فیش‎های تربیت قرآنی/ قرآن و چرایی تأکید بر شنا، سوارکاری و تیراندازی
کد خبر: 3593906
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۱
حجت‌الاسلام خادمیان تشریح کرد:

فیش‎های تربیت قرآنی/ قرآن و چرایی تأکید بر شنا، سوارکاری و تیراندازی

گروه جامعه: چهره ماند‌گار تبلیغ کشور با اشاره به فیش‎های تربیتی و تشریح چرایی تأکید اسلام بر سه ورزش شنا، سوارکاری و تیراندازی گفت: در تحقیقات، تأملات و برداشتی که از قرآن و روایات داشتم، به این نتیجه رسیدم که اولین پایه و وظیفه‌‌ در تربیت و سبک زندگی دادن، علم و شناخت است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، دين مقدس اسلام دارای نظامی فراگير است؛ به نحوی كه هر متخصص متعهد و منصفی از هر فنی، با نظرات دين اسلام سر و كار دارد؛ چرا كه اسلام همانند ديگر اديان الهی بر تمام شئون انسانی اعم از اقتصاد، اجتماع، سياست، حكومت و... به‎ ویژه حوزه تعليم و تربيت اشراف دارد؛ از همین رو و با توجه به اهمیت تعلیم و تربیت از منظر قرآن و شرایط فعلی جامعه، گفت‎وگویی را با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین خاد‌میان نوش‎آباد‌ی، چهره ماند‌گار تبلیغ و خطیب برتر کشور داشتیم؛ وی در این گفت‎وگو با تشریح اصول تربیتی قرآن برای خانواده‎ها و فیش‎های تربیت اسلامی نکاتی کلید را بیان می‎کند که می‎تواند راهگشای تربیتی بسیاری از خانواده‎ها قرار گیرد.

فیش‎های تربیت قرآنی/ قرآن و چرایی تأکید بر شنا، سوارکاری و تیراندازی

*پایه و اساس تربیت قرآنی چیست و از کجا شروع می‎شود؟
بنده کتابی را به عنوان نسل جمیل نوشته‌ام که در آن به روش‌های تربیت فرزند از نگاه قرآن و عترت اشاره شده است؛ در تحقیقات، تأملات و برداشتی که از قرآن و روایات داشتم، به این نتیجه رسیدم که اولین پایه و وظیفه‌‌ در تربیت و سبک زندگی دادن، علم و شناخت است؛ خداوند در قرآن خطاب به پیغمبر(ص) می‌فرماید:« یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» این یعنی ابتدا به آنها آموزش بده و آشنا کن؛ لذا مشکل فعلی خانواده‎های ما این است بحث تعلیم را جدی نمی‎گیرند؛ باید بدانیم که یاد دادن مواردی که کودک در زندگی با آنها درگیر می‎شود بسیار مهم است، چراکه خیلی از موضوعات را بچه‌ها نمی‌دانند که باید یاد بگیرند، اما ما از خیلی چیزها غافلیم و بسیاری از موارد را فراموش می‎کنیم که به آنها بگوییم؛ خیلی اوقات‌ هم بخاطر حیا اینکار را نمی‎کنیم، درحالی که باید به آنها یاد دهیم.

پایه اول وظیفه شناسی این است که معلومات انسان رشد پیدا کند

پایه اول وظیفه شناسی این است که معلومات انسان رشد پیدا کند و اینکه بداند علم تعریفش چیست؟ حرکت از نادانی و جهل به سمت دانایی و علم؛ لذا اگر ما بخواهیم کسی را به یک زندگی صحیح تعالی دهیم باید از ندانستن‌ها به سمت دانایی حرکت کنیم. حضرت یوسف(ع) زمانی که برادرانش را در بزرگسالی دید، به آنها چه گفت؟ فرمود: یادتان هست که با یوسف چه کردید؟ آن زمان که نادان بودید؛ این یعنی ریشه انحراف جهل است و ریشه هدایت و رفتن به سمت درستی‌ها علم است؛ لذا اولین پایه، دادن آگاهی و تعلیم است.

مشکل بزرگ امروز جامعه ما این است که جای خالق نشسته‌ایم و می‌گوییم از خدا عاقل‌تر هستیم؛ البته این تعبیر کمبود واژه است؛ مثلا می‌گویند دختر را زود شوهر ندهید، درحالی که اسلام می‌گوید زود شوهر بدهید. چطور است که حضرت زینب(س) زمانی که با امام حسین(ع) قصد سفر به کربلا داشتند، همسرش عبدالله بن جعفر بدون هیچ مشاجره‎ای و با تعامل کامل از این حرکت استقبال می‎کند؛ لذا تعامل بین این زن و شوهر به صورتی است که نه تنها عبدالله بن جعفر از این کار استقبال می‌کند، حتی دو پسرش را هم برای پرکردن جای خالی خودش در جنگ به همراه مادرشان می‎فرستد؛ تمام این تعامل به این خاطر بود که حضرت زینب(س)، در 11 سالگی به خانه شوهر رفتند و از لحاظ روح و روان با همسرشان تطبیق پیدا کردند، لذا در جامعه امروزی اگر دختری به وقتش به خانه شوهر برود و پسری به وقتش همسرداری کند، خودش را با وظایفش تطبیق می‏‌دهد.

فیش‎های تربیت قرآنی/ قرآن و چرایی تأکید بر شنا، سوارکاری و تیراندازی

متاسفانه امروز ما می‏‌بینیم که دختران و پسران بیش از 30 سال سن دارند و شخصیت و هویتشان شکل گرفته و هنوز مجرد هستند؛ لذا بسیار سخت است که بخواهند این قالب را تغییر دهند. زمانی پدری پش من آمد و به من گفت که دخترم می‎خواهد زود ازدواج کند و من مخالف هستم؛ به آن پدر گفتم اگر دختر شما مریض شود برای او حاضرید چقدر هزینه کنید تا سلامتی خود را به دست آورد؟ مبلغی را گفت، بعد گفتم اگر خوب نشد و پول بیشتری نیاز داشت چه می‎کنید؟ گفت هر چقدر هزینه داشته باشد فراهم می‎کنم، تا اینکه رسیدیم به‎جایی که گفت حاضرم خانه و مغازه‎ام را هم بفروشم تا خرج سلامتی دخترم کنم، به او گفتم شما فکر کنید اگر این ازدواج صورت نگیرد روح دختر شما مریض می‎شود و آن زمان با خانه و مغازه هم درست شدنی نیست؛ پس بهتر است پول این داماد و هزینه عروسی‎اش را بدهید و فکر کنید دخترتان مریض شده و این پول را هزینه مریضی او کرده‎اید؛ این بهتر از این است که بسیاری از موارد نادرست پیش بیاید که بعدها قابل جبران نباشد، لذا مسئله اول تعلیم است.

حقایق زندگی را به ‏نوعی برای فرزندانمان در زندگی و فضای خانواده اجرایی کنیم

مسئله دوم برای تربیت این است که حقایق زندگی را، به ‏نوعی برای فرزندانمان در زندگی و فضای خانواده اجرایی کنیم، به عنوان مثال قرآن کریم می‎فرماید، کاری کنید که بچه خودش اسباب‎بازی‎اش را بسازد، کمکش کنید تا خلاقیتش احیا شود. خود قرآن در جایی هم می‎فرماید :«تبارک الله احسن الخالقین» این یعنی انسان هم می‎تواند خلق کند اما نه به اندازه، کیفیت و قدرت خداوند؛ لذا بچه‎ها باید خودشان خلق کننده بازی باشند.

اسلام به سه ورزش در خانواده تأکید می‎کند؛ اما این تأکیدات را منحصر نمی‎کند و می‎گوید این سه ورزش را حتما در زندگی جریان دهید؛ اما آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‎ایم که چرا اسلام روی این سه ورزش تا این حد تأکید داشته است؟ چرا می‎گوید تا قبل از هفت سالگی به کودکانتان شنا کردن را یاد دهید؟ لذا وقتی این موضوع را بررسی می‎کنیم، به این نتیجه می‎رسیم که شنا به انسان یاد می‎دهد، فضای زندگی همیشه یک شکل و یکی نیست، فرد یاد می‎گیرد که اگر فضای زندگی عوض شد دستپاچه نشود، شنا به ما یاد می‎دهد که همیشه روی پاهایمان راه نرویم و گاهی برای زندگی باید به موازات بدن حرکت کنیم؛ یاد می‎دهد که همیشه این نفس نیست و گاهی باید آن را ذخیره کنیم و مسافتی را طی کنیم و اینکه اگر من خودم را با فضای آن وفق ندهم خفه می‌شوم، لذا اینها تماما تربیت است.

بسیاری از دانشکده‎های دنیا به این رسیده‎اند که بچه‎هایی که زیر هفت سال شنا را یاد می‎گیرند و می‎توانند زیر آب بروند، در بزرگسالی اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت، حتی یکی از دانشکده‎های خارجی برای دانشجویان دوره قضاوتش ابتدا سه ماه تمرین شنا گذاشته است و بعد به آنها می‎گویند زیر آب بمانید و نفس بگیرید چرا که می‌خواهید عمری قضاوت کنید و قاضی شوید.

چرا اسلام می‎گوید اسب سواری را فرا گیرید؟

ورزش دیگر سوارکاری است؛ اما چرا اسلام می‎گوید اسب سواری را فرا گیرید؟ برای اینکه به ما یاد دهد که ما لزوما اجبار نداریم سطح شعور دیگران را بالا بیاوریم، اما می‎توانیم سطح صبر خودمان را بالا ببریم؛ شما شاید نتوانید شعور اطرافیان را بالا بیاورد چرا که اختیاری ندارید، اما می‎توانید صبر خودتان را زیاد کنید که با یک موجود کم‎شعور و بی‎شعور زندگی کردن را  یاد گیرید. تعامل اسب و انسان همین است؛ آن کسی که اسب را رام می‎کند شعور اسب را بالا نمی‎آورد، بلکه آنقدر صبوری می‎کند که حیوان رام شود. اگر فرزندان ما این رفتار و اخلاق را یاد بگیرند و پایه تربیت ما این باشد می‎توانند در جریان زندگی خود موفق‎تر عمل کنند.

کودک در این جریان یاد می‌گیرد که در هفت سالگی یک اسب بی‌شعور را رام کند و سواری بگیرد؛ لذا وقتی این بچه به سن 20 سالگی رسید و در مقابل یک شوهر و یا زن کم‎شعور قرار گرفت، زود به سراغ طلاق نرود؛ او یاد می‎گیرد که در برخورد با یک موجود کم‎شعور و بی‎تفاوت آستانه صبرش را بالا ببرد، اینجاست که حقیقت‎های زندگی نهادینه می‌شود. با همه این موضوعات خیلی‎ها می‎گویند که اسب کجا بود و اسب سواری را ازکجا یاد بچه‎هایمان دهیم؟ اما باید برای آنها بگویم که ما برای بچه‎هایمان از کلاس کامپیوتر گرفته تا زبان هزینه‌های بالایی می‎کنیم؛ پس می‎شود بخشی از این هزینه را برای آموزش اسب‎سواری به فرزندانمان اختصاص دهیم؛ درست است گرانی است، اما به قول یکی از بزرگان که می‎فرمود الان گرانی هست اما هست، زمانی نبود و هیچ چیز نبود؛ بعد می‎گفت که تعجب می‎کنم مادرها و مادربزرگ‎های قدیم با اینکه در نبود مادرشان، بچه‎های خودشان و فامیل را هم شیر می‎دادند و تربیت کرده‎اند، اما امروز یک مادر برای یک بچه باید شیر خشک بخرد.

فیش‎های تربیت قرآنی/ قرآن و چرایی تأکید بر شنا، سوارکاری و تیراندازی

تیراندازی هم که توصیه دیگر اسلام است ما را به صبر و دقت فرا‎ می‎‏خواند، که باید این دو را با هم داشته باشیم؛ یعنی صبر کنید تا به وقت بزنید و دقت داشته باشید که به هدف بزنید. اگر بنده یاد بگیرم صبور باشم و به وقتش به هدف بزنم، آن وقت است که اگر طرف مقابلم عصبانی شود زود جوابش را نمی‎دهم، آرامش می‎کنم و به او می‎گویم که شما الان عصبانی هستید و من اگر هم درست بگویم شما کج می‎شنوید، من صبر می‎کنم شما وقتی آرام شدید با شما صحبت می‎کنم بخاطر اینکه می‎خواهم به خودم احترام بگذارم.

هیچوقت انسانی که برای خودش محترم است با یک آدم خشمگین وارد بحث و درگیری نمی‎شود، چون او به خودش بی‎احترامی نمی‎کند، اینجاست که اسلام راه را نشان می‎دهد و می‎گوید اگر در این مواقع عصبانی بودید و یا کسی را عصبانی دیدید، اگر نشسته‏‌اید بلند شوید و بروید، اگر ایستاده‎اید ترک مجلس و حرکتی کنید و یا پیغمبر(ص) می‏‌فرماید که آب سرد به سر خود بریزید، اگر نه که خودت را به خواب بزن و یا از محل دور شو؛ هنر این است که ما خودمان را در مسیر تعالی حفظ کنیم و آن را با خودم همراه کنم.

*جایگاه هدایت در اسلام و بجث تربیتی چگونه است؟
از نظر قرآن هدایت کردن مهم‎‎تر از ادب کردن است، چون ادب ممکن است جایی ناهنجاری را تا یک حدی محدود و کنترل کند؛ اما هدایت یک ناهنجار را تبدیل به یک موجود مفید برای خود و جامعه‎اش می‎کند.  روزی مالک اشتر از جایی عبور می‎کرد که جوان بدحالی آشغال سبزی‎های خودش را روی صورت مالک پرت و با دوستانش شروع به خندیدن کرد، پیرمردی که آنجا نشسته بود به آن جوان بدحال و دوستانش گفت که این مرد را شناختید؟ آنها گفتند نه؟ ولی هرکسی که می‌خواهد باشد چه کاری می‎خواهد بکند؟ پیرمرد گفت حال که برایتان مهم نیست بدانید که او مالک اشتر است؛ تا این اسم را گفت همه ترسیدند و از محل گریختند، آن جوان بدحال هم که دید دوستانش پا به فرار گذاشته‎اند به سمت مالک دوید و در مسجد به مالک رسید و دست به دامن او شد و با زاری خودش را روی پای مالک که درحال نماز خواندن بود انداخت؛ مالک نمازش را تمام کرد و بعد از آن از او پرسید که جوان چرا اینچنین می‎کنی؟ جوان به مالک گفت که من اشتباه کردم، من را ادب نکنید، قول می‎دهم از این کارها نکنم؛ مالک به او گفت که من دنبال این نبودم که تو را ادب کنم، من دیدم تو یک جوانی هستی که عمرت در حال تلف ‎شدن است، آنجا با خود گفتم اگر حرفی بزنم تو حرفم را نمی‎خری لذا به مسجد آمدم تا از خدا طلب کنم تا او که مقلب القوب است، قلب تو را عوض و تو را هدایت کند. مالک می‎توانست با یک حرکت آن جوان را از پای دربیاورد و یا دستور دهد او را به زنجیر بکشند، اما تصمیم او بر هدایت کردن بود که هدایت کردن بهتر از ادب کردن است؛ لذا برای هدایت او دعا کرد و چه بسا اگر حرف می‎زد آن جوان سخنش را قبول نمی‎کرد؛ لذا ما هم باید بیشتر از اینکه به دنبال تربیت باشیم به دنبال هدایت کردن باشیم، آنوقت می‏‌توانیم به همه راه درست را نشان دهیم.

به گزارش ایکنا خاد‌میان از آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی اجازه و تصد‌یق اجتهاد‌ و نقل روایت و حد‌یث د‌اشته و همچنین از مرحوم آیت‌الله تویسرکانی(ره)، حاج شیخ میرزاعلی آهی، آیت‌الله حائری تهرانی نیز اجازه اجتهاد‌ و نقل حد‌یث د‌ارد‌ و د‌ر د‌ومین همایش چهره‎های ماند‌گار از سوی سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان چهره ماند‌گار تبلیغ و خطیب برتر کشور انتخاب شد‌ه است.

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
Mohammad mahdavi
|
Germany
|
۱۳۹۶/۰۲/۱۰ - ۰۱:۰۲
0
1
خیلی جالب بود..
captcha