنان خدا بیان شده در واقع راجع به کفار و دشمنان آل محمّد (ع) میباشد.»
همچنین مفسر در بخشی از مقدمه و ذیل عنوان تحریف قرآن بحث خود را چنین جمعبندی کرده است: «جای هیچگونه شبه و شک نیست که اخبار وارده در تحریف نهایت قوت را دارد، هم از حیث سند و هم از جهت دلالت، لکن مراد از تحریف بطوریکه در روایات مذکور مشاهده شد در شأن نزول و تأویل آنست.»
توجه به احکام فقهی در قرآن
مفسر به کرات از مباحث فقهی سخن به میان آورده است. برای مثال در تفسیر آیه 42 سوره انفال حدود ده صفحه به بحث در مورد خمس پرداخته و یا در خصوص احکام وضو و تیمم و در ذیل آیه 6 سوره مائده چهارده صفحه به مباحث خود اختصاص داده است. در تفسیر جامع تفاوتی میان تفسیر، تاویل و تطبیق آیات وجود ندارد. از این روست که در تفسیر آیه 258 سوره بقره عروة الوثقی حضرت امیرمومنان و ائمه (ع) عنوان شده است. از سویی دیگر وقتی ائمه (ع) از آیهای در یک استدلال استفاده کردهاند به عنوان تفسیر در نظر گرفته شده است.
میثم قهوهچیان