سلام بر آخرین شهید شاهد
کد خبر: 3739681
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۳

سلام بر آخرین شهید شاهد

گروه اجتماعی - سلام بر امامی که آخرین شاهد غبارهای خونین عاشورا بود؛ سلام بر اولین امام وعده دیدار داده شده و دورد بر باقرالعلوم(ع).

سلام بر آخرین شهید شاهد 
به گزارش ایکنا از قم، کودکی در میان غبارهای خونین عاشورا با چشمانی سرخ شده و قلبی مضطرب به این سوی و آن سوی می‌نگریست؛ دستور «علیکم بالفرار» آمده بود؛ دستوری که نه مردان جنگی بلکه بر زنان و کودکان قافله حسینی وارد شده بود.
بیابان تفتیده و نهر و آب ممنوع شده، زخم‌های پایش را دردناک‌تر کرده بود؛ داغ و درد خاطرات هولناک صبح تا ظهر آن روز اما امانش را بریده بود؛ پدرش که بقیةالله فی‌الارض بود هنوز در بستر بیماری بود و دشمن در به در و خیمه به خیمه به دنبالش می‌گشت؛ واویلا از این بلا. واویلا به کربلا. آخرش چه می‌شود؟ تلخی‌های بی‌انتها به انتها می‌رسد آیا؟.
سال‌ها با پدرش و در کنار مکتب پدر درس امامت را که از جایگاه لدنی به حضرات الهام شده بود مرور کرد و دوش به دوش پدر، در خوفناک‌ترین لحظات تاریخ، مکتب نورانی علوی را از خصم غارت‌گر محافظت کرد.
هم اشک هر روز پدر بود بر جد شهید تشنه لب؛ هم صدای پدر بود در قرائت کلام وحی در مسجد النبی(ص)؛ امام سجاد(ع) با پسری که رسول الله(ص) وعده زیارتش را به جابر داده بود حرف هایش را زده بود؛ پدر دعا می‌کرد و فرزند می‌نوشت و تدوین می‌کرد. روزهای اعلام و کرسی درس، به زودی از راه می‌رسید ولی نه به خواست جلادان.
سال‌ها گذشت و حضرت زین‌العابدین(ع) در محراب عبادت مشق سیاست عبادی و فرهنگ عبادی و زندگی عبادی می‌کرد؛ روزها سپری شد و جریانات غاصب سیاسی هر یک بر سر دو روز دنیا گوشت و خون یک دیگر را حلال می‌کردند. روزها به سرعت گذشت و شاهد شهادت و اسارت و عزت و حماسه در کنار پدر، آماده شکافتن مرزهای علوم بود؛ دست خدا از آستین تاریخ بیرون آمد و محمد باقر را که با علمش خودی و غیر‌خودی و مسلم و یهود و نصاری و زندیق را به کرنش واداشته بود، پس از پدر به امامت رسید.
دوران سخت خفقان ممنوع القلمی محدثان با امامت ایشان به انتها رسید و آنچه کردند تا نور خدا را خاموش کنند به بن بست خورد؛ دیگر خود علم بر عالم نورفشانی می‌کرد و چه کسی بود در مقابل قامت نورانی‌اش قد علم کند؛ ده ها محدث و شاگرد و کاتب چشم به دهان و حرکات دست و نگاه های حضرت دوخته بودند تا لحظه لحظه درفشانی حضرت را به تاریخ گزارش دهند.
محمدبن مسلم ثقفی کوفی گفته بود 30 هزار حدیث از امام باقر(ع) شنیده است. صحبت کردن ایشان با سریانیان و عبری زبان و حتی پرندگان، دیگر کسی را به اعلمیت ایشان در رهبری جریان اصیل اسلام مشکوک نمی کرد ولی امان از سیاست؛ و ما ادرئک السیاسه؛ چیست این بازی دنیا که امامی چون او را که مخزن علوم زمین و آسمان و دین و تجربه بود را این چنین برنتافت و شیرینی این حضور را با سمی هولناک به تلخی مبتلا کرد.
آنان که در دروازه های مدینه می ایستادند تا خدای ناکرده محدثان حدیثی از پیامبر(ص) را نقل نکنند که در آن فضائل علی(ع) را بگوید، خبر از همان شاهد کوچک و شکافنده علوم نداشتند که وعده داده شده نبی اکرم(ص) بود؛ هم او که همه آنچه آن‌ها انکار کردند را باز گو کرد و دریای علم اهل بیت(ع) را به روی مردمان مضطر و خشکی زده باز کرد.
هم او که گفت: سخن طيب و پاكيزه را از هر كه گفت بگيريد،‌ اگر چه او خود،‌ بدان عمل نكند؛ هم او که فرمود: هيچ بنده‌ای عالم نباشد تا اينكه به بالا دست خود حسد نبرد و زير دست خود را خوار نشمارد. امامی که فرمود كسي كه خشمش را از مردمان باز دارد خداوند نيز در روز قيامت عذابش را از او باز مي‌دارد.... و امامی که گنج های بی کران علومش را زمینی کرد.
او شاهد شهادت است ولی چه فخری از امامت بالاتر؛ نام شهادت و نام رستگاری نیز بر شما غبطه می خورد. همان گونه که حضرت صادق(ع) فرمودند دنیا محل ولایت طاغوت و آخرت محل ولایت ما است، منتظریم و می‌دانیم که در آخر سر با همین ارادت منافقانه و سست عنصری که داریم از همه سرتریم. تا به شما التزام داریم چه حاجت این و آن؟. خودتان فرمودید که سخن خوب را از هر کسی که بود بپذیرید حتی اگر به آن عمل نکند؛ حال خودتان هم به خوبی خود ما را که عرض ارادت داریم بپذیرید حتی اگر در شیعگی‌مان لنگ بزنیم و به هیچ کدام از مراتب شیعگی عمل نکنیم.
انتهای پیام

captcha