شاخص‌های بازنگری در سرفصل‌های علوم قرآن و حدیث
کد خبر: 3364736
تاریخ انتشار : ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۶
حجت‌‌الاسلام سیدمحمود‌ طیب‌حسینی تشریح کرد:

شاخص‌های بازنگری در سرفصل‌های علوم قرآن و حدیث

گروه دانشگاه: دانشیار گروه قرآن‌پژوهشی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با تاکید بر ضرورت بازنگری سرفصل‌های رشه علوم قرآن و حدیث، به بررسی مهم‌ترین نیازها در این عرصه پرداخت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، بازنگری سرفصل‌های رشته علوم قرآن و حدیث چندی است که در کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور، مستقر در وزارت علوم پیگیری می‌شود، از این رو به سراغ حجت‌‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود‌ طیب‌حسینی، دانشیار گروه قرآن‌پژوهشی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه که در بحث تحول در رشته علوم قرآن و حدیث با این کمیسیون همکاری دارد رفتیم تا در مورد ضرورت بازنگری سرفصل‌ها و پیشبرد امور نظر وی را جویا شویم. مشروح این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

ایکنا: بازنگری سرفصل‌های رشته علوم قرآن و حدیث را چه مقدار ضروری می‌دانید؟

بازنگری سرفصل‌ها یک کار لازم و ضروری است. هم بازنگری و به روز شدن آن به دلیل مباحث جدید و نظریات نویی که مطرح شده و هم بازسازی برنامه‌‌ها، زیرا برنامه‌ها به شدت از ضعف، نپختگی و نقص رنج می‌بردند. سرفصل‌های رشته علوم قرآن به دلیل پراکندگی و تشتتی که در این سال‌های اخیر در آن ایجاد شده بود و هر جایی برای خودش یک برنامه‌ای داشت، برخی از برنامه‌ها هم واقعاً ضعیف بود از این جهت این کار را تمجید می‌کنم.

ایکنا: بازنگری معطوف به چه چیزی باید باشد؟

باید به دو چیز معطوف باشد؛ یکی باید معطوف به نیازهای امروز جامعه ما باشد و اینکه قرآن در صحنه زندگی مردم، بیشتر و بهتر برای عمل حضور پیدا کند. این نقطه‌ای است که بازنگری باید معطوف به آن باشد. این طور نیست که در گذشته این امر نبوده باشد بلکه با توجه به تحولاتی که در مباحث انجام گرفته باید به روز شود. این بازنگری از این جهت لازم است که قرآن بیشتر در صحنه زندگی مردم حضور پیدا کند یعنی دانشجویان واسطه می‌شوند و براساس این بازنگری نظریه جدیدتر و کاربردی‌تر به دانشجویان منتقل و از طریق دانشجویان به جامعه تزریق شود. دیگر اینکه بازنگری باید به رفع نقص و تکمیل برنامه‌های گذشته و به روز شدن برنامه‌ها معطوف باشد.

ایکنا: به نظر شما باید بازنگری از سنخ نیازهای جامعه باشد یا در رشته قرآن حدیث نمی‌شود گفت که مستقیماً با نیازهای جامعه در ارتباط هست و بخواهیم نیازهای واسط را با این سرفصل‌ها برطرف کنیم؟

قرآن به دلیل اینکه کتاب دین ما است و حدیث به‌خاطر اینکه بیانگر معارف دین ما هست این دو نمی‌توانند بی‌توجه به نیاز جامعه باشند. نمی‌توان نیاز جامعه را در این بازنگری نادیده گرفت، منتهی این طور نیست که محصول این بازنگری مستقیم در جامعه مطرح بشود؛ یک واسطه‌های خواهد داشت، یعنی باید قشرهایی این معارف و برنامه‌های تهیه شده و تدوین شده با نیازهای جدید را آموزش ببیند، اینها را بیاموزند و یاد بگیرند و بهره بیشتری از قرآن بگیرند و آن‌ها را به جامعه منتقل کنند. نتیجه این برنامه باید در جامعه منعکس شود و  قرآن در صحنه عمل و زندگی مردم بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.

ایکنا: با توجه به همکاری شما در کمیته تحول، روند فعالیت‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟

همکاری زیادی در گذشته نداشته‌ام. در یک جلسه دعوت شدم که چون سفر بودم نتوانستم حضور پیدا کنم، یک جلسه هم حضور پیدا کردم ولی اجمالاً دورادور اطلاعاتی دارم. قدم‌های خوبی برداشتند، مراحل خوبی را طی کردند ولی در عین حال فکر می‌کنم که مشارکت بیشتری از نخبگان رشته‌های قرآنی را باید جلب کنند در عین حالی که انگیزه‌های خیلی خوبی پشت کار است و خوب کار شده ولی هنوز جای کار است. البته خود نخبگان هم باید مشارکت بیشتری داشته باشند یعنی بدون هر گونه ذهنیت و پیش‌ذهنیتی باید آمادگی خودشان را برای همکاری اعلام کنند. این فرصت همکاری را در خودشان ایجاد کنند؛ آن‌ها هم به نظرم به هرحال باید مشارکت بیشتری را از نخبگان رشته‌های علوم قرآن و حدیث طلب داشته باشند.

من در جلسه‌ای که شرکت کردم فکر می‌کنم بیشتر از این باید نخبگان مراکز مختلف حضور می‌یافتند که البته دعوت شده بودند و در آن جلسه شاید بنا به دلایل خاص نیامده بودند، بعضی‌هایشان را می‌شناسم آن ساعت تدریس داشتند و نتوانستند در آن جلسه شرکت کنند.

ایکنا: به نظر شما این برنامه چقدر عملیاتی می‌شود؟ چقدر جامعه علمی ما استقبال می‌کنند؟ ظرفیت این تحول را دارند یا ندارند؟

البته فکر می‌کنم اگر مقاومت کنند و مشارکت بیشتری از صاحب‌نظران را داشته باشند در نتیجه این عملیاتی هم خواهد شد حتی اگر صد درصد هم عملیاتی نشود به هرحال تا درصد خوبی هم عملیاتی شود به نظرم موفق است به شرط اینکه شرایط مشارکت نخبگان تأمین شود صاحب‌نظران را بیشتر دعوت کنند که در این تحول سهم و حضور داشته باشند، امیدوارم که اینطور شود.

ایکنا: به نظر شما خود ارتباط اساتید چه مقدار می‌تواند روی این امر اثرگذار باشد؟ چقدر تحول مستلزم این است که پیوند و ارتباط عمیقی بین خود این اساتیدی که در این عرصه کار می‌کنند وجود داشته باشد؟

خیلی تأثیر دارد، وقتی که استادی دیدگاه و نظری دارد، وقتی دعوت شود که در این تحول مشارکت داشته باشد اگر نقدهایی دارد نقدهایش شنیده شود و اگر پیشنهادهایی دارد پیشنهادهایش دیده شود آن شخص احساس می‌کند که در این تنظیم برنامه تحول سهیم و شریک بوده در نتیجه در اجرا هم با انگیزه بیشتری آن‌ها را اجرا می‌کند ولی اگر یک عده‌ای بخواهند خودشان با تجربیات خودشان با دیدگاه خودشان این برنامه را تدوین کنند در نتیجه انگیزه‌های کمتری در میان اساتید برای اجرا و عملیاتی‌کردن آن به‌وجود می‌آید. این حضور نخبگان، اساتید و صاحب‌نظران در خود تدوین برنامه و بازسازی و اصلاح و رفع نواقص این قطعاً در عملیاتی‌شدن به نظرم تأثیر زیادی دارد.

ایکنا: اجازه بازنگری سرفصل‌ها و دخل و تصرف مستقیماً به خود دانشگاه‌ها داده نشده است. این را مغایر با پیشرفت آموزشی نمی‌دانید؟

ممکن است تأثیراتی داشته باشد ولی اینکه اصلاً اجازه تغییر داده نشود شاید مطلوب نباشد اینکه می‌گویم که همه مشارکت داشته باشند به نوعی فضا را باز می‌کند برای اعمال سلیقه‌های مختلف، یعنی بجای اینکه ما یک برنامه محدود و غیر قابل تجدید نظر را ببندیم ممکن است دو یا سه برنامه نزدیک به هم را ببندیم که دانشگاه‌های مختلف در آن مشارکت داشته باشند اما اگر بخواهیم این را رها کنیم با پیشرفت این رشته منافات دارد.
اگر اجازه تغییر ندهیم همان مقدار که مشکل ایجاد می‌کند که اجازه دادن مشکل ایجاد می‌کند. در گذشته اجازه داده شده که هر دانشگاهی به سلیقه خود برنامه‌ای بریزد. تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد که برنامه‌های ناپخته و نامحدود و دارای ضعفی نوشته شده که آن هم این رشته را به شدت با آسیب همراه کرده و دچار تشتت کرده است. هر دوی آن نامطلوب است.

به هر حال باید یک راه میانه‌ای را یافت. هم دانشگا‌ه‌های مختلف مخصوصاً دانشگاه‌هایی که اعتبار بالایی دارند اساتید برجسته‌ای دارند مشارکت کنند و هم اینکه یک راه میانه‌ای که به جای اینکه خودمان را محدود به یک برنامه کنیم چند برنامه با یک انعطاف و تغییرهای تعریف شده‌ای که محدود هم باشد تعریف شود. این اعمال سلیقه‌ها طوری باشد که جهت پیشرفت این رشته باشد صرفاً سلیقه نباشد.

چیزی که ما در گذشته شاهد آن هستیم خیلی پراکندگی، ناپختگی و نقص و احیاناً سلیقه‌های خیلی محدود در این برنامه حاکم بود که واقعاً برنامه‌ها از ضعف رنج می‌بردند. چندین دانشگاه‌ غیر دولتی بودند که همین رشته علوم قرآن را تأسیس کردند و از 10، 15 سال پیش با آن‌ها در ارتباط هستم. واقعاً برنامه‌های فاقد شرایط لازم تدوین کرده بودند و دانشجو را آن طور که باید و شاید رشد علمی نمی‌دادند واقعاً برنامه‌ها دچار آسیب بودند، این باز کردن دست عمل دانشگاه‌ها به این دلیل ممکن است منجر به آن آشفتگی در برنامه‌ها و ضعف و پایین آمدن راندمان برنامه‌ها شود. آن آفت هم هست.

صاحب‌نظران باید بنشینند و یک راه میانه‌ای را پیش بگیرند که هم این آسیب را نداشته باشد که برنامه‌ها دچار ضعف، افت و سلیقه‌های محدود و خاص شود و هم از آن طرف از رشد و گسترش این رشته جلوگیری نکند و مانع پیشرفت آن نشود. الان به دلیل اینکه بعضی از مراکز همواره دنبال برنامه جدید هستند و رشته‌ها جدید تأسیس می‌کنند ما الان هم در معرض آسیب هستیم مثلاً می‌آیند رشته‌های جدید تأسیس می‌کنند در حالی که واحدهای لازم را ندارد. درس‌هایی که می‌گذارند پشتوانه علمی لازم را ندارد و در عمل قابل اجرا نیست، اگر هم یک جایی اجرا کنند آن شخصی که از آن فارغ‌التحصیل ‌شود آن کارایی و دانش لازم را از قرآن و حدیث یا رشته‌های مرتبط با قرآن و حدیث به دست نمی‌آورد که بعداً‌ در جامعه بتواند منشأ خدمت باشد، اینها به نظرم آسیب‌هایی است که باید روی اینها توجه شود. این نکات را در تحول در نظر بگیرند و یا اگر می‌خواهند اختیاراتی به دانشگاه‌ها واگذار کنند اینها را مد نظر قرار دهند.

ایکنا: در مورد فعالیت کارگروه زیر نظر شما لطفاً کمی توضیح دهید.

بعضی از جلسات دعوت شدم. برنامه‌ها را که نوشتند برای ما هم فرستادند و دیده‌ایم. برنامه‌های قبل را هم دیده‌ام. از 15 سال پیش با برنامه‌های برخی از دانشگاه‌ها در ارتباط بودم به شدت دچار آفت و آسیب بودند. این برنامه جدید را که دیدم در مجموع کلیت تحول را موافق هستم، اما در جزئیات، خود من یک دیدگاه‌هایی دارم که در بعضی از جلسات هم مطرح کرده‌ام. به نظرم مشارکت مراکز مهم است در اینکه کار، کار پخته و قابل عملیاتی باشد.

ایکنا: الان این سرفصل‌هایی که دیدید به نظر شما چقدر مسئله‌محور و چالشی است که دانشجو طرف پژوهش کشیده شود؟

دانشجوی کارشناسی که برنامه‌ آن را ریخته‌اند برای او نیازی به مسئله‌محور بودن نداریم. ما آموزش علوم قرآن و تدریس را داریم بعلاوه اینکه دانشجو با منابع، با روش مراجعه به منابع آشنا شود و بتواند زمینه نهادینه‌کردن قرآن در زندگی مردم و در جامعه را فراهم کند. مسئله‌محور به آن معنا در این برنامه‌ها به نظر من لازم نیست دیده شود. جزئیات برنامه در ذهن من نیست. ولی در مجموع همه معارف و دانش‌های لازم برای این رشته را یک دانشجوی کارشناسی لازم است از آن‌ها آگاه شود تا مراجعه به قرآن و حدیث داشته باشد تقریباً لحاظ شده است. یک اصلاحاتی نیاز دارد و باید تکمیل شود ولی آن چیزی که انجام شده نسبت به آن چیزی که از قبل بوده و یک گام به جلو است.

captcha