عباس تقویان، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع) در گفتوگو با ایکنا؛ به ارائه توضیحاتی در زمینه عید غدیر خم پراخت و در ابتدا با اشاره به خطبه غدیر بیان کرد: در مورد خطبه غدیر یه اولا باید عرض کنم که این خطبه، معروف و معتبر است که از طرق مختلفی نیز نقل شده و از لحاظ سندی اعتبار بالایی دارد، همچنین به لحاظ متنی نیز اثبات شده که از معصوم (ع) صادر شده و متکلم آن رسول خدا (ص) است.
وی در ادامه افزود: از فقرات معروف این خطبه اطلاع کافی داریم، اما نکته مهم این است که حاضران در این واقعه که تعدادشان نیز زیاد بوده و تعدادشان را از ۷۰ تا ۱۲۰ هزار نفر گفتهاند، در جایی که در مسیر بازگشت از مکه بودند، تحت عنوان غدیر ایستادند و رسول خدا (ص) این خطبه را برایشان ایراد کردند و از همه شهادت گرفتند، هر بار هم که فقراتی را میخواندند از جماعت شهادت میگرفتند و خطاب میکردند که آیا این مطالب را ابلاغ کردم یا خیر.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) تصریح کرد: این امر که رسول خدا (ص) آن را ابلاغ کرد نیز یک امر تشریعی و تکلیفی بوده که بسیار هم تکان دهنده است، از این جهت که فرمود: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»، خداوند به پیامبر (ص) میگوید اگر این کار را انجام ندهی، رسالت خود را به اتمام نرساندهای، لذا، رسول خدا (ص) مرتبا جماعت حاضر را به شهادت میطلبند و از عباراتی نیز «هل بلغت» و ... استفاده میکنند.
وی در ادامه بیان کرد: نکته دیگر این است که طبعا مسئله مودت و محبت ائمه (ع) مطرح شده و به صورت خاص روی ولایت تاکید شده است، رسول خدا (ص) در این زمینه فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، که این تعبیر کلید واژه خطبه غدیریه است.
تقویان تصریح کرد: ولایت نیز در این خطبه به معنای سرپرستی است و نه دوستی و محبت، همانطور که برخی گفتهاند که مراد از آن مودت و محبت است، اما با توجه به قرائن موجود معلوم میشود که منظور سرپرستی است، پیامبر (ص) در این خطبه میفرمایند که آیا «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» نازل نشده است و پیامبر (ص) به مومنان از جانهایشان سزاوارتر نیست؟ اینها نیز اقراری است که ایشان مطرح میکنند. سپس پیامبر (ص) میفرماید که «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، هر کسی که منِ پیامبر (ص) نسبت به او مولویت دارم، علی (ع) مولای او است، پس این مولویت و مفهوم ولایت با آن مفهوم ولایت و مولویت باید تطبیق داشته باشد.
عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (ع) بیان کرد: نمیشود سنخ مولویت پیامبر (ص) را از سنخ حب و دوستی و سرپرستی بدانیم و مولویت امام علی (ع) را از سنخ دوستی بگیریم، عبارت «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، یعنی این دو عبارت باید یک به معنا باشند، لذا همان ولایتی که پیامبر (ص) دارند امام علی (ع) و ائمه (ع) نیز دارا هستند.
تقویان در پاسخ به این سؤال که آیا مراد از اعلام این جانشینی تنها بیان مرجعیت دینی امام (ع) است یا مرجعیت سیاسی را نیز شامل میشود یا خیر؟ تصریح کرد: البته مرجعیت دینی جزئی از آن مرجعیتی است که رسول خدا (ص) مطرح کردند، ولی اگر بخواهیم به صورت انحصاری قائل به مرجعیت دینی شویم باید بگویم که از خطبه این مسئله به دست نمیآید، البته به این معنا اگر باشد که دین را مجموعهای از همه آموزههای دینی بدانیم، طبیعتا اینطور است.
وی بیان کرد: اگر بخواهیم مرجعیت دینی را به معنای دین مداری تام و عام بگیریم طبعا باید بگوییم که بله، این معنای گسترده را دارد، اما اگر بخواهیم دین را محدود کنیم به معنای حلال و حرام خدا و بگوییم این مرجعیت فقهی صرف را دارد، این معنا محدود و مضیق است و لزومی هم نداشت که پیامبر (ص) در آن شرایط بازگشت از مکه آن همه جمعیت را نگه دارد و بگوید علی (ع) مرجع دینی شما است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه تصریح کرد: این را پیامبر (ص) گفتهاند و نه تنها وجود علی (ع) بلکه برخی از کبار صحابه نیز مرجعیت دینی را داشتهاند، در زمان خود ائمه (ع)، امامان ما مردم را به برخی از یاران خود ارجاع میدادند که مورد اعتمادشان بودند و مرجعیت دینی داشتند.
وی بیان کرد: برای نمونه امام صادق (ع) زراره بن اعین را به عنوان مرجع دینی معرفی کردند و به مردم گفتند که اگر ما را نیافتید، به فلان کس مراجعه کنید، لذا این مسئله در مورد صحابه غیر معصوم نیز وجود دارد، چه رسد به این که در مورد امام علی (ع) و ائمه (ع) این را مطرح کنیم، البته مرجعیت دینی یکی از اجزاء مورد نظر پیامبر (ص) در این خطبه بوده، اما نه معنای ولایت و مولویت این نبوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در ادامه تصریح کرد: ولایت در اینجا معنای عام و گستردهای دارد با توجه آیه «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» باید بگوییم هر معنایی که برای مولویت پیامبر (ص) میکنیم برای ولایت امام علی (ع) نیز باید به همان قائل باشیم.
تقویان بیان کرد: آیا ولایت پیامبر (ص) را صرفا منحصر به ولایت فقهی و تشریعی میکنیم؟ خیر، هیچ مفسر قرآنی این را نگفته است «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، اولی، صرفا در امور فقهی است، فلذا در سوره احزاب بعد از آن آیه شریفه، مسئله زید و مومنین و مومنات مطرح شده و میفرماید «وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ»، یعنی هر گونه اختیار را در مقابل پیامبر (ص) از مومنان سلب میکند. یعنی در برابر پیامبر (ص) باید تابع باشید و اختیار او را بر خود ترجیح دهید که این مسئله در امور فقهی و سیاسی و ... است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در پاسخ به این سؤال که چرا جامعه آن روز خیلی زود فرمایش رسول خدا (ص) را اطاعت نکردند و بعد از رحلت ایشان دست به کارهای دیگری زدند؟ تصریح کرد: این مسئله نیز یکی از عبرتهای تاریخی است که پیامبر (ص) منویاتی داشتند، اما محقق نشد و کسانی بعد از رحلت ایشان از فرصت استفاده کردند و کار خود را پیش بردند و در این شکی نیست، یعنی تمام مورخان و علمای تاریخ بر این نکته تاکید داشتند که بعد از رحلت رسول خدا (ص) وصایای ایشان و نه وصیتشان، چنان که وصایای گوناگونی داشتند جامه عمل پوشانده نشد، حتی رسول خدا (ص) در آخر عمر به کرات اشاره میکردند که بعد از من چه اتفاقاتی میافتد و کسانی نیز مرتد میشوند.
تقویان بیان کرد: بعد از رحلت پیامبر (ص) جنگهایی اتفاق افتاد و کسانی که تازه مسلمان شده بودند یا کسانی که سابقه اسلام داشتند، اما بعد از پیامبر (ص) میدان را خالی کردند و به جهالت بازگشتند که در زمان پیامبر (ص) نمیتوانستند کار خود را پیش ببرند، در این دوران بعد از رسول خدا (ص) فضا را فراهم دیدند و کارهایی را انجام دادند که این عده شامل برخی از صحابه تا تابعان و اتباع تابعان میشود که اینها نیز صاحب میراثی بودند که طبقه اول صحابه برایشان به ارث گذاشت بودند.
وی در ادامه تصریح کرد: با رحلت پیامبر (ص) انشقاقی ایجاد شد و عدهای در اقلیت به سر میبردند و بر وصایای پیامبر (ص) باقی ماندند که علویان بودند و عدهای هم مسلمانانی بودند که سابقه تقابل ماهوی با اسلام را داشتند که در راس آنها بنی امیه و مروانیان و ابی سفیان بودند، به ویژه کسانی بودند که بعد از فتح مکه در سال هشتم با احساس خطری که کردند مسلمان شدند، لذا این غیر منتظره نبود که فرصتی پیدا کنند و مجددا آن کینههای درونی خود را اظهار کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) بیان کرد: بعد از رحلت پیامبر (ص) و اندکی قبل از آن کسانی از فرصت استفاده کردند و افراد مطلع میدانند که پیامبر (ص) در آخرین لحظات عمر درخواست دوات و قلم کردند که بنویسند، اما کسانی مانع شدند و این حدیث معروف دوات و قلم را نیز تنها در جوامع روایی شیعه نداریم، بلکه در کتب معتبر اهل سنت نیز نقل شده است. در تاریخ طبری نیز نقل شده است و همه تاکید دارند که شرایطی به وجود آمد که پیامبر (ص) نتوانست آنچه مورد نظر است را بنگارد.
تقویان در پاسخ به این سؤال که پیامهای غدیر برای جامعه امروز ما چیست؟ تصریح کرد: به نظر بنده غدیر یک چشمه فیاض و جوشان در تاریخ است که تمام شدنی هم نیست، واقعه غدیر محدود به زمان و مکان خاصی نیست، بلکه فرامکانی و فرازمانی است، پیامبر (ص) وقتی امام علی (ع) را به عنوان وصی و، ولی معرفی کردند میخواستند به جریان امامت حاکمیت ببخشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در ادامه بیان کرد: اگرچه شروع کننده این جریان وجود امام علی (ع) است، اما این جریان ادامه یافت و در اولاد امام علی (ع) نیز ادامه پیدا کرد و ادامه آن در طول تاریخ جریان یافت، بعد از غیبت امام معصوم (ص) نیز در شکل حاکمیت حکومت، ولی فقیه جامع الشرایط ادامه یافت که به هر حال همه این امور را مستند میدانم به همان واقعه غدیر که مبدا و آغاز درخشان تاریخ، برای شروع خط امامت و ولایت است و شاهد تداوم آن توسط کسانی هستیم که در مکتب اهل بیت (ع) رشد کردند و بالنده شدند و در زمان غیبت نیز عهده دارد این مسئولیت هستند.
انتهای پیام