به گزارش ایکنا از قم، اربعین حسین(ع) این روزها و این سالها، دیگر آن اربعین مظلوم دوران صدامیان نیست که زائران شبها و در دل سرما راه و بیراه بیابان را با سنگهای نشان، نشان کنند و برای زیارت امام غریبشان از سر و دست و جان خود بگذرند. این سال ها به برکت همان خون های پاکی که برای کربلا رفتنشان و فتح دژ یزید زمان شعار میساختند، مسیر شملچه و مهران تا کربلا به امنترین جای زمین مبدل شده است. این سیل میلیونی زائران خبر از یک اتفاق بزرگ در عالم میدهد؛ اتفاقی که به هیچ کدام از خبرهای ناخوش این روزگار نمیخورد؛ خبری خوش و بسیار خوش و باشکوه در دل سیاه این زمانه هزار رنگ و امامی که او را میخوانند.
زیارت اربعین از مهمترین گرانیگاههای نظام مهندسی جبهه حق در مواجهه با دستگاه عظیم تبلیغاتی دشمن است؛ وقتی که میآید همه سرمایه گذاریهای فرهنگی و اخلاقی و سیاسی و نظامی غرب و دین فروشان خلیجی را با خود به آبهای فرات میاندازد و با خود میبرد. اما چه میشود که این همه برکات در اربعین نهفته است؟ اربعین روز به روز بر شکوهش افزوده می شود و ما روز به روز به ساعت صفر تاریخ یعنی ظهور نزدیک میشویم.
اربعین؛ نمایی از عصر ظهور در دوران غیبت
به راستی بخش مهمی از دوران ظهور را میتوان در خیل عظیم اربعینیان مشاهده کرد؛ نخست مرتبه آن که در روایات ظهور آمده است که در این دوران خیل عظیم مردم با بلوغ فکری که دارند گرد امام خود میگردند و در این گردش نورانی از هم سبقت میگیرند؛ یعنی همان «حب الحسین یجمعنا».
دوم آن که در آن دوران مردم نه دغدغه معاش دارند و نه دغدغه فردا؛ آن چنان که حاضران در این مراسم بر آن صحه مینهند و هزاران هزار فریم تصویر گواهی میدهد در آنجا کسی دغدغه نان و آب ندارد؛ کسی دغدغه خواب و فردایش را ندارد زیرا میداند در جای جای این مسیر، هزاران نفر دست به غذا و خرما و آب و کباب منتظر آنها است که بر او منتی نهند و واسطه قبول نذریاش شوند.
سوم آن که در روایات ظهور آمده است که در آن دوران مؤمنین نسبت به هم بخل ندارند زیرا عقول آنها کامل شده است و غیر از خیر هم چیزی نمیخواهند؛ در مسیر اربعین نیز زائری نیست که چیزی از برادر مؤمن خود بخواهد و او با عمق جان و از روی عشق به او ندهد زیرا آنچه آنها را جمع کرده است حبالحسین است و نه چیزی کمتر و بیشتر.
چهارم آنکه یکی از مهمترین ویژگیهای دوران ظهور، مسئله امنیت است چنان که زنی میتواند در شب از خانه خود در بیابانها حرکت کرده و در شهرها حضور یابند و ذرهای از این حرکت بیمی نداشته باشد و کدام زنی است که در این مسیر پای نهاده باشد و به این امنیت خاطر از حضور در کنار برادران ایمانی خود امنیت خاطر نداشته باشد.
از دیگر ویژگیهای دوران ظهور آن است که مردم در خدمت به هم از هم پیشی میگیرند و در این سفر که دیگری نیازی به شرح بیشتر نیست حتی بوسیدن کف پای تاول زده زائران از سوی میزبانان کریم نیز دیگر تعجب کسی را بر نمیانگیزد.
ششم آنکه در دوران ظهور همه ادیان و فرق در کنار هم به شوق امام متصل میشوند؛ چه خوش روزگاری است این روزگار ما که تعبیر همه این قرائن و مصادیق را میتوانیم در جاده طلایی ببینیم؛ آنجا که خادمان صابئی و اهل سنت و جماعت و مسیحیان و آشوریان عراق هم برای خدمت به زوار حسین(ع) اشک میریزند و التماس میکنند که دست آنها را هم رد نکنند؛ آنجا که دسته دسته مسیحی و اهل جماعت و آشوری و... اشک ریزان با پرچمهای «ان الحسین(ع) مصباح الهدی» در بیابانهای عراق در خیل عاشقان حسین گم میشوند.
هفتم آنکه در دوران ظهور اتفاقاتی رخ می دهد که با هیچ کدام از اعصار و قرون مطابفت ندارد زیرا در این دوره دوران تسلط ولایت امام بر همه امور جهان است؛ دوره ای است که اتفاقاتش با هیچ مبنای مادی قابل انطباق نیست؛ آنچه دنیا از عزت و افتخار و در همین حین کارهای عجیب و غریب خادمان برای جلب نگاه زائران برای خدمت رسانی انجام می دهند با هیچ تفکر مادی قابل تصور نیست. سبقت گرفتن خادمان برای خدمت گذاری به مردم و صرف مال یکسال اندوخته برای خدمت به زائران را در کدام کتاب و مکتب و نظریه اقتصادی می توان یافت؟ کدام جامعه شناسی است که سر در بیاورد که جان دادن برای خدمت به زائری که نه او را می شناسد و نه امیدی به جبران او دارد یعنی چه؟.
هشتم آن که در دوران ظهور تمام تعلقات رذیله از بین رفته و جای خود را به فضایل می دهند؛ در اربعین نیز چنین است؛ یعنی در همین چند روز می بینیم که همان مردم کوچه و بازار امروز نه غیبت می کنند و نه دروغ می گویند و نه بخل دارند و نه حسد؛ جانشان برای خدمت به هم در می رود و رسیدن به مامن امن امام را در مسیر به زندگی دنیوی خود ترجیح می دهند؛ در این مسیر کسی از خود نمی گوید؛ همه از تو می گویند؛ پیوند مومنین در این دوره به حد اعلی می رسد، شاید دیگر نتوان هیچ کدام از آنها را برای یک هدف دیگر گرد هم آورد.
نهم آن که می توان گفت که در این حداقل ده روز منتهی به اربعین می توان به روشنی نمایی از دوران ظهور را تمرین کرد؛ شیعیان سال به سال خود را در همین راه تعریف می کنند و با نگاهی به آینده روشن خود و دلگرم به حضور برادران ایمانی خود در مسیر امام(عج) قدم می گذارند تا از حسین(ع) به دولت پایدار و کریمه مهدوی برسند.
اربعین ترکیب شور و شعور
و دهم آن که در عاشورا امر به گریه و غلیان احساسات شده است که چنین امری هم از سوی موعود منتظر بر شیعیان روا شده است ولی در اربعین بنا بر آن است که شیعیان با شوق احساسی که در دل دارند با سرمایه شعوری که همان اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) در دل و ذهن آن ها متجلی کرده اند با آرامش و امنیت و خیال خوش به سمت مبدا و کانون احساسی قیام حضرت ولی عصر(عج) هروله کنند؛ در این سفر همه برای بیعت با امام حی خود و منتقم حقیقی امام شهید خود پا در راه می نهند و دیگر فرصت و مجالی برای در خود ماندن نمی یابند و همه به شوق رسیدن به امام حی و ناظر و حاضرشان عاشقانه به سمت حرم دلدار می روند.
آن ها می روند تا به دنیا بگویند که دیگر دوران غربت امام به سر آمده است؛ سال به سال این خط نورانی نجف کربلا پررنگ تر می شود و سال به سال رنگ چهره زائران اربعین با نژادها و فرهنگ های شرقی و غربی و شمالی و جنوبی رنگین تر می شود و حلقه محبت دوستان اهل بیت(ع) با رشته محبت و حسین(ع) و مهدی(عج) مستحکمتر؛ و نتیجه آن فقط یک مسیر است؛ همان تمدن ناب مهدوی و حرکت و آمادگی عملی جهان برای دعوت از امامی که در همین نزدیکی است.
انتهای پیام