به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)
از خراسان رضوی، چندی است در ادبیات فرهنگی کشور، واژه جدیدی به نام
«ازدواج سفید» را مکرر می شنویم. پدیدهای سیاه و وارداتی که برخلاف نام
فریبنده آن در نگاه اول، یک تلقی مثبت در ذهن مخاطب ایجاد میکند، اما نه
تنها نمیتوان نام پیوند مقدس ازدواج را بر آن نهاد بلکه صرفا نوعی هم خانگی
محسوب میشود و هدف آن نیز کمرنگ کردن سنت حسنه ازدواج و هجمه به نظام
ارزشی خانواده در اسلام است.
این پدیده شوم که نام «همخانگی سیاه» به
مراتب برای آن زیبندهتر است نه تنها رهاورد و نمونهای بارز از سبک زندگی
غربی محسوب میشود بلکه هیچگونه سنخیتی با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ندارد
اما متأسفانه مدتی است که به جامعه ما الصاق شده و توانسته بخش بسیار
محدودی از جامعه ما را درگیر خود کند.
اما مطلبی که در اینجا مطرح میشود
آن است که اگر اینگونه پدیدهها به محض ورود مورد شناسایی و آسیبشناسی
قرار نگرفته و اقدامات پیشگیرانه لازم در خصوص آن انجام نشود، میتواند
همچون غدهای سرطانی در سراسر جامعه انتشار یابد، به گونهای که شاید در
آینده درمان آن به راحتی میسر نباشد.
از این رو بر آن شدیم تا با واکاوی
ابعاد گوناگون این پدیده جدید، به نقد و بررسی مبسوط آن بپردازیم؛ در همین
راستا به سراغ حجتالاسلام سیدمهدی واعظ موسوی، از واعظان و سخنوران کشورمان رفتیم تا در این باره دقایقی با وی به گفتوگو بنشینیم.
انقلاب صنعتی در غرب؛ زمینهساز شکلگیری ازدواج سفیدحجتالاسلام
واعظ موسوی در ابتدا با اشاره به پیشینه این نوع ازدواج، عنوان کرد: سابقه
ازدواج سفید به انقلاب صنعتی غرب باز میگردد. بر اساس گفته ویل دورانت در
کتاب لذات فلسفه، فصل زن امروزی، سنگ بنای خانواده با انقلاب صنعتی سست شد
و خانواده به تدریج رو به فروپاشی و اضمحلال گذاشت؛ به گونهای که زن و
مرد هر دو شاغل بودند، هر دو حقوق میگرفتند، هر دو رانندگی میکردند، حتی
لباسهای بانوان نیز مانند آقایان شد و زنها کاملا مردواره و مردها نیز
کاملا زنواره شدند و هر کدام به نوعی از جایگاه واقعی خود خارج شد؛ هیچ
کدام دیگر نسبت به یکدیگر احساس نیاز نمیکردند که به تبع آن بخواهند یک
پیوند رسمی برقرار کرده و تشکیل خانواده دهند.
وی ادامه داد: بر این
اساس پس از انقلاب صنعتی، به کلی مفهوم خانواده تغییر کرد، اکنون خانواده
در غرب معنای دیگری دارد و همین که یک زن و مرد صرفا زیر یک سقف قرار
بگیرند یک خانواده محسوب میشوند. در حالی که هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر،
فرزنددار شدن و آینده زندگی خود ندارند و در بسیاری از موارد حتی عقدی رسمی
نیز در کلیسا صورت نمیگیرد.
این سخنور کشورمان با بیان اینکه داشتن
فرزند نیز پس از انقلاب صنعتی، خود مایه زحمت تلقی میشد، بیان کرد: از آنجا که فرزنددار شدن خود مسبب هزینه است و به دلیل شاغل بودن مادر، فرزند
باید به مهدهای کودک سپرده شود، احساس نیاز به فرزند نیز همچون احساس نیاز
زن و مرد نسبت به یکدیگر کمرنگ و این شرایط به تدریج زمینهساز نوعی از
ازدواج به نام «ازدواج سفید» شد.
عدم برخورداری از سندیت و تعهد رسمی؛ علت نامگذاری «ازدواج سفید»وی
در ادامه با اشاره به دلیل نامگذاری این پدیده به «ازدواج سفید» عنوان
کرد: برخلاف نام مثبت آن نباید به این پدیده خوشبینانه نگریست، چرا که
دشمن با القای این پدیده شوم درصدد ترویج این نوع از رابطه در کشور ما است؛
منظور از ازدواج سفید این است که در این سبک رابطه هیچ برگه و سندی امضا
نمیشود و همچون چک سفید امضایی است که هیچ مبلغ و تاریخی در آن مرقوم نشده و
تعهدی را شامل نمیشود.
حجتالاسلام واعظ موسوی در ادامه با بیان اینکه
ازدواج سفید، سیاهترین نوع ازدواج محسوب میشود، به دیدگاه اسلام در این
خصوص اشاره و اظهار کرد: فقه و دین ما این نوع رابطه را حتی ازدواج هم
نمیداند که آن را سفید یا سیاه معرفی کند، بلکه از نگاه دین یک نوع جفتشدن اعتباری، موقتی، بدون تعهد و سرشار از پوچی است که طرفین تا زمانی که
نسبت به یکدیگر احساس نیاز کنند به این رابطه ادامه داده و در غیر این صورت
آن را خاتمه میدهند.
وی با بیان اینکه این موضوع
در کشور ما سابقه طولانی ندارد و تاکنون بخش بسیار معدودی از جامعه ما را درگیر کرده
است، اظهار کرد: اکثریت ملت ما متدین هستند و این شکل زندگی را سیاهترین نوع
رابطه میپندارند؛ با این وجود این نوع رابطه همچون یک سلول سرطانی است که
در همان ابتدا باید جلوی پیشرفت و انتشارش گرفته شود.
مشکلات و هزینههای ازدواج؛ عامل اصلی کمرنگ شدن این امر در جامعهاین
سخنران برجسته کشورمان در ادامه مصائب و هزینههای ازدواج رسمی را عامل
اصلی رویگردانی بسیاری از جوانان به امر ازدواج دانست و افزود: آمار روبه
رشد طلاق، ناکارآمدی ما در عرصه ازدواج، مشکلات و هزینههای سرسامآور، عدم
آموزش نحوه تعامل صحیح به زوجین و خانوادهها، فرهنگ غلط چشم و همچشمی،
ناموفق بودن بسیاری از ازدواجها و نارضایتی برخی مزدوجین، عدم تعهد برخی
از همسران نسبت به یکدیگر و عواملی از این دست سبب عدم تمایل جوانان نسبت
به ازدواج میشود؛ در نتیجه افرادی که از لحاظ ایمانی سستتر هستند به سوی
این شکل از زندگی سوق پیدا میکنند.
وی همچنین نقش ماهواره و سریالهای
ماهوارهای را نیز در ترویج این نوع از روابط پررنگ توصیف کرد و گفت:
ماهواره، سبک زندگی غربی را به زوایای زندگی مردم آورده است و این موضوع
به مرور زمان موجب میشود، جامعه از فرهنگ بومی فاصله گرفته و به مسائلی که
روزی حتی به آن فکر هم نمیکردند، متمایل شود.
سختگیری خانوادهها؛ عامل دیگر رویگردانی از ازدواجحجتالاسلام
واعظ موسوی سختگیری خانوادهها در امر ازدواج را یکی دیگر از این عوامل
عنوان کرد و افزود: نقش خانوادهها نیز در بروز این موضوع بسیار قابل توجه
است. بسیاری از مردم ادعای تدین میکنند اما در امر ازدواج سخت گیرند؛ این
درحالی است که نبی مکرم اسلام در حدیثی میفرمایند: «اذا جائکم من ترضون
خلقه و دینه فزوجوه الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر؛ اگر کسی به
عنوان خواستگاری به نزد شما آمد که خلق و دینش را میپسندید با او ازدواج
کنید و اگر به این دستور عمل نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود
خواهد آمد».
وی با بیان اینکه متأسفانه در حال حاضر بسیاری از جوانان
متدین در خواستگاریها با پاسخ منفی روبهرو می شوند که این خود ناامیدی
میآورد، تصریح کرد: در مواردی که موافقت میکنند نیز سنگاندازیها،
هزینهها و مهریههای سنگین از مصائب بسیاری از ازدواجهاست از این رو در
چنین شرایطی برخی از افراد که از ایمان کمتری برخوردار هستند به سمت روابط
دوستی و ازدواج سیاه میروند.
فراهم نشدن شرایط ازدواج آسان؛ زمینهساز تمایل جوانان به ازدواج سفیداین
کارشناس دینی با ذکر این مثال که در حوزه اقتصاد، عدم ثبات اقتصادی،
افزایش جرائم و فساد اقتصادی را دربردارد، ابراز کرد: در زمینه ازدواج نیز
وضع به همین گونه است؛ چنانچه زمینههای ازدواج به سهولت فراهم نشود و
نتوانیم آمار طلاق را کاهش دهیم، مردم به سوی برقراری چنین روابطی میروند؛
بنابراین باید این موضوع به صورت ریشهای درمان شود.
وی با انتقاد از
رویکردی که در این زمینه مدام از دشمن میگوید و غرب را مقصر اصلی جلوه
میدهد، ادامه داد: اینکه مدام از دشمن بگوییم مشکلی را حل نمیکند، بلکه
باید عملکرد و کارنامه خود را نیز در این زمینه به بوته نقد گذارده و مورد
بررسی قرار دهیم.
حجتالاسلام واعظ موسوی همچنین با ابراز تأسف از
گسترش روحیه تجملگرایی و چشم و همچشمی بین مردم، اظهار کرد: متأسفانه
بسیاری از مردم، دیگر به خاطر خدا فرزندانشان را همسر نمیدهند و معیارها
دیگر بر مبنای دین تعریف نمیشود.
و کلام آخر...همانگونه که گفته
شد، یک پدیده غیربومی و ناپسند تنها زمانی در یک جامعه اجازه بروز و ظهور
پیدا میکند که بسترهای مناسب از جهات گوناگون برای پیدایش آن فراهم باشد؛
از این رو تا زمانی که مشکلات ازدواج در جامعه ما سر به فلک میکشد و
بسترهای لازم برای تزویج به هنگام جوانان فراهم نیست، همچنین به دلیل عدم
فرهنگسازی مناسب و تبیین سبک زندگی دینی از سوی دستگاههای فرهنگی و
جریانساز، واکسینه شدن جوانان در مقابل اینچنین پدیدههایی، رویاپردازی و
خیال خام است.
بنابراین راهکار را باید در کنار دیدهبانی فرهنگی برای
مقابله با چنین پدیدههای غیرمتعارف و نامشروعی از همان مراحل ابتدایی، در
ترویج، تبلیغ و نهادینهسازی فرهنگ ازدواج آسان جستجو کرد؛ بدین منظور
ضروری است تا تمامی نهادها اعم از نهادهای دینی، مردمی، دستگاههای دولتی و
خیران در این حوزه به صورت جدی ورود پیدا کنند تا با یک همدلی و انسجام
ملی بتوان گامهای محکمتری در این زمینه برداشت؛ آنهم قبل از اینکه کار از
کار بگذرد و امر ازدواج در کشور تبدیل به یک بحران شود، چرا که یقینا وجود
12 میلیون جوان مجرد و در آستانه ازدواج از جمعیت یک جامعه 80 میلیونی، به
هیچ عنوان شایسته کشوری با فرهنگ اسلامی و شیعی نیست...
محبوبه اسدپور