به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سلطه اسرائیل بر فلسطین زمینهساز جنگهایی بسیاری شد. جنگ 1967 در حالی آغاز شد که کشورهای عربی با آمادگی لازم به سوی مرزهای اسرائیل در حرکت بودند. همچنین رسانههای جمعی نیز نقش بسزایی در افزایش انگیزه اعراب داشتند. رادیوهای این کشورها نیز دائم مارش نظامی پخش می کرد و پیروزی های اعراب را به یاد میآورد. مصر و سوریه با هم اعلام همبستگی کردند. نیروهای پاسدار صلح نیز از مناطق مرزی در نوار غزه عقبنشینی کردند.
جنگ 6 روزه
تمام شرایط، موفقیت اعراب در جنگ را نوید میداد و جوانان شهر بیتالمقدس نیز در فکر بازپسگیری وطن خود بودند اما حمله غافلگیرانه تانکهای رژیم صهیونیستی آمال و آرزوهای آنان را نابود ساخت. تانکهای اسرائیلی به سمت جنوب و مرزهای مصر پیشروی کردند. همزمان با حملات زمینی، حملات هوایی نیز به فرودگاه کشورهای مصر، اردن و سوریه صورت گرفت. این جنگ غافلگیرانه زمینی و هوایی به مدت 6 روز به طول انجامید و به همین سبب به جنگ 6 روزه معروف شد.
اسرائیل طی این جنگها به کرانه غربی رود اردن و نوار غزه و بلندیهای جولان در سوریه و صحرای سینا در مصر راه یافت. سازمان ملل متحد طی قطعنامهای اسرائیل را به عقبنشینی از سرزمینهای اشغالی دعوت کرد اما اسرائیل امتناع ورزید و در همین زمان بود که اسرائیل شهر بیتالمقدس را که تحت حاکمیت اردن بود، شهر بیت لحم و 27 روستای عربی دیگر را براساس مصوبهای ضمیمه خاک خود نمود.
شرط اسرائیل برای عقبنشینی از مناطق اشغالی
اسرائیل بعد از گذشت سالها و تأکید سازمان ملل، شرط عقب نشینی خود از مناطق اشغالی را در گرو به رسمیت شناختن این رژیم از سوی اعراب عنوان کرد.
پس از جنگ 6 روزه که به تحقیر و شکست اعراب منجر شد، سازمان های مقاومت فلسطینی که در اردوگاههایی در اردن، سوریه و لبنان آموزش دیده بودند، بر شدت عملیات خود علیه اسرائیل افزودند. آنها شهر «کرامه» در 25 کیلومتری غرب امان را به عنوان مرکز نیروهای مبارزه فلسطینی برگزیدند. علت این انتخاب نیز متمرکز شدن آوراگان فلسطینی در این شهر بود. بر اثر جنگ ژوئن 1967 جمعیت فلسطینی ساکن کرامه از 25 هزار تن، به 2 برابر افزایش یافت.
نبرد کرامه رمز پیروزی ملت فلسطین
یاسر عرفات و خلیل الوزیر، یک جنبش با عنوان «فتح»راه اندازی کردند و کرامه را به عنوان پایگاه خود برگزیدند. وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد کرامه به پایگاه اساسی مقاومت فلسطین تبدیل شده است؛ به همین دلیل به این شهر یورش بردند. طی این جنگ عده زیادی از صهیونیستها کشته شدند که بر اثر آن سربازان اسرائیلی ناچار به عقبنشینی شدند. این مقاومت به «نبرد کرامه» مشهور شد و راه و رمز جدیدی را برای پیروزی ملت فلسطین به ارمغان آورد و از آن پس عده زیادی داوطلب پیوستن به جنبش فتح شدند.
جنگ یوم کیپور یا رمضان
جنگ یوم کیپور یا جنگ اعراب و اسرائیل از ششم تا بیستوپنجم اکتبر ۱۹۷۳ میان سوریه و مصر (با حمایت چند کشور عربی دیگر) و اسرائیل اتفاق افتاد. طی این جنگ کشورهای مصر و سوریه حملهای غافلگیرانه علیه مواضع نیروهای اسرائیلی در شرق کانال سوئز و ارتفاعات جولان آغاز کردند. این مناطق همان متصرفات اسرائیل در جنگهای 6 روزه بود. علت نامگذاری این جنگ به این نام این است که این جنگها در آخرین ساعات یوم کیپور که مقدسترین روز در آئین یهودی است، آغاز شد. همچنین به دلیل اینکه این جنگ در ماه اکتبر و ماه رمضان رخ میداد، به جنگ اکتبر و جنگ رمضان نیز معروف شده است.
این جنگ باعث موضعگیریهایی در سطح بینالمللی شد و زمینهساز حمایتهای نظامی و تدارکاتی دو ابرقدرت ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی از متخاصمین شد.
جنگ در ابتدا موفقیتآمیز بود و نیروهای مصری از کانال سوئز بدون هیچ مقاومتی گذر کردند و در صحرای سینا پیشروی کردند. اسرائیل بعد از گذشت سه روز با تحریک نیروهای خود، مصریها را دفع کرد و به نبرد آنان پایان داد. سوریها نیز در حمله همزمان، نقاط حساسی را در جولان به تصرف خود درآوردند اما اسرائیل پس از سه روز توانست آنها را به عقب بازگرداند و در یک ضد حمله 4 روزه در عمق خاک سوریه پیشروی کند و پس از گذشت یک هفته حومه دمشق را بمباران کرد.
انورسادات، رئیسجمهور وقت مصر، که نگران شکست متحد اصلی خود بود، تصمیم گرفت دو مسیر استراتژیک در عمق صحرای سینا را به تسخیر خود در آورد اما این حملات دفع شد. سپس اسرائیلیها در یک ضد حمله موفق شدند ارتباط نیروهای مصری در شمال و جنوب ساحل شرقی سوئز را قطع کرده و با گذر از سوئز به داخل خاک اصلی مصر وارد شوند. پس از آن اسرائیلیها در دو مسیر، یکی از جنوب به سمت بندر سوئز و دیگری از غرب به سوی قاهره، پیشروی آهستهای داشتند که با نبردی سنگین و خونین و تلفات بسیار از طرفین همراه بود.
در روز ۲۲ اکتبر میانجیگری سازمان ملل برای آتشبس ناکام ماند. 2 روز بعد از آن اسرائیل مواضع خود را به طرز قابل توجهی بهبود بخشید و سپاه سوم مصر در صحرای سینا و شهر سوئز در ساحل دریای سرخ را در محاصره کامل خود گرفت. در روز ۲۵ اکتبر باوجود اوج گیری اختلافات شوروی و آمریکا، سازمان ملل برای دومین بار درخواست آتشبس کرد که با موافقت دو طرف به پایان جنگ منجر شد.
بعد از پایان یافتن این جنگ، رهبران کشورهای عربی ظاهرا فکر مبارزه با رژیم اشغالگر قدس را از سر بیرون کرده و به صلح با آن رژیم روی آوردند و در پی شکست های پی در پی، به فکر مذاکره با دشمن افتاده و خط سازش با آمریکا و اسرائیل را در پیش گرفتند. سرانجام فکر پذیرش موجودیت اسرائیل جای خود را به نابودی آن داد. انور سادات، رئیس جمهور مصر سردمدار این جریان فکری بود که در آخر منجر به عقد قرارداد سینا در سال 1975 شد.
پیمان «کمپ دیوید»
وی سپس در سال 1977 به فلسطین اشغالی سفر کرد و «مناخیم بگین»، نخست وزیر وقت اسراییل و دشمن سرسخت و همیشگی فلسطینیان و مسلمانان را در آغوش گرفت. در سال 1978 در کمپ دیوید، میان سادات و مناخیم بگین در حضور «جیمی کارتر»، رئیس جمهور وقت امریکا، پیمان صلحی امضا شد که به پیمان «کمپ دیوید» معروف گردید.
پذیرش این قرارداد برای جهان اسلام بسیار سخت بود. جنگ و خصومت میان دو دشمن قدیمی یعنی اعراب به رهبری مصر و رژیم اشغالگر قدس به پایان رسید و رژیم مصر موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. این واقعه در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران روی داد که موجب ایجاد شکاف بین جهان عرب شد.
ادامه دارد...
انتهای پیام