به گزارش ایکنا از لرستان، آیتالله سیداحمد میرعمادی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه خرمآباد در سلسله مباحثی تحت عنوان «درسهایی از نهجالبلاغه» عنوان داشته است: رهنمود ماندگار و جاودانه درباره لزوم تربیت جوان، نامه ۳۱ نهجالبلاغه است که بهعنوان منشور بزرگ تربیتی، شهرت یافته است.این نامه را امیرالمومنین علی(ع) به جوان برومند خود، امام حسنمجتبی(ع) نوشته و در واقع، نوعی از وصیتنامه است.
این وصیتنامه در قریهای به نامِ(حاضِرَین) در نزدیکی صفین و پس از مراجعت از جنگ صفین، توسط خود امیرالمومنان علی(ع) به فرزند برومندش حسن بن علی(ع) نوشته شده است.
فضا و فلسفه نگارش
درباره فضای نگارش این نامه باید گفت: بازگشت امیرالمومنین علی(ع) از صفین، متضمنِ معانی غریبی بود و گویا با این بازگشت، ایام غروب تابناک علوی آغاز میشد.امام(ع) با دنیایی از غم و اندوه و با خاطری آزورده و روحی غمگین از صفین بازگشت و دیدنِ نیرنگها و جهالتها ، تزویرها و سستیها ، قرآنهای بر سر نیزه، حماقتهای ابوموسی اشعریها و قشریگرائی خوارج، قلب علی(ع) را سخت مجروح کرده بود.علی(ع) در آن روزگار، دنیایی از غم و دلی مالامال از خون در سینه داشت؛ گویا میخواست با نوشتن چنین نامهای، کمی از دردِ خود بکاهد.
امام علی(ع) لحظات فراق را میدید و حس میکرد که پایان کار، فرا رسیده است؛ پس اراده فرموده که گوشهای از گنجینه اندیشه خویش را در این فضای غم گرفته و مِهآلود بر کاغذ بیاورد و یادگاری زنده و روشن از خویش باقی گذارد.
در واقع، پشت کردن دنیا، مجموعههای روزگار، نزدیک شدن مرگ و مهم تر از همه، دغدغه انتقال تجربیات به جوان و آگاه کردن او از تحولات روزگار، نزدیک شدن مرگ و مهمتر از همه، دغدغه انتقال تجربیات به جوان و آگاه کردن او از تحولات روزگار، فانی بودن دنیا و اصالت آخرت و آموزش معاشرت صحیح و زیستِ الهی و انسانی، از فلسفههای نگارش این نامه است.
در این نامه، سیمای جوانِ الهی و انسانی به طرز بسیار زیبائی ترسیم شده است و آن پیشوای حکیم و خردمند، با پندهای حکیمانه خود بر سرِ هر راهی از این جهان پر فراز و نشیب، چراغی بر میافروزد تا جوان بتواند از تاریکیها به سهولت بگذرد.ایشان همچون پدری دلسوز و معلمی کارآزموده، نحوه زندگی صحیح را به جوانان میآموزد و پست و بلند روزگار را نشان میدهد.
این نامه حکمتآموز، مالامال از نکتههای نغز تربیتی است و هر یک از آنها، پلهای برای بالا رفتن از نردبان ترقی و رسیدن به بام سعادت است.
لطافت و مهربانی در این نامه، موج میزند و خواننده هوشیار، خود را در آغوشِ پدری مهربان و سنجیده، میبیند.
حضرت در این نامه، بارها از واژه (بُنَّی) فرزندم، استفاده کرده است که نهایت صمیمیت را میرساند.همچنین واژه (والد) را به کار برده که متضمن آرامش، امنیت و صمیمیت است.والد، یعنی پدری مهربان و با محبت و پدری که نصیحت گفتن، هیچ منفعت شخصی ندارد.
انتهای پیام