به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، این مطلب به موضوع جریان سلفی مراکش از دیدگاه جامعهشناختی به روش مطالعات ژرفانگرشناسانه میپردازد که هدف در وهله اول معرفی این جریان به عنوان پدیدهای اجتماعی، فرهنگی و روانی است. سپس به میزان حضور و تأثیرگذاری این مکتب در جامعه مراکش و توانایی این فرقه در جذب پیرو و دستهبندی کردن افراد بر اساس مذهب بهواسطه تأسیس جمعیت تبلیغی قرآن وسنت و قرآنسراهای وابسته به این جمعیت، اشاراتی خواهد شد.
مهمترین ویژگیهای دیدگاه سلفیها
دیدگاه سلفیها بر پایه ایدئولوژی روشن و واضح «تأکید بر یکتایی خداوند» استوار است و هدف اصلی این جریان، نهی و برحذرداشتن افراد از هرگونه قداست دادن به اشیاء و امور دیگر در اسلام است؛ این گروه با ارائه دیدگاهی جدید، خوانشی دیگر از اسلام و تعالیم این دین مبین دارند.
این دیدگاه سلفیها در عقاید آنها نقش اساسی و محوری دارد؛ بنابراین میبینیم که سلفیها با هرگونه تغییر که امکان متزلزل ساختن اهداف و ایدئولوژی آنها را دارد، بهشدت مقاومت میکنند.
لذا به آسانی نمیتوان میان خطابههای سلفیان تمایز و تفکیک قائل شد؛ مگر در امور بسیار حساس و کوچک که مهترین آنها دیدگاه و نگرش آنها به جهان و موضوعات مرتبط با دین است و یا آنچه که به نظر آنها رنگ دینی دارد.
در واقع این جریان از موضوع مذهب برای حفظ حداکثر آزادی سوء استفاده میکند و آداب و رسوم آنها از ادیان مختلف و نیز تأویلاتی که از شریعت دیگر مذاهب دارند، سرچشمه میگیرد.
سلفیها سعی میکنند، اعتقادات اسلامی را سادهتر و روانتر کنند تا افکار و عقاید خود را جذابتر نشان دهند، زیرا بهنظر آنها در مذهب دینی، مخاطب اسلام، علما و دانشمندان نیستند بلکه افراد عامهای هستند که خواهان فهم عقاید دینی و بحث و گفتوگوی ساده درباره شریعت میباشند.
از آنجا که دیدگاه سلفیها تنها در اعتقاد به خداوند و یکتایی او خلاصه میشود، بنابراین آنها با تمرکز بر مسئله توحید و از طریق ارتباط دادن مؤمنان با مفاهیم ساده و جذب آنها به این موضوعات ساده سعی در تجدید ارتباط دادن افراد به مقدساتی که مدنظر خودشان است، دارند.
همچنین از ویژگیهای برجسته این جریان، تعصب و پافشاری داشتن در حفظ دستورات مذهبی است که علت آن را در دو عامل میتوان یافت: 1) ردکردن هرگونه شرک و تأکید بر توحید 2) مراجعه مستقیم به قرآن و استناد به ظواهر آیات.
سلفیها در مراکش
سلفیت در مراکش خود یک جریان اجتماعی، دینی و خطابی است که در ظاهر امر سعی در تغییر ارزشها و تجدید در اخلاق براساس ویژگیهای جامعه دارد اما حقیقت این جریان چیز دیگری است؛ منافع دنیوی از اهداف اصلی این جریان است.
همچنین این جریان در مراکش در ابتدای کار با بینظمی و بیبرنامگی روی کار آمد، اما کم کم شاهد ایفای نقشهای مشخص و برنامهریزی دقیق در این جریان شدیم.
چرا مراکش؟
یکی از ویژگیهای برجسته مراکش در جهان عرب، اخلاقگرایی صوفیانه در این دیار است. در نوشتههای تاریخی و برخی کتب معاصر اشاره شده که وقتی «ایوبیان» بر مصر سیطره یافتند و فاطمیان را برانداختند، به منظور تثبیت پایههای حکومت خود و تجهیز معنوی افراد برای مواجهه با تبشیریهای مسیحی، به علمای اخلاق در مراکش متمسک شدند و لذا برخی از آنها را به سرزمین خود دعوت کرده و به نحوی ایشان را مسئول اخلاقمند کردن جامعه نمودند. البته در اینجا نباید از نیتهای سیاسی و اهداف دنیوی ایوبیان غافل شد، ولی مهم این است که این صفت اخلاقی و زهد چنان در اهل مراکش ریشهدار بوده و مشهور به آن بودهاند که امر دعوت مصریها از علمای اخلاق و پارسایان مراکشی تا امروز هم ادامه داشته است.
اخلاق مراکشی که تا حدود زیادی ریشه در بافت اجتماعی - تاریخی این دیار و آمیختگی عقیدتی آن با مذهب «مالک بنانس» دارد؛ دارای چند ویژگی ممتاز است که با سلفیگری خاص آن دیار نیزعجین شده و در فضای کنونی جهان عرب، این مدل از سلفیگری آمیخته با اخلاق و تصوف، میتواند تلطیف کننده فضای سلفیگری متعصابه در برخی کشورهای عربی باشد.
قابل توجه اینکه «علال الفاسی»، یکی از شخصیتهای ممتاز و معاصر مراکشی است که سلفیگری این کشور با او، وارد فضای نوینی شد، بطوریکه با الفاسی، سلفیت تعامل ایجابی و عالمانه با دنیای جدید را در پیش گرفت و از برخورد سلبی و ناآگاهانه سایر انواع سلفیگری که در برخی بلاد عربی وجود دارد، رویگردان شد و از این جهت قابل توجه بوده و راهگشاست.
و اما ویژگیهای مدل اخلاق مراکشی:
1-عقیده، اخلاق و تصوف در قاموس فکری اهل مراکش از هم جداناپذیر است.
2- مدل اخلاق مراکشی در بیشتر رویکردهایی که دارد، بدون مراقبت بر رفتار یک مرشد بااخلاق که رفتارش با سند متصل به رسول خدا(ص) برسد، قابل تصور نیست.
3- این اخلاق و تصوف، اجتماعی است و با تصوف فردگرا، میانهای ندارد. بُعد اجتماعی این مدل از اخلاق این است که فرد سالک نباید از دستگیری سایر افراد جامعه شانه خالی کند و این دستگیری نه با قهر و غلبه و شعار و وعظ، بلکه با ملایمت و مهربانی صورت گرفته و چنان است که رهرو ضمن محبت یافتن به رفتار عملی راهنما، مراتب فردی و اجتماعی اخلاق را با وی بپیماید.
البته ناگفته نماند، سلفیگرایی افراطی نه تنها مراکش و مغرب عربی بلکه تمام خاورمیانه بزرگ را در برگرفته است و تودههای بریده از روشنفکران لائیک و سرخورده از افکار چپ و راست و تحت ستم دیکتاتورهای غیر منتخب و رؤسای جمهور مادامالعمر و جاهطلب را جذب خود میکنند.
در مصر، عربستان، اردن، فلسطین، الجزایر، موریتانی، نیجریه، بحرین، مغرب، لیبی، تونس و… اسلامگرایی در خدمت تندروها قرار گرفته است.
ترویج سلفیت در مراکش؛ زیر پرچم قرآن و سنت
سلفیها که با داشتن پدرخواندهای چون عربستان منبع مالی عظیمی در اختیار دارند، برای نشر عقاید خود در مراکش برنامههای متنوعی را تدارک میبینند که مهمترین آن راهاندازی جمعیت تبلیغی قرآن و سنت نبوی در این کشور است.
پایگاه اطلاعرسانی «fikercenter» در این باره نوشته است: این جمعیت در سال 1976 میلادی به ریاست «محمد الغراوی» تأسیس شد، او تا سال 2008 م در مدارس مختلفی که وابسته به این جمعیت بود، تدریس میکرد، کم کم این مدارس با استقبال زیاد مردم مواجه شد و حکومت برای سیطره بر آنها مجبور به ادغام آنها در مؤسسات دینی و آموزشی شد.
بعدها این مدارس با عنوان «دور القرآن»(قرآنسرا) شناخته شدند و در دهه هفتاد میلادی «ابن باز»، رئیس مرکز و مفتی اعظم عربستان به صراحت اذعان کرد که قرآنسراهای مراکش با هدف ترویج عقاید سلفی تأسیس شدهاند.
این مراکز به لحاظ اجتماعی، رنگ و صبغه فرقهای به خود گرفتهاند؛ بهطوریکه سلفیها در حفظ و تضمین استقلال اجتماعی این مدارس بر اساس روابط اجتماعی حاکم در جامعه و برپایه دیدگاه دینی خود اقدام میکنند و در بیشتر موارد نیز بهدلیل صدور احکامی خارجی از عرف جامعه از سوی حکومت متوجه نقد و خردهگیری شدهاند.
«محمد الغراوی»؛ رئیس جمعیت تبلیغی قرآن و سنت مراکش
مهمترین رخدادی که میتوان در این خصوص به آن اشاره کرد، تصریحات اخیر محمد الغروای، رئیس جمعیت تبلیغی قرآن و سنت مراکش مبنی بر جایز دانستن ازدواج با دخران 9 ساله بود که بهشدت از سوی حکومت و وزارت اوقاف و اموراسلامی محکوم و تبدیل به موضوعی جنجال برانگیز شد تاجائی که به دستور حکومت فعالیت جمعیت مذکور به حالت تعلیق درآمد و بسیاری از قرآنسراها با دخالت مأموران حکومتی در مراکش تعطیل شدند.
این درحالی است که بهدلیل صدور احکام جاهلانه از سوی شیوخ سلفی در این مراکز به اصلاح قرآنی و باز شدن فضایی برای تأویل و تفسیر به رأی از آموزههای قرآن و اسلام، کم کم جامعه مراکش بهویژه قشر جوان این کشور به سمت تبلیغات افراد سودجویی چون گروهکهای تندرو تروریستی جذب شدهاند؛ استقبال و پیوستن جوانان مراکشی به گروه تروریستی چون داعش از مهمترین تبعاتی بوده که جمعیت تبلیغی قرآن و سنت مراکش با آموزههای ناصحیح خود به آن دامن زده و ضعف عملکرد مراکزی قرآنی در این کشور را بیش از پیش به منصه ظهور رسانده است. چنانچه بر اساس مستندات حکومتی، بسیاری از جوانان مراکشی، خانوادهها و همسران خود را در شرایط بسیار بدی ترک کرده و به گروه تروریستی داعش پیوستهاند.