به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، نشست نقد و بررسی روایتی از زندگی و زمانه آیتالله بهشتی و گفتوگو در خصوص چالشهای تاریخ نگاری معاصر امروز در کافه کتاب آفتاب مشهد برگزار شد.
در آغاز این نشست سیدعلیرضا بهشتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، گفت: بنیاد نشر آثار یک بنیاد خصوصی است و روال ما این است اگر افردی برای پژوهش مراجعه کند، خدماتی به او ارائه میکنیم. کارهای قبلی نویسنده کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله بهشتی» را دیده بودم و در مجموع آثارش را میپسندم.
وی افزود: وقتی شیرعلینیا، نویسنده نزد من آمد و گفت میخواهد در خصوص زندگی پدرم کاری انجام دهد، آب پاکی را روی دستش ریختم و گفتم بنیاد هیچ توان مالی ندارد. او هم توقعی در خصوص نداشت و به شیرعلینیا گفتم من هم در نوشته شما هیچ دخالت نمیکنم؛ تنها در مواردی که بدانم واقعه تاریخی تحریف شده است، دخالت خواهم داشت.
عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه تمام اسناد و منابع جمعآوری شده از پدرم را در اختیار این نویسنده قرار دادم، تصریح کرد: وقتی متن اولیه را برایم ارسال کردند، بسیار تحسین برانگیز بود. به نظرم این کتاب یک اثر منصفانه است.
وی با بیان اینکه این کتاب بدون توجه به زمینه حادثه یک گفتار و مطلب قابل فهم نخواهد بود، عنوان کرد: معمولا افرادی که دستاندر کار تألیف آثار تاریخی میشوند، حوصله ندارند به این زمینه بپردازند اما برای تیم نویسنده کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله بهشتی» این عوامل اهمیت داشت و آنان در بازسازی تاریخی وقایع بسیار موفق بودند. به همین دلیل مشابه کاری که ارائه شده است، وجود ندارد.
بهشتی با تأکید بر اینکه متأسفانه در کشور ما آگاهی عمومی نسبت به هویت تاریخی گذشته محدود است، اظهار کرد: آنچه که وجود دارد این است که فهم تاریخی به منبع تاریخی در پایینترین درجه دارد. تاریخ شفاهی منبع علمی است اما به لحاظ تاریخی محدود است.
عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه تاریخ شفاهی به تنهایی قابل اتکا نیست، بیان کرد: تاریخ شفاهی به یک گوشهای از پازل چند هزار قطعهای نگاه میکند. تاریخ شفاهی زمانی قابل ارزش است که با اسناد و تاریخهای شفاهی دیگر تطابق داده شود که شیرعلینیا چنین کاری کرده است. این کتاب میتواند به عنوان یکی از نمونههای خوب در حوزه آثاری که برای شهید بهشتی نگاشته شده، معرفی شود.
وی با بیان اینکه ما در یک بحران معرفتی هستیم، تصریح کرد: در بحران معرفت شناختی اگر هر کدام از ما برای معنادار کردن زندگی خود که این خود میتواند بعد فردی یا اجتماعی باشد، به روایت متوسل شویم، نشان میدهد روایتها به ما آرامش میدهند. ممکن است در زندگی با پرسشهای جدید روبهرو شویم که مجدد به روایات بازمیگردیم.
عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: اگر روایت توانست پاسخهای ارضاکنندهای به ما دهد، از تنگنا به راحتی عبور میکنیم؛ در غیر این صورت وقتی میبینیم روایت توان پاسخگویی ندارد، به سراغ روایت دیگری میرویم که این امر طبیعی است.
بهشتی با اشاره به اینکه شهروندان جهان امروز در کشاکش دو خصلت روحی عجز و خشم هستند، گفت: این عوامل شرایط ترسآلودی برای بشر امروز است. بشر امروز در چنین وضعیتی به سر میبرد. احساس عجز میکند چون شرایط به او تحمیل میشود و نمیتواند آن را تغییر دهد و برای به وجود آمدن چنین شرایطی احساس خشم میکند. تمام این عوامل احساس ترس به وجود میآورد.
وی با بیان اینکه ما در شرایطی قرار داریم که میتوانیم دو موضعگیری در مساله مقصر و مسئولیت داشته باشیم، تصریح کرد: در بعد اول ما به دنبال مقصر میگردیم؛ بحثی که امروز هم با آن روبهرو هستیم. این بعد گذشتهگرا و فردگراست؛ یعنی به دنبال مقصر میگردیم و میخواهیم آنها را محاکمه کنیم. حال اگر مقصر در دنیا نباشد، آن را در تاریخ محاکمه میکنیم.
بهشتی در خصوص نگاه مسئولیتگرا گفت: این بعد به آینده و به صورت جمعی مینگرد؛ یعنی میگوید هر اتفاقی که رخ داده، همه ما مقصریم و همه ما به عنوان شهروند عادی در آن اتفاق دخیل بودهایم و نمیتوانیم از آن شانه خالی کنیم. شهروند هم مسئولیت و قدرت دارد. این مساله به نگاه ما به تاریخ مربوط است.
عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه باید نقدهایمان را به صورت آزادانه بیان کنیم، خاطرنشان کرد: به پدرم نقدهای زیادی میشد اما در جلساتش هرکس با هر سن و سالی احساس آرامش میکرد چون همه میتوانستند مطلبشان را بیپرده بیان کنند. پدرم از نقدها لذت میبرد چون میدانست شخصیتها در حال ساخته شدن هستند.
وی افزود: همیشه به تمام اطرافیانم میگویم ابتدا طرفت را بشناس و بعد داوری کن. این امر بسیار اهمیت دارد. کار این نیست که شرایط داروی منصفانه را مهیا کنیم؛ بار اصلی برعهده تاریخ پژوهان است. کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله بهشتی» نیز همین گونه است. این کتاب جذابیت خاص خود را دارد و از آن دسته آثاری است که وقت مطالعهاش را آغاز میکنید، دلتان نمیخواهد آن را زمین بگذارید.
بهشتی با اشاره به اینکه این کتاب از مدح، ثنا و بتبرستیها دور شده است، عنوان کرد: تا وقتی انسانها را از قالب بتواره بیرون نیاوریم، صحبت کردن در خصوص آنان فایدهای ندارد. بیشتر شخصیتهای ما در صدر اسلام همین شکل بودهاند. شهید بهشتی همیشه این نقد را داشته که باید بتوارهها را بشکنیم که این کتاب گام بزرگی در شکستن بتوارههاست.
عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به سؤال یکی از حاضران در خصوص تبعیض جنسیتی در خانواده شهید بهشتی گفت: ما در منزل هیچگونه تبعیض جنسیتی نمیدیدم و اساسا این امر برایمان تعریف نشده بود و کاملا با آن ناآشنا بودیم. خواهر بزرگتر من کاملا در انتخاب رشته و ازدواج به تنهایی و با مشورت پدرم پیش رفت و همین رویه برای ما پسرها وجود داشت.
وی با اشاره به اینکه شهید بهشتی به نقش آزادی در تربیت کودکان بسیار اعتقاد داشت، تصریح کرد: پدرم معتقد بود انتخاب باید آزادانه و آگاهانه باشد. ایشان برای ما یک مشاور خوب و دلسوز بود. بعد از شهادت پدرم ضربه روحی بزرگی خوردم چون یک مشاور دلسوز را از دست دادم و در مجموع ترور ایشان یک واقعه غیرقابل پیشبینی نبود.
بهشتی ادامه داد: پدرم همیشه به مادرم اصرار میکرد رانندگی یاد بگیرد و ادامه تحصیل دهد و زندگی اجتماعی مجزا برای خود داشته باشد. پدرم برای خدماتی که مادرم در خانه ارائه میکرد، حقوق ماهیانهای در نظر گرفته بود. در دهه 20 و 30 که متداول نبود روحانی با همسرش در خیابان قدم بزند، پدرم چنین کاری انجام میداد و همه ما در حد مقدور آزادی داشتیم.
در ادامه این نشست جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس و نویسنده کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله بهشتی»، گفت: در طول کار علیرضا بهشتی بسیار به ما کمک کرد اما دخالتی در محتوا اصلی انجام نداد. حجم اسنادی که به عنوان تصویر استفاده شده، بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. بخش عمده این اثر از ثمره اسنادی علیرضا بهشتی است که آن را در چند سال جمعآوری کرده است.
وی با بیان اینکه ما ناخودآگاه وقتی میخواهیم کتابی خلق کنیم، نیمنگاهی به فروش آن داریم، تصریح کرد: شاید تا به حال کمتر به سراغ نوشتن کتابهایی با موضوع شهید بهشتی رفتهایم چون احساس کردیم که فروش نمیرود. وقتی کار تمام شد احساس کردم شهید بهشتی را تازه شناختم و متوجه شدم که او برای شخصیت خود زمانی زیادی گذاشته است.
شیرعلینیا ادامه داد: وقتی کار را انجام دادیم، متوجه شدم بسیاری از بحثها و صحبتهای ایشان در زمان حال هم قابل پیگیری است و ما را دچار چالش میکند. وقتی میخواهید اندیشهای را از بین ببرید، آن باید به شعار تبدیل کنید. احساس کردم چنین چیزی در خصوص شهید بهشتی اتفاق افتاده است.
این پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس با اشاره به اینکه این کتاب روایتی از زندگی شهید بهشتی از زبان خود نویسنده است، بیان کرد: تقاضا دارم مخاطبان با این نگاه کتاب را بخوانند که نویسنده روایتگر است. علاقه ندارم اثبات کنم کتاب من تحلیل دارد. کتاب من همان است که میبینید. بازخودها هم تاکنون به گونهای نبوده است که گمان کمان نوشتههایم کاربرد ندارد.
وی با بیان اینکه اغلب مردم به تاریخنگاریها اعتماد ندارند، تصریح کرد: این بیاعتمادی، یک بیاعتمادی قبلی در خود دارد. تاریخنگار به مردم اعتماد نکرده است که روایت را بیپرده و با عیبها به مردم بگوید و حال ما گرفتار این بیاعتمادی شدهایم. با هیچکدام از شخصیتهای انسانی نمیتوان مانند معصوم رفتار کرد.
شیرعلینیا اضافه کرد: همه ما انسان هستیم و هر فردی در عرصههای مختلف زندگی خطا میکند و قرار نیست در همه عرصههای زندگی یک انسان پیروز میدان شود. در برخی موارد به روایاتی میرسیم که محقق هم نمیتواند به آن اعتماد کند از این لحاظ ممکن است روایتی ببینید که در کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله بهشتی» نیامده است. به این دلیل است که خودم به نتیجه نرسیدهام.
نویسنده کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله بهشتی» با اشاره به اینکه برخی میگویند شهید بهشتی در این کتاب تخریب شده است، در صورتی که این چنین نیست، عنوان کرد: شاید افرادی که کتابهایم را میخوانند، متوجه شده اند که معمولا سعی میکنم چیزی را سانسور نکنم.
وی گفت: هیچ روایتی کامل نیست و ناگریز هستید تمام، روایتها را بخوانید. ما تنها روایت داریم و هرچه قدر بخواهید موضوع را راحتتر درک کنید، باید روایتهای متعدد بخوانید. معمولا در فضای مرید و مرادی اثری نمینویسم و هرکس شهید بهشتی را بشناسد، وارد فضای مریدی نمیشود.
انتهای پیام