اسلام، مخاطب جهانی و هویت‌بخشی فراتر از مرز و بوم
کد خبر: 3530055
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۳
گفت‌وگوی سید‌جواد میری با ایکنا/

اسلام، مخاطب جهانی و هویت‌بخشی فراتر از مرز و بوم

گروه اندیشه: میری معتقد است انسان به معنای کلی موضوع هویت اسلامی است و نمی‌توان مخاطبان اسلام را تنها مسلمانان دانست. وی معتقد است نباید از هویت اسلامی به عنوان ابزاری در مقابل هژمونی غربی استفاده کرد و آن را به هویت‌سازی تقلیل داد.

سیدجواد میری،‌ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در پاسخ به پرسشی درباره نسبت هویت اسلامی با سنت از یک سو و ارزش‌های مدرن از سوی دیگر، گفت: اولین نکته‌ای که به ذهن خطور می‌کند این است که آیا بحث هویت اسلامی بحثی جامعه‌شناختی است و یا بحثی ایدئولوژیک، به این معنا که آیا ما در خصوص موضوعی صحبت می‌کنیم که در جامعه سریان دارد و به صورت پدیده‌ای زنده و در حال حرکت و پویایی است و یا پدیده‌‌ای که در واقع برساخته‌ای است که به صورت ایدئولوژیک از دستگاه‌های‌ رسمی تولید می‌شود.
میری افزود: وقتی ما در خصوص هویت در ایران معاصر صحبت می‌کنیم، انگار هیچ مشکل و مانعی وجود ندارد و ما می‌توانیم جامعه را مانند خمیری در دست گرفته و بسازیم و از سوی دیگر برخی که انتقادی به هویت اسلامی دارند، به گونه‌ای بیان می‌کنند که هویت ما در این چهار دهه تغییری نکرده است و ما الان با خمیره‌ای روبرو هستیم که می‌توانیم آن را بر اساس باستان‌گرایی یا ایدئولوژی که داریم بسازیم و هر دوی این گروه‌ها از جامعه به مثابه یک رخداد دور و بیگانه هستند و نمی‌توانند با نگاه جامعه‌شناختی به جامعه ایران نگاه کنند.
عنصر تنوع در جامعه ایرانی
این جامعه شناس تصریح کرد: تنوع نکته مهمی در جامعه ایرانی است که اگر به آن توجه نشود، بسیاری از سیاستگذاری و هزینه‌ها در خصوص هویت اجتماعی و رسیدن به هویت اسلامی ابتر باقی خواهند ماند. ما در جامعه ایران با تنوعی روبرو هستیم که اعم از تنوع قومی، زبانی و سیاسی است.
میری ادامه داد: تنوعی در جامعه ایران در خصوص اینکه چطور من خودم را تعریف می‌کنم،‌ وجود دارد. هویت ایرانی تنها در قالب‌های صرفا اسلامی و یا باستان‌گرایانه گنجانده نمی‌شود و در قالب‌های دیگری هم وجود دارد.
چالش مدرنیته؛ آیا می‌توان در جهان مدرن غیرمدرن اندیشید؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: نکته مهم دیگر چالشی است که در برابر ذهن نقاد و پویای جامعه ایرانی و ایرانی امروز به مثابه یک اندیشمند قرار دارد و آن این که ما در وضعیتی نیستیم که بتوانیم سنت خودمان را داشته باشیم و نیم نگاهی هم به مدرنیته بکنیم، زیرا بزرگترین شکاف و گسست در جامعه ایرانی شکاف سنت و مدرنیته است.
میری ادامه داد: سنتی که ما به عنوان «غیرغربی» در نظر می‌گیریم چنان دستخوش تغییرات شده است که اگر فکر کنیم سنتی که امروز در مورد آن صحبت می‌کنیم، همان سنت سیدعلی قاضی یا آخوند خراسانی است در اشتباه خواهیم بود. سنت امروز و سنت در گذشته اشتراکی لفظی دارد. ما با گذشته اختلاف افق داریم و اگر این نکته را در نظر نگیریم، در خصوص سنت دچار رویا و حالت توهمی خواهیم بود و فکر می‌کنیم کشتی ما لنگرگاه محکمی دارد. اساسا پرسش ما باید این باشد که آیا می‌توان در جهان معاصر و فضای مدرن و بستر مدرنیته، غیر مدرن اندیشید و زیست؟
این جامعه شناس افزود: ابعاد جهان امروز اعم از ابعاد دیجیتال، فضای مجازی، تکنولوژی و حیات معنوی چنان درگیر فضای یوروسنتریک و مدرن شده است که ما در فضای متشنجی هستیم و تا فضای حاضر را به رسمیت نشناخته و بررسی نکینم نمی‌توانیم وضعیت موجود را بشناسیم.
میری با بیان اینکه در حوزه تمدن اسلامی  بحث چالش سنت و مدرنیته لحاظ نشده است، گفت: عدم لحاظ وضعیت متشنج و متنوع امروز و قائل شدن به ریشه‌های اهریمنی و توطئه‌آمیز، مشکل ما حل نمی‌کند.
وی ادامه داد: از آنجا که بحث خانواده هم مطرح است بحث اساسی‌تری مطرح می‌شود و آن اینکه آیا به جای اینکه صحبت از هویت اسلامی بکنیم، نباید از گونه‌ای فروپاشی اجتماعی در افق جامه خود صحبت کنیم؟ ما زمانی می‌توانیم از جامعه منسجم صحبت کنیم که در آن سه عنصر مهم اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی وجود داشته باشد. امروز اگر نگاهی به آمار طلاق، دعاوی قضائی در حوز معاملات و مشارکت سیاسی  بیاندازیم، این سه عامل را در وضعیت بسیار نامطلوبی خواهیم دید.
هویت اسلامی یعنی رسیدن به مقام خلیفه الهی و عبداللهی
میری افزود: وقتی صحبت از تمدن اسلامی می‌کنیم، مسئله مهم‌تری را مغفول می‌گذاریم و آن این است که در ایران امروز مسئله هویت ملی با هر شاخصه‌ای در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا سخن از هویت اسلامی و تمدن اسلامی یک قرائت مداخله‌گرایانه است و طرز تلقی دیگر کشورهای اسلامی از ما چگونه است؟ ما در حالیکه در خصوص هویت اسلامی سرمایه‌گذاری می‌کنیم، باید نگران این مسئله باشیم که روی کنشگران سیاسی و اجتماعی دیگر کشورها چه تاثیری‌ می‌گذارد.  امروز صحبت کردن از تمدن اسلامی به معنایی در فضای موجود در جهان اسلام، اگر به صورت عقلایی مطرح نشود، یعنی اینکه پروژه فکری نباشد که توسط اندیشمندان و فیلسوفان مطرح شده باشد و از دستور کار نهادهای رسمی خارج شود بی‌تاثیر خواهد بود.
هویت اسلامی در منابع اسلامی
این جامعه شناس در پاسخ به این پرسش که هویت اسلامی با رجوع به منابع اصلی اسلامی چگونه به دست می‌آید، گفت: اسلام پیش از آنکه به دنبال هویت‌سازی باشد، به دنبال این است که انسان هبوط کرده را توانمند کند تا به اعلی علیین برسد، یعنی انسان باید به دنبال حقیقت ‌بود و مخاطب دین، انسان به عنوان مخاطبی جهانی است. این مرز و بوم و ساز و کارهای سیاسی اساسا محتوای اصلی دین نبوده است، زیرا بدون دین هم انسان‌ها می‌توانستند مرز‌های حقوقی، سیاسی و هویتی سرزمینی درست کنند. آنچه که دین به دنبالش بوده، آن حقیقت استعلایی است که انسان را مخاطب خود قرار می‌داده و به او قوه فرقان می‌داد تا انسان بتواند بین رشد و غی تمییز دهد و از درون این فضا راه و صراطی به خدای‌گونگی بیابد که هم خلیفه‌الله باشد و هم عبدالله.
اسلام به ابزار هویت‌سازی تقلیل نیابد
میری تصریح کرد: وقتی امروز به دلایل مختلف از جمله حضور استعمار و نظام هژمونیک غرب سعی می‌کنیم از هر وسیله‌ای از جمله هویت اسلامی استفاده کنیم تا مرز و غیریت‌سازی در برابر آوار بهمن‌گونه تسلط غربی ساخته شود، دین هم به ابزار هویت‌سازی تقلیل می‌یابد و مخاطب آن به جای مخاطب جهانی و موضوعات جهان‌شمول، به موضوعات منطقه‌ای بدل می‌شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در پاسخ به این پرسش که پیام اسلام برای انسان به معنای عام چیست، گفت:‌ هویت در ادبیات قرآن به این اشارت دارد که انسان موجودی در بین خاک و روح خدایی است و در طی این فاصله، انسان هویت خداگونه می‌یابد، اما ما به صورت امروزی سعی می‌کنیم هویتی از دین بسازیم و به همین خاطر اسلام به دینی فرهنگی و جغرافیایی تبدیل می‌شود. برخی از علما وقتی درباره پیامبر سخن می‌گویند، به جای «رسول الله» از «پیامبر اسلام» استفاده می‌کنند، به گونه‌ای این یعنی اختصاص اسلام به منطقه‌ای جغرفیایی.
میری ادامه داد: پیام قرآن خطاب به ناس و مردم بوده از هر رنگ و نژادی. وقتی سخن از قرآن و حدیث به عنوان منابع دینی می‌کنیم باید به شرط بودن اساسی عقل معتقد باشیم، زیرا بدون این کار، به جای ایجاد نظام معنایی جدید و دینی، تقیدی بر ذهن و زبان ایجاد خواهد شد. القاعده، داعش، وهابیت، سلفیون، نوسلفیون و بسیاری از کسانی از تشیع مداحی ساخته‌اند، در برابر اسلام و تشیع فقاهتی، علمی و فلسفی و عرفانی هستند و از اسلام که باعث رهایی است عاملی برای محدودیت ذهن و زبان انسان ساخته‌اند.  
وی در پاسخ به این پرسش که آیا هویت‌ها جا را برای هم تنگ می‌کنند؟ گفت:‌ ما وقتی درباره هویت اسلامی در اروپا و غرب بحث می‌کنیم، وضعیتی متفاوتی داریم تا وقتی در خصوص هویت در جوامع اسلامی سخن می‌گوییم. هویت اسلامی اگر در نسبت با دیگری، تساهل، تسامح و مشفقانه باشد می‌تواند در عالم معاصر حضوری معنادار و تاثیرگذار داشته باشد، اما اگر نسبت به دیگری خصمانه، انحصاری بوده و فضایی برای دیگری باز نگذارد، به جای اینکه موجب شکوفایی باشد، موجب تضاد‌های بنیادین خواهد بود.
منتظر یک غرب نژادپرست باشید
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: در خود غرب تضادهای بنیادینی وجود دارد و آنها به خاطر میراث مسیحی و سیطره شدید راسیسم و نژادپرستی و بیگانه‌ستیزی، هر گونه هویتی که بتواند در آنجا عرض اندام بکند و به معنای واقعی متفاوت باشد را به چشم تهدید نگاه می‌‌کنند. ما درسال‌های آینده مواجه با آمریکا و اروپایی خواهیم بود که شاید دست به سرکوب مسلمانان بزند، همان گونه که در قرن‌های 14 و 15 دست به سرکوب مسلمانان و یهودیان در اروپا و آمریکا زدند و تا دوران معاصر مسلمانی در اسپانیا و فرانسه نبود و مسلمانان امروز در این‌ کشورها به مهاجرت‌های قرن 19 و 20 باز می‌گردد.
این جامعه‌شناس با بیان اینکه غربی‌ها جهان را به زبان شریعتی به انسان و بومی‌ها تقسیم کرده‌اند، گفت: در دل این خوانش یک نوع راسیسم متافیزیکال وجود دارد و مفهوم نژاد متافیزیکی بوده و یک انحصار گرایی را در ذهن و زبان متافیزیکی ایجاد کرده است. در برابر این دیگری، اگر هویتی مانند هویت اسلامی که در دل خودش رویاهایی هم دارد که فضای عمومی را تحت سیطره و تاثیر قرار دهد،‌ مطرح شود، به صورت رقیبی که باید حذف شود، مطرح خواهد شد. مشکل اصلی در اینجاست که نوع نگاه به اسلام به خاطر برخی قرائت‌ها به جای اینکه یک قرائت هم‌زبان با جهان معاصر باشد، به قرائتی ضد عقلانی تبدیل شده است.
میری تصریح کرد: هم‌زبان شدن با جهان معاصر به این معنا نیست که اصالت به مدرنیته داده شود، بلکه به این معنا که ایده‌های اسلامی را به معنای عقلائی بیان کنیم. در جهان اسلام، ایران باید بتواند قرائتی را ارائه کند که تغیراتی بنیادین در جهان اسلام بدهد و زمانی این اتفاق می‌تواند بیفتد که نوع نگاه ما به دین به جای نگاه مرتجع، نگاهی عقلائی و آشنا به جهان معاصر باشد و این فضا نمی‌تواند به واسطه سیاستمداران باشد، بلکه باید عالمان وارد شوند.

گفت‌وگو از میثم قهوه‌چیان
captcha