حجتالاسلام والمسلمین سیدرضا مودب، مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه قم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در خصوص تفسیر جامع گفت: این تفسیر از جمله تفاسیر فارسی دوران معاصر است که مورد توجه مخاطبان فارسی در محافل علمی به ویژه در دانشگاهها قرار گرفته است.
مودب افزود: این تفسیر گرانقدر چنانچه از نامش پیداست، جمعکننده روایات تفسیری از کتابهایی مانند تفسیر امام حسن عسکری(ع)، تفسیر عیاشی و تفسیر قمّی و دیگر آثار تفسیری شیعه در قرنهای بین سه تا پنجم است.
مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه قم تصریح کرد: این تفسیر از روش روایی برخوردار است و عمدتا تلاش کرده است از نقل آرای دیگران به ویژه آرای فلاسفه، عرفا، متکلمین و حتی آرای خود در درون تفسیر پرهیز کند. چنانچه در مقدمه جلد دوم میگوید کوشش کردهام، از آرای دیگران در ضمن بیان روایت خودداری بنمایم.
تفسیر روایی محض
وی در خصوص تمایز این تفسیر با دیگر تفاسیر روایی، گفت: روش تفسیری مرحوم بروجردی از نوع روایی محض است. اگر بتوانیم روش روایی را به دو گروه تقسیم کنیم که در دسته اول روایات بدون توضیح، تبیین و بررسیهای سندی ذکر میشود و دسته دوم مانند تفسیر صافی که به بررسیهای متنی و تحلیل روایت و حل روایات معارض پرداخته میشود، تفسیر جامع متعلق به دسته اول است.
این استاد دانشگاه قم افزود: برای اینکه بدانیم مفسر چرا از گروه اول است خوب است به مقدماتی که در جلد اول که شامل 12 مقدمه است نگاهی بیاندازیم. طبیعتا مقدمات مفسران حکایت از مبانی آنها میکند که بر اساس این مبانی تفسیر شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: در مقدمه دوم در جلد اول مفسر اشاره میکند تفسیر به رای حرام است و حتی از از اظهار نظر در مورد قرآن خودداری کرده است. از این رو به گروهی از روایات استناد میکند که در آن امامان معصوم تفسیر به رای را ممنوع شمرده و دانش تفسیر را منحصرا در اختیار ائمه دانستهاند.
مودب گفت: شاید الگوی جناب آقای بروجردی دو تفسیر گرانقدر شیعه به نام نور الثقلین مرحوم هویزی و البرهان فی تفسیر القرآن مرحوم بحرانی است. این تفاسیر حاوی بیش از ده هزار روایت هستند و مفسران تنها به گزارش روایات بسنده کرده و از حل تعارض برخی روایات و یا تببین روایاتی که قدری مغلق و مبهم است، خودداری کردهاند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: تفسیر آقای بروجردی ادامه راه مروحوم هویزی و مرحوم بحرانی است، از این رو ایشان در مقدمه سوم عبارتی دارند که علم و دانش قرآن منحصرا در نزد امامان معصوم است و تعبیر «منحصرا» نشان میدهد که مفسر از تحلیل آیات و روایات خودداری کردهاند.
دیدگاه مولف تفسیر جامعه درباره تاویل قرآن
وی تصریح کرد: ایشان در مقدمه چهارم ذکر میکنند که در قرآن تببین همه چیز ذکر شده است و برای قرآن ظاهر و باطنی وجود دارد و برای باطن هم باطنی است که اشاره دارد که قرآن گویای همه مطالب است، اما باطن آن را باید معصوم بیان کند و دیگران از تاویل آن باید خودداری کنند. به خصوص تاویلاتی که از جانب برخی از فلاسفه و عرفا که حاصل برداشتهای عقلی آنهاست نادرست است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این چند مقدمه بیانگر این است که همه خوانندگان اگر به هر جای این تفسیر مراجعه کنند، نباید انتظار داشته باشند که مفسر به تحلیل بیشتر روایات اقدام کرده باشد. به عبارت دیگر مرحوم بروجردی با گذار از تفاسیری مانند مجمع البیان طبرسی و التبیان شیخ طوسی به نقد آنها پرداخته است و معتقد است که ورود مرحوم طبرسی در مجمع البیان و شیخ طوسی در گزارش اقوال صحابه نادرست است. شاید اگر در زمان این بزرگواران به عللی این کار قابل قبول بوده است، اکنون باید از این روش دوری کرد.
نزول دفعی قرآن از لوح محفوظ به بیتالمقدور
مودب در خصوص اینکه نظر ایشان در خصوص تحریف قرآن چیست، گفت: ایشان در مقدمه پنجم جلد اول به این موضوع میپردازد که نشاندهنده سلامت قرآن از هرگونه تحریف است. این شخصیت بزرگ با این که روایات را محور خود قرار داده است اما در مساله جمع قرآن، مساله سلامت قرآن از هرگونه تحریف دیدگاه را مطرح ساخته و روایاتی که در ظاهر آن به گونهای از تحریف قرآن اشاره شده را نپذیرفته و معتقد است قرآن متنی آسمانی است.
وی ادامه داد: مفسر در مقدمه هفتم به نزول قرآن پرداخته و به تعبیری میگوید که عامه و خاصه اتفاق دارند که قرآن تماما یک دفعه در شب قدر از لوح محفوظ به بیت المقدور که در آسمان چهارم است نازل شده و از آنجا جبرئیل در مدت 23 سال به تدریج بر پیامبر نازل کرده است. این دیدگاه هم بسیار مناسب است و بر اساس جملات ایشان میشود نتیجه گرفت که قرآن با الفاظ یک مرتبه و در طول بیست و سه سال نازل شده و اگر از نزول دفعی قرآن سخن گفته شده، مربوط به نزول از لوح محفوظ به بیت المقدور است و ارتباطی به خود پیامبر ندارد. روایات نزول دفعی از مصادر قوی نیست و اگر درست هم باشد میتواند مربوط به محتوا و قلب پیامبر باشد، اما الفاظ به صورت تدریجی نازل شده مگر سوره حمد یا موارد خاصی که استثنا هستند.
مودب در خصوص وجود تقسیم بندی آیات از نگاه بروجردی گفت: در مقدمه نهم ایشان معتقد است تمام آیات قرآن یا در شان امامان معصوم(ع) یا در خصوص دشمنان ایشان است. به عبارت دیگر آیات قرآن به دو دسته قابل تقسیم است، یعنی یا به نوعی مربوط به ائمه و یا مرتبط به مخالفین ائمه است. از این رو آیاتی که در خصوص احکام دین است و راجع به نماز و اخلاق و نیک و ... مرتبط با ائمه هستند، چون به نوعی ائمه بالاترین مصداق عمل به احکام هستند و اگر آیاتی از جهنم، منافقین و ... صحبت شده، قابل تطبیق بر مخالفین است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با این نگاه ایشان تلاش میکند قرآن را متنی کاملا زنده و مربوط به جامعه خودمان بداند و بر همین اساس میگوید هر آیهای میتواند مورد استفاده در زندگی ما باشد.
مودب در خصوص اینکه ایشان چرا تفسیر خود را جامع خوانده است، گفت: ایشان در مقدمه دوازدهم بیان میکنند تاکنون تفاسیری که نوشته شده، کمتر فارسی است و از این میان کمتر به جمعآوری روایات از ابتدا تا پایان قرآن اقدام کرده است. از این رو ایشان می کوشند تفسیری را ارائه کنند که جامع روایات از کتابهای مهم و اصیلی باشد و در عین حال این تفسیر فارسی باشد تا خوانندگان فارسی دسترسی راحتتری به محتوای قرآن داشته باشند.
وی تصریح کرد: مطلب دیگر این است که جناب آقای بروجردی در پایان کتاب اقدام به خاتمهای نموده است که نشان از برخی از اهداف و انگیزههای مفسر بزرگ است. ایشان در خاتمه سپاس خود را نسبت به پرودگار بیان میکند که توفیق چنین کاری را به او داده است که بتواند از روزی که دست به قلم گرفت است، توانسته یک دور روایات را گردآوری کرده و کار کم نظیر انجام دهد.
مودب افزود: مفسر در پایان از خوانندگان گرامی تقاضا دارند چناچه از این تفسیر نقل میکنند از نام بردن اسم مولف و اسم تفسیر مضایقه نکنند و این مطلب نشان میدهد که ایشان این کتاب را سرمایه عمر خود می دانند.
تفسیری که در نوع خود بینظیر است
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که به نظر میرسد تفسیر جامع کار جدیدی نیست، گفت: به نظرم کار عالم بزرگوار در نوع خود بینظیر است چون ایشان از مصادر اصلی روایات را گرد آورده و زیر آیات چینش کرده و در کنار آنها تلاش کرده به خواننده فارسی القا کند که معنی آیه با کمک این روایات روشن میشود.
مودب افزود: تفسیر جامع در مقایسه با دیگر آثار از این دست در نشان دادن روایات صحیح برجسته است. به ویژه در زبان فارسی چنین کاری کمتر داریم. شاید اولین تفسیر فارسی ابوالفتوح رازی باشد، اما تفاسیر فارسی اندکی نوشته شده است. البته امروزه تفاسیر خوبی چون نمونه و تسنیم وجود دارد، اما هیچ کدام گرایش روایی ندارند. ما اگر بخواهیم به گروهی از خوانندگان که مایلند به متن روایات به گونهای اصیلتر دسترسی داشته باشند، تفسیری را توصیه کنیم، قطعا این تفسیر در اولویت خواهد بود.
وی در پاسخ به این پرسش که ایشان به تحریف در خصوص شان نزولها معتقد بود، گفت: مفسر در بحث مقدمه نهم خود به این مساله پرداخته است. شان نزولها در مواردی به ویژه در منابع اهل سنت که به برخی تفاسیر شیعه نیز سرایت کرده، نادرست نقل شده است. از سوی دیگر، برخی از شان نزولها از بین رفتهاند و یا بخشی از تفاسیری عیاشی و قمّی مفقود شدهاند. از این رو حرف درستی است که ما دسترسی به شان نزول نداریم، بنابراین باید به سراغ شان نزولهایی برویم که از مصادر قویتری صادر شدهاند.
گرایش اخباری تفسیر جامع
مودب در پاسخ به این پرسش که آیا تفسیر جامع را میتوان در فهرست تفاسیر اخباری به شمار آورد، گفت: این تفسیر در لیست تفاسیر اخباری من قرار نمیگیرد، زیرا در خصوص روایات تحریف قرآن اعتقاد به تحریف را نمیپذیرند و گرچه مشی اخباریها را در آوردن روایات دنبال میکند، اما گاه با مشی اصولیین نزدیک است. برای مثال گاهی که دو روایت متعارض است، هر دو را ذکر نمیکند و آن را که از نظر محتوا با یک منطق عقلی نزدیکتر است مورد استفاده قرار میدهد.
این استاد دانشگاه در خصوص مقایسه تفسیر جامع با تفسیر مجمع البیان و تبیان گفت: در مقایسه با مجمع البیان و تبیان میتوانیم بگوییم تفسیر جامع به تفسیر اخباریها نزدیکتر است، اما روشش مانند نورالثقلین نیست. این تفسیر اخباری محض نیست، زیرا اخباریان محض روایاتی میآورند که در مواردی که صاحب تفسیر جامع از آوردن آنها خودداری کرده است.