خاطره محمدعلی موحد از شوق زیارت امام رضا(ع) در کودکی/ سرودن مثنوی معنوی عبادت بود
کد خبر: 3692030
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۵

خاطره محمدعلی موحد از شوق زیارت امام رضا(ع) در کودکی/ سرودن مثنوی معنوی عبادت بود

گروه فرهنگی - محمدعلی موحد، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مصحح مثنوی معنوی درباره اشتیاقش برای سفر به مشهد گفت: از چیزهایی که یادم نمی‌رود، گریه‌ای است که برای سفر به مشهد داشتم، کودک بودم و دایی‌ام عازم سفر زیارتی بود؛ من در آن عوالم کودکی پایم را در یک کفش کرده بودم که باید همراهش بروم.

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی موحد، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مصحح مثنوی معنوی، صبح امروز، 27 بهمن‌ماه در نشست نقد و بررسی «مثنوی معنوی» که در پردیس کتاب مشهد برگزار شد، درباره اشتیاقش برای سفر به مشهد ابراز کرد: از چیزهایی که یادم نمی‌رود، گریه‌ای است که برای سفر به مشهد داشتم، کودک بودم و دایی‌ام عازم سفر زیارتی بود؛ من در آن عوالم کودکی پایم را در یک کفش کرده بودم که باید همراهش بروم.

وی ادامه داد: سفر در آن روزها، آن‌قدر ساده نبود و آرزوی کودکانه ما هم ممکن نشد به همین خاطر قهر کردم و به‌ شدت گریه کردم که خون از بینی‌ام جاری شد و باعث شد تب‌ و تاب زیارت فراموشم شود.
موحد با بیان اینکه آن زمان روستایی‌های آذربایجان همه مشتاق زیارت و سفر به مشهد بودند، اظهار کرد: روستایی‌های آذربایجان که افراد زحمتکشی هستند، اگر در سالی از آفت‌های زمینی و آسمانی محفوظ می‌ماندند و قوتی اضافه بر قوت لایموتشان باقی می‌ماند، فوراً به زیارت مشهد می‌آمدند و پس از آن مشهدی لقب گرفته و از دیگران متمایز می‌شدند.

عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: از گذشته بین سه قطب عمده عرفان یعنی خراسان، عراق و آذربایجان ارتباط وجود داشته است و علمای این سه خطه با یکدیگر رفت‌ و آمد و ارتباط داشته‌اند.

وی در همین راستا اضافه کرد: در اوایل دوران مشروطه، جاده بین این سه خطه یک‌طرفه می‌شود و فقط علمای آذربایجان به خراسان می‌رفتند مانند ایرج میرزا و حسین آقا ملک که به مشهد مهاجرت می‌کنند.
این عرفان‌پژوه، مثنوی معنوی را محصول مواجهه یک خراسانی «مولانا» و یک آذربایجانی «شمس تبریزی» دانست و ابراز کرد: حاصل این مواجهه و دیدار، یکی مقالات شمس تبریزی بود، مقالاتی که اگر نبودند، شمس خودش را نشان نمی‌داد، همان‌طور که خودش گفته بود تا آن روز کسی از او چیزی نشنیده است و هرچه می‌شنوید از برکات مولانا است.
موحد با اشاره به مثنوی معنوی مولانا، به‌ عنوان یکی دیگر از نتایج دیدار مولانا و شمس، اظهار کرد: اگر شمس نبود، مولانا هم نبود چراکه مولانا 68 سال عمر کرده و پیش از 38 سالگی‌اش که با شمس دیدار می‌کند، واعظ و سخنور بوده و اثری از او وجود نداشته است درحالی‌که در بخش کوتاه‌تر عمرش، دیوان کبیر با 40 هزار بیت و مثنوی معنوی در شش جلد از او منتشر می‌شود.
این مثنوی‌پژوه با اشاره به مقدمه مولانا در دفتر اول مثنوی، ادامه داد: مولانا می‌گوید: «این مثنوی معنوی اصولِ دین است و از خدا می‌خواهد که آن را از وی قبول کند؛ این یعنی کارش عبادت بوده است، ایشان همچنین در این مقدمه می‌گوید: «اجتهدت» یعنی برای نوشتن آن تلاش‌های بسیاری کرده و زحمات بسیاری متحمل شده، متأسفانه از یک استاد شنیدم که گفته بود، مولانا این ابیات را در حالت از خود بی‌خود شدن گفته است.
وی همچنین با رد این اعتقاد که مثنوی معنوی ناتمام مانده است، افزود: مولانا سه، چهار سال پیش از وفاتش شعر را کنار گذاشته است؛ بنابراین این‌طور نبوده که مثنوی با وفاتش ناتمام مانده باشد.

وی درباره جداسازی ابیات براساس موضوع که از ابداعات وی در تصحیح مثنوی بوده، درباره نیکولسون، شرق‌شناس، اسلام‌شناس، مترجم و شرح‌دهنده مثنوی معنوی و نسخه‌شناسی مثنوی معنوی نیز سخن گفت.

موحد در پایان با اشاره به حضور پرشور و فراوان مردم در مراسم نقد کتاب در پردیس کتاب، ابراز کرد: این مهم است در شرایطی که ابرهای تیره ناامیدی از هر سو جهانیان را فرا گرفته‌اند، گاهی بارقه‌ای از نور الهی می‌تابد که امید می‌بخشد و می‌گوید، غم مدار که درست می‌شود و این مردم راه خودشان را پیدا می‌کنند.

captcha